eitaa logo
{•جوان‌‌فردا•}
449 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
706 ویدیو
33 فایل
نوجوانان مدیران آینده این کشورند✌🏻🍃 نظراتتون رو به ما منتقل کنید :) http://payamenashenas.ir/javan__farda • • • پشت صحنه👀 @javab_nashenas
مشاهده در ایتا
دانلود
🌼🌱 بچہ‌ها‌. . . سابقہ‌نشون‌دادھ♥️ براے تمناےشهـادت‌نباید بہ‌سابقہ‌خودت‌نگاھ‌کنے!☝🏻 راحت‌باش! مواظب‌باش‌شیطون نگہ‌بهت‌تولیاقت‌ندارے...!🖐🏻 •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
حجاب نه زیبائیست و نه صدفی است برای گوهر وجودِ زنان! نه "حجاب" کاغذِ بسته‌بندی و نه "زن‌ها" شکلات و آبنبات هستند، که اگر پوششی نباشد دورش مگس و مورچه جمع بشود! نه هیچ‌کدام از این‌ مَثل‌های بدقواره و باطل! زنانِ این مملکت را نه چوب رضاخان مانعِ حجابشان شد و نه گشتِ ارشادِ جمهوری اسلامی محجبه‌شان کرد! که اگر خدا هم اجبار میخواست به پیامبرش زور بازو میداد! نه قلبِ رئوف و سینه‌ی گشاده! و اساسِ امور قلب‌ها قرار نمیگرفت! اسلام اگر به حجاب توصیه کرده برای آن است که نمیخواهد اگر اولْ‌نگاهِ سهویِ حلالِ مردی به زنی افتاد جسمش را ببیند و آب از دهانش راه بیفتد! نمیخواهد زن کالا و ویترین باشد برای نگاهِ بقیه! خیرخواه است، هم برای مرد که آفریده‌ی خداست و هم برای زن که شاهکارِ خداست! آن‌ها که میگویند خداوند فرق گذاشته است، نمیدانند که دل‌ّسوزتر از خالق به مخلوق چه کسی یافت میشود؟! اسلام خودخواه است! و به قول امروزی‌ها طرفدار تک‌پری! میخواهد اگر قرار است کسی لای گیسوانِ مواجِ زنی غرق شود، فقط مردِ او باشد! و هم آن زن است که نجات‌غریقِ مَردش می‌شود، اگر بخواهد! ساحلِ سینه‌ی هر مردی تنها اقیانوسِ آرامِ یک زن است! و آن بازوانِ محکم، لنگرگاهِ دستانِ مَحرمش! زن‌ ریحانه است و گل، نیست! که همه عطرِ تنش را استشمام کنند! سرخیِ انارِ لب‌های هر زنی را تنها یک نفر باید ببیند و هم اوست که ترشی و شیرینیِ آن را می‌چشد و حق ندارد ببیند و نعوذبالله بچیند این سرخی را دیگری حتی به نگاهی! کاش جماعتِ عمامه به سر میانِ فتوایشان، بالای منبر میگفتند که ایهاالناس! نِساء، حق الناس نیست! اسلام میخواهد بگوید که هرکسی، هر عابری، حق ندارد نگاهی بچیند از گیسوانِ زنی! که این فقط تن‌ها نیستند که میشوند! بلکه نگاه‌ها، دلّ‌ها و دیده‌ها! چه مرد و چه زن، چَشم‌های هیچ نامحرمی خیره به دیگری نباید بنگرد! آری همه حق دارند نگاهِ ما را به دنیا ببینند اما تنها یک نفر است که حق دارد به دنیایِ چشم‌های ما خیره بشود .. @javan_farda
" اَنا اَشکو اِلَیک " آورده بودم، " مَن لی غَیرُک " دارم می روم... 🍂 @javan_farda
{•جوان‌‌فردا•}
#گناه_ممنوع #فاطمیه #قسمت_ششم صبح به بهونه قراردرسی بایکی ازدوستام👭 ازخونه زدم بیرون. ساعت۷ونیم ص
دوهفته ای گذشته بود ازاولین دیدارمون چت📱 ،تماس صوتی📞،تماس تصویری🤳 همچنان پابرجابود. دیگه به عنوان یک دخترمذهبی خیلی ازخط قرمزهامو ردکرده بودم. نمازم،قرآنم،خیلی اعتقاداتم برام بی اهمیت شده بود.😖 کارای شخصیم هم حسابی عقب افتاده بود خونوادم شاکی بودن که چقدرگوشی دستت میگیری📱 بسه دیگه ولی سبحان شده بودهمه دنیاوزندگی من صبح وشبم🏙🌃،شام ونهارم🌭🍞،عبادت واستراحتم😴📿 همه شده بودن سبحان چندباری سوتی داده بودم وبه جای بردن اسم برادرم اسم اونامیگفتم😧 درکنار همه این مسائل میترسیدم خونوادم بفهمن.😱 اگه پدرم،مادرم،برادرم متوجه میشدن دیگه خیلی ناراحت میشدن😖 هزارتاقفل ورمزبودکه گذاشته بودم روگوشیم که کسی نتونه واردبشه🔒 سبحان ذهنموخیلی درگیرکرده بود ولی چیزی که بدتربود،نخوردن شرایط من وسبحان بود اختلاف سنی خیلی کم مون،نداشتن شغل،اختلاف بعضی عقاید مهم بین من وسبحان وحتی خونواده هامون، مخالفت خونوادش بااصل ازدواجش تواین سن و..... منم تواون مدت خواستگارای مختلفی داشتم که به خاطرعلاقه ام به سبحان همه شونوبه دلایل مختلف ردمیکردم.😖 چه موردهایی که میشد بیشتربهشون فکرکنم امابه خاطراین رابطه وبدون ذره ای فکرردمیکردم.😔 همه این ذهن مشغولی هاموجب این شدکه به سبحان بگم یک هفته نه زنگ بزنیم📱 بهم نه پیام📧 نه هیچی.یک هفته رهای رها باشیم درست فکرکنیم به جوانب کاروهمه چیز رودرنظر بگیریم. اگه بعدیک هفته بازم نظرمون مثبت بود✅ ادامه میدیم. یک هفته اندازه یک سال برام گذشت تواون یک هفته حتی بعضیایه بوهایی هم برده بودن درطی اون یک هفته هروقت اومدم به مسائل اشتباه وسخت رابطه فکرکنم،عشق موهوم سبحان جلوی همه چیز رومیگرفت.⛔ بعدیک هفته دیگه نتونستم دووم بیارم.بهش پیام دادم *سلام میخوام ببینمت _سلام اگه قراره جوابت منفی باشه همینجابگو.نمیخوام تو روم جواب ردبشنوم *میخوام ببینمت حضوری فقط همین وتمام دوباره همون مکان قبلی قرارگذاشتیم من زودتررسیدم بعدچنددقیقه رسید •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
🙃🌱 ✍️نگیمـ هیچ ڪارے از ما برنمیاد عاشـورا بهمون یاد داد که امام‌ زمان در سپـاهش کودک‌ شش‌ ماهه هم لازم دارد •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|♥️🖇| . خانہ‌راسیـٰاھ‌پوش‌کنید…! باهمہ‌آنچہ‌درنظردارید؛مثل‌چادر و روسرے‌هایِ‌مشڪی،‌خانہ‌را سیآھ‌پوش‌کنید.. . این‌کارشکل‌و شمایݪ‌هیئت‌رابیشتر نشان‌ می‌دهدوحالتِ‌عزا راحفظ‌میکند! برای‌این‌کـارازبچہ‌هاکمک‌بگیرید.. . بھتر اسٺ‌ با بچہ‌هـٰا کاردستۍ هایِ فاطمیہ‌ای‌درسٺ‌کنیدوآن‌را رویِ‌میز ودیوارقراردهید‌! . کاردستی‌هایی‌کہ‌میتواندیکی‌از نشانھ‌هایِ‌هیئت‌شما باشــد |🏴| @javan_farda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋🌱 💠 افلا یتدبرون القرآن سوره ۲۴ •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
هرگز به کسی که به شما دروغ می گوید نکنید. و هرگز به کسی که به شما اعتماد می کند نگویید. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
{•جوان‌‌فردا•}
#گناه_ممنوع #فاطمیه #قسمت_هفتم دوهفته ای گذشته بود ازاولین دیدارمون چت📱 ،تماس صوتی📞،تماس تصویری🤳
📵 میان کلام یه نکته بگم : دقت کردین شیطون چه داره ؟؟؟ پله به پله یواش یواش هفته به هفته شااااید یه آجر الان بزاره و آجر دوم رو چند هفته یا چند ماه بعد 💟 همون دختری که جواب پسرا رو نمیداد الان شب و روزش شده یک پسر مجازی 🆘 اینا یکدفعه اتفاق نمی افته •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
