✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «عبدالمطّلب (ع)، پدر چهارده نور الهی»
روز یکشنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢۵
✍️ مناسبت روز: امروز به نقل از برخی از منابع تاریخی، سالروز رحلت حضرت عبدالمطلب (ع) است، لذا ضمن عرض تسلیت، روزبرگ امروز را به این شخصیت بزرگِ تاریخ، اختصاص میدهیم؛
عَبْدُالمُطَّلِب بن هاشم بن عبدمناف (۱۲۷-۴۵ قبل از هجرت) بزرگ قبیله قریش و جدّ بزرگوار حضرت محمد (ص) است که نَسَب ایشان به حضرت ابراهیم خلیل (ع) میرسد. [أسدالغابة، ج۶، ص۱۵۱]؛
مورخین، حضرت عبدالمطلب را مردی بزرگ و بخشنده و احیاگر چاه زمزم دانستهاند و برای ایشان از لقب «فیاض» استفاده نمودهاند! [أنساب الأشراف، ج ١، ص ٧٨]
همچنین بنابر روایات تاریخی، ماجرای مهم حمله ابرهه به مکه، معروف به «اصحاب فیل» در دوران سیادت ایشان اتفاق افتاده، که در منابع تاریخی چنین نقل شده:
«وقتی لشکریان ابرهه در مسیر حمله به مکه، شتران قریش را به غارت بردند! میان حضرت عبدالمطّلب و ابرهه ملاقاتی صورت گرفت و ایشان، تنها آزادی شتران خود را درخواست کردند؛ ابرهه گفت، گمان میکردم برای گفت و گو درباره کعبه پیش من آمدهای! ولی حضرت عبدالطلب که میدانستند، قریش قدرت رویارویی با لشگر ابرهه را ندارند، با ایمان کامل پاسخ دادند: «من صاحب شترانم هستم و این خانه نیز صاحبی دارد که از آن محافظت خواهد کرد!»
ایشان پس از گرفتن شتران، همه آنها را نذر کعبه کرده و مردمِ مکه را از تصمیم ابرهه آگاه ساختند و خود حلقه درِ کعبه را گرفته و با خدای متعال مناجات کردند...؛ در روز بعد، تودۀ عظیمی از پرندگان به لشکر ابرهه حمله کرده و آنها را نابود نمودند!» [تاريخ الأمم و الملوک، ج۲، ص۱۳۴ و بحار الانوار، ج ١۵، ص ١۴۴]
❓امابرخی این پرسش را مطرح مینمایند که آیا حضرت عبدالمطلب، موحّد و اهل ایمان بودهاند؟
✅ در جواب این سؤال باید عرض کنیم که همه علماء ومورخين اتفاق نظر دارند که پدر و مادر و تمام اجدادِ پیامبر اسلام (ص)، مؤمن و تسلیم امر پروردگار بودهاند؛ لذا حضرت عبدالمطلب، نه تنها موحد بودهاند، بلکه نزد خداوند منان چنان عظمتی داشتند که باری تعالی، نور پیامبر اسلام (ص) و حضرت امیرالمؤمنین (ع) و تمامی اهلبیت عصمت و طهارت را از وجود پاک ایشان منشعب نموده و در حقیقت، حضرت عبدالمطلب (ع) پدر بزرگ تمامی چهارده معصوم هستند و کلیه نسل سادات متصل به این شخصیت موحد و مؤمن است! چنانچه پیامبر اکرم (ص) دراینباره فرمودهاند: «من و علی از یک نور آفریده شدیم و پیش از خلقت آدم، خدا را تسبیح میگفتیم و چون خداوند آدم را آفرید، آن نور را در صلب او قرار داد و پیوسته ما را به اصلاب پاکیزه منتقل میگردانید، تا این که به عبدالمطلب رسیدیم و پس از آن، مرا در صلب «عبداللّه» و علی را در صلب «ابوطالب» قرار داد».[كشف اليقين، ص ١١]
همچنین امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «به خدا سوگند! نه پدرم و نه جدم عبدالمطلب و نه هاشم و نه عبدمناف، (هرگز) بت نپرستیدند! بلکه آنها به سمت کعبه عبادت میکردند و بر دین حضرت ابراهیم (ع) بودهاند». [کمال الدین، ج ١، ص ١٧۴]
✍️ البته درباره ایمان، فضیلت و مقام معنوی حضرت عبدالمطلب (ع)، احادیث بسیاری نقل شده، که دراین مجال کوتاه، تنها به دو حدیث دیگر اشاره مینمائیم:
امام صادق(ع) فرمودند: «جبرئیل بر پیامبر خدا (ص) فرود آمد و گفت: یا محمد! خداوند شفاعت تو را درباره پنج نفر پذیرفته است: شکمى که تو را حمل کرد و آن «آمنه» دختر وهب بن عبد مناف است؛ صُلبى که تو را بار آورده و آن «عبدالله بن عبدالمطلب» است؛ آغوشى که تو را پرورش داده و آن عبدالمطلب بن هاشم است؛ و کسانی که تو را سرپرستی نمودند و آنها «ابوطالب بن عبدالمطلب» و «فاطمه بنت اسد» هستند» [الخصال، ج ١، ص ٢٩۴]
همچنین حضرت در حدیث دیگری فرمودند: «عبدالمطلب در روز قیامت، به تنهایی در حدّ امت واحده محشور خواهد شد؛ زیرا وی به جهت ایمان خود، در میان مردم دوران جاهلیت، یگانه بودند و سیمای پیغمبران و هیبت پادشاهان در چهره وی نمایان خواهد بود». [الکافی، ج ١، ص ۴۴۶]
مورخین درباره عمر حضرت عبدالمطلب اختلاف دارند و برخی عمر ایشان را هشتاد و دو، برخی صدوبيست و عدهای نيز صد و چهل سال بيان كردهاند! اما همه مورخین اتفاق نظر دارند كه ايشان در طول زندگی پربرکت خود از همهی نعمتهای بزرگ الهی مانند: فرزندان بسيار، رياست مادی و معنوی، سلامتی و عمر طولانی بهرهمند شدند و در هنگام مرگ، تنها نگرانی ایشان وضعیت سرپرستی رسول خدا (ص) که تنها هشت سال داشتند، بوده و برای این امر مهم، فقط فرزند گرامیشان حضرت ابوطالب (ع) را شايسته اين سرپرستی دانستند و پس از اطمينان از آينده نوه گرامیشان حضرت محمد (ص)، ديده از جهان فرو بستند.
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «خديجه (س)، همتای بی همتا»
روز دوشنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢۶
✍️ مناسبت روز: روز گذشته (دهم ربیعالاول) سالروز ازدواج حضرت خدیجه کبری (س) با پیامبر اکرم (ص) بود، لذا روزبرگ امروز را با نام و یاد بانوی بزرگ اسلام، اُمالمومنین حضرت خدیجه (س) آغاز مینمائیم؛
💠 تبار و شخصیت حضرت قبل از ازدواج با پیامبر(ص):
حضرت خدیجه (س) از قبیله قریش است و پدرشان «خُوَیلد» و مادرشان «فاطمه بنت زائده» از ریشه دارترین و اصیل ترین خاندان عرب در حجاز بودند؛
ایشان در سرزمینی به دنیا چشم گشودند که در آنجا کمترین ارزشی برای زنان قائل نبودند و به دید حقارت به جنس زن نگاه میشد و مردان جاهل آن سرزمین، یکی از افتخارات خود را، زنده به گور کردن دخترانشان میدانستند! اما حضرت خدیجه (س) در چنین سرزمینی، با همت و تلاش خود، به چنان جایگاهی رسیدند که شخصیتشان مورد احترام خاص و عام، قرار گرفته و عنوان «سیده نسوان» و «سیده نساء قریش» به ایشان داده شد و بسیاری از مردان بهعنوان خدمهی کاروانهای تجاری تحت مدیریت این بانوی بزرگ قرار گرفتند، بهگونهای که مورخین آوردهاند در حدود چهارصد غلام و کنیز خدمت ایشان را میکردند و بیش از ٨٠ هزار شتر، اموال تجاری حضرت را حمل می کردند! (الانساب الاشراف، ج۱، ص۹۸ و بحارالانوار، ج ١۶، ص٢١)
💠 ازدواج با محمد امین (ص):
یکی از قواعد مهم، در زمان عرب جاهلیت، حفظ طبقات اجتماعی بود؛ لذا ازدواج افراد ثروتمند با افراد فقیر، عبور از خطِ قرمزِ جامعه، محسوب می شد! از همین رو، ازدواج حضرت خدیجه کبری (س) با جوان یتیم عرب، محمد امین (ص) با واکنش شدید جامعه آن روزگار مواجه شد، چنانچه زنان مکه با ایشان قطع رابطه کرده و حضرت را تحریم نمودند!
حضرت خدیجه (س) با آن شخصیت ویژه اجتماعی، به شهادت ابن شهرآشوب از قول سید مرتضی در «شافی» و همچنین شیخ طوسی در «تلخیص»، تا آن زمان همتایی برای ازداوج نیافته بودند، لذا به روایتی در سن ٢۵ سالگی و به روایت دیگر در سن ٢٨ سالگی چنان شیفته صداقت، حسن خلق و درستکاری و پاکی وجود محمد امین (ص) شدند که تمام داشتههای مادی خود را به ایشان اهداء نموده و فرمودند: «اَلْبَیْتُ بَیْتُکَ وَ اَنَا اَمَتُکَ؛ خانه (من) خانه شما، و من هم کنیز شما هستم» (بحارالانوار، ج١٧ ص٣٠٩)
💠 اولین زن مسلمان:
مورخین و مفسرین در تعیین مصادیق آیات ١٠ تا ١٢ سوره واقعه: «وَ السَّابِقُونَ السَّابِقُونَ، أُولئِكَ الْمُقَرَّبُونَ، فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ...»: «پيشگامان پيشگام (در دین و خوبیها)، که مقربان درگاه الهی هستند، ودر باغ هاى پُرنعمت بهشت جاى دارند...»، حضرت خدیجه (س) و حضرت علی(ع) را بهعنوان اولین ایمانآورندگان برشمردهاند و همچنین به پیشگامی ایشان به همراه امیرالمؤمنین (ع) در برپایی اولین نماز جماعت به امامت پیامبر(ص) اشاره کرده و آنان را اولین نمازگزارانِ عالَمِ اسلام نیز معرفی کردهاند! (أسدالغابه، ج۶، ص۷۸)
💠 سرچشمه کوثر و ١١ نور الهی!
یکی دیگر از برترین و مهمترین افتخارات و مقامات حضرت خديجه (س)، به دنیا آوردن، پرورش دادن و مادری حضرت صدیقه کبری (س) است که در واقع علاوه بر مادری حضرت زهرا (س)، ایشان، افتخار مادری یازده امام معصوم (ع) از امام حسن (ع) تا حضرت مهدی (عج) را دارا هستند!
💠 ربع قرن خدمت صادقانه:
حضرت خدیجه (س) در ٢۴ سال زندگی مشترک با پیامبر گرامی اسلام (ص)، خدمات بسیاری برای آن بزرگوار و دین اسلام انجام دادند؛ حمایت های مالی، روحی و عاطفی از حضرت، و تصدیق و تأیید پیامبر (ص) در روزگاری که هیچ کس تأییدشان نمیکرد، و یاری ایشان در برابر آزار مشرکان، تنها گوشهای از خدمات ارزشمند حضرت خدیجه (س) میباشد که در تاریخ ثبت و ضبط گردیده است!
💠 مباهات خداوند به حضرت خدیجه (س):
از پیامبر (ص) سخنان ارزشمندی درباره حضرت خدیجه (س) در کتب روایی شیعه و اهل سنت آمده، که در پایان سخن امروز تنها به دو حدیث نبوی اشاره مینمائیم:
✅ «مثل خديجه پيدا نخواهد شد؛ خديجه در آن هنگام كه همهی مردم مرا تكذيب كردند، مرا تصديق نمود، و مرا با ثروت خود براى پيشرفت دين خدا يارى نمود؛ خدا به من دستور داد تا خديجه را به قصر زمرّدى در بهشت که هيچ رنج و زحمتى در آن نيست، بشارت دهم» (بحار الأنوار، ج۴٣، ص١٣١)
✅ «ای خديجه، تو اين قدر نزد خدا، عزيز هستی که خداوند هر روز چندین بار به ملائکه بزرگ الهی، مباهات میکند که بندهای مثل تو، در روی زمين دارد!» (بحارالأنوار، ج١۶، ص٢)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «وحدت، دستور الهی»
روز چهارشنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢٨
✍️ مناسبت روز: در دومین روز از هفته وحدت قرار داریم، لذا با تبریک و تهنیت ایام، سخن امروز را با موضوع «وحدت از نگاه خداوند متعال» آغاز مینمائیم؛
خداوند متعال در قرآن کریم، تأکید فراوانی بر وحدت مسلمانان و یکپارچگی آنان مینماید و نه تنها مسلمانان، بلکه تمامی پیروان ادیان توحیدى از هر ملیّت و قومى که هستند را به اتحاد و یگانگى دعوت کرده است، که در این مجال کوتاه به برخی از آیات وحدت اشاره مینمائیم:
✅ خداوند در آیه ١٣ سوره حجرات مىفرماید: «یا أَیُّها النّاسُ إِنّا خَلَقْنَاکُمْ مِن ذَکَر وَ أُنثَى وَ جَعَلْنَاکُمْ شُعُوباً وَ قَبَآئِلَ لِتَعارَفُوا إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَیکُمْ»: «اى مردم! ما شما را از یک مرد و زن آفریدیم و شما را تیره ها و قبیله ها قرار دادیم تا یکدیگر را بشناسید؛ و (اینها ملاک امتیاز نیست) گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست»؛
از آیه فوق استفاده مى شود که قرآن، منکر قومیت نیست، بلکه آن را از شؤون خلقت می داند، ولی آن را تنها به جهت شناخت و جذب و کمک به یکدیگر قرار داده نه وسیلهاى براى تفاخر و نزاع؛ لذا خداوند در آخر آیه مىفرماید: «إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِندَ اللهِ أَتْقَیکُمْ»؛ (یعنی معیار برترى تقوا است.) و در سایه تقوا و پرهیزکاری اختلافات برچیده و مسیر وحدت تحکیم خواهد شد؛
✅ همچنین خداوند در آیه ٩٢ سوره انبیاء مىفرماید: «إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَ أَنا رَبُّکُمْ فاعْبُدُونِ»: «این ( پیامبران بزرگ و پیروانشان) همه امّتی واحدند (و پیرو یک هدف)؛ و من پروردگار شما هستم؛ (پس) مرا پرستش کنید»
قرآن در این آیه درصدد گسترش روحیه وحدت در بین عموم مردم خصوصاً مسلمانان است، و مهمترین عامل وحدت را توحید و خداپرستی معرفی مینماید؛
✅ و نیز در آیه ١٠ سوره حجرات، تمام مؤمنان را برادر یکدیگر خطاب کرده و مىفرماید: «إِنَّما الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ»: «مؤمنان برادر یکدیگرند» لذا باید مانند اعضای یک خانواده باشند؛
✅ همچنین خداوند در آیه ٢ سوره مائده، در جهت همکاری و حفظ منافع مشترک مؤمنان تأکید نموده و مىفرماید: «وَ تَعاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَ التَّقْوَى»: «(همواره) در راه نیکى و پرهیزگارى با هم همکاری کنید» و مسلماً بهترین همکاری و همیاریها در سایه اتحاد و وحدت شکل خواهد گرفت!
✅ البته خداوند در کتاب آسمانی قرآن، به همان اندازه که بر «وحدت» تأکید دارد، از تفرقه و جدایی میان مسلمانان نیز نهی نموده و وحدت و برادری را از بزرگترین نعمتهای الهی دانسته و در آیه ١٠٣ سوره آلعمران فرموده است: «وَ اعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِیعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ وَاذْکُرُواْ نِعْمَةَ اللّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُم بِنِعْمَتِهِ إِخْوَانًا وَکُنتُمْ عَلَیَ شَفَا حُفْرَةٍ مِّنَ النَّارِ فَأَنقَذَکُم مِّنْهَا»: «همگی به رشته دین خدا چنگ زده، به راه های متفرق نروید و به یاد آرید این نعمت بزرگ خدا را که شما با هم دشمن بودید و خدا در دلهای شما الفت و مهربانی انداخت و به لطف خداوند، همه برادر دینی یکدیگر شدید، و در زمانی که در پرتگاه آتش بودید، خدا شما را نجات داد!»
✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب به پایان میبریم که با اشاره به آیات قرآن کریم در رابطه با وحدت اسلامی فرمودند: «امروز مانند همیشه و بیش از همیشه، مصلحتِ الزامی امّت اسلامی، در وحدت است؛ وحدتی که ید واحده در برابر تهدیدها و دشمنیها پدید آوَرَد و بر سر شیطان مجسّم، آمریکای متجاوز و غدّار و سگ زنجیریاش رژیم صهیونیستی، رعدآسا فریاد کشد و در برابر زورگوییها، شجاعانه سینه سپر کند؛ این معنی فرمان الهی است که فرموده: «وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا: همگی به رشته دین خدا چنگ زده و به راه های متفرق نروید...»(آلعمران۱۰۳) قرآن حکیم، امّت اسلامی را در چهارچوب «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ رُحَماءُ بَینَهُم: بر كفّار، سخت و در ميان خودشان مهربانند»(فتح۲۹) معرّفی میکند و از آنها وظیفهی «وَلا تَرکَنوا اِلَی الَّذینَ ظَلَموا: هرگز نباید با ظالمان همدست و دوست و بدانها دلگرم باشید...»(هود۱۱۳)... را میطلبد...این فرمانهای مهم و سرنوشتساز، هرگز نباید از منظومهی فکری و ارزشی ما مسلمانان جدامانده و بهدست فراموشی سپرده شود» (پیام معظمله مورخ ۱۳۹۹/۰۵/۰۷)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «يزيد، جرثومه فساد»
روز پنجشنبه، ١۴٠٠/٠٧/٢٩
✍️ مناسبت روز: ١۴ ربیعالاول، سالروز به درک واصل شدن یَزید بن معاویة بن ابیسفیان، دومین حاکم اُمَوی است که به دستور وی، امام حسین(ع) و یاران فداکارشان در کربلا به شهادت رسیدند؛ او سه سال و هشت ماه بر مسلمانان حکومت کرد و در این مدت کوتاه، دست به سه جنایت بزرگ زد: در سال ۶۱ قمری، واقعه کربلا و شهادت امام حسین (ع) و سپس اسارت اهلبیت پیامبر (ص) را رقم زد؛ در سال ۶۳ قمری به مدینه حمله کرد و در واقعه «حره»، هزاران نفر از صحابه و حافظان قرآن را به خاک و خون کشید؛ و در سال ۶۴ قمری برای سرکوب کردن عبدالله بن زبیر، به مکه حمله کرد و کعبه را با مَنجَنیق به آتش کشید!
بر اساس منابع تاریخی، یزید درسال ۲۶ هجری قمری به دنیا آمد؛ پدرش معاویه فرزند ابوسفیان و مادرش «میسون» دختر «بحدل کلبی» بود که پس از جدایی از معاویه، به صحرا بازگشت و یزید، کودکی خود را در قبیله میسون و در کنار مادرش گذراند و از آنجا که مردمان آن قبیله از قبایل حُوّارین و اهل فصاحت و شعر عربی بودند، یزید تحت تأثیر آنان سخنپرداز و شاعر شد! [طقوش، دولت امویان، ص۶۱]
معاویه به همراه پدرش ابوسفیان، مادرش هند جگرخوار و عده دیگری از بنیامیه، پس از فتح مکه، به ظاهر ایمان آوردند و پیامبر(ص) آنان را «طُلَقاء» (اسیران آزادشده) خطاب نموده و از مجازات، عفوشان کردند؛ [تاریخ الأمم والملوک، ج۳، ص۶۱] لذا حضرت زینب (س) پس از شهادت امام حسین (ع)، در خطبه تاریخی خود، یزید را مسلمان ندانسته و او را فرزند طلقاء نامیدند! [اللهوف، ص۱۸۲]
یزید با عهدشکنی و دسیسه معاویه، پس از مرگ او بر جایگاه خلافت تکیه زد و در مدت سه سال و چند ماه در مقام حاکم بر مسلمین، مفاسد بسیاری را به منصهی ظهور گذاشت! بهصورتی که «بلاذری» او را نخستین خلیفهای میداند که آشکارا شراب مینوشید و از سرگرم شدن به آواز زنان خواننده و شکار ابایی نداشت! غلامان بسیاری را به خدمت گرفته بود و برای خوشگذرانی با میمونها بازی میکرد و سگها و خروسها را به جنگ همدیگر میانداخت؛ همدم او میمونی بود که او را «اباقیس» مینامید و به او شراب مینوشاند و با او تفریح میکرد! [انساب الاشراف، ج۵، ص۲۸۶] همچنین مورخین شیعه و سنی نوشتهاند که یزید از قتل و خونریزی هیچ ابایی نداشت! چنانچه «ابن جوزى» درباره او میگوید: «چگونه قضاوت مىکنید درباره فردی که سه سال حکومت کرد، در سال اول حضرت حسين (ع) را کُشت؛ در سال دوم، مردم مدینه را دچار وحشت ساخت و خون آنها را براى لشکریان خود مباح گرداند و در سال سوم، خانه خدا را با منجنیق سنگباران کرد و ویران ساخت!» [ تذکرة الخواص، ص۱۶۴]
✍️ جنایات عدیده یزید، بهويژه در واقعه عاشورا، او را به یکی از منفورترین شخصیتهای تاریخ تبدیل نموده، به صورتی که اکثر مسلمانان، یزید را مستحق لعن دانسته و شیعیان، بیزاری جستن از او را از ضروریات مکتب خود میدانند! [صدوق، اعتقادات، ص۱۷۸]
همچنین روایات متعددی از اهل بیت عصمت و طهارت (ع) در منابع روایی شیعه، در لعن یزید و قاتلان امام حسین (ع) نقل شده و در زیارت عاشورا نیز با عبارتِ «اللهُمَّ الْعَنْ یزِیدَ خَامِساً...» به لعن يزيد تصریح شده است؛
بسیاری از علماء و بزرگان اهل سنت نیز، همانند «احمد بن حنبل»، «ذهبی»، «ابن عماد حنبلی»، «ابنجوزی» و «ابنخلدون» معتقد به لعن یزید بودهاند تا جایی که «ابن خلدون» میگوید: «امت اسلام بر فسق یزید اجماع دارند!» و «ابنجوزی» دیگر عالم اهل سنت، در کتاب «الرد علی المتعصب العنید المانع من ذم یزید» به دلایل لعن یزید پرداخته و میگوید: «یزید علاوه بر اینکه احترام حرم پیامبر (ص) (مدینه) را شکست، برخلاف سفارشات پیامبر(ص)، حضرت حسین (ع) را شهید کرد و پس از آن، به سرِ بریده ایشان و خاندان حضرت بیاحترامی نمود! (پژوهشی سزا در بایدها و نبایدهای ناسزا، ص۹۰-۹۱)
✍️ و بالاخره یزید پس از عمری میگساری و جنایت در ۱۴ ربیعالاول سال ۶۴ قمری در ۳۸ سالگی (به روایتی) به سبب مستی بیش از حد و افتادن از اسب به درک اسفل واصل شد! [انساب الأشراف، ج۵، ص۲۸۷]
«الا لعنة الله علی القوم الظالمین و سیعلم الذین ظلموا أی منقلب ینقلبون»
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «محمد حسين فهمیده، رهبر کوچک»
روز یکشنبه، ١۴٠٠/٠٨/٠٩
✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم مناسبت خاصی نداریم؛ اما روز گذشته «هشتم آبان»، سالروز حماسه آفرینی و شهادت نوجوان بسیجی محمد حسین فهمیده در سال ۱۳۵۹ بود؛ جوانمرد کوچکی که با گذشتن از جان خود، حماسهای جاودان آفرید! ازاینرو هشتم آبان را بهعنوان «روز نوجوان» و همچنین «روز بسیج دانشآموزی» نامگذاری نمودند؛ تا برای همیشه، دانشآموزان ایران اسلامی از این قهرمان ۱۳ سیزده، درس جوانمردی و شجاعت بیاموزند!
داستان شهادت محمد حسین فهمیده را بارها خوانده و شنیدهایم! اما قطعاً تکرار این حکایت پرافتخار برای کودکان و نوجوانان عزیزمان باعث شناخت قهرمانان واقعی و الگوگیری از آنها خواهد شد؛ چنانچه رهبر فرزانه انقلاب فرمودند: «زنده نگه داشتن یاد حادثه شهادت دانشآموز بسیجی شهید فهمیده، از اصالتهای دفاع مقدس است»؛
این سخن حکیم انقلاب، به این معناست که اگر میخواهیم مسیر مقاومت، شجاعت، دلاورمردی و عشق به دین و وطن در اندیشه و فکر کودکان و نوجوانان ما زنده بماند، باید برای آنها از رشادتها، مظلومیتها و جذابیتهای حسین فهمیدهها سخن بگوئیم! ازاینرو روزبرگ امروز را به حکایت «حسین فهمیده، رهبر کوچک» اختصاص میدهیم:
✍️ در همان روزهای نخست جنگ تحمیلی، نوجوان ١٣ ساله قمی تصمیم میگیرد که به جبهه نبرد برود و با متجاوزان بعثی عراق بجنگد و علیرغم مخالفت اطرافیان، خود را با سختی به خرمشهر میرساند، اما با ممانعت فرمانده منطقه برای حضور در خط مقدم روبرو میشود؛
محمد حسین، با چشمانی پر از اشک، با احترام به فرمانده میگوید: «من به شما ثابت میکنم که شایستگی و توان رفتن به خط مقدم را دارم!»
همرزمان فهمیده، حکایت کردهاند که او برای اثبات لیاقت خود، یکبار به تنهایی به میان عراقیها رفته و با دست خالی با آنها جنگیده و لباس و اسلحههای آنها را به غنیمت گرفته و به شکل یک سرباز عراقی برمیگردد و از آن پس فرمانده منطقه، به زیرکی و توانمندی او، اعتماد کرده و به او اجازه رفتن به خط مقدم را میدهد!
فهمیده، پس از اخذ اجازه از فرمانده، به اتفاق دوست شهیدش «محمدرضا شمس»، به خط مقدم میرود؛ در یکی از حملههای عراق به خرمشهر، دوست و همسنگر او زخمی میشود و حسین باسختی و زحمت زیاد، او را به پشت خط میرساند؛ اما پس از بازگشت، متوجه میشود که چند تانک عراقی رزمندگان اسلام را دور زده و در صدد محاصره و شکستن خط و قتل عام رزمندگان هستند!
حسین فهمیده، بدون درنگ، تصمیم بزرگی میگیرد و تعدادی نارنجک را به کمر بسته و تعدادی را در دستش گرفته و به طرف تانکها حرکت می کند؛ تیری به پای او اصابت میکند؛ اما زخم گلوله هم نمیتواند در اراده محکم و عزم پولادین این نوجوان بسیجی خللی ایجاد نماید! او بدون هیچگونه ترس و تردید از لابهلای امواج تیرهای دشمن، خود را به زیر تانک پیشتاز میاندازد و آن را منفجر نموده و راه را برای پیشروی تانکهای دیگر دشمن مسدود و رزمندگان اسلام را متوجه حمله دشمن از آن جهت مینماید؛
افراد دشمن نیز به گمان اینکه نیروهای ایرانی به آنها حمله کردهاند با سرعت تانکها را رها کرده و پا به فرار میگذارند؛ در نتیجه حلقه محاصره شکسته شده و با رسیدن نیروهای کمکی، آن منطقه کاملاً پاکسازی و آزاد میگردد و حسین فهمیده، با این کار بزرگ، علاوه بر جلوگیری از شکسته شدن خط، جان رزمندگان زیادی را نجات داده و نام خود را در تاریخ پرافتخار دفاع مقدس، جاودانه مینماید!
این بزرگمرد به ظاهر کوچک، چنان حماسهای آفرید که پیر جماران او را رهبر خود نامیده و فرمودند: «رهبر ما، آن طفل ۱۲ سالهای است كه با قلب كوچك خود، كه ارزشش از صدها زبان و قلم ما بزرگتر است! با نارنجك، خود را زیر تانك دشمن انداخت و آن را منهدم نمود و خود نیز شربت شهادت نوشید!»
✍️ در پایان باید بدانیم که امثال حسین فهمیدهها در دفاع مقدس، کم نبودند! اما بهدلیل کوتاهی ما در شناساندن این ابرقهرمانان، نام بسیاری از آنها از یاد رفته و نسل جدید ما از شناخت این ستارگان درخشان محروم گردیدهاند! لذا از خداوند متعال مسئلت مینمائیم که ما را در معرفی این قهرمانان بزرگ و ترویج فرهنگ ایثار و شهادت، موفق نموده و در دنیا و آخرت، ما را شرمندهی آنها ننماید!
📚 برگرفته از دانشنامه اسلامی، کلید واژه «محمد حسین فهمیده»
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «کیفیت در اسلام»
روز سهشنبه، ١۴٠٠/٠٨/١٨
✍️ مناسبت روز: امروز در تقویم به عنوان «روز ملی کیفیت» نامگذاری شده و انشاالله به موضوع کیفیت از نگاه اسلام میپردازیم؛
در روزهای گذشته از «وجدان کاری» بهعنوان یکی از مصادیق فرهنگ اسلامی، سخن گفتیم و عرض شد که یکی از ثمرات وجدانکاری، انجام تمامی امور به بهترین صورت ممکن و با کیفیت تمام است؛
در دین اسلام به عنوان کاملترین دین الهی، بر «کیفیت» تأکید فراوان شده و خداوند متعال در قرآن کریم «کیفیت» را با واژه «أحسَنُ عَمَلاً» معرفی مینماید: «الّذی خَلَقَ المَوتَ و الحیاةَ لِیَبْلُوَکُمْ أَيُّكُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً...»: «خداوند، مرگ و زندگی را بیافرید تا شما را بیازماید که کدام یک کاری بهتر و با کیفیتتر انجام میدهید...» (ملک/٢)
امام صادق(ع) در تفسیر این آیه میفرمایند: «مقصود از «أحسَنُ عَمَلاً»، عملِ بیشتر نیست، بلکه عمل بهتر و باکیفیتتر است!» (تفسیرکنزالدقائق)
پیامبر اکرم (ص) نیز همواره بر کیفیت در کارها تأکید داشته و میفرمودند: «خداوند، دوست دارد که هر کارگزاری که کاری انجام میدهد، کارش را نیکو و درست انجام دهد!» (كنز العمال، ج ٣، ص٩٠٧).
در فقه اسلامی نیز برای کالای بیکیفیت و معیوب، حق عودت و برگشت قرار داده شده و احکام مفصلی در «خیار عیب» و «خیار غَبن» و ... بیان شده است؛
همچنین اسلام برای رعایت کیفیت در کار و عمل، ویژگیهایی را بیان نموده، که در این مجال کوتاه به بخشی از آنها اشاره مینمائیم:
1️⃣ «خدامحوری و اخلاص در عمل»
اگر انسان در هر کاری که بر عهده میگیرد تنها خداوند را کارفرما و ناظر خود بداند، با کیفیت ترین کار را برای رضای خدا انجام خواهد داد؛ چنانچه امیرالمؤمنین(ع) فرمودند: «بهترین (و باکیفیتترین) کارها آن کاری است که تنها برای رضای خدا انجام شود!» (غررالحکم، ص ٩٦)
2️⃣ «علم و تخصص»
از دیدگاه اسلام، بدون علم و تخصص لازم در هر زمینه، امکان تحقق «احسن العمل» وجود ندارد، چنانچه در قرآن کریم، حضرت یوسف (ع)، شرط پذیرفتن کار را داشتن علم و تخصص لازم دانستهاند: «إِنِّي حَفِيظٌ عَلِيمٌ» (يوسف/۵۵)
3️⃣ «داشتن توانایی لازم و صلاحیت انجام کار»
از نظر اسلام، توانایی و شایستگی فرد در پذیرش کار نیز نقش کلیدی در انجام «أحسَنُ عَمَلا» دارد، چنانچه رسول خدا (ص) با علاقهی ویژهای که حضرت ابوذر (ره) داشتند، هرگز مسئولیت حکومتی به ایشان واگذار ننموده و فرمودند: «ای ابوذر! من آنچه برای خود دوست میدارم برای تو نیز دوست دارم؛ ولی همانا تو را (در مدیریت) ناتوان میبینم، پس هیچ گاه (حتی) به دو نفر هم، ریاست نکن...» (امالی طوسی، ص۳۸۴)
4️⃣ «نظم و برنامه ريزى»
در اسلام همواره به نظم و ترتیب در کارها تأکید شده، چنانچه امیرالمؤمنین (ع) پس از تقوای الهی، مهمترین امر را نظم و برنامه ریزی در کارها دانسته و به آن سفارش کردهاند: «اوصیکما...بتقوی اللّه و نظم امرکم» (نهج البلاغه، حکمت٢)
5️⃣ «علاقه و عشق به کار»
از نگاه دین، یکی دیگر از رمزهای انجام «احسن عملا»، آن است که انسان، به سراغ کار و رشتهای برود که براساس ذوق و سلیقه و استعداد او باشد و به آن کار، عشق و علاقه داشته باشد!
بدیهی است که «خلاقیت، نوآوری و خستگیناپذیری در خدمت»، از نتایج «کار عاشقانه» است! و کاری که تنها برای درآمد و به اجبار صورت میگیرد، دارای کیفیت لازم نخواهد بود؛ چنانچه امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «کار اندکی که با اشتیاق تداوم یابد، بهتر از کار فراوانی است که رنج آور باشد!» (نهجالبلاغه، حکمت۴۴۴)
6️⃣ «اتقان و استحكام کار»
اتقان و استحكام کار و به بيان ديگر رعايت همهی استانداردهاى لازم در آن زمینه، شرط ديگر «احسن العمل» است؛ چنانچه در روایت آمده که چون سعد بن معاذ (ره) درگذشت، پیامبر اکرم (ص) به درون قبر رفتند و چنان آن را محکم ساختند که اصحاب در شگفت شدند! سپس فرمودند: «خداوند، بندهای را دوست دارد که چون کاری انجام میدهد، آن را محکم و استوار انجام دهد!» (أمالی طوسی، م١٣، ص۳۸۴)
امیرالمؤمنین (ع) نیز در اینباره مىفرمایند: «براى دنيا آنچنان (با کیفیت و محکم) كار كن كه گويا تا ابد زندهای و براى آخرت نیز آنچنان (با کیفیت) كار كن كه گويا فردا خواهى مُرد!» (مستدرك، ج ١، ص١۴۶)؛
✍️ در پایان بدیهی است، حکومت اسلامی و فرد فردِ مسلمانان موظند، همه کارها و اعمال خود را با بهترین کیفیت انجام دهند تا این موضوع، علاوه بر بهرهی دنیوی و اخروی برای آنها، باعث رونق اقتصادی و بالا رفتن اعتبار کشورهای اسلامی در جهان گردد.
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «آفتاب درخشان ری»
روز چهارشنبه، ١۴٠٠/٠٨/١٩
✍️ مناسبت روز: امروز طبق تقویم، سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) از محدثین جلیلالقدر و رُوات بزرگوار است که شرافت نَسَب را با فضیلت علم و تقوی به هم آمیخته و مورد عنایت حضرات معصومین (ع) قرار گرفته است! لذا سخن امروز را به «آفتاب درخشان ری» اختصاص میدهیم؛
حضرت عبدالعظیم حسنی (ع) مشهور به «شاه عبدالعظیم» و «سیدالکریم» از عالمان سادات حسنی و از راویان بزرگ احادیث اهلبیت عصمت و طهارت (ع) است؛ نسب ایشان با چهار واسطه به سبط اکبر پیامبر خدا (ص) و خاندان وحی میرسد؛ [رجال النجاشی، ج۱، ص۲۴۸]
ایشان به علو مقام و جلالتِ شأن، معروف و از اَکابر مُحدثین و اَعاظم علماء و از زْهاد و عُباد و از اصحاب ویژهی امام رضا، امام جواد و امامهادی (ع) بودهاند؛ [منتهی الآمال، ج۱، ص۴۶۱]
البته براساس آنچه در تاریخ تولد و وفات حضرت عبدالعظیم آمده، ایشان باید دوران حیات پنج امام معصوم یعنی از امام کاظم تا امام عسکری (ع) را درک کرده باشند؛ اما آنچه قطعی و مسلّم است، ایشان محضر امام رضا، امام جواد و امام هادی (ع) را درک نموده و احادیث فراوانی بلاواسطه از آن حضرات نقل نمودهاند! [معجم رجال الحدیث، ج۱۰، ص۴۹]
با نگاهی اجمالی به تاریخ زندگانی حضرت عبد العظیم (ع) این مطلب کاملاً روشن میشود که وی نسبت به ائمهاطهار (ع) در زمان خود، اخلاص و اعتقاد کاملی داشته و حدیث «عرض دین» ایشان، خدمتِ امامهادی (ع) و تصدیق اعتقادات وی توسط امام معصوم، دلیلی بزرگ بر ایمان راستین و عقیده ثابت ایشان به ائمه هدی (ع) و مذهب حنیف جعفری است؛ چنانچه حضرت هادی (ع) خطاب به ایشان فرمودند: «یا اباالقاسم! تو به حق ولی ما هستی... تو همان دینی را که پسندیده خداست، انتخاب کردهای... خداوند تو را با گفتار ثابت در دنیا و آخرت تثبیت کند!» [توحید صدوق، ص۸۱]
همچنین اعتماد و اطمینان ویژهی حضرات معصومین به عبدالعظیم (ع) در پیام امام رضا (ع) به شیعیان که توسط حضرت عبدالعظیم ارسال فرمودند، کاملاً هویداست!
«سیّد الکریم» به کرامت طبع، عزّت نفس و خدمت به محرومان نیز معروف بوده و محبوبیت زیادی میان مردم داشتهاند؛
ایشان از اعاظم علماء زمان خود بوده و برای اثبات عظمت علمی وی، کافی است که بدانیم، ائمه اطهار معاصر با عبدالعظیم حسنی (ع)، مردم را برای حل مشکلات دینی و یافتن جواب پرسشهای اعتقادی و عملیشان، به ایشان ارجاع میدادند! چنانچه اباحماد رازی از شیعیان و موالیان شهر ری میگوید با سختی فراوان به سامراء رفتم و خدمت حضرت هادی (ع) رسیدم تا مسائل دینی خود را از حضرت بپرسم!
امام پس از پاسخ به سؤالات من، فرمودند:
«ای اباحماد! (از این پس) هرگاه مشکلی از امور دینی برایت پیش آمد، جواب مشکل خود را از عبدالعظیم حسنی، بخواه و سلام مرا به او برسان!» [رازی، زندگانی عبدالعظیم، ص۲۹]
همچنین عظمت معنوی و مقامات باطنی شاه عبدالعظیم تا بدانجاست که فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار، برابر با فضیلت زیارت سیّدالشهداء (ع) دانسته شده است! چنانچه شیخالمحدّثین صدوق (ره)، از محمد بن یحیی عطّار، نقل کرده که خدمت امام هادی (ع) رسیدم؛ ایشان فرمودند: «کجا بودی؟» عرض کردم: به زیارت قبر امام حسین (ع) رفته بودم؛
امام فرمودند: «بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودت (ری)، زیارت کنی، مانند کسی هستی که حسین بن علی (ع) را (در کربلا) زیارت کرده باشد!» [ثواب الاعمال، ص۱۲۴]
شاه عبدالعظیم، پس از ٧٧ سال زندگی با برکت در روزهای آخر عمر، تحت فشار شدید حکومت عباسی، مخفیانه در خانۀ یکی از شیعیان در «ری» ساکن شد و شبو روز را به زهد و عبادت پرداخت و بالاخره در پانزدهم شوال سال ۲۵۲ قمری پس از چند روز بیماری، دنیا فانی را وداع گفت؛ شیعیان ری، تشییع جنازه باشکوهی برای ایشان برگزار کردند و مقبره بزرگی در آن محل بنا نمودند که امروزه عبادتگاه و زیارتگاه میلیونها نفر از شیعیان و محبین اهلبیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) است. [قرشی، تحلیلی از زندگانی امام هادی (ع)، ص ٢٨٠]
✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند رهبر معظم انقلاب به پایان میبریم که فرمودند: «شخصیت جناب عبدالعظیم علیه السلام، برای اغلب مردم ناشناخته است! ایشان هم یک شخصیت علمی، هم یک شخصیت جهادی بوده و هم ابتکاراتی داشته است... تجلیل از جناب عبدالعظیم، تجلیل از علم و جهاد و زهد و تقواست...» [۵ آبان ۱۳۸۶]
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «علم مفید» (١)
روز پنجشنبه، ١۴٠٠/٠٨/٢٠
✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما دیروز در تقویم با عنوان «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» نامگذاری شده بود، لذا سخن امروز را به این موضوع مهم اختصاص میدهیم؛
در دین اسلام، علم از جایگاه بسیار بالایی برخوردار است، چنانچه در آیات و روایات متعددی بر علمآموزی تأکید شده و پیامبر اعظم (ص) نیز، طلبِ علم را برای همه مسلمانان از زن و مرد، فريضه و واجب دانستهاند: «طَلَبُ اَلْعِلْمِ فَرِيضَةٌ عَلَى كُلِّ مُسْلِمٍ وَ مُسْلِمَةٍ» [وسائل الشيعه، ج١٨، ص١۴]
❓اما سؤال مهم این است که منظور از علمی که در اسلام بر آن تأکید شده و آموختن آن واجب است، «مطلق دانش» است یا فقط «علم دین» مدنظر است؟
✅ در جواب به این سؤال، ابتدا به روایتی از امام کاظم (ع) اشاره مینمائیم، که حضرت فرمودند: روزی پيامبر اكرم (ص) وارد مسجد شده و فرمودند: چه خبر است؟ (و اين مرد كيست که دور او جمع شدهاید؟) اصحاب گفتند: او داناترين انسان نسبت به نسَب عرب و حوادث دوران جاهليت است! حضرت فرمودند: اين علم سودی ندارد و ندانستن آن زيانی نمیرساند: «و لا ينفع من علمه»؛ سپس فرمودند: «علم سودمند عبارت است از:
1️⃣ «آيَةٌ مُحْكَمَةٌ»؛ يعنی اعتقادات و مسائل اعتقادی و معرفتی؛
2️⃣ «فَرِيضَةٌ عَادِلَةٌ»؛ يعنی علم اخلاق؛
3️⃣ «سُنَّةٌ قَائِمَةٌ»؛ يعنی علم به احكام شريعت و مسائل حلال و حرام؛ [اصول كافی، ج١، ص٣٢]
بنابراین پیامبر (ص) در این روايت، به سه علم اصلی كه بر هر مسلمانی واجب است، اشاره نمودهاند كه عبارتند از «اصول دين»، «فروع دين» و «علم اخلاق».
✍️ بر اساس روایت فوق، بعضی از افراد وجوب علمآموزی را فقط مختص به علوم دینی دانستهاند! اما با اندک تأمل در آیات و روایات میتوان اثبات نمود که حدیث «طلب العِلم فريضة...»، علاوه بر علوم فوقالذکر، شامل هر علمی كه برای بشريّت مفيد باشد و به نوعی در مصالح دينی و دنيوی بشر نقش داشته باشد، میشود!
البته مسلماً علوم، مراتبی دارند و ممكن است فراگيری بعضی از آنها، لازم و برخی لازمتر باشد! و همچنین برخی از علوم بر همهی افراد جامعه واجب و به اصطلاح «واجب عينی» هستند و بعضی ديگر از علوم به صورت «واجب كفائی» می باشد، و با وجود گروهی به عنوان كارشناسان و متخصصان در آن علم، وجوب آموختن آن، از گردن دیگران ساقط میگردد!
✍️ برای اثبات مدعای فوق در این مجال کوتاه به برخی از شهود اشاره مینمائیم:
1️⃣ شاهد اول، مقدمه روايت فوقالذکر است! که پیامبر ابتدا فرمودند: «اُطلبُوا العِلمَ و لو بالصين» و سپس ادامه دادند: «فانّ طلبَ العِلم فريضة...» [وسائل الشيعه، ج١٨، ص١۴]
در ابتدای حديث فوق، پیامبر (ص) دستور فراگيری علم حتی در دورترین مکانها مثل چين را صادر فرمودهاند! که معلوم میشود منظور حضرت، صرفاً علوم دینی نبوده، چراکه اصلاً در آن زمان، علوم دینی در چین و مکانهای دور دیگر وجود نداشته است!
2️⃣ شاهد دوّم آیات و رواياتی است كه در آنها به آموختن علومی غیر از علوم سهگانه فوق، اشاره و سفارش شده است که به چند نمونه از آنها اشاره مینمائیم:
الف. «علم پزشكی و علم ادبيات»
اميرالمؤمنين (ع) میفرمایند: «سه علم، مفید و لازم است: «علم فقه و احكام دین» برای حفظ دين (و عمل نمودن به دستورات آن)؛ و «علم پزشكی» برای (حفظ) بدن؛ و «علم ادبيات» برای حفظ زبان (از خطا و اشتباه). [بحارالانوار، ج٧٨، ص۴۵]
ب. «علم نجوم و رياضيات»
حضرت علی (ع) میفرمایند: «هر كس هيئت (علم نجوم و رياضی) را نشناسد در معرفتش لنگ است!» [سرای ديگر، دستغيب، ص۴]
ج. «علوم سياسی و زمان شناسی»
مولای متقیان (ع) میفرمایند: آن كس كه علم به زمان داشته باشد، از برخورد با رويدادهای آن غافل (و عاجز نمیماند) بلكه برای رويارويی با آنها، آمادگی پيدا میكند» [تحف العقول، ص٩٨]
د. «علوم و فنون نظامی»
قرآن کریم در آیه ۶٠ سوره انفال به مسلمانان دستورداده كه از تمام نيرو و قدرت برای مقابله با دشمنان استفاده كنند! و بدیهی است از ضروریات مقابله با دشمنان، فراگيری علوم و فنون پيشرفته نظامی است!
✍️ البته علوم مفید و مورد تأیید اسلام به همین علوم ختم نمیشود! چنانچه اميرالمؤمنين (ع) فرمودند: «علوم، بيش از آن است كه انسان به همهی آنها دسترسی پيدا كند، پس از هر علمی، نيكوی آن را فرا گيريد!» (همان)
بنابراين «علم» در «طلب العلم فريضة...» بر تمامی علوم مفيدی كه جامعهی اسلامی به آنها نيازمند است، صدق میکند!
❓اما حالا، سؤال مهم دیگری مطرح میگردد که آیا کسبِ هر علم مفیدی برای هر فردی لازم و سودمند است؟
✅ انشاالله به شرط حیات، جواب این سؤال، در روزبرگ فردا تقدیم میگردد... 👇
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «علم مفید» (٢)
روز جمعه، ١۴٠٠/٠٨/٢١
✍️ مناسبت روز: امروز مناسبت خاصی نداریم؛ اما دیروز به مناسبت «روز جهانی علم در خدمت صلح و توسعه» از جایگاه بسیار بالای علم در دین اسلام سخن گفتیم و عرض کردیم که پیامبر اعظم (ص)، طلبِ علم را برای همه مسلمانان از زن و مرد، فريضه و واجب دانستهاند؛
سپس با اشاره به آیات و روايات اسلامی، گفتیم که «علم» مورد تأیید و تأکید اسلام، علاوه بر سه علم اصلی دین، یعنی «اصول دين»، «فروع دين» و «علم اخلاق»، شامل تمامی علوم مفيدی كه جامعهی اسلامی نيازمند آن است، نیز میشود! و سپس یک سوال مهم مطرح کردیم که:
❓آیا از نظر اسلام، یادگیری هر علم مفیدی، برای هر فردی جایز و سودمند است؟
✅ در پاسخ به این سؤال، باید بدانیم که علمآموزی از نظر اسلام محدودیتی ندارد و شامل تمام علوم مفید میشود و هر فرد در انتخاب علم و دانش مورد نظر خود کاملاً مختار است و آدمی میتواند بر اساس علاقه، توانایی و استعداد خود، دانش مورد نظر را انتخاب نماید؛ البته به شرط مضر و حرام نبودن آن علم! لذا از نظر اسلام، میتوانیم علوم را به دو دسته عمده تقسیم نمائيم:
🔹دسته اول: علومی که از یادگیری و تعلیم آنها صریحاً در اسلام نهی شده؛ مانند: علم سحر و دیگر علوم فساد آفرین و همینطور علومی که شخص به قصد ضرر زدن به دیگران میآموزد؛ که آموختن این دسته از علوم حرام است؛ مگر در مواقع ضرورت، مثلاً آموختن علم سحر برای ابطال سحر دیگران!
🔹دسته دوم: علومی است که مشخصات گروه قبل را ندارند و حرام و یا مقدمه حرام نیستند که خود بر دو گروه تقسیم میشوند:
۱) دانشهایی که موجب سازندگی معنوی و یا مادی در دنیا و یا آخرت بشر میباشند و بدون آنها اساس حیات مادی و معنوی انسان به مخاطره میافتد!
تحصیل این علوم از نظر اسلام یا «واجب عينی» است؛ مانند: «شناخت عقائد و تکالیف شرعیه» و یا «واجب کفایی» است؛ مثل «علم طب، شیمی، ریاضی و...»؛
۲) دانش هایی که اگر چه فسادآور و یا مقدمه فساد نیستند؛ اما نقش مهمی در زندگی فرد و یا اجتماع ندارند! که این دانشها را «علوم مباح» و البته برخی «علوم مکروه» نامیدهاند: مثل علم انساب و...
لذا آدمی با توجه به تقسیم بندی بالا، انسان میتواند علم و دانش مورد نظر خود را آزادانه انتخاب نماید!
❓اما بعد از این مقدمه، سؤال دیگری مطرح میشود که آیا علمآموزی در هر یک از دانشهای مجاز، از نظر دین بهصورت مطلق جایز و سودمند است و یا نیاز به مقدمه و شرایطی دارد؟
✅ برای جواب به این پرسش، اجازه بفرمائید که علمآموزی توسط آدمی را از زاویه دیگری بررسی نمائيم!
انسان درس نخوانده و بیسواد و یا کمسواد، شيطان وجودش هم بیسواد است! و به همان اندازه، میتواند صاحبش را فريب دهد و به دیگران ضرر برساند! اما کسی که درس میخواند و عالِم و دانشمند در هر رشتهای میشود، شيطانِ وجودش نیز عالِم میگردد و میتواند کارهای وحشتناکی انجام دهد که حتی عقلِ بشر را حيران سازد!
البته این موضوع که چه علمی برای چه کسی و چه موقع خطرناک میشود، نياز به بحث گستردهای دارد که در این مجال کوتاه نمیگنجد، ولی آنچه واضح و روشن است اين است که جایی که دانش بدون تقوا و اخلاق باشد، علوم مفید هم میتوانند مضر و خطرناک شوند! بهگونهای که حتی جان انسانها و موجودات ديگر، و هستی و طبيعت را به خطر بیاندازند!
به همین سبب، تمامی پیامبران الهی در طول تاریخ، بر «تزکیه و تقوا» قبل از «علمآموزی» تأکید نمودهاند! و در قرآن کریم نیز بارها قبل از تأکید بر علمآموزی از «تقوا و تزکیه» سخن به میان آمده: «يُزَکِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ...»
بنابراین از نظر اسلام، مقدمه «علمآموزی»، «تزکیه نفس» است! چنانچه یکی از بزرگترین گرفتاریهای امروز جوامع بشری، وجود دانشهای پیشرفته در دستان کسانی است که به جای اینکه علم را در خدمت صلح و توسعه و مصالح بشریت استفاده نمایند، از آن در جهات شیطانی و جنگ و نابودی بشریت استفاده میکنند! چنانچه هیچ بعید نیست که شیوع بیماری منحوس کرونا نیز ثمرهی همین علمِ شیطانی باشد!
ازاینرو طبق روایات اسلامی میبایست از علم بدون منفعت، به خدای سبحان، پناه برد! (میزان الحکمة، ج ۵، ص١۴٠٠) و ما نیز دعا میکنیم که خداوند رحمان و رحیم، همهی بشریت را از شرِّ علم بدون تقوا و اخلاق حفظ نماید!
✍️ و سخن امروز را با کلام ارزشمند رهبر فرزانه انقلاب به پایان میبریم که فرمودند: « ما علم را برای سعادت بشر میخواهیم، برای رشد بشر، برای استقرار عدالت و شکوفائی بشر... آن علمی که ما میخواهیم، اول، تزکیه است... چرا اول تزکیه؟ برای اینکه اگر تزکیه نبود، علم منحرف میشود...» (٨ آذر ۱۳۹۸)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «اقیانوس حکمت»
روز دوشنبه، ١۴٠٠/٠٨/٢۴
✍️ مناسبت روز: ٢۴ آبانماه، روز بزرگداشت و سالروز رحلت عالم فرزانه و مفسر بزرگ قرآن کریم، علامه طباطبايی (ره) است؛ لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح پرفتوح این عالمِ ربانی آغاز مینمائیم؛
سید محمدحسین طباطبایی (ره) مشهور به علامه طباطبایی؛ مفسر، فلیسوف، اصولی، فقیه، عارف و اسلامشناس شیعه است که شاگردان بزرگی همچون حضرات آیات: شهید مطهری، شهید بهشتی، مصباح یزدی، حسنزاده آملی و امام موسی صدر و حضرات آیات عظام جوادی آملی، نوری همدانی و مکارمشیرازی را تربیت نموده است؛ که در این زمینه، رهبر معظم انقلاب فرمودند: «این چشمهی جوشان و فیاض دانش و عرفان و تقوای اسلامی، در راه تعلیم و تربیت شاگردانی که هر یک در عالم اسلام دانشمندی برجستهاند، توفیقی کم نظیر داشته است... » [پیام معظمله به مناسبت سالگرد ارتحال علامه طباطبایی]
یکی دیگر از برکات عظیم علامه طباطبایی (ره)، آثار ارزشمندی است که از استاد به یادگار مانده؛ که مهمترین آنها تفسیر بیست جلدی «الميزان» است که ثمرهی هفده سال مجاهدت و تلاش مستمر علمی حضرت استاد است؛ چنانچه حضرت آیتاللهالعظمی خویی (ره) در این رابطه فرمودند: «علامه طباطبایی خود را در این راه "تضحیه" كرد» یعنی «قربانی قرآن» نمود!
شهید آیتالله مطهری (ره) در رابطه با مقام استاد خود میگوید: «این مرد بسیار بسیار بزرگ و ارزنده ... مردی است که صد سال دیگر باید بنشینند و آثار او را تجزیه و تحلیل کنند تا به ارزش او پی ببرند! این مرد، واقعاً یکی از خدمتگزاران بسیار بسیار بزرگ اسلام است! او مجسمهی تقوا و معنویت است... » (مجموعهآثار استاد شهید مطهری، ج۲۵، ص۴۲۸)
یکی دیگر از شاگردان بزرگوار علامه نیز برای الگوگیری از سیرهی اخلاقی آن عالمِ عامل، چنین مینویسد: «علامه، انسانی وارسته، مهذب، خوش اخلاق، مهربان، عفیف، متواضع، مخلص، بی هوا و هوس، صبور، بردبار، شیرین و خوش مجلس بود! من در حدود سی سال با استاد حشر و نشر داشتم... به یاد ندارم که در طول این مدت حتی یک بار عصبانی شده باشد و بر سر کسی داد بزند...خیلی زود با افراد انس میگرفت و صمیمی میشد! حتی با کوچکترین فرد طلاب چنان انس میگرفت که گویا از دوستان صمیمی اوست... گاهی که به عنوان استاد مورد خطاب قرار میگرفت، میفرمود: «این تعبیر را دوست ندارم! ما این جا گرد آمدهایم تا با تعاون و هم فکری، حقایق و معارف اسلامی را دریابیم...» [یادنامه علامه طباطبایی، نوشته آیتالله ابراهیم امینی، ص۱۲۸]
از دیگر نکات درسآموز در زندگی پربرکت علامه طباطبایی، مردمی بودن ایشان و وقتگذاری موسع برای پاسخگويی به پرسشهای مردم و مخصوصاً جوانان است؛ که جهت استفاده و بهرهبرداری لازم، به یکی از پرسش و پاسخهای حضرت استاد، اشاره مینمائیم:
❓جوانی هستم ٢٢ ساله که در محيط و شرايطی زندگی میكنم كه هوای نَفْس و آمال، بر من تسلط فراوان دارند و مرا اسير خود ساختهاند و سبب باز ماندن من از حركت به سوی خدا شدهاند؛ بفرماييد به چه اعمالی دست بزنم تا بر نَفْسِ خود مسلط شوم و اين طِلسمِ شوم را، كه همگان گرفتار آنند، بشكنم و سعادت بر من حاکم شود؟ لطفاً نصيحت نکنید! بلكه دستورات عملی برای پيروزی لازم بفرمائید!» (١٣۵۵/١٠/٢٣)
✅ استاد در جواب نوشتند: «سلام عليكم، برای موفق شدن و رسيدن به منظوری كه در نامه مرقوم داشتهايد، لازم است همتی برآورده و توبهای نموده، به مراقبه و محاسبه (اعمال) بپردازيد! به اين نحو كه هر روز در هنگام صبح که از خواب بيدار میشويد، قصد جدی كنيد كه در هر عملی كه پيش میآید، رضای خدا را مراعات نمائید، آن وقت در سر هر كاری كه میخواهيد انجام دهيد، نفع آخرت را منظور خواهيد داشت؛ به طوری كه اگر نفع اُخروی ندارد، انجام ندهید! و وقت خواب چهار، پنج دقيقه در كارهای كه روز انجام دادهايد، فكر كرده و يكی يکی از نظر بگذرانيد؛ (پس) هر كدام، مطابق رضای خداوند انجام يافته، شكر كنيد و در هر كدام تخلف شده، استغفار نمائید! اين رويه سخت است و در ذائقه نَفْس، تلخ! ولی كليد نجات و رستگاری است و هر شب پيش از خواب اگر توانستيد، سُوَرِ مُسَبَّحات (سورههای حديد، حشر، صف، جمعه و تغابن) را بخوانيد و پس از ٢٠ روز، حالات خود را برای بنده بنويسيد، انشاءالله موفق خواهيد بود.» (هفتهنامه همشهری جوان، شماره ٢٣٧)
✍️ و بالاخره سخن امروز را با کلام رهبر فرزانه انقلاب به پایان میبریم، که فرمودند: «علامه طباطبايی مجموعهای از معارف و فرهنگ اسلام بود!»
📚 برگرفته از اقیانوس حکمت (زندگینامه علامه سید محمدحسین طباطبائی)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «قیام حسينی مختار»
روز یکشنبه، ١۴٠٠/٠٨/٣٠
✍️ مناسبت روز: دیروز سالروز قیام حسینی مختار ثقفی (ره) در سال ۶۶ هجری قمری بود، لذا سخن امروز را با سلام و صلوات به روح مطهر انتقام گیرنده از جنایتکاران کربلا، آغاز مینمائیم؛
مختار از چهرههای مؤثر و شخصیتهای پیچیده در تاریخ اسلام است که مورخین، نظرات متفاوتی در مورد او بیان نمودهاند؛ بهگونهای که برخی او را دروغگو و کذّاب نامیده؛ و برخی دیگر، او را انسانی متقی و دارای اعتقادی راسخ و با سیاست و کیاست و شیعه و شیفتهی اهلبیت عصمت و طهارت (ع) دانستهاند! (بحارالانوار، ج ۴۵، ص ٣۴۴)، اما با بهرهگیری از کلام اهل بیت(ع) و نظر بزرگان شیعه، میتوان دریافت که اعمال و رفتار و قیام مختار، مورد تأیید ائمه اطهار (ع) بوده؛ که در این مجال کوتاه به بخشی از آنها اشاره مینمائیم؛
✍️ دوران کودکی مختار:
اصبغ بن نباته می گوید: روزی امیرمؤمنان (ع) را دیدم که مختار را که طفلی کوچک بود، بر زانوی خود نشانده و با نوازش و محبت روی سر او دست میکشیدند و میفرمودند: «یا کَیِّس، یا کَیِّس» (تاریخ طبری، جلد ٧، ص ٢٩۶٣) که با عنایت بهاینکه در روایات اسلامی، زیرکی (کَیِّس) را از خصوصیات بارز انسانهای مؤمن دانستهاند، و این صفت توسط امیرالمؤمنین (ع) به مختار داده شده، لذا میتوان بر این اساس، به ایمان جناب مختار پیبرد! چنانچه پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «المؤمن کَیِّس... »: «انسان مؤمن، عاقل و زیرک است» (دعوات راوندی، ص ٣٩)
✍️ مختار و قیام عاشورا:
مختار اولین میزبان سفیر امام به کوفه، و از یاران وفادار حضرت مسلم (ع) بود و پس از شهادت ایشان به دست عبیدالله بن زیاد (لعنتالله علیه) زخمی و زندانی شد، لذا در زمان قیام عاشورا در زندان بود و نتوانست خود را به غافله عشق در کربلا برساند!
✍️ ولایتمداری مختار ثقفی:
مختار که از نرسیدن به کربلا بسیار ناراحت بود، پس از آزادی از زندان، برای اجازه قیام و خونخواهی سیدالشهداء (ع)، خدمت امام سجاد (ع) در مدينه رفت و از ایشان اجازه جهاد خواست؛ ولی حضرت در پاسخ به این مسأله سکوت اختیار نمودند! و او از سکوت امام، متوجه شد، که در آن شرایط و جو سیاسی و خفقان، اجازهی مستقیم امام، خلاف تقیه است؛ لذا به خدمت جناب محمد حنفیه (ره) رفت و از ایشان اذن قیام را دريافت نمود؛ (مروج الذهب، جلد ٢، ص ٩٨) بنابراین مختار به صورت غیر مستقیم، پاسخ مثبت امام معصوم زمان خود را دريافت نمود، چنانچه بزرگانی همچون آیتالله العظمی خویی (ره) و مامقانی (ره) قیام مختار را با اذن خاص امام سجاد (ع) دانستهاند! (معجم الرجال، ج۱۸ص ۱۰۰؛ و تنقیح المقال، ج۳ص ۲۰۶)
✍️ قیام مختار (ره):
مختار پس از کسب اجازه برای قیام در سال ۶۶ هـ ق، با شعار «یا منصور أَمِت» و «یا لثارات الحسین» باهدف خونخواهی حضرت سیدالشهدا (ع) قیام کرد و بعد از تسلط بر حکومت کوفه، تمامی قاتلان شهدای کربلا، از جمله: شمر بن ذی الجوشن، خولی بن یزید، عمر بن سعد و عبیدالله بن زیاد را به درک واصل نمود؛ (تاریخ الطبری، ج۶، ص۲۰)
✍️ قیام مختار در کلام اهل بیت (ع) و بزرگان شیعه:
🔹امام سجاد (ع) پس از قیام مختار و انتقام از جنایتکاران کربلا فرمودند: «خدا به مختار جزای خیر دهد» [رجال کشی، ص۱۲٧]
🔹 امام صادق(ع) نیز انتقام از قاتلین کربلا توسط مختار را باعث شادی اهلبیت دانسته و فرمودند: «بعد از واقعه عاشورا، هیج زنی از زنان ما آرایش نکرد تا زمانی که مختار، سر بریدهی عبیدالله بن زیاد و عمر بن سعد را برای ما فرستاد» [همان]
🔹همچنین امام باقر(ع) در ملاقات با ابوالحکم فرزند مختار پس از تکریم وی، از مختار تمجید کرده و سه بار فرمودند: «خدا پدرت را رحمت کند؛ او حق ما را گرفت و قاتلان ما را کشت و به خونخواهی ما قیام کرد» (رجال کشی، ص۱۲۵)
لذا از روایات فوق، میتوان فهمید که اعمال و رفتار و قیام مختار، مورد تأیید اهل بیت (ع) بوده است؛ چنانچه مامقانی(ره) میگوید: از آنجا که اظهار رضایت و خشنودی ائمه اطهار (ع)، تابع و فرع بر خشنودی خداست؛ معلوم میشود مختار از نظر عقیده، انحرافی نداشته که موجب خشنودی ائمهاطهار شده است! (و برخی مورخین تحت نفوذ بنیامیه و آلزبیر، از او بَد گفتهاند!) [تنقیح المقال ج۳ص ۲۰۵]
علامه حلی (ره) و سید ابن طاووس(ره) نیز روایات مدح مختار را تأیید نموده و او را شیعه امامی دانستهاند؛ [همان]
همچنین علامه امینی(ره)، مختار را از پیشگامان دینداری، هدایت و اخلاص دانسته و در کتاب شریف الغدیر آورده که امام سجاد(ع) و امام صادق(ع) بر مختار رحمت فرستادهاند و امام باقر(ع) به گونهای بسیار زیبا مختار را مورد ستایش قرار دادهاند! [الغدیر ج۲ص ۳۴۳]
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز:
«شیخ الفقهاء و المجتهدین»
روز دوشنبه، ١۴٠٠/٠٩/٠٨
مناسبت روز: امروز سالروز رحلت مرجع عالیقدر جهان تشیع، حضرت آیتالله العظمی محمدعلی اراکی (ره) است؛ فقیه فرزانه، حكیم هوشیار و عارف وارسته که بعد از آیتالله العظمی سید محمد رضا گلپایگانی (ره)، بهعنوانِ شیخ الفقهاء و المجتهدین، زعامت حوزه علمیه قم را به عهده گرفتند؛
ایشان علاوه بر تدریس، مرجعیت و خدمات علمی کمنظیر، از علمای مجاهد و انقلابی بودند و همواره از دوره پهلوی، به عنوان «عصر سیاه» یاد میکردند و بعد از آمدن آیتالله بروجردی (ره) به قم، بارها همراه آیتالله خوانساری (ره) مسئله قیام و مبارزه علیه اعمال خلاف شرع رژیم پهلوی را با ایشان مطرح کردند؛
به دنبال نهضت امام راحل، آیتالله اراکی، حمایت خود از ایشان را رسماً اعلام نمودند و با مقایسه جنایات رژیم پهلوی با اعمال یزید، نهضت امام را بهعنوان «نهضت عاشورا» و در جهت احیای دین اسلام واجب دانسته و امام راحل را «مُجَدِّدُالاسلام» خواندند! و به اطرافیان اظهار داشتند: «از قول من به امام بگویید بنابر آنچه در روایات معصومین وارد گردیده است، در رأس هر صد سال، احیاگری برای مذهب میآید! من تمام علماء را مورد ارزیابی قرار دادم و جز ایشان احیاگری برای اسلام نیافتم؛ ایشان مُجَدِّد دین اسلام در قرن حاضرند...»
بعد از پیروزی انقلاب نیز، ایشان همواره حامی ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی بودند؛ چنانچه فرزند گرامیشان آیتالله ابوالحسن اراكی با اشاره به اعتقاد پدر، در مورد حفظ نظام میگوید: ایشان همواره میفرمودند: «حفظ نظام واجب است!» و در این جهت خودشان هم در تمام صحنهها حاضر بودند و در تمام انتخابات بعد از پیروزی انقلاب اسلامی [ شركت می كردند] و اعلامیه هم میدادند و در بعضی مواقع كه عدهای تشكیكاتی مطرح میكردند، ایشان میفرمودند: «بدون اعتنا به وسوسههای خناسان در انتخابات شركت كنيد...» و «در تثبیت این نظام مقدس كه ضامن اجرای احكام نورانی اسلام است، سهیم باشید» (پیام معظمله در انتخابات مجلس ۶٩/٧/١۵)
ایشان در جریان جنگ تحمیلی نیز، از رزمندگان اسلام حمایتهای زیادی نموده و میفرمودند: «از آنجا که این جنگ، دفاع از اسلام و مسلمین است، شركت در آن و تقویت رزمندگان بر همه واجب است» و در زمانی که برخی بهدنبال سوءاستفاده از نظرات ایشان درباره جنگ تحمیلی بودند، ایشان با درایت ویژه فرمودند: «نظریه من همان نظر امام امت است!»
از دیگر نقاط درخشان کارنامه سیاسی آیتالله العظمی اراکی (ره)، حمایت ایشان از رهبری امام خامنهای (مدظلهالعالی) است؛ به طوری که متعاقب انتخاب رهبر انقلاب اسلامی توسط مجلس خبرگان در خرداد ١٣۶٨، آیتالله اراکی بلافاصله در پیامی «انتخاب شایسته» ایشان به «مقام رهبری جمهوری اسلامی ایران» را «مایه دلگرمی و امیدواری ملت قهرمان ایران» دانستند و با اشاره به این موضوع که «حفظ نظام جمهوری اسلامی كه از اهمّ واجبات شرعی است» اظهار نمودند: «این جانب با ابتهال و تضرع به درگاه ربوبی و با استغاثه به ناحیه مقدسه حضرت ولیعصر عجلالله تعالی فرجه الشریف، دوام تأییدات و توفیقات آن جناب را در انجام این مسئولیت بسیار سنگین خواستارم»
✍️ و بالاخره حضرت آیت الله العظمی اراکی(ره) پس از یکصد سال عمر بابرکت در روز هشتم آذر ماه ١٣٧٣ میهمان عرشیان شد و پس از تشییع باشکوه و به یادماندنی، و اقامه نماز به امامت عارف سالک و مرجع وارسته حضرت آیت الله العظمی بهجت (ره)، پیکر ایشان در حرم مطهر حضرت معصومه (س) و در کنار قبر استاد گرامیشان آیتالله العظمی شیخ عبدالکریم حائری (ره) آرام گرفت.
روحشان شاد و نام و یادشان همواره گرامی و جاودان باد.
https://eitaa.com/ROOZBARG