#حضرت_معصومه_س_ولادت_مدح
آمد و بار دگر جان جهان احیا شد
گوهری از صدف بحر ولا پیدا شد
گوهری پاکتر از آب برون شد ز صدف
گوهری از صدف نسل شهنشاه نجف
گوهری کو به همه اهل جهان قائمه است
فاطمه باشد و چون مادر خود فاطمه است
عالم از یُمن قدومش چو گلستان گشته
باب حاجات همه ساقی مستان گشته
می بریزد ز شعف باده دهد از کوثر
گردد از شوق فلک دور سر این دختر
دختر باب الحوائج به جهان امده است
خواهر شمس شموس ، فخر زنان آمده است
نجمه از دامن خود اختر و کوکب آورد
خواهری بهر شهنشاه چو زینب اورد
بنویسید بر این سر در منظومه ی نور
که خوش امد به جهان فاطمه ، معصومه ی نور
بنویسید بر این سر در منظومه چنین
که به انگشتری قم شده معصومه نگین
چهارده نور همه صاحب منظومه شدند
همگی عاشق بر زینب و معصومه شدند
نور در نور چه کم دارد از این منظومه
همره فاطمه و زینب اش این معصومه
نجمه نور دگر از جلوه ی داور آورد
جلوه ی دیگری از سوره ی کوثر آورد
آسمان بر قدمش کوکب و اختر ریزد
ساقی امشب ز شعف باده به ساغر ریزد
نام او فاطمه است و به نسب هاشمی است
سر به تا پای وجودش همه اش فاطمی است
گر رضا بر سر خود تاج امامت دارد
خواهرش نیز به سر تاج کرامت دارد
اینکه کان کرم و بخشش و جود است و عطاست
دختر موسی جعفر بود و اخت رضاست
اینکه همراه خودش بوی جنان آورده
شیخ عباس قمی در حرمش پرورده
اینکه معصومیت از روی مهش می ریزد
مریم از روی ادب بر قدمش برخیزد
او دلی پاک تر از وسعت دریا دارد
نفسی پاک چو انفاس مسیحا دارد
او که از فیض دمش فیضیه بر پا شده است
از دم قدسی او زنده مسیحا شده است
ای فدای کرمت عمه ی سادات سلام
جان فدای حرمت قبله ی حاجات سلام
کیست آن کس که به تو همسر لایق گردد؟
خار آیا که شود یار شقایق گردد؟
هر گلی را که ببویم ز طربناکی باغ
یا رضا گویم و معصومه و یا شاه چراغ
عصمت اللهی و ناموس خدایی بانو
تو عقیق شرف الشمس رضایی بانو
زائر فاطمه آید به حضورت سوی قم
جان فدای حرم و بارگه بانوی قم
طعنه ها قم به مدینه زده باور دارد
چقدر فاطمه دلبسته و زائر دارد
حرم مادر سادات از این پس اینجاست
چقدر گنبد و گلدسته و صحنش زیباست
چه ضریحی که زند طعنه به جنات علا
چه ضریحی که بود مرقد ناموس خدا
چه ضریحی که ملائک همگی سجده گرند
محضر مادر سادات ز جان سجده برند
در بقیع گر حرم حضرت او گم شده است
لیک پیدا حرم فاطمه در قم شده است
سردر جنت الاعلا ش چه زیبا بنوشت
می شود باز به قم یک دری از باب بهشت
از کرم تا که به قم منزل و ماوا کردی
گره از کار همه خلق جهان وا کردی
با نفسهای مسیحای تو قم جان دارد
گندمش معجز شیرینی سوهان دارد
ای حریم تو به از روضه ی رضوان بانو
کاش می شد که به پای تو دهم جان بانو
ما به درگاه شمااین همه حاجت داریم
از کرامات شما فاضل و بهجت داریم
روز محشر ز لحد رقص کنان برخیزیم
تا که دامان شما بهر شفاعت گیریم
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh
#سرود_میلاد_حضرت_معصومه_س
جان عالم شده دوباره احیا
چون گلستان شده تموم دنیا
گل و آیینه و قرآن بیارید
کوثری اومده همنام زهرا
روی مجمر بریزید عود و اسپند
حضرت معصومه اومد خوش اومد
عرش و هفت آسمون گشته چراغون
جبرئیل و ملائکن غزلخون
وان یکاد میخونه موسی بن جعفر
چهار قل میخونه شاه خراسون
شده از مقدمش مدینه گلشن
علی موسی الرضا چشم تو روشن
شده آذین به مهر و ماه و اختر
حجره ی نجمه و موسی بن جعفر
میخونه جبرئیل تو آسمونها