دوتاشکلات🍬،یه بطری آب،یه بسته پاستیل هم دستش بود بطری آب روداد گفت _تواین مدت خوب شناختمت ،این بطری آب واسه اینکه میدونم اونقدرتندتندقدم برمیداری🚶‍♀️ که قطعاالان تشنه ای. این شکلات هم واسه اینکه مطمئنم صبحونه نخوردی🍞 وبااین بی جونی ضعف میکنی😓. این پاستیل هم واسه اینکه مطمئنم عاشق پاستیلی 😍 اگه شک داشتم به حرفی که میخواستم بزنم،بااین کاراش مطمئن شدم نشستیم وشروع کردم *ببین من تواین مدت مطمئن شدم که هرکسی همسرت بشه بهترین شوهردنیانصیبش شده ولی به فلان دلیل و بهمان دلیل مانمیتونیم کنارهم باشیم گفت _تاشروع کردی به صحبت جوابتو فهمیدم. همیشه دخترا👩‍🦰وقتی میخوان به یه پسرجواب👨‍🦰 رد بدن اول ازش تعریف میکنن ومیگن توخیلی خوبی ولی بعدش میگن نه. منکه گفته بودم نمیخوام جلو روم جواب رد بدی بهم چرااصرارکردی؟ هیچی نگفتم وبلندشدم تاخدافظی کنم✋🏻 بالاخره ممنون بابت کارایی که واسم کردی ،بابت همه محبت هات و.... به ساعتم نگاه کردم(ادمین : از کی واسه محبت تشکر هم میکنن!؟!😳 ) ۸:۲۵ دقیقاهمون ساعتی که اولین بارهمودیدیم وسط حرفام گفتم اهان راستی... بهم نگاه نمیکرد. گفتم نمیخوای نگاهم کنی؟ سرشواوردبالاوبااخم بهم نگاه کرد😠 *ازوقتی باهات آشناشدم فهمیدم من چقدراستعداددارم که تاحالانمیدونستم وکشفشون نکرده بودم مثلافهمیدم من چقدربازیگریم🎬 خوبه نگاهش رنگ تعجب گرفت🤨 مثلامن الان ده دقیقه اس که دارم بازی میکنم ولی تو همه حرفاموباورکردی وشروع کردم به خندیدن 😅🤣😂 سبحان بابهت وتعجب داشت به من نگاه میکرد ولی بدترین اتفاق برای من افتاده بود اگه به عشق سبحان شک داشتم الان فهمیدم که من عاشق سبحان شده بودم ... •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
🌱 شما جوانان باید توجہ داشتہ باشید ڪہ ڪار آسانے در مقابل این دشمن ندارید؛ هر ثانیہ براے جوان امروز اهمیت زیادے دارد و او باید به جاے ساعت، زمان‌سنج بر دست داشته باشد. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
😂 خروپف ،خروپف!😴 پناه بر خدا ، هیچ جوری گردن نمی گرفت 😑. هر چی ما می گفتیم ، دیگران می گفتند، قبول نمی کرد که نمی کرد😕.می گفت:«من؟! غیر ممکن است. من نفس بلند هم تو خواب نمی کشم!!من و خر پف؟؟!!🧐 این گذشت تا یک روز که قبل از ظهر خوابیده بود وسخت هم خرناسه می کشید.  دست برقضا ضبط صوت تبلیغات هم دست بچه ها بود. چیزی حدود یک ربع ساعت ، صدایش را همانطوری که خواب بود ضبط کردیم😎😁🤪 .با بچه های تبلیغات هم که مسئول پخش نوار مناجات و قرآن و سخنرانی از بلندگو بودند،هماهنگ کردیم،برای روز عید که برنامه تئاتری تدارک دیده بودیم. همه جمع بودند و مجری اعلام کرد : اینک برای اینکه بفهمیم خواب مومن چگونه عبادت است، قسمتی از مناجات یکی از رزمندگان عزیز قبل از نماز ظهر را ضبط کرذه ایم که با پخش آن به استقبال ادامه برنامه می رویم😌. نوار چرخید و او خرخر کرد و جمعیت روده بر شد از خنده!🤣🤣 برای خاطر جمع کردن او ، بچه ها توی نوار کاست اسمش را صدا کرده بودن که فلانی!فلانی! بلند شو موقع نماز است.به اسم او که می رسید صدای خنده بچه ها بلندتر می شد.😬😂🤣 بنده خدا که خودش هم تماشاچی ماجرا بود نمی دانست بخندد یا گریه کند. تنها عبارتی که آن روز می گفت این بود:«خیلی بی معرفتید ، باشه ، بالاخره گذر پوست به دباغخانه می افتد و نوبت گریه هاتان هم می شود!!» •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda
■♡..
{•جوان‌‌فردا•}
■♡..
الْحَمْدُ‌للَّھِ‌الَّذِي‌يَحْلُمُ ؛ عَنِّےحَتَّےكَأَنِّےلاذَنْبَ‌لِـے! سپاس‌خدایی‌را‌کھ‌آنقدربر‌من ؛ صبرمیکندکھ‌گویی‌گناهی‌ندارم(: @javan_farda
{•جوان‌‌فردا•}
#گناه_ممنوع #فاطمیه #قسمت_هشتم دوتاشکلات🍬،یه بطری آب،یه بسته پاستیل هم دستش بود بطری آب روداد گف
سبحان همه فکروذهن منو تسخیرکرده بود اون روز هم مثل روز اول دیدارمون تا ساعت ۱۲ ظهر 🕛باهم بودیم با هم حرف زدیم ،حرفهای عاشقانه💑، نگاه های عاشقانه💏 و پارا از حریم هم فراتر گذاشتیم.🙉 در کنار همه اینها من نمی‌تونستم به صورت عقلانی🧠 به ازدواج با سبحان فکر کنم . اختلافات زیادی بین من و سبحان بود که نمی گذاشت من به صورت منطقی با این مسئله کنار بیایم . صبح و شب نگران سبحان بودم. شب ها🌃 تا دیر وقت با هم چت می کردیم. من به سبحان بسیار وابسته شده بودم. همانطور که گفتم خانواده و اطرافیان من از این متفاوت شدن حال و احوالات م باخبر شده بودند. اما به جز اندکی از دوستانم کسی از رابطه من و سبحان 💑خبر نداشت . تا اینکه یک روز به صورت جدی با سبحان صحبت کردم که کی قراره بیای خواستگاری؟ چندین بار در این مورد با هم صحبت کرده بودیم اما هر دفعه به دلایلی سبحان بحث رو عوض می کرد یا می گفت به زودی، باید کار پیدا کنم، باید خونوادم رو راضی کنم. اما این بارنذاشتم از زیر کار در بره. بهش گفتم:زمان به من بگو. من،خواستگار دارم میان و میرن بالاخره برای رد کردن شون باید دلیلی داشته باشم. من نمیتونم دلیل رابطه داشتن با تو رو برای خانوادم بیارم . این دفعه مثل دفعات قبل بحثو عوض نکرد بلکه عصبانی شد😡 و گفت: تو به من اعتماد نداری من برای تو دارم خیلی کارها انجام میدم اما تو نمیتونی به خاطر من حتی خانواده خودت رو راضی کنی .😠 خلاصه اینکه بحثمون بالا گرفت و من بدون جواب دادن به سبحان اینترنت خاموش کردم و جواب پیام ها✉ و زنگ‌ها 📞شو هم ندادم. حال و هوام خیلی گرفته بود دیگه حوصله نداشتم با کسی صحبت کنم .ناراحت بودم 😞اما دلم می خواست هر چه سریعتر این ماجرا برطرف بشه از یک طرف می ترسیدم که اگر خونوادم بفهمد چه اتفاقی میافته . حال و هوای بدم به خاطر قهر با سبحان ادامه داشت. همین حال و هوا همسر برادرم را متوجه من کرد😧 و بعد از مدتی پرس و جو متوجه این ماجرا شد 😟و با من قاطع صحبت کرد :سبحان به دردت نمیخوره .اصلاً صلاحیت ازدواج با تو رو نداره.