eitaa logo
کانال اشعار آئینی جواد کریم زاده
260 دنبال‌کننده
205 عکس
61 ویدیو
0 فایل
زنده گردد از دمت هر مرده ای ای مسیح حضرت زهرا حسین
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سر زده از مشرقین طلعت روشنگری تا که به گردون کند مهر رخش محوری اختر برج ولا مولد مه پیکری کز صدف بحر عشق گشته برون گوهری طلعت رویش حسن نکهت و بویش حسن طره ی مویش حسن خلق نکویش حسن آمده از عاشقان تا که کند دلبری مست ولای توام یا حسن عسکری سر زده امشب مهی از دل هفت آسمان نور رخش جلوه گر تا به ته کهکشان لاله ی خوشبو شکفت از دل باغ جنان رهبر اهل زمین سرور خلق جهان سیرت او مصطفی صولت او مرتضی اختر برج هدی چون حسن مجتبی اختر و خورشید و ماه بر رخ او مشتری مست ولای توام یا حسن عسکری یا حسن عسکری لاله ی دشت و دمن از نفست می وزد نکهت مُشک ختن والد تو لاله و والده ات یاسمن ای گل رویت حسن عطر وجودت حسن هر دوجهان زنده ات دولت جان بنده ات مِهر زند خنده ات بر رخ تابنده ات ای که به عالم کنی تا به ابد سروری مست ولای توام یا حسن عسکری سلسله ی انبیا از پی دیدار تو بوسه زنند از شعف بر سر و دستار تو خیل ملک صف به صف خادم دربار تو ناز نما فاطمه گشته خریدار تو بر سه محمد ثمر چار علی را پسر مصلح کل را پدر فوق ثنای بشر در حرمت جبرئیل گرم ثنا گستری مست ولای توام یا حسن عسکری مست چو گردم شوم مست می و جام تو مرغ دلم پر زند تا که فتد دام تو روزی عشاق تو دانه ی بر بام تو فخر به عالم کنم چون که برم نام تو سامره ات کعبه ام خال رخت قبله ام بر در تو بنده ام دولت پاینده ام اینکه کنم تا ابد بر در تو نوکری مست ولای توام یا حسن عسکری یا حسن عسکری آینه ی کردگار ای که بُود مهدی ات از تو به ما یادگار بهر ظهورش شده این دل ما بی قرار صبر دگر تا به کی تا چه زمان انتظار چاره ی بیچارگان یاور درماندگان دادرس شیعیان تا به ابد جاودان آید و تیغش کند معجزه ی حیدری مست ولای توام یا حسن عسکری @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آب زنید راه را راه نجات می رسد مژده دهید باغ را جلوه ی ذات می رسد آب حیات می رسد جلوه ی ذات می رسد دسته گل محمدی با نفحات می رسد بشنو حدیث قند را ز دامن حدیث عشق هادی امام عشق را شاخه نبات می رسد ماه اگر ز آسمان نور دهد بر این زمین نور حسن ز سامرا تا به کُرات می سد حُسن جمال او حسن، قدر و کمال او حسن جاه و جلال او حسن،عین صفات می رسد احمد و حیدری دگر گشته دوباره جلوه گر حُسن تمام اهل بیت ،با حسنات می رسد خلوتیان آسمان سجده به درگهش برند همره جبرئیل چون وقت صلاه میرسد احمد و جمله اولیا جانب سُرَّ مَن رَءا همره خیل انبیا با صلوات می رسد پای چو بر زمین نهد به خاک مرده جان دهد سبزه گیاه و گل دمد آب حیات می رسد پشت نماز او زند صف سپه ملائکه مدح و ثنای او به گوش ز کائنات می رسد گشته به یُمن مقدمش زنده مسیح از دمش وز نفس مطهرش شور و نشاط می رسد تا که عبا تکان دهد رزق همه جهان دهد چون که امام عسکری با برکات می رسد آمده از صبح امید،دهد به شیعیان نوید ز صُلب پاک عسکری راه نجات می رسد صبا خبر به عاشقان دهد امام انس و جان ز کعبه سوی جمکران و عتبات می رسد ابن رضا همچو رضا به داد شیعیان خود وقت وفات می رسد روز ممات می رسد بهر ظهور مهدی اش منتظران دعا کنید وقت گذشتن از صراط در عرصات می رسد حسن اگر دعا کند کرب و بلا عطا کند ز دست پاک فاطمه برگ برات می رسد بی مدد حسن مگر، ز طبع شعر شاعرش این کلمات می رسد این ابیات می رسد؟ @javadkarimzadeh
جهان مست از می لبریز جامت ملائک مات از جاه و مقامت مراجع جمله مقهور کلامت زمان یک لحظه باشد در زمامت زمین لرزیده هر دم زیر گامت تو سلطان و سلاطین هم غلامت میان لشگری داری اقامت نشان از ذوالفقار آمد حسامت به خلق عالمی داری زعامت به سر داری تو دستار امامت به پای توست نعلین کرامت می توحید شیرین شد به کامت می نام علی شرب مدامت مداوم میرساند حق سلامت دمادم می‌نماید احترامت ز قد قامت که بستی شد قیامت فرشته بر نمازت بسته قامت رکوع و سجده کار صبح و شامت به امرت شیر وحشی گشته رامت فتاده مرغ دل هر دم به دامت طعامش دانه ی بر روی بامت به خال هاشمی داری علامت الا ای جان به قربان مرامت دگر گویم نشانه از کدامت همین بس در مقام احتشامت حسن جان و ابالمهدیست نامت @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلطان سریر سروری را صلوات آئینه حسن داوری را صلوات جبریل به دور آسمانها گوید رخسار امام عسکری را صلوات @javadkarimzadeh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
منم دُردانه ی موسی بن جعفر به شوق دیدن روی برادر به همراه برادر های دیگر شدم راهی من از شهر پیمبر به جاه و فر نشستم بر کجاوه رسیدم بین ره در شهر ساوه چو دشمن باخبر از حال ما شد به حال کاروان ما جفا شد به ناگه در میان جنگی به پا شد به راه حق عزیزانم فدا شد چنان آزرده ی پیکار گشتم به کلی خسته و بیمار گشتم من از تاثیر آن جنگ و شبیخون شدم آزرده و نالان و دلخون ز ساوه تا به قم در دشت و هامون نمودم طیِ ره با حال محزون میان شور و استقبال مردم شدم ساکن به شهر شیعیان قم چه گویم من ز لطف مردمانی که بنمودند با من مهربانی مرا بودند جمله یار جانی به تکریم و مرام خوش زبانی گرفت آندم که بودم من به هودج مهار ناقه ام را ابن خزرَج درون منزلش مسکن گزیدم بسی از شیعیان تکریم دیدم کجا دشنام و فحاشی شنیدم کجا ناکَس ز سر معجر کشیدم شده ذکر لبم تا هیفده شب امان از حال زار عمه زینب اسیر کوفه و شام است زینب اسیر خیل دشنام است زینب اسیر قوم بد نام است زینب اسیر سنگ از بام است زینب فراق یار اگر معصومه را کُشت چه دردی زینب مظلومه را کُشت؟ @javadkarimzadeh
عصمت الهی و ناموس خدایی بانو تو عقیق شرف الشمس رضایی بانو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا