eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
262 دنبال‌کننده
206 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روز ازل چو نقش به لوحش خدا کشید اول ز شوق نقشِ رُخ مصطفی کشید وانگاه از دم و نفس و لحم مصطفی نوری شگفت از رُخ شیر خدا کشید می خواست رو بروش نشیند سحرگهان نقشی عجب ز ساحت خیر النسا کشید با حُسن خویش خلقت نوری دگر نمود نقش حَسن به رایت این ماسِوی کشید معنا نداشت خلقت عالم بدون عشق معشوق خویش را شه کرب و بلا کشید انوار پنج تن که تجلی ذات حق در آن پدید بود ز شمس الضحی کشید یعنی محمد و علی و فاطمه،حسن همراه با حسین چو بدرالدّجی کشید یعنی مطهرند و مبرّا ز شرک و رِجس از نور خویش جلوه ی آل کسا کشید روز مباهله به سر اهل بیت خود بار دگر نبی ز سر مِهر عبا کشید آورده بود لشگر حق، اهل بیت را شمشیر نور با مدد کبریا کشید از دور دید اُسقف نجرانیان و گفت چین بر جبین ز خشم ، شه لا فتی کشید ما را چه با مباهله ی مصطفی و آل باید که دست از سرِ این ماجرا کشیدا پروا کنید از غضب مرتضی علی آنکس که ذوالفقار دو دم در غزا کشید باید که سجده کرد بر این پنج آفتاب باید به چشم سرمه ی آن خاک پا کشید زد بر زمین صلیبش و ترسا لقب گرفت از ترس مرتضی چه بگویم چه ها کشید هرچه کنیسه بود و کلیسا و دیر بود خاموش گشت و ناطق ناقوس را کشید وقتی که دید نفس نبی پای کار اوست نجران تماما از ته دل این ندا کشید ما خاک پای احمد و آل محمدیم از خوف این مباهله ما جزیه می دهیم شاعر: ©
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه شعر بالا این است قدر آل نبی و کمال او این است اقتدار محمد و آل او عالم تمام مات بر این پادشاهی است مات حکومت قَدَر و بی زوال او شد خال روی هاشمی اش قبله گاه خلق شد سجده گاه ابروی همچون هلال او سعدی ندیده قامت طوبی که گفت سرو کم آورد ز قامت و از اعتدال او یا بی سبب نبوده که هر صبح و شامگاه خورشید و ماه بوسه زند بر نِعال او بنهاده بر سرش ز کرامت عِمامه ای صلوات بر عبا و قبا و به شال او حُسنش نکو و خُلق نکو ، خوی او نکو صلوات اهل بیت به جمع خصال او صلوات جبرئیل و ملک ،جمع کائنات بر خُلق پاکِ بی بدل و بی مثال او شایسته است جان بدهم گر هزار بار یک بار گر به خواب ببینم جمال او شایسته است گر بفرستم هزار بار صلوات بر جمال و کمال و جلال او صلوات عاشقان محمد جدا جدا بر میم و حا و میم و در آخِر به دال او آندم که گُل ز بوی محمد صفا گرفت بلبل به لب ترانه ی یا مصطفی گرفت
ذلیل و خوار شدن را بیا و تجربه کن خرابه های خفن را بیا و تجربه کن گرفت آه زن و کودکان غزه تو را شبیه غزه شدن را بیا و تجربه کن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نابود شوی به زودی انشالله شر تو شود از سر دنیا کوتاه با دست خودت گور خودت را کندی در گور روی به دست ارتش و سپاه @javadkarimzadeh
چنین فرمود پیغمبر به شان ساقی کوثر که نشنیدم ازین وصفی به شان مرتضی بهتر ملائک در شب معراج سر مستانه می‌گفتند برای دیدن حیدر بفرمائید بالاتر جواد_کریم_زاده
🇮🇷تازه ترین خبر ها را در خبرگزاری ایران ببينید🇮🇷 ┄┅═☫به خبرگزاری ایران بپیوندید☫═┅┄ 🔷️@hkabargozaryiran🔷️ https://eitaa.com/hkabargozaryiran
جواب حمله و کشتار کودکان موشک و التیام دل زار مادران موشک جواب حمله به غزه به ضاحیه، صنعا جواب بمب برادر، در این زمان موشک نهاده آرش ایرانیان چنان از شوق بجای تیر در آن چله ی کمان موشک بگو به ابرهه سجیل وار می‌بارد به روی فیل و تو و هر چه فیلبان موشک بجای بارش باران به روی اسرائیل ببارد ابر ابابیل از آسمان موشک بگو که آرزوی نیل تا فرات چه شد برآورَد همه ی آرزویتان موشک رژیم غاصب صهیون نحس کودک کش عذاب ظلم شما هست بی گمان موشک شهاب و پاوه و قدر و عماد و سجیل و ... ز هر کدام که خواهید نوش جان موشک دگر تمام شده دوره ی بزن در رو دگر تمام شده بهرتان گران موشک غریو نصرو من‌ الله میرسد بر گوش ز غرشِ پرشِ تا به بیکران موشک کجاست تا که ببیند شهید تهرانی به یادگار نهاده ست جاودان موشک به کوری همه ی دشمنان نگر امروز رسیده تا به تل‌آویو و عسقلان موشک ببین ز وعده ی صادق توان ایران را که انتقام بگیرد ز دشمنان موشک بگو به دشمن ایران قرار اگر جنگ است سر قرار بیا و قرارمان موشک
نشسته ام بنویسم بهار یعنی تو گل محمدی گُلعُذار یعنی تو گل همیشه بهارم گلی که خوشبو تر بُوَد ز عنبر و مشک تَتار یعنی تو طراوت گل و ریحان ، طراوت باران طراوت چمن و لاله زار یعنی تو شکوه کوه عظیمی و آبشار بلند شکوه رودی و هر چشمه سار یعنی تو تو بر ضریح علی خوشه های انگوری به دست فاطمه اما انار یعنی تو به کوچه باغ دلم رَد پایتان گُل کرد خزان قلب مرا نو بهار یعنی تو تو که حلاوت شیر و شکر به کام منی چقدرخوش نمکی ، پس نگار یعنی تو چقدر گشته دلم بیقرار آمدنت قرار خاطر هر بیقرار یعنی تو به روی لوح دلم نقش نام و روی شماست که نامدار تو و ماندگار یعنی تو به شوق آمدنت طاق نصرتی بستیم به صبح فتح و ظفر اقتدار یعنی تو قسم به گُل ، به سحرگه، قسم به زُلف نسیم شکوفه های گلِ ذوالفقار یعنی تو نشسته ام لب جاده که تکسوار آید به شوق روی تو ، آن تکسوار یعنی تو به آن امید که ما را پناه می‌آید بلند مرتبه شاهی ز راه می‌آید @javadkarimzadeh