eitaa logo
مِرآت
251 دنبال‌کننده
18.4هزار عکس
10.3هزار ویدیو
95 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج
مشاهده در ایتا
دانلود
غلامرضا تختی رو شنیدیم که همه حقوق ماهیانه شو به مردم می داد ولی رو دیدیم اول املاک و دارایی هاشو فروخت و بعد از ایران فرار کرد .بین پهلوان و سلبریتی خیلی فرق است . در فضای ول و رها مجازی می تونید چند تا کاربر فریب بدید ولی تهش سر تاریخ نمیشه کلاه گذاشت . ✍ @javanan313
⭕️ پشت پرده ناامنی در زاهدان کدام نوع سلبریتی هست؟! ✍️ بررسی حوادث اخیر ضدامنیتی در زاهدان بسیار مهم است، این حادثه از همان جنس پروژه‌ای است که برای پرونده مرگ مهسا امینی در خارج از ایران طراحی شد ولی با مختصات بومی سیستان و بلوچستان اجرا شد. در ادامه بخوانید: 1️⃣ حدود بیش از یک ماه قبل پس از قتل یک زن در بلوچستان، برخی از مظنونین که در میان آنها خانم نیز بودند به پلیس چابهار احضار و مورد بازجویی قرار می‌گیرند. در آستانه افشا شدن برخی سرنخ‌های این پرونده توسط پلیس به ناگاه خبر تجاوز به یک دختر مرتبط با همین پرونده توسط فرمانده نیروی انتظامی چابهار در کانال‌های ضدانقلاب به سرعت منتشر و فرآگیر می‌شود. در این میان «ح.س» ساکن یکی از کشورهای اروپایی و از همکاران سابق عبدالمالک ریگی که ضدانقلاب از چند سال قبل او را با کارکرد روح‌الله زم در بلوچستان پر و بال داده وارد صحنه شده و بر شبهات در فضای مجازی می‌افزاید. با تکذیب اولیه رسمی مسئولین در آن مقطع دامنه عملیات روانی تا حدودی کاهش پیدا می‌کند. 2️⃣ با اوج گرفتن حوادث فوت مرگ مهسا امینی در برخی شهرهای ایران، ضدانقلاب تمرکز ویژه‌ای را برای تحریک مردم سیستان و بلوچستان و پیوند زدن قومیت کرد و بلوچ و مذهبی کردن موضوع در برخی مناطق مرزی آغاز می‌کند تا فرصت برای دخالت گروه های تروریستی فعال در خطوط مرزی نیز فرآهم شود. اما در بلوچستان هیچ تجمع خاصی برای موضوع مهسا امینی توسط مردم صورت نمی‌گیرد و ضدانقلاب ناچار به تغییر فرمان عملیات روانی، دوباره شایعه تجاوز به یک دختر نوجوان بلوچ را پررنگ می‌کند. از اینجا به بعد برای اوج گرفتن ماجرای تجاوز، ضدانقلاب همانند حادثه مهسا امینی مجبور به بازی گرفتن سلبریتی‌ها می‌شود. 3️⃣ بحث سلبریتی سازی ضدانقلاب در بلوچستان از چند سال قبل آغاز شد. البته جنس فرهنگی منطقه بگونه‌ای است که سلبریتی موثر برای ضدانقلاب باید پوشش و رنگ و لعاب مذهبی داشته باشد. به همین دلیل بر روی افرادی که دو مشخصه ویژه یعنی اعتقادات تند مذهبی شبه وهابی داشته و به لحاظ شخصیتی نیز به دنبال دیده شدن و شهرت باشند را شناسایی و بر روی برخی از آنها به صورت ویژه سرمایه گذاری کردند. در همین راستا فردی به نام «ع.ن» که با بسیاری از علمای بزرگ و خوشنام منطقه بلوچستان به لحاظ علمی و سوابق قابل قیاس نیست را انتخاب و سیر سلبریتی‌سازی مذهبی او آغاز شد. چندین سال کلیپ‌های غیر مرسوم، سخنرانی‌های آتشین، اظهارات سریع و تحریک کننده مذهبی و سیاسی به صورت هدفمند از او در این سالها بازنشر کردند و به صورت ویژه در تمامی حوادث سالهای اخیر سیاسی، مذهبی و امنیتی در بلوچستان بر تقویت چهره سازی او کار شد تا بزنگاه بتوانند نهایت استفاده را از هیاهوسازی کاذب او در افکار عمومی ببرند. 4️⃣ همزمان با پروژه موج سازی مجدد از شایعه تجاوز به یک دختر نوجوان در بلوچستان، «ع.ن» به عنوان یک سلبریتی مذهبی مهمترین خواسته و نیاز ضدانقلاب در بلوچستان را برای نهایی کردن عملیات روانی و میدانی انجام داد و