😫 سنش ،شغلش، خونوادش ،رفتارش، اخلاقش خیلی چیزها هست که به هم نمیخورین. تو لیاقتت خیلی بیشتر از اینهاست. تو دختری هستی باسواد ،با کمالات ،خونواده خوبی داری، ظاهر خوبی داری .شخصیتی مثل سبحان اصلا برازنده تو نیست.😓 من تقریباً تحت تاثیر حرفهای همسر برادرم قرار گرفته بودم اما نه آنقدر زیاد که بتوانم به طور کلی سبحان را کنار بگذارم هنوز سبحان برای من عزیز بود.💚 اما از خیلی اتفاقاخسته شده بودم. 😞 من باید همیشه همه چیز را برای سبحان توضیح می دادم اما سبحان هیچ چیز را توضیح نمی داد. هر بار از اون در مورد زمان خواستگاری میپرسیدم طفره می‌رفت همیشه شغل و خونوادش رو بهونه میکرد برای نیامدن یا دیر اومدن. سوءاستفاده های عاطفی وگاهی ... 🙊😭(چه مجازی وچه حضوری) . من هر دفعه که حضوری سبحان را می‌دیدم عذاب وجدان می گرفتم 😟به خاطر حرف ها و کارهایی که انجام می‌دهیم اما عشق سبحان هرگز به من این اجازه را نمی‌داد که در این مورد فکر کنم😓 😭😭😭 .. •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
انگار نہ انگار 🥀 دیروز همینجا یکے خورد به دیوار😓 انگار نہ انگار 🥀 🎤مهدے رسولے •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°• @javan_farda •°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•°•
🖤یڪمے‌حࢪف‌بزݩ‌ عݪے‌ݩمیࢪه... 🖤حࢪف‌ࢪفتݩ‌ݩزݩ عݪےمےمیࢪه... @javan_farda
مدافع‌حࢪمے‌ڪہ‌تۅدۅࢪان‌ ڪࢪۅناشہیدشد...😷 بعدشہادت‌حاج‌قاسم‌خۅاب دیده‌بۅد‌ڪہ‌حاجےباخۅدش‌ میبرتش...🤝😭 ❤️تاࢪیخ‌شہادت:۹۹/۲/۲۱ هࢪࢪۅزایمانش‌ࢪاتقۅیت‌میڪࢪد نمیگفت‌چۅݩ‌جہادداࢪم‌ایمانم ڪامݪ‌است.⚔📿 اعتمادبہ‌خداࢪابہ‌جاێ‌اعتمادبہ نفس‌دࢪخۅدتقۅیت‌میڪࢪدۅ میگفت‌بایدبہ‌خدااعتمادداشتہ باشیم...😳😕 ❤️"شہیدابۅاݪفضݪ‌سࢪݪڪ"❤️ 🖤 🖤 🖤 @javan_farda
کتاب‌ها هم مثل پول دائما باید در گردش باشند. تا جایى که بشود، قرض بدهید و قرض بگیرید؛ هم کتاب را و هم پول را! مخصوصا کتاب را؛ کتاب‌ها به مراتب بیشتر از پول، چیزى براى عرضه کردن دارند. کتاب فقط یک دوست نیست، بلکه مى‌تواند دوستان بسیارى برایتان به ارمغان بیاورد. زمانى که با ذهن و روحتان صاحب کتابى هستید، ثروتمندید. اما وقتى آن را به شخص دیگرى بدهید، سه برابر ثروتمندید. میلر @javan_farda
غسلہاوکفنہاثم‌جلس‌وحیداًیبکیہا بعدهاهمس‌فےلحدها ﴿زهراء،أناعلے....﴾ غسلش‌داد‌وکفنش‌کࢪد آنگاه‌نشست‌و‌تنھا‌برایش‌گریست‌ بعد‌آرام‌دروݩ‌کفن‌گفت ﴿زهرا،منم‌علے...﴾ یڪ‌داستان‌عاشقانھ‌غم‌انگیز💔🥀 @javan_farda