🗓 روزشمار عمر (۲۶)
✍🏼جواد محدثی
💠 ۵ شهریور۱۳۷۲، دیدار با جمعی از دختران دانش آموز نخجوانی در قم و در منزل. آنان به دعوت آموزش و پرورش به ایران آمده بودند و ازطریق جامعة الزهرا به دیداری از قم هم آمدند.
💠 ۱۲ شهریور۱۳۷۲ ، سفر به مشهد و حضور در اردوی سه روزه و ۴۰۰نفرۂ فرهنگی-زیارتی دانشجویان دانشگاه صنعت نفت و برنامه های تبلیغی و ادبی در جمع آنان.
💠 ۲۷ مهر۱۳۷۲، آغاز شرح دعاهای مختلف از صحیفه سجادیه برای برنامه «بر بال صحیفه » که صبح ها از رادیو تهران پخش می شد.
💠 ۱۵ آذر ۱۳۷۲ ، ضبط تلویزیونی ۸ برنامه در بخش سمعی-بصری بعثه حج، پیرامون اسرار و آموزه های حج که در ایام حج از تلویزیون پخش شود.
💠 ۴ بهمن ۱۳۷۲ ، سفر سه روزه به اهواز و بستان و سوسنگرد و هویزه و مناطق عملیاتی «خیبر»، همراه جمعی از شاعران، نویسندگان و هنرمندان و دیدار با جمعی از خانواده های شهدا، نیز دیدار از «معراج شهدا»، جهت آشنایی عینی و حضوری هنرمندان با مقوله جبهه و دفاع مقدس .در برنامه ای هم این جمع را به میدان تیر بردند و تیراندازی با تفنگ و آر پی جی انجام شد.
💠 ۲۰ خرداد ۱۳۷۳ ، سفر تبلیغی ایام محرّم به شهر رفسنجان، به دعوت مرحوم پورمحمدی.صحبتها در مسجد و آموزش و پرورش و بعضی از هیئت ها بود.
💠 ۳ تیر۱۳۷۳ مسافرت با خانواده به کاشان، شرکت و سخنرانی در نمایشگاه «قافله عشق» به مناسبت ایام عاشورا دربارۂ فرهنگ عاشورا.
ادامه دارد...
🔻
#روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات
🔻
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🥀•┈┈• اسیر آزادیبخش •┈┈•🚩
سروده: جواد محدثی
ای دختر علی
ای خواهر حسین
ای زینب بزرگ
ای پیک انقلاب شهیدان کربلا
در روزگار خود
در طول قرنها
از ما به تو درود فراوان و بیشمار
در آن غروب سرخ که گشتی اسیر ظلم
آزادی بشر ز جفاها نهفته بود...
فریاد تو حماسه جاوید کربلاست
جوش تو و خروش تو در نهضت حسین(ع) رمزی از آن «بقا»ست،بقایی که در «فنا»ست
رنج مقدسی که کشیدی به جان خویش
شد شعلهای که طول زمان را فرا گرفت خشم مقدسی که برانگیختی ز دل
در اندرون کاخ ستم، آتشی فکند
***
صحرای کربلا
از التهاب سوزش شلاق آفتاب
میسوخت از تبی که به جانش فتاده بود
در پستی و بلندی آن دشت سوخته
در زیر آتشی که ز خورشید میجهید
همراه کودکان و یتیمان بی پدر
همدرد کاروان اسیران حق پرست
«زینب» به کوفه میرسد،
اما چه کوفهای!...
غرق نشاط و هلهله و رقص و خندهها
در موج مردمی که به شادی نشستهاند، زینب سر از کجاوه به بیرون کشید و گفت:
«...ای کوفیان
ای کوفیان برای چه هستید شادمان؟
ماییم خانواده پیغمبر شما!
ما خارجی نه ایم.
ای کوفیان به مرگ حسین عید کردهاید؟
ای کوفیان که حیله و نیرنگ کارتان
همواره بوده است دورویی شعارتان
ای وای بر شما
با دست خود نهال شرف را بریدهاید
سوی حسین نامه دعوت نوشتهاید
آنگاه تیغ جور به رویش کشیدهاید...»
آنقدر گفت تا که همه اشک ریختند
از حسرت و ندامت خود نالهها زدند
«زینب» ادامه داد:
«...چشمانتان برای ابد پُر زِ اشک باد
اشک دریغ و حسرت و اندوه جانگداز
ای مرگ بر شما...»
در کوفه انقلاب به پا کرد و شورشی
آنگاه به سوی «شام» روان ساخت کاروان
تا کاخ ظلم بر سر ظالم کند خراب
رگبار نطق روشن و روشنگرانهاش
بیدار ساخت توده اغفال گشته را
پرشور خطبهاش،
در هم بریخت سنگر مکر و فریب را
در بارگاه شام،
وقتی یزید مست به لب جامه کبر داشت
از باده غرور همی خورد جرعهها
فرمانروای مطلق آن بزمگاه بود
جغد سکوت سرخ در آن کاخ میپرید
تاب سخن نداشت کسی در برِ یزید
ناگه سکوت بزم غرورآفرینشان
در هم شکست از سخن دختر علی
آن دخت بت شکن
ز جای خواست تا شکند این بت پلید
چون تندری به کوه
فریاد برکشید :
«...آهستهتر یزید!
قدری درنگ کن
همواره دودمان نبی بوده سربلند
رسوا تویی نه ما
این قدرتی که از پدرت ارث بردهای
عزت برای ملت ما نیست، ذلت است
بیچاره ملتی که تویی پیشوایشان
از پای تا به سر شدهای غرق ننگها
اما غرور چشم تو را کور کرده است
من از کدام ننگ تو داد سخن زنم؟
از ننگ جاودان نیاکان مشرکت؟...
از لکههای ننگ که بر جا نهادهاند؟
از نام زشت «هند جگرخواره»، مادرت؟
از کاخ زورگویی و عیاش خانهات؟
این قتل عام و «عید ظفر»؟... کورخواندهای
ما راه مستقیم حقیقت ،گزیدهایم
از موجها چه باک؟!
بوده است و هست، کشتی حق زیر پای ما
آب حیات ماست
مرگی حیات بخش که ما ارث بردهایم.
عزت برای ما و خدا و پیامبر است*
ننگ ابد برای تو و دودمان توست»
▫️قم محرم ۱۳۹۴ قمری(بهمن ۱۳۵۲ش)
___________
*و لله العزة و لرسوله و للمومنین(منافقون ۸)
🏴 «اربعین حسینی تسلیت باد»
🚩
#شعر #سروده_های_جواد_محدثی #محرم #عاشورا #امام_حسین #اربعین #صفر #حضرت_زینب #کربلا
🚩
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
┄┅═ قاب خاطره ═┅┄
🔺آذر۱۳۶۸ ، قم
کتابخانه مرکزی سپاه
در آن سالها با «مرکز تحقیقات اسلامی سپاه» در دانشکده شهید محلاتی قم، با برادران سپاه در تدوین و تهیه متون آموزشی برای سپاه و جبهه همکاری داشتم.
تصویر، در کنار دو تن از برادران پاسدار این مرکز ، در داخل کتابخانه گرفته شده است.
✍🏼 جواد محدثی
🔹
#قاب_خاطره #مرکز_تحقیقات_سپاه #خاطرات_مصور_جواد_محدثی #سپاه #دانشکده_شهید_محلاتی_قم
🔹
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🗓 روزشمار عمر
این روز شمار، بر اساس اسناد ، یادداشتها و دفترهای خاطراتم تنظیم شده که در آن، حوادث و سرفصلهای مهم زندگی خویش را تا حدی که میدانم،می نویسم.
🖋جواد محدثی
🗓 روزشمار عمر (۲۷)
✍🏼جواد محدثی
💠 ۲ مرداد ۱۳۷۳، آغاز کلاس آموزش «تاریخ اسلام» برای تعدادی از برادران تاجیکستانی که در قم دوره و آموزش می دیدند.
💠 ۱ شهریور۱۳۷۳، سفر یازده روزۂ مشهد برای کار تبلیغی در اردوی زیارتی-فرهنگی دانشجویان صنعت نفت. یک هفته برادران، یک هفته خواهران، شبیه اردوی سال گذشته.یک روز هم به اتفاق به «اخلمد» رفتیم، دیداری هم از طوس و هارونیه داشتیم.
💠 ۵ مهر۱۳۷۳، کاشان، «شب شعر و خاطرۂ دفاع مقدس»، در مسجد شامخی. درباره « فرهنگ بسیج» سخنرانی کرده و چند شعر خواندم.
💠 ۶ آبان۱۳۷۳، مشهد، ایام فاطمیه، به دعوت «جامعة الحسین» هیئت رزمندگان، پنج شب سخنرانی دربارۂ ولایت و تربیت دینی.
💠 ۱۴ آذر ۱۳۷۳ ، تهران، دانشگاه صنعتی امیرکبیر، سخنرانی در سمینار دانشجوئی،
با موضوع ریشه های تهاجم پذیری فرهنگی.
💠 ۲۹ دی ۱۳۷۳، ضبط ۳۰ برنامه کوتاه تلویزیونی برای ماه رمضان (شرح دعاهای روزانه) که در صبح های رمضان پخش شد.
💠۳۰ فروردین ۱۳۷۴ ، پنجمین سفر حج، با کاروان بعثه با مأموریت نگارش کتاب حج امسال و گزارش تمام مسائل امسال. این گزارش با عنوان «در حریم حرم» نگاشته و چاپ شد.با نشریه زائر هم همکاری داشتم، دو سه شعر جدید هم سرودم .
💠 ۱۱ خرداد ۱۳۷۴، در آستانه سالگرد رحلت امام خمینی، سمینار دو روزه در تهران با عنوان «امام خمینی و فرهنگ عاشورا» در محل حج و زیارت برگزار شد. من نیز مقاله ام «سنت احیاگری» را ارائه کردم. مقاله در مجموعه«چشمه خورشید»، جلد ۱ ،ص۱۱۳،چاپ شد.
ادامه دارد...
🔻
#روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات
🔻
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
⏳ نمرۂ ما چنده ⁉️
« این قافله عمر، عجب میگذرد! »
سپری شدن اوقات و عبور قطار زمان و دیروز شدن امروز و پارسال شدن امسال و پیر شدن جوانها را سرسری نگیریم!
این قدر از گذشت فرصتها خوشحال نباشیم. این قدر از عوض شده هفته ها و جمعه شدن شنبه ها ذوق زده نشویم!
این ها سرمایه های ماست که دارد خرج می شود و «داشته» های ماست که «نابود» می شود.
ما ، امانت دار عمرمان هستیم.
چه داده ایم؟
و چه گرفته ایم؟
چه خرج کرده ایم و چه به دست آورده ایم؟
چه کاشته ایم و چه برداشته ایم؟
بُرده ایم یا باخته ایم ؟
به خودمان و عملکردمان «نمره» بدهیم،
روزهای گذشته ی عمرمان را ارزیابی و نقد و قیمت گذاری کنیم.
کارهایمان چند می ارزد؟
کاش با عوض شدن تقویم ها، ما هم عوض شویم،
اگر سال، نو می شود، ما هم نو شویم.
صفحات «سر رسید عمر»، با چه پر می شود؟
داد و ستدمان با «زمان» چگونه است؟
....ای دلِ غافل !
✍🏼جواد محدثی
♦️
#نثر_ادبی #تلنگر_اخلاقی #زنگ_درنگ #گذرعمر #زندگی #فرصت
♦️
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
زمان:
حجم:
1.56M
▶️ شرح حکمت های نهجالبلاغه
🔸حکمت نود
🎙️ استاد جواد محدثی
🔹
#فایل_صوتی #نهج_البلاغه #امیرالمؤمنین #شرح_حکمتهای_نهج_البلاغه
🔹
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi
🏴 « بقیع »
🥀بمناسبت سالروز شهادت امام حسن (ع)
🖋جواد محدثی
بقیع ، مزرعه غم و کشتزار اندوه است.
مدینه ، همچنان مظلوم است و...بقیع ، مظلوم تر!
اهل بیت همچنان غریبند و... پیروانشان ، غریب تر!
رنجنامه ی نانوشته ی شیعه ، بر خاک و سنگ این مزار ، گویاتر از هر زمان ، به شِکوه و شهادت ایستاده است.
بقیع ، بقعه ای خاموش و تاریک است ، اما روشن از نور امامت.
بقیع ، آشنایی غریب است ، همدم غربت در جمع آشنایان.
🥀
در بقیع، عقده های دل با سرانگشت اشک ، گشوده میشود و اشک دیده ، زخم دل و سوز درون را تسکین میدهد.
در بقیع اشک است که سخن میگوید و «حال» گویاتر از «قال» است و چشم های اشکبار ، ترجمان دلهای داغدار و بیقرار است.
در بقیع،
روضه لازم نیست ، خودش مرثیه ی مجسم است.
▪️السَلام علیک یا حَسن بن علی ، ایُها المُجتَبی یابن رَسول اللّه و رحمة اللّه و برَکاته.
🔳
#نثر_ادبی #مناسبتی #امام_حسن #بقیع #بیست_و_هشت_صفر #کتاب_قطعات #ماه_صفر
🔳
🍃 برگ و بار...
مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی
@javadmohadesi