خوش به حال اونی که داره دختر
اومده معصومه ی آل طاها
پدرش میگه فداها ابوها
نوه ی پادشاه عالمینه
خواهر گریه کنه امام حسینه
فاصله ی میون مشهد و قم
توی ایران چو بین الحرمینه
چای حضرتی قم و خراسان
داره مزه ی زعفران و سوهان
برکت داده ای بر نان مردم
حضرت معصومه ای بانوی قم
ما که مستان این خم ولائیم
گو به ساقی که بگشاید سر خم
شده ورد زبان شیعه یکسر
امیرالمومنین ساقی کوثر
#جواد_کریم_زاده
#امیرالمومنین_حضرت_علی_علیه_السلام_مدح
خواندش علی را جانشین خلاق داور
خواندش علی را نفس خود شخص پیمبر
تنها علی استاد جبریل امین بود
تنها علی شدکفو زهرای مطهر
کوثر فقط زهرا فقط زهراست کوثر
هم کفو کوثر کیست جز ساقی کوثر؟
تنها علیِ بت شکن بر دوش احمد
بشکست بتها را به نزد قوم کافر
با یا علی گفتن و ذکر قل هو الله
بشکست بتها را درون کعبه بی مر
در روز یوم الدّار او یار نبی بود
بیش از همه دل داد او در پای دلبر
و اندر شب خوف و خطر جان را فدا کرد
تنها علی خوابید جای او به بستر
بوده ست در جنگ اُحد او با نود زخم
بر گرد شمع مصطفی پروانه یکسر
باید علی را شاه ملک لافتی خواند
لاسیف الا ذوالفقار ، الله اکبر
یک ضربت تیغ علی در جنگ خندق
از طاعت کل خلایق بوده برتر
او یار غار مصطفی در لحظه ها بود
در راه او بگذشت از جان و تن و سر
آنجا که از میدان فراری بوده ناکس
بوده ست در میدان علی فتاح خیبر
با یا علی جبریل تحسین علی گفت
با ذکر یا زهرا گشود از قلعه او در
حق هل اتی را بی عدد در شان او خواند
بر فرق او شد انّما چون تاج و افسر
زد تکیه بر عرش خدا در شام معراج
گغتا به احمد خیر مقدم ای برادر
حق با زبان مرتضی با او سخن گفت
بُد با زبان مرتضی گفتار خوشتر
شد توبه ی آدم قبول ذکر مولا
بر کشتی نوح ، ناخدا گردید و لنگر
برداً سلاما شد به ابراهیم در نار
هر دم مسیحا را بُدی روح مکرر
نور خدا بود و تجلی کرد در طور
بیهوش شد موسی از آن نور منور
با دست او نیل آنزمان از هم شکافید
یعنی علی در هر زمان بوده ست صفدر
سلطان کُلّ کائنات و ما سِوی بود
مانند احمد انبيا را بوده رهبر
بنگر عدالت را ببخشد بر سلیمان
گر خاتم شاهی و آن رخشنده گوهر
بخشید در بین رکوع انگشتری را
بر سائل بیچاره ی بس زار و مضطر
تار نخی از وصله ی نعلین او بود
منظومه ها و کهکشانها را برابر
ناد علی در وصف او میخواند جبرئیل
در زیر پایش میگشود، همواره شهپر
روزی که حق فرمود اکملت لَکُم دین
همراه اتمُمتُ علیکم نعمتی .... در
روز غدیر خم که عید باشکوهی ست
روزی که شد بعد از نبی بر خلق سرور
روی جهاز اشتران فرمود کای خلق
بار دگر پیروزی خیر است بر شر
فرمود بر من ذات حق با امرِ بَلّغ
بر خلق برگو از ولا با شوکت و فَرّ
فرمود هر کس را که من مولای اویم
بعد از من او را سرور و مولاست حیدر
باشد علی مولا، علی فاروق اعظم
باشد علی مولا ، علی صدیق اکبر
لام و الف خواندند خود را آن دو چون لا
بودست چو نون لنا لا را غضنفر
دزدیدن القاب حیدر کفر محض است
دزد لقبها را بُوَد همواره کیفر
آنها که دزدیدند القاب علی را
بوزینه گان غاصب بر روی منبر
آن دو که خود را بر نفهمیدن زدند و
ثانی بسان کور و آن یک بُد اباکر
حق قصیده را ادا کرد این رباعی
حُسن ختام مدحت مولا در آخر
اندیشه کردم درسرآغاز و به پایان
نام پیمبر با ولی آید چه بهتر
خورشید محمد است و حیدر چون ماه
سلطان جهان علیست بعد از آن شاه
فاروق معظم است و صدیق کبیر
لاحول ولا قوه الا بالله
#جواد_کریم_زاده
@javadkarimzadeh