📝خاطره نویسی... نوشتن خاطره ، هم «یاد» است، هم حفظ و حافظه «تاریخ» است ، هم آینه «فکر و روح» انسان است. هم تولید «سند» ، برای تحلیل حوادث است هم نوعی تمرین «نگارش» وقلمزنی است و هم نوعی «سرگرمی» سالم و مفید است. نوشتن سفرها دیدارها حوادث تلخ و شیرین زندگی خاطراتی از کودکی دوران تحصیل ، دوران تدریس ، دوران کار حضور در جلسات و همایشها مهمانی ها، جابجایی ها ، اردوها خصوصیات افراد ، غم ها و شادی ها و... همهٔ اینها می توانند سوژه هایی مناسب برای خاطره نویسی باشند. درخاطره نویسی، اگر روی ظرافت و هنر نمایی در نگارش هم دقت شود، آن متن هم ارزش ادبی پیدا می کند، هم ماندگارتر می شود و هم برای دیگران جذاب و خواندنی می گردد . پس یاعلی ! هر روز یک صفحه ، حدّاقل. «جواد محدثی» 📝 #خاطره_نویسی #نویسندگی #نگارش #خاطرات #روشها 📝 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi

👆🏼جبهه ، عملیات بزرگ فتح المبین (۴فروردین۱۳۶۱ ) جبهه ی شوش ، شهر شهیدان گمنام. ▫️ فردای عملیات ، همراه اعضای شورای سپاه قم ، برای سرکشی به منطقه و دیدار با رزمندگان رفتیم. در تصویر ، جمعی از رزمندگان قمی هستند که روز گذشته در عملیات شرکت داشتند و شماری از همرزمانشان هم شهید شده بودند... گودالی که در آن جمع شده اند ، آشیانه ی تانک است که جهت حفاظتی دارد و منطقه بمباران می شد. من درحال صحبت برای آنان و تبیین جهاد و دستاوردهای انجام تکلیفم. یاد آن روزها به خیر... روزهای ایمان ، اخلاص ، ایثار در سایه ی دَم مسیحایی امام راحل. 🔘 #قاب_خاطره #تاریخ_شفاهی_جنگ #جواد_محدثی #جبهه #شوش #عملیات_فتح_المبین #خاطرات 🔘 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار استاد جواد محدثی @javadmohadesi

📸«عکس یادگاری: ۱ فروردین ۱۳۶۱ تهران» دوران ریاست جمهوری حضرت آقا. جمعی که در تصویرند ، از نهادهای تبلیغی قم هستند (هماهنگی تبلیغات ، حزب جمهوری اسلامی، ستاد نماز جمعه و...) که در تهران به ملاقات ایشان رفتند ، در دفتر نهاد ریاست جمهوری . سمت راست من: آقای ادب، اهل سمنان (رابط ریاست جمهوری باعلما و حوزه ) خدا رحمتش کند وسمت چپ من: آقای صالح پرور، مسئول حزب جمهوری اسلامی دفتر قم. من آن موقع ، با این نهادها همکاری جنبی داشتم. «جواد محدثی» ▫️▫️ #تاریخ_شفاهی_انقلاب #قاب_خاطره #حزب_جمهوری_اسلامی #خاطرات #ریاست_جمهوری_حضرت_آقا #آیت_الله_خامنه_ای ▫️▫️ 🍃برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🔸قاب خاطره بر سر مزار پدربزرگ پدربزرگم مرحوم «حاج میرزا حسین محدثی» از علمای بزرگ و خوشنام و متقی شهر سراب بود که عمری به تبلیغ دین و ترویج احکام و امامت در مسجد جامع سراب مشغول بود. در سال ۱۳۶۷ شمسی ، یعنی ۳۴ سال پیش در سراب درسن حدوداً هشتاد و پنج سالگی درگذشت و پس از تشییع جنازه پرشکوه و بی نظیر در صحن امامزاده سراب به خاک سپرده شد. در یکی از تابستانها که به سراب رفته بودم ، بر سر خاک او و شماری از بستگان دیگر حضور یافتم و فاتحه خواندم. خدایش رحمت کند. ای که بر ما بگذری دامن کشان ازسرِاخلاص ، الحمدی بخوان 🤲🏼 🔸 #قاب_خاطره #سراب #خاطرات #پدربزرگ #میرزا_حسین_محدثی #مسجد_جامع_سراب 🔸 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🔺 قاب خاطره 📌تابستان ۱۳۵۹ - شهر محلات (استان مرکزی) اوائل انقلاب ،اردوهای آموزشی و فرهنگی زیادی برگزار می شد و هدف، ارتقاء فکری و سیاسی افراد بود. 🌳در تابستان آن سال که مصادف با ماه رمضان هم بود ، برای جمعی حدوداً ۸۰ نفره ازمعلمان و فرهنگیان استان اصفهان، اردوی فرهنگی در محلات برگزار شد ، علت انتخاب این شهر هم خنکی هوایش بود ، تا هم دوره ببینند، هم در فصل گرما روزه بگیرند . کلاسهای دوره درباره مسائل فلسفه و جهانبینی ، ولایت فقیه ،اقتصاد اسلامی ، سیاست،اخلاق و احکام بود. من در آن دوره بحث «مکتب انبیاء» ، «اخلاق اسلامی» و «تاریخ اسلام» می گفتم. حاج آقایی که کنار من است ، «مرحوم حجت الاسلام حسین ایرانی» است ، که بعداً فرمانده سپاه قم و بعد ، مسئول سازمان تبلیغات قم شد. دو استاد روحانی دیگر( که درعکس نیستند) ، آقایان «حسن نظری شاهرودی» و «سید کاظم مصباح مشهدی» بودند . 📸 تصویر ، با جمعی از همان معلمان در فضای یک دبیرستان است که محل استقرار افراد و برگزاری کلاسهای اردو بود. من توفیق اقامه جماعت با آن جمع را هم داشتم. 🔺 #قاب_خاطره #اردوهای_فرهنگی #محلات #امام_جماعت #خاطرات #جواد_محدثی 🔺 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

▫️کنار غار «ثور» در مکه / بهار۱۳۷۳ لبیک اللهم لبیک... در سفر حج آن سال ، با بعضی از برادران همکار در نشریه «زائر» که در ایام حج ازطرف بعثه منتشر می شد ، روزی تصمیم گرفتیم به زیارت «غار ثور» در جنوب مکه برویم ، جاییکه رسول خدا هنگام هجرت مخفیانه از مکه به مدینه ، سه روز در این غار پنهان شد. ✨اذ هُما فی الغار اذ قال لصاحبها لاتحزن...✨ مشرکین با پیگیری ردّ پای شتر در تعقیب پیامبر ، تا ورودی غار هم آمدند ، ولی به قدرت الهی با تار عنکبوت بر در غار، و با کبوتری که آنجا تخم گذاشته بود مواجه شده ، مأیوسانه برگشتند. غارحرا (محل مبعوث شدن پیامبر) که معمولا حاجیان به دیدنش میروند ، در شمال شرقی مکه و نزدیک است، و الان داخل مکه بشمار میرود . ولی غار ثور در جنوب است ، با راهی طولانیتر و نفس گیر تر که زائران کمتر به آنجا میروند. ما با سختی و زحمت ، و رودربایستی از هم، راه را ادامه دادیم تا به محل رسیدیم. غار، فضایی اندک دارد و از روی هم قرار گرفتن چندین صخره عظیم تشکیل شده و برای ورود به داخلش باید خم شد. بعضی از مسلمانان از روی علاقه ، بخشهایی از مسیر سنگی و دشوار را با کلنگ و تیشه پله پله کرده اند تا عاشقان راحت تر قدم درجای پای پیامبر بگذارند. عکس یادگاری چندتن از دوستان جلوی این غار تاریخی و مقدس است آنکه چفیه قرمز دارد از ما نیست. 🔻 #قاب_خاطره #حج #خاطرات #غار_ثور #مکه #پیامبر #نشریه_زائر #بعثه 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

▪️قاب خاطره... بهمن ماه سال ۱۳۴۸ عکس مربوط به دوران حجره نشینی من (جواد محدثی )در مدرسه ی حقانی است. کنار حوض دو تن از دوستانم (آقایی و طباطبایی ) ایستاده اند و کارگری که آب از شیر حوض می‌گیرد. کتاب « معالم الاصول » در دستم و عبا بر دوشم است. 🔻 #قاب_خاطره #جواد_محدثی #طلبگی #خاطرات #تاریخ_شفاهی_حوزه #مدرسه_حقانی #حوزه_علمیه #کتاب_معالم_الاصول #حجره 🔻 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🔺یادگاری از آخرین سفر حج من؛ بیست سال قبل _۱۳۸۲ / مدینه منوره کنار مسجد ذوالقبلتین ، یکی از اماکن خاطره انگیز در جنوب مدینه؛ جایی که آیه مربوط به تغییر قبله از مسجدالاقصی به سوی مسجدالحرام، در حال نماز بر پیامبر اکرم«ص» نازل شد و آن حضرت در نماز رو به کعبه نمودند. به این جهت به این نام (مسجدی با دو قبله) مشهور شد. در کنار من، آقای محمد هادی فلاح زاده و حاج آقای قرائتی هستند. 🔷 #قاب_خاطره #سفر_حج #خاطرات #مدینه #مسجد_ذوااقبلتین #مسجد_الاقصی #قبله #مسجد_الحرام 🔷 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

قاب خاطره «۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۳» حضور در جلسه هفتگی دوستان قدیمی تبلیغات سپاه قم که سالهای جنگ و زمان حضور در سپاه، همکار و همدل بودیم. این جلسه سالهاست که بصورت سیار در خانه ها برگزار می شود و محتوای آن، زیارت عاشورا ،سخنرانی کوتاه سید بزرگوار حاج آقای شریفی و در پاپان ذکر توسل با مداحی توسط یکی ازبرادران است یادی و خاطراتی هم از همرزمان شهید انجام می‌گیرد. دوستان در ایتا هم گروهی دارند به نام «هیأت پیروان ولایت قم» که مطالب مفیددارد و اطلاع رسانی جلسات است. جلسه ، هم هیأت و دعاست، هم دیدار و انس و تبادل اخبار. جلسه این هفته در منزل آقای رشادی بود. 🖋جوادمحدثی 🔰 #قاب_خاطره #خاطرات #سپاه_قم #هیأت_پیروان_ولایت_قم #تاریخ_شفاهی_جنگ #فعالیتهای_اجتماعی #تبلیغات_سپاه_قم #جلسات_هفتگی 🔰 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روز شمار عمر (۱) مقدمه : این روز شمار، بر اساس اسناد ، یادداشتها و دفترهای خاطراتم تنظیم شده که در آن، حوادث و سرفصلهای مهم زندگی خویش را تا حدی که میدانم،می نویسم. ✍🏼(قم،جواد محدثی،تابستان ۱۴۰۳) 💠 ۱ دی ماه ۱۳۳۱ش، تولد در شهرستان سراب، طبق آنچه در شناسنامه ام ثبت است، مدرک دیگری در دست ندارم. 💠 ۱ مهر ۱۳۳۸ شروع به تحصیلات ابتدایی در دبستان ملی اسلامی «خدیوی» در محله «کوچه رهبر»،در قم . 💠 ۱مهر۱۳۴۱ ثبت نام کلاس سوم در دبستان دولتی «صنیع الدوله» در منطقه راه آهن، به دلیل انتقال خانه مسکونی ما از منطقه خاکفرج و رهبر به محله تازه تأسیس «قم نو» و رهایی از اجاره نشینی. تاکلاس سوم را در خدیوی خواندم و تا کلاس ششم را در صنیع الدوله. 💠 خرداد۱۳۴۴،دریافت گواهینامه پایان تحصیلات ابتدایی در مدرسه صنیع الدوله و قبولی سال ششم با معدل۱۶/۴. 💠 شهریور۱۳۴۴ش، مقارن با ۱۳۸۵ قمری، آغاز تحصیلات حوزوی در مدرسه علمیه منتظریه (حقانی) در قم. 💠 خرداد ۱۳۴۵ پایان سال اول طلبگی در حقانی و قبولی در امتحانات آخر سال با معدل۱۷/۰۲. 💠 ۲۹خرداد۱۳۴۸، اولین سفر زیارتی به «ری» و زیارت حرم حضرت عبدالعظیم با یکی از دوستان طلبه که همدرس بودیم . 💠 ۱تیر۱۳۴۸، سفر تابستانی سه ماهه به زادگاهم سراب،به اتفاق پدر و مادرم و دیدار با اقوام. 💠 ۱مهر۱۳۴۸ ، آغاز درس تاریخ اسلام در مدرسه حقانی و استفاده از بیان شیوای استاد صالحی نجف آبادی ،به مدت ۱۳جلسه.دستنوشته های این درس شیرین، هنوز موجود است. ادامه دارد... 🔺 #جواد_محدثی #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔺 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روزشمار عمر(۲) این روز شمار، بر اساس اسناد ، یادداشتها و دفترهای خاطراتم تنظیم شده که در آن، حوادث و سرفصلهای مهم زندگی خویش را تا حدی که میدانم،می نویسم. 🖋جواد محدثی 💠۱۳ آبان۱۳۴۸ (در آستانه ماه رمضان) اولین سفرم به اتفاق مادر و اعضای خانواده به گنبد کاووس. پدرم از چند ماه پیش به عنوان روحانی مبلّغ و امام جماعت،به این شهر مهاجرت کرد و ماندگارشد. ما به کمک عموی مادرم (حاج جعفر) به آنجا اثاث کشی کردیم. 💠آذر۱۳۴۸ ، پس از ۴۰ روز اقامت در گنبد، برای ادامه تحصیل در مدرسه حقانی، تنها به قم برگشتم . 💠 ۶ اردیبهشت ۱۳۴۹ در آستانه اربعین که درسها در دهه ماه صفر تعطیل بود،به تهران و از آنجا به قصد دیدار والدین به گنبدرفتم. این اولین تجربه سفرم به تنهایی در ۱۸ سالگی بود. 💠 ۱۹ اردیبهشت ۴۹ در بازگشت ازگنبد به قم،برای اولین بار در تهران،از موزۂ هنرهای معاصر در خیابان چراغ برق (امیرکبیر فعلی) بازدید کردم و اولین موزه ای بود که دیدار می کردم. 💠 ۲۲ خرداد ۱۳۴۹،در قم، همراه روحانیون دیگر در مراسم شهید آیة الله سعیدی شرکت کردم.جنازه او را که زیر شکنجه شهید شده بود،شب قبلش مخفیانه به قم آورده در وادی السلام دفن کردند.حضور دسته جمعی طلاب بر سر مزار او، همراه شد با حمله نیروهای شاه و دستگیری عده ای از طلاب. ادامه دارد... 🔺 #جواد_محدثی #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔺 🍃کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روز شمار عمر( ۳ ) ... 🖋جواد محدثی 💠 ۱ تیر ۱۳۴۹ با شروع تعطیلات تابستانی، به گنبد رفتم تا ایام تعطیلات را نزد والدین سپری کنم.در همین ایام، یک کلاس زبان انگلیسی در یکی از دبیرستانها بصورت رایگان برگزار بود،با تدریس مستر بارکلی مور،که مغتنم شمرده دوهفته ای در آن شرکت کردم. 💠 ۲۹ مرداد ۴۹ تابستان که به سراب رفته بودم،از آنجا به میانه، روستای «بالسین» برای دیدن خواهرم رفتم. دامادمان طلبه و اهل آنجا بود و تابستان به آنجا رفته بودند. 💠 ۱۵ شهریور۱۳۴۹، قبل از شروع درسها دربازگشت از سراب به قم،در تهران، از مدرسه عالی و مسجد سپهسالار(مدرسه عالی شهید مطهری) در میدان بهارستان دیدار کردم. شکوه و عظمت و معماری زیبای مسجد و مدرسه برایم جالب بود . 💠 ۱ مهر۱۳۴۹ آغاز سال تحصیلی حوزه در مدرسه حقانی در قم. سال پنجم طلبگی من. 💠 ۲۵ مهر۱۳۴۹ رفتن به «کوشک نصرت» در منطقه منظریه بین قم و تهران برای تماشای دورادور مانورهای نیروی هوایی که همه ساله در این منطقه برگزار می شد و شاه و فرح و مسئولان هم شرکت کرده و در جایگاهی مخصوص تماشا میکردند. اولین بار بود که با صدای مهیب شکستن دیوار صوتی که توسط فانتوم ها انجام شد آشنا می شدم. 💠 ۲۷ مهر۱۳۴۹ سفر دوباره به گنبد کاووس. در این سفر، ملاقاتی هم با آیةالله گرامی داشتم که آن ایام در گنبد تبعید بودند و جلساتی برای جوانان داشتند. وی در مدرسه حقانی استاد ما بود،کتاب بلاغی «مختصرالمعانی» را نزد او خواندم. ادامه دارد... 🔻 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔻 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🔺قاب خاطره ▫️۲۵ مهر ۱۴۰۳ پویش «اسلام،دین برتر چادر،حجاب برتر» در اختتامیه برگزیدگان پویش «اسلام دین برتر، چادر حجاب بهتر» که در ۲۵ مهر برگزار شد،شرکت و پیرامون حجاب و عفاف سخنرانی کردم. این برنامه که از سوی معاونت پرورشی آموزش و پرورش استان قم و همکاری چند نهاد دیگر برگزار شده بود، با سخنرانی مدیرکل استان و اجرای چند برنامه دیگر انجام گرفت. همچنین بمناسبت چهل و پنجمین سال پیروزی انقلاب، به ۴۵ نفر از خواهران دانش آموز برگزیده، لوح تقدیر و هدیه به اضافه یک چادر مشکی اهدا شد. محل مراسم ، در خیابان ساحلی قم ،مرکز فرهنگیان«۱» بود. 🖋جواد محدثی 🔶 #قاب_خاطره #فعالیتهای_اجتماعی #حجاب_و_عفاف #پویش_حجاب #آموزش_و_پرورش_استان_قم #خاطرات 🔶 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روز شمار عمر( ۴ ) 🖋جواد محدثی 💠 در تاریخ ۱۸ بهمن ۱۳۴۹ که دو انسان با «آپولو۱۴» در کرۂ ماه فرود آمده بودند و از سنگ و خاک آن نمونه برداری کردند، شعری به زبان ترکی دربارۂ این مسافرت فضایی سرودم.این اولین شعر ترکی من بود. 💠 ۱ اسفند ۱۳۴۹ نخستین دیدار من از موزه ایران باستان در خیابان سپه تهران (امام خمینی فعلی) بود، با اشیاء نفیس و قدیمی.کلاً به دیدن موزه ها علاقه داشتم. 💠 ۲۹ اسفند ۱۳۴۹ آشنایی با چهار طلبه سیاهپوست از کشور تانزانیا و نیجر که در قم تحصیلات دینی می کردند. مدتی این دوستی طول کشید، آنان از من فارسی می آموختند و من با مکالمه عربی با آنان،زبان خودم را تقویت میکردم. 💠 بهار۱۳۵۰ ؛ سال ششم طلبگی من بود و من در مدرسه حقانی از محضر اساتید بسیاری درس آموخته ام، ازجمله آیات و حضرات ذیل : قدوسی، جنتی، گرامی، مصباح یزدی، محمدی گیلانی، طاهری خرم آبادی، شب زنده دار،دکتر مفتح، مقتدایی، حسن زاده آملی، مشکینی، آدینه وند، احمدی میانجی، دکتر احمد بهشتی و...خیلی های دیگر. 💠 ۳۱ خرداد ۱۳۵۰، اولین سفر ده روزه زیارتی به تنهایی به مشهد مقدس و دیدار از مدارس و اماکن و جاهای دیدنی شهر و اطراف، بخصوص حضور مکرر در کتابخانه آستان قدس، بازدید از موزه، مقبره پیر پالاندوز، موزه و باغ نادری،کوه سنگی، کانون بحث و انتقاد دینی. در این سفر،دیداری هم با شهید هاشمی نژاد و عالم لبنانی شیخ محمد جواد مغنیه داشتم و از مباحث آنان استفاده کردم. ادامه دارد... 🔻 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔻 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روز شمار عمر (۵) ✍🏼 جواد محدثی 💠 ۱۴ مرداد ۱۳۵۰ مطابق با روز مشروطیت، از سراب به تبریز رفتم، این نخستین دیدارم از تبریز بود و دیدار از مدرسه علمیه طالبیه و «موزۂ آذربایجان» و «قیزیلّی مسجد» و مسجد شهیدی و بازار تبریز. 💠 ۱۱ دی ۱۳۵۰ ،اولین دیدار و آشنایی با علامه سید جعفر مرتضی ، نویسنده و محقق لبنانی در قم. در این دیدار به همراه چهار دوست آفریقایی بودم که قبلا از آنان یاد شد. در این جلسه دو ساعته،بحثهای مختلف دینی و سوال و جواب شد. 💠 ۲۰ فروردین ۱۳۵۱ حضور در حسینیه ارشاد در تهران و استماع سخنرانی دکتر علی شریعتی، پیرامون توحید و شرک. این اولین دیدار حضوری با ایشان بود،قبلاً بعضی از کتابهایش را خوانده بودم. پس از آن در مسجدالرضا پای سخنرانی عبدالرضا حجازی حضور یافتم. 💠 ۲۷ خرداد ۱۳۵۱. در این روزها غوغای کتاب جنجالی «شهید جاوید» نعمت الله صالحی نجف آبادی و منبرهای تند خطبا علیه کتاب و نویسنده اش در اغلب محافل دیده می شود. من یکسال پیش آن را خوانده ام. اعتراضها بیشتر در مورد علم امام به شهادتش یا عدم علم دور می زند و در ۱/۵ سالی که از انتشار آن گذشته، نقد های متعددی بر آن نوشته شده است. ساواک هم به این اختلافات، دامن می زند. ادامه دارد... 🔻 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔻 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓روزشمار عمر (۶) ✍🏼جواد محدثی 💠 ۷ شهریور ۱۳۵۱، شب مبعث در تهران بودم و در مسجد «الجواد» در میدان هفت تیر،نماز را پشت سر آیةالله مرتضی مطهری خواندم،ابتدا دکتر کاظم سامی صحبت کرد،سپس شهید مطهری دربارۂ «انسان کامل» سخنرانی نمود.فردایش هم دیداری از مدرسه علمیه مروی داشتم و ظهر در مسجد سید عزیزالله بازار ،پشت سر آیةالله خوانساری نماز خواندم. 💠 ۱۱مهر۱۳۵۱ در قم،در دارالتبلیغ اسلامی، پای سخنرانی «دکتر مظفّر پرتو ماه» بودم. وی ایرانی ساکن آمریکا و یکی از اعضای انجمن دانشجویان مسلمان آمریکا و کانادا بود و از فعالیتهای اسلامی ایرانیان خارج از کشور می گفت . 💠 ۱۰ آذر ۱۳۵۱ ، سفر به تهران با چند نفر از همدرسان طلبه، برای گرفتن کارت تحصیلی معافیت از سربازی با امتحان دادن از کتاب «سلمان فارسی» میرزاخلیل کمره ای در مسجد «فخرالدوله» و تأیید آموزش و پرورش.این برنامه چند سال ادامه داشت. 💠 شهریور ۱۳۵۱ ،امسال و سال بعد، کتاب رسائل را از آیة الله صانعی،کفایه ج«۱» و خیارات مکاسب را از آیة الله احمدی میانجی، تاریخ اسلام و شرح تجرید را از آیة الله مؤمن می خواندم. 💠 ۱۲ فروردین۱۳۵۲ نخستین سفرم به کاشان بود. دراین سفر بازدید از چند مدرسه علمی، مسجد،بقعه و باغ فین کاشان و حمام تاریخی فین (قتلگاه امیر کبیر) و موزۂ آن، همچنین قبر فیض کاشانی و بقعه ابولؤلؤ انجام شد . ادامه دارد... 🔹 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔹 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روزشمار عمر (۷) ✍🏼 جواد محدثی 💠 ۱۳ مرداد ۱۳۵۲ ،در مسیر سفر تابستانی به سراب،از ری به جادۂ ورامین رفتم. نخستین دیدارم از بیمارستان روانی «رازی» بود.خواهر یکی از بستگان در بخش بانوان آنجا بستری بود و صحنه های عجیبی از بیماران روانی دیدم.این غیر از بخش دیوانه های زنجیری بود که در قفس‌های آهنی نگهداری می شدند. 💠 ۱۲ شهریور۱۳۵۲، سفری ۱۵ روزه به مشهدداشتم.در آستانه جشنهای نیمه ی شعبان، دیدار با علما ازجمله آیة الله میلانی و حضور در محافل جشن ، رفتن به مسجد امام حسن مجتبی(ع) که شب‌ها آیة الله خامنه ای در آن نماز می خواند و تفسیر می گفتند. در یکی از روزها هم به منزل ایشان رفتم که دیگران هم می آمدند و بحثهای مختلف می شد.جلسه ای خودمانی بود و من چای دادن به حاضران را عهده دار شدم. 💠 مهر ۱۳۵۲ ، اولین تجربه معلمی ام در مدرسه حقانی.آن زمان شهید قدوسی، مدیر آن مدرسه بود که تدریس نگارش و انشای طلبه های سالهای اول و دوم را به عهدۂ من گذاشت، چون از خوش قلم های مدرسه محسوب می شدم. این تدریس ،سه سالی ادامه داشت. هم معلم بودم،هم محصّل در همین مدرسه ؛ تجربه خوبی برایم بود. ادامه دارد... 🔷 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔷 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روزشمار عمر (۸) ✍🏼جواد محدثی 💠 تیرماه ۱۳۵۳ اولین دستگیری و زندان در رژیم طاغوت. تابستان با تنی چند از دوستان طلبه، در معیت هادی غفاری به اردبیل رفتیم. غفاری که گویا در آن شهر سابقه داشت و تحت تعقیب بود دستگیر شد. همه ما را هم به تبع او دستگیر کرده به تهران فرستادند. حدود دو هفته ای در زندان کمیته مشترک در سلول، زندانی بودیم، او را نگه داشتند و ما آزاد شدیم (تفصیل ماجرا در این مختصر نمی گنجد) 💠 تابستان ۵۳ مدتی به مشهد رفتم، روزها کتابخانه می رفتم، شبها هم درمنزل یکی از فضلای مشهدی جلسه درسی بود که شهید هاشمی نژاد درس «اقتصاد اسلامی» می گفت و ما می نوشتیم. 💠 در همان ایام، کتاب«کلثوم ننه» یا عقایدالنساء را که در قالب طنز، به نقد و تبیین احوالات و باورهای خرافی زنان می‌پردازد ( تألیف آیة الله آقا جمال خوانساری، متوفای ۱۲۶۳ق ) و کمیاب بود، در کتابخانه آستان قدس، استنساخ کردم . 💠 مهر۱۳۵۳ اولین سفر تبلیغی ام در ماه رمضان به روستای «اژیه» ،در اطراف اصفهان بود. هنوز معمّم نشده بودم و به عنوان آموزش قرآن همراه یکی از همدرسانم که اهل آنجا بود (محمدعلی نظامزاده)رفتم، قبل از منبر او در مسجد سخنرانی هم می کردم ،گاهی هم برای دانش آموزان در کلاسها صحبت می کردم. ادامه دارد... ▫️ #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات ▫️ 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi

🗓 روزشمار عمر (۹) ✍🏼 جواد محدثی 💠 آبان ۱۳۵۳ ، با جمعی از دوستان مدرسه از قم به همدان و از آنجا به اسدآباد رفتیم که استادمان آیة الله جنتی در آنجا تبعید بود. هم به عنوان سرکشی به استاد مبارز و تبعیدی، هم برای طرح مسائلی که در مدرسه پیش آمده بود. وی یکی از اعضای شورای طرح و برنامه مدرسه حقانی بود. سری هم به آرامگاه بابا طاهر عریان و مدرسه علمیه آخوند همدانی زدیم. 💠 آبان۱۳۵۳ ، آغاز درس فلسفه از کتاب «بدایة الحکمه» علامه طباطبائی با تدریس استاد ابراهیم امینی در مدرسه حقانی بود. ایشان کتاب را به درخواست شهید قدوسی اختصاصاً برای ما تألیف کرد، بعداً کتاب درسی حوزه شد. 💠 ۷ دی ۱۳۵۳، روز عید قربان، پیکر آیة الله شهید غفاری را که در زندان و با شکنجه به شهادت رسیده بود، به قم آوردند. همراه گروه عظیم طلاب و مردم پیکر او را در هوای زمستانی تا وادی السلام تشییع کردیم و در بقعه ای بیرون آنجا به خاک سپرده شد. در تشییع جنازه و مجالس ختم او شعار و تظاهرات و افشاگری می شد، تعدادی هم دستگیر شدند. 💠 ۱۱ دی۱۳۵۳ ،شب عید غدیر، در مدرسه حقانی طی مراسمی پس از جشن، عمامه گذاری من و دو نفر دیگر و پوشیدن لباس روحانیت انجام شد. افتخار داشتیم که مرحوم علامه طباطبائی بر سر ما عمامه گذاشتند. ادامه دارد... 🔰 #روزشمار_عمر #زندگینامه_جواد_محدثی #خاطرات 🔰 🍃 کانال برگ و بار... مروری بر زندگی و آثار جواد محدثی @javadmohadesi