❕ قحطی عفّت ❗️
روزگار عجیبی است...
غیرت از جیب مردها توی لجنزار غفلت افتاده و گم شده است.
برای پیداکردن آن، به اندازۂ دفترچه بیمه و کارت سوخت و گواهینامه هم به دست و پا نمی افتند.
پسرها توی چراگاههای خیابان راه می روند و گناه می چرند.
دخترها مثل دستفروشها کنار خیابان می ایستند و جواهرات بدلی عرضه می کنند.
بعضیها هم طول و عرض پاساژها را متر می کنند، عِرض می فروشند و اَرز می خرند.
❕
بر دیوارها، روی پوستر شهید، عکس مردۂ هفتاد ساله می چسبانند.
نام شهید را از کوچه ها بر می دارند و نام سوسن و یاسمن و زنبق می گذارند.
بعضی ها در پی اسناد و شواهدی اند که ثابت کنند «فاطمه» هم ادکلن می زده و پوست گوزن می پوشیده و روسری پلنگی داشته و هرروز حمام سونا می رفته است.
❗️
می گویند دیگر کاخ نشینی عیب نیست.
بهشت زهرا و گلزار شهدا برای آنان محیطی غم آلود شده و افسردگی می آورد.
صدای مایکل جکسون به گوششان آشناتر از صدای آهنگران و شهید آوینی است.
از ادکلن چارلی بیش از گلاب خوششان می آید.
چه خوب گفت آنکه گفت :
« گل محمدی باش تا محتاج ادکلن فرانسوی نشوی...»
❕
پلاکهای جبهه جای خود را به زنجیرهای طلا داده است.
در پخش ماشین ها هم غیر از نوار و سی دی آهنگ، هیچ نواری جا نمی گیرد.
قرآنهای مخمل بافی شده، جای خود را به ستارۂ ونوس داده است.
خیابانها پر است از عروسک های رنگارنگ و متحرک و سگ به بغل.
سلیطه بازی رواج دارد ،
و... قحطی عفت است.
❗️
دریغا که به قول سعدی :
«سنگ ها را بسته و سگ ها را باز گذاشته اند»
✍🏼«جواد محدثی»
🔻
#نثر_ادبی #تلنگر_اخلاقی #قحطی_عفت #عفاف_و_حجاب #غیرت
🔻
🍃کانال برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi