eitaa logo
🚩جواهرالکلام 🚩
2.3هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
404 ویدیو
22 فایل
سَيِّدِي غَيْبَتُكَ نَفَتْ رُقَادِي، وَضَيَّقَتْ عَلَي َّمِهَادِي
مشاهده در ایتا
دانلود
🩸بانویی که در شب عروسی‌اش تا صبح، مشغول پرستاری از امام‌حسن و امام‌حسین‌ ﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾ شد... ▪️در نقلی آمده است: شب عروسی حضرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ بود که وارد خانه ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ شد؛ در همان شب نیز امام و امام ﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾ مقداری کسالت داشتند. 🥀 آن بانوی مکرمه در آن شب تا سحر از حسنین ﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾ پرستاری نمود و مشغول خدمتگذاری به ایشان شد و خطاب به مولا علی ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ فرمود: 📋 إنّي لَن أَشعَرَ بِفَرحَةِ الزّواجِ إلّا بعدَ شِفاءِ أبنيَّ الحسنِ والحسين عليهمالسلام ▪️من خوشحالی و فرَح ازدواج را احساس نمی‌کنم مگر بعد از بهبودی و شفای دو فرزندم حسن و حسین ﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾ 📚العباس علیه‌السلام رجل العقيدة والجهاد،ص۳۴ 📚المجالس الشجیة،تاج الدین،ص۱۴۲ ✍ مادرِ عباسم و، عشقم فاطمه است خوش به حالم، نامِ من البنینِ خادمه است قطره‌ای بودم ولیکن وصلِ دریا گشته‌ام زوجه‌ی شاه و بیتِ زهرا گشته‌ام هرگز از دامانِ او دستم نمیگردد رها ذرّه‌ای از خاک باشم در حریمِ این سرا سر نَهَم بر آستانش با کمالِ افتخار کز حسن دارد صفا وُ از حسینش اعتبار هر دو سَعدِ اکبرند و بر خلایق برترند سیّدِ عالی مقام و هر دو عالَم سرورند شکرِ حق گویم که هستم از محبّانِ بتول تا طوافِ جان کنم بر گردِ طفلانِ بتول! ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸فرزندان من و و تمام اهل زمین، فدای اباعبدالله ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ در نقل‌ها آمده است: چون بشير وارد مدينه شد، آمد تا از جانب امام زين ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ خبر دهد مردم را از ماجراى اهلبيت‌ علیهم‌السلام. حضرت ام البنین ﴿؏َـلَیْهالسَّلامْ ﴾ او را ملاقات كرد و فرمود: 📋 أخبِرنی عَن أبِی عَبدالله الحُسَین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ ▪️اى بشير! از اباعبدالله ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ چه خبر برایم آورده‌اى؟ 🥀 بشير گفت:  ای ام البنين! خدا تو را صبر دهد كه تو كشته شده است. 📋فَلَمّا سَمِعَتْ بِذٰلک وَضَعَت یَدَها عَلَی قَلبِها ▪️وقتی که خبر شهادت العباس ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ را شنید، دست روی قلبش گذاشت. سپس فرمود: از اباعبدالله ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ خبر ده! 🥀 بشیر، خبر شهادت فرزندان ﴿؏َـلَیْهالسَّلامْ ﴾ را به او داد، که در آخر، آن حضرت فرمود: 📋 أولادی وَ مَن تَحتَ الخَضراء کُلُّهُم فِداءٌ لِأبی عَبدِاللهِ الحُسین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ ▪️تمام فرزندانم و تمام اهل زمین به فدای الحسین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾. 🥀 بشیر گفت: 📋 عَظَّمَ اللهُ لَکِ الأجرَ بِالحُسین علیه‌السلام، فَقَد خَلّفناه بِأرضِ کربلاء جُثةً بِلا رأسٍ ▪️خدا تو را صبر دهد از داغ اباعبدالله ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾؛ او را با بدنی بی‌سر در کربلا رها کرده‌ایم. 📋 فصاحَتْ وا وَلَداه، وا حسیناه؛ و س‍َقَطتْ عَلَی الأرضِ مَغشیًّا عَلَیها ▪️در آن حال، ام‌البنین ﴿؏َـلَیْهالسَّلامْ ﴾ ناله زد: وا وَلَداه، وا حسیناه؛ سپس بی هوش بر روی زمین افتاد. 🥀 وقتی که به هوش آمد، رو به بشیر نمود و فرمود: 📋 قَدْ قَطَّعتَ نِیاطَ قَلبی! ▪️ای بشیر! با این خبر، بند بند دلم را پاره‌ کردی! ✍ امّ البنین شدم که شوم یاور حسین تا گُل بیاورم بشود پرپر حسین قصدم نبود اینکه شوم مادر حسین هستند دختران علی در بر حسین هستند مثل مادرشان، مضطر حسین شد شاملم دعای سحرهای فاطمه روشن شدم به نور قمرهای فاطمه تاج سر منند گهرهای فاطمه اولاد من کجا و پسر های فاطمه هستند هر چهار پسر، نوکر حسین شرمنده ام نشد سپر مجتبی شوند قسمت نبود زودتر از این فدا شوند حالا بناست راهی دشت بلا شوند حتی اگر که تک تک شان سرجدا شوند جای گلایه نیست، فدای سر حسین عهدی است بین ام بنین و خدای خود غیر از رضای دوست نخواهم برای خود من دل نبسته ام به دل بچه های خود اصلا حسین و زینب و کلثوم جای خود عباس من فدای علی اصغر حسین هرچند او دگر پسر خویش را ندید اما غمین نبود که عباس شد شهید دق کرد بعد از آنکه به او این خبر رسید: بودند دیو و دد همه سیراب و می‌مکید خاتم ز قحط آب، لب أنوَر حسین کارش دگر نشستن در آفتاب شد آب زلال در نظر او مُذاب شد شرمنده‌ی نگاه غریب رباب شد از اینکه هم قبیله‌ی شمر است، آب شد رو می‌گرفت نزد دو تا خواهر حسین... ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ برگرفته از: 📚مجمع مصائب اهل‌البیت علیهم‌السلام،ج۳ ص۲۵۳ 📚رياحين الشّريعه، ج۳ ص۲۹۳ 📚شرح الاخبار ج۳ ص۱۷۶(به نقل از تنقیح المقال) 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸خواهش دارم که مرا «فاطمه» صدا نزنید ... در نقلی آمده است: وقتی که حضرت ام البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ به خانه امیرالمؤمنین علی ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ آمد، مشاهده نمود که فرزندان حضرت زهرا ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ تعلق خاطر زیادی به مادرشان دارند. 🥀 هرگاه ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾، ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ را به نام "فاطمه" صدا می‌زدند، حضرت البنین مشاهده می‌نمود که حسنین و زینبین "﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾" به یاد مادرشان زهرا ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ می‌افتند. 🥀 به همین جهت، روزی حضرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ به محضر ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ عرضه داشتند: خواهشی به محضر شما دارم؟ مولا علی ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ فرمودند: حاجتت چیست؟ ام‌البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ عرضه داشت: 📋 حَاجَتی أَنْ لَا تُسَمّنی فَاطِمَةَ! به_نام_فاطمه_صدا_نزنید. 🥀مولا امیرالمومنین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ سرّ این مطلب را فهمید و تبسّمی بر روی لب مبارکش نشست و فرمود: برای چه این درخواست را داری؟ البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ عرضه داشت: وقتی که مرا به اسم "فاطمه" صدا می‌زنید، آثار حزن و تأثّر را در روی حسنین و زینبین ﴿؏َـلَیْهم السَّلامْ﴾ میبینم و این برای من سخت است.😔😔 🥀 مولا علی ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ فرمودند: چه اسمی را دوست داری؟ خانم ام البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ عرضه داشت: "ام البنین". و از آن به بعد همه او را به این اسم صدا می زدند. 📚 المجالس الشجیة، ص ۱۴۵ ✍ من گردِ راه حضرت زهرا نمی‌شوم هرگز به جای ام ابیها نمی‌شوم او دختر پیمبر و همتای حیدر است من جز کنیز دختر زهرا نمی‌شوم او روح امتحان شده‌ی قبل خلقت است بی امتحان عشق، که حورا نمی‌شوم ضربه نخورده‌ام که کنم سینه را سپر دیوار و در ندیده مهیّا نمی‌شوم هر خدمتی کنم به یتیمان فاطمه مادر برای زینب کبری نمی‌شوم چون بوسه می‌زنم به قدم های زینبین بی اذن زینب از قدمش پا نمی‌شوم آقا بیا و نام مرا فاطمه مخوان با اسم گل، شبیه مسمّا نمی‌شوم عباس من غلام عزیزان فاطمه ست بی دست او که حامی طاها نمی‌شوم... ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸به پسرها همه گفتم که منم خادمه‌اش/ و شمایید غلامان ... در نقلی آمده است: 🥀 وقتی که خبر شهادت اولاد حضرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ را بشیر (و یا به نقلی بِشر) برای آن بانو آورد، حضرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ فرمود: 📋 وَاللَّهِ ما رَبَّيتُ أَولادي إِلّا لِأَجلِ خِدمَةِ الحُسَينِ علیه‌السلام ▪️به خدا قسم من فرزندانم را تربیت نکردم مگر برای خدمت به سیدالشهداء ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ 📚العبرة الساکته، ج۲، ص۴۱۴ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله که منم واله و حیران اباعبدالله بنویسید که من وقف حسین و حسنم هستی‌ام هدیه به چشمان اباعبدالله بنویسید کنار لقب ام‌بنین یکی از جمله کنیزان اباعبدالله چهارتا شیرپسر بهر علی آوردم همگی گوش بفرمان اباعبدالله به پسرها همه گفتم که منم خادمه‌اش و شمایید غلامان اباعبدالله شیر من بهر شما باد حلال با این شرط همه جا جان شما...جان اباعبدالله پسر آورده‌ام اصلا که کنم قربانی پسرانم همه قربان اباعبدالله ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸با غیرت‌تر و با وفاتر از امّ‌البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ و پسرانش ندیدم... در نقلی آمده است که حضرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ فرمودند: 🥀 با حمیّت‌تر (با غیرت‌تر) از طایفه‌ی کلابیه در طوایف عرب ندیدم!
﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾
با اینکه چهار پسرش در کربلا شهید شده بودند، در مدت عمر، نام هیچ‌کس را نمی‌بُرد و بر مظلومی پسر فاطمه ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ گریه می‌کرد. 📚تحفة الذاکرین،کرمانشاهی، ص۴۰۳ (نسخه خطی) ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸ای امّ البنين! مصیبت‌های سنگین، زينب را پیر کرده است ... ▪️در نقلی آمده است: وقتی که حضرت زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ به مدینه رسیدند، به خانه برادرشان حضرت سیدالشهداء ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ آمدند. 📋 لا تَكادُ تَحمِلُها رِجْلاها ▪️دیگر از شدت غصه، زانوان حضرت، یارای حرکت نداشت. 🥀 در آن هنگام، حضرت البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ آمدند و زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ را در آغوش گرفتند و فریاد و ناله میزدند که: وَا وَلَداه... وا حسيناه... 🥀 بعد از آنکه کمی آرام گرفتند، ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ اشک ها را از روی صورت مبارک زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ پاک نمودند و ناگهان بغض، راه گلویش را بست و گریه‌اش دوباره جاری شد و عرضه داشت: 📋 سَيّدَتي يا زينبُ! أراكِ وقد ضَعُفَ بَدنَكِ و أصفَرَّ وَجهَكِ، وأسرَعَ الشيبُ إلىٰ رَأسِكِ؟! ▪️ای سروَر من! ای زینب کبری! شما را در حالی می‌بینم که بدنتان ضعیف گشته و روی مبارکتان زرد شده است. چه زود مویتان سفید گشته و پیری به سراغ تان آمده است⁉️ 🥀 زینب کبری ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ که توان صحبت کردن را نداشتند و کلمات از حلقوم مبارکشان بالا نمی‌آمد، خطاب به حضرت البنین ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ فرمودند: 📋 لَقَد شَیَّبَتْنِی المَصَائِب. ▪️مصیبت های سنگینی که دیدم، مرا پیر کرده است... 💔🖤😭😭 📚المجالس الشجیه،تاج‌الدین، ص ۷۵ ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲
🩸راز ازدواج امیرالمؤمنین «﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾» با امّ‌البنین «﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾»... در نقل‌ها آمده است: 🥀 روز عاشورا زهیر بن قین پرچم را عبدالله بن جعفر بن عقیل را گرفت و نزد حضرت عبّاس ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ رفت و عرض کرد: ای فرزند امیرالمؤمنین! می‌خواهم حدیثی برایت نقل کنم! 🥀 ای اباالفضل، بدان! قبل از آن که پدرت امیرالمؤمنین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ با مادرت ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ ازدواج کند، برادرش عقیل را خواست؛ و عقیل کسی بود که از انساب عرب،کاملاً آگاهی داشت. 🥀 پس به عقیل فرمود: برادرم!می‌خواهم زنی را برای من خواستگاری کنی که از خاندانی و حسب_و_نسب_و_معروف_به شجاعت_باشد تا از او فرزندی به دنیا آید که شجاع باشد و بتواند فرزندم حسین ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ را در کربلا یاری کند و جانش را فدای او نماید. 🥀 پس زهیر عرض کرد: ای اباالفضل! پدرت تو را برای چنین روزی خواسته بود! پس در دفاع از همسران برادرت و برادرانت کوتاهی نکن. 📋 فَارتَعَدَّ العَبّاسُ علیه‌السلام وَ تَمَطَّی فی رکابِهِ حَتَّی قَطَعَهُ ▪️در این هنگام حضرت عبّاس ﴿؏َـلَیْه السَّلامْ﴾ با شنيدن اين سخن به جوش آمد و چنان پا در ركاب زد كه تسمه ركاب پاره شد. 🥀 سپس فرمود: اى زهير! آيا با اين سخن مى‌خواهى به من جرأت دهى⁉️ سوگند به خدا، فداكارى خود را به گونه‌اى ابراز كنم كه هرگز نظيرش را نديده باشی!!! 📚أسرار الشّهادة، ص۳۳۴ 📚معالی السبطین، ج۱، ص۴۲۸ 📚کبریت احمر، ص۳۸۶ ✍ بنویسید به دیوان اباعبدالله بنویسید به ایوان اباعبدالله سردر روضه رضوان اباعبدالله که بود سروری از آن اباعبدالله و من کیم همسر محبوبه شاه عربم مادر فضل و فداکاری و عشق و ادبم فاطمه نام، ولی شد لقبم همه هستیم من و ابناء من و اُمّ و اَبَم پسری شیر صفت بهر علی آوردم از همان کودکیش نذر حسینش کردم گفتمش ای که تماشات دوای دردم به فدای تو و آن دست رشیدت گردم اشک میریزم و چشمان ترم می‌سوزد همچنان شمع ز پا تا به سرم می‌سوزد هر زمان آب بنوشم جگرم می‌سوزد هم دلم از غم سقای حرم می سوزد گریه‌ام بر غم بی‌دستی آب‌آور نیست گریه‌ام بهر غریبی است کَسَش یاور نیست خواهرش هست ولی هیچ کسی مادر نیست غم بی‌مادری از بی‌کفنی کمتر نیست گرچه سخت است غم داغ پسر بر مادر داغ عباسِ جوان زد شررم پا تا سر سوزم و سازم و میگویم صد بار دگر چار فرزند من و خلق دو عالم یکسر ﴿؏َـلَیْها السَّلامْ﴾ 🏴@javaherkalam110135 🏴 جواهرالکلام ۰۹۱۲۱۳۵۵۷۴۱ 📲