eitaa logo
سنگر جوادالائمه علیه السلام
299 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.5هزار ویدیو
45 فایل
شاه عباسی خیابان فاطمیه دارالعلوم فاطمیه کرج مجموعه انصارالمهدی عجل الله پایگاه حضرت جوادالائمه علیه السلام ««قرار هفتگی دوشنبه ها همراه با نماز مغرب و عشا»» ارسال نظرات و تصاویر : @j_resaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🚩 عاشورا، مباهله‌ای دیگر 🏴 سابقه نداشته است که در راه ، پیغمبر دست عزیزان خود را بگیرد و بیاورد وسط میدان؛ استثنائی بودن روز به این شکل است. نشان دهنده‌ی این است که بیان حقیقت چقدر مهم است. 🏴 همین قضیه در اتفاق افتاده است به شکل عملی؛ یعنی امام حسین (ع) هم برای بیان حقیقت، عزیزترین عزیزان خود را می‌آورد وسط میدان؛ با آنکه میدانست حادثه چه جور تمام خواهد شد. 🆔 @javadolaeme14
هدایت شده از KHAMENEI.IR
27.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم کامل پیام تلویزیونی رهبر انقلاب درباره وضعیت بیماری کرونا
سنگر جوادالائمه علیه السلام
🏴 رازِ عاشِقی 🔰مراسِم عَزاداری‌ دَهه‌ اَوّل‌ِ مُحَرَم هِیئَتِ اَنصارُالمَهدی عج الله به همراه پخش ز
قابل توجه همه مخاطبین عزیز و همراهان‌گرامی سنگر جواد الائمه علیه السلام مراسم حضوری دهه اول محرم ۱۴۰۰ به دلیل ممنوعیت برگزاری مراسم در زیر سقف، فقط به صورت مجازی برگزار میگردد،لذا از همه شما ضمن‌ التماس دعا و تشکر بابت محبت هایی که به خادمین خود دارید تقاضای همراهی به صورت مجازی از طریق لینک روبیکا را داریم و شرمنده شما بابت عدم شرایط خدمتگذاری حضوری به شما مهمانان امام حسین علیه السلام هستیم b2n.ir/heyaat لینک روبیکای پخش آنلاین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سنگر جوادالائمه علیه السلام
🏴انتخاب حسین علیه‌السلام ▪️آیا دنیا پیش روی حسین علیه‌السلام نبود؟! آیا دنیا با همۀ بهره‌ها، با همۀ
🏴مرگ اراده‌ها،مرگ امت ۱ ▪️امت به بیماری فجیع و ناگواری دچار شد. این بیماری فجیع این بود که امت اراده اش را از دست داد و بدین سبب نمی توانست حرف خود را بزند ▪️دیگر می فهمید،اما نمی توانست خود را آزاد کند.درد می کشید،اما نمی توانست حرکتی آغاز کند؛ زیرا برای این امت همه‌چیز بی ارزش شده بود جز زندگی محدودش، جز نَفَس هایی که در خواری و بردگی و محرومیت بالا و پایین می شد ▪️اوج دغدغه هریک از آنان این بود که از این نَفَس ها محافظت کند تا آخر ماه برسد،سپس برود و سهم خود را با ذلت از دست یکی از کارگزاران بنی امیه بگیرد ▪️همت مُرد، اراده مرد،آن امت سربلندی که خداوند آماده اش ساخته بود تا خلافت خداوند در زمین را به نمایش بگذارد، مُرد ▪️داستان سیدالشهدا(ع) و روند داستان سیدالشهدا (ع)صدها گواه بر این مرگ شگفت و اراده‌ای که امت از دست داد، دربر دارد سیدالشهدا(ع) عزم حرکت کرد. عزم سفر از مدینه به مکه کرد سپس عزم سفر از مکه به عراق کرد همه از هم پیشی می‌گرفتند و از هر سویی نزد ایشان می‌آمدند عبدالله‌بن‌عباس نزد ایشان آمد، عبدالله‌بن‌جعفر نزد ایشان آمد، عبدالله‌بن‌عمر نزد ایشان آمد، زنان بنی‌هاشم نزد ایشان آمدند،عبدالله‌بن‌زبیر نزد ایشان آمد،کسان مختلفی از طبقه‌های مختلف نزد ایشان آمدند و به ایشان عرض می‌کردند:شما را به خدا از ریخته شدن خون خود بپرهیزید،خروج مکنید که کشته می‌شوید.کشته شدن چنان امر هولناک و ترسناک و هراس‌انگیزی شده بود که اندیشیدن درباره آن ممکن نبود... (در همین رابطه،انتخاب حسین 👉) 📚کتاب امامان اهل‌بیت،۴۵۴ 🆔 @javadolaeme14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 بغض زنده یاد علی سلیمانی هنگام یاد کردن از امام حسین علیه‌السلام در برنامه جاذبه اگر سواد دارید برید تاریخ رو بخونید.! @javadolaeme14
⭕️ ❤️ امام حسین علیه السلام: هر کس که رنج و اندوهی را از مومنی برطرف سازد، خداوند متعال غم های دنیا و آخرت را از او دور می سازد. 📚 اعلام الدین ، جلد۱ ، صفحه ۲۹۸ 🆔 @javadolaeme14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اعتراض پناهیان به کم‌رنگ بودن نقش طب سنتی در درمان کرونا 🔻چرا اطبا سنتی برای نجات جان بیماران کرونایی قیام نمی‌کنند؟ بچه‌های مردم دارند می‌میرند! 🔻چرا ایران تبدیل شده به آزمایشگاه درمان بسیاری از داروهایی که خیلی از جهانیان نپذیرفتند؟ 🔻 مجلس به وزیری که متعهد به طب سنتی نیست، رأی ندهد! ➕ سخن یکی از پزشکان رده‌بالای کشور @javadolaeme14
✨﷽✨ ✅ حتما این داستان واقعی رو بخونید. 🏴روحانی مسئول مشاوره به زندانیان محکوم ‌به اعدام در زندان رجایی شهر خاطره جالبی دارد: ✍حدود ۲۳ سال پیش جوانی که تازه به تهران آمده بوده در یک کبابی مشغول کار می‌شود، ‌شبی پس از تمام شدن کار، صاحب کبابی دخل آن روز را جمع می‌کند و می‌رود در بالکن مغازه تا استراحت کند. درآمد آن روز کبابی، شاگرد جوان را وسوسه می‌کند و در جریان سرقت پول‌ها، صاحب مغازه به قتل می‌رسد. او متواری می‌شود؛ اما مدتی بعد، دستگیرش می‌کنند و به اینجا منتقل می‌شود. حکم قصاص جوان صادر می شود، اما اجرای آن حدود ۱۸-۱۷ سال به طول می‌انجامد؛ می‌گویند شاگرد جوان در طول این مدت حسابی تغییر کرده بود و به‌ قول‌ معروف پوست‌ انداخته و اصلاح‌ شده بود. آن‌قدر تغییر کرده بود که همه زندانی‌ها قلبا دوستش داشتند. پس از این ۱۸-۱۷ سال، خانواده مقتول که آذری‌ بودند، برای اجرای حکم می‌آیند؛ همسر مقتول و سه دختر و ۷ پسرش آمدند و در دفتر نشستند، فضا سنگین بود و من با مقدمه‌چینی و شرح احوالات فعلی قاتل، از اولیای دم خواستم که از قصاص صرف‌نظر کنند. همسر مقتول گفت: " من قصاص را به پسر بزرگم واگذار کرده‌ام" و پسر بزرگ هم گفت که قصاص به کوچک‌ترین برادرمان واگذار شده است. به‌هرحال برادر کوچک‌تر هم زیر بار نرفت و گفت :"اگر همه برادر و خواهرهایم هم از قصاص بگذرند، من از قصاص نمی‌گذرم؛ زمانی که پدرم به قتل رسید من خیلی بچه بودم و این سال‌ها، یتیم بودم و واقعاً سختی کشیدم." به‌هرحال روی اجرای حکم مصر بود. با خودم گفتم شاید اگر خود زندانی بیاید و با آن‌ها روبه‌رو شود، چیزی بگوید که دلشان به رحم بیاید، بنابراین گفتم زندانی را بیاورند. یادم هست هوا به‌شدت سرد بود و قاتل هم تنها یک پیراهن نازک تنش بود؛ وقتی آمد رفت کنار شوفاژ کوچکی که در گوشه اتاق بود ایستاد به او گفتم اگر درخواستی داری بگو؛. او هم آرام رو به من کرد و گفت:"درخواستی ندارم." وقت کم بود و چاره دیگری نبود. مادر و یکی از دختران در دفتر ماندند و ۹ برادر و خواهر دیگر برای اجرای حکم وارد محوطه اجرای احکام شدند. جالب بود که مادرشان موقع خروج فرزندانش از دفتر به آن‌ها گفت که اگر از قصاص صرف‌نظر کنند شیرش را حلالشان نمی‌کند. به‌هرحال شاگرد قاتل، پای چوبه ایستاد همه‌چیز آماده اجرای حکم بود که در لحظه آخر او با همان آرامشش رو به اولیای دم کرد و گفت: "من یک خواسته دارم" من که منتظر چنین فرصتی بودم گفتم دست نگه‌ دارید تا آخرین خواسته‌اش را هم بگوید. شاگرد قاتل، گفت: "۱۸ سال است که حکم قصاص من اجرا نشده و شما این مدت را تحمل کرده‌اید، حالا تنها ۹ روز تا محرم باقی‌مانده و تا تاسوعا، ۱۸ روز. می‌خواهم از شما خواهش کنم اگر امکان دارد علاوه بر این ۱۸ سال، ۱۸ روز دیگر هم به من فرصت بدهید. *من سال‌هاست که سهمیه قند هر سالم را جمع می‌کنم و روز تاسوعا به نیت حضرت عباس (علیه السلام )، شربت نذری به زندانی‌های عزادار می‌دهم. امسال هم سهمیه قندم را جمع کرده‌ام، اگر بگذارید من شربت امسالم را هم به نیت حضرت ابوالفضل (علیه السلام ) بدهم، هیچ خواسته دیگری ندارم حرف او که تمام شد فضا عوض شد. یک‌دفعه دیدم پسر کوچک مقتول منقلب شد، رویش را برگرداند و با بغض گفت من با ابوالفضل درنمی‌افتم من قصاص نمی‌کنم. برادرها و خواهرهای دیگرش هم با چشمان اشکبار به یکدیگر نگاه کردند و هیچ‌کس حاضر به اجرای حکم قصاص نشد. وقتی از محل اجرای حکم به دفتر برگشتند، مادرشان گفت چه شد قصاص کردید؟ پسر بزرگ مقتول ماجرا را برای مادرش تعریف کرد. مادرشان هم به گریه افتاد و گفت به خدا اگر قصاص می‌کردید شیرم را حلالتان نمی‌کردم. *خلاصه ماجرا با اسم حضرت عباس(علیه السلام ) ختم به خیر شد و دل ۱۱ نفر با نام مبارک ایشان نرم شد و از خون قاتل پدرشان گذشتند. @javadolaeme14
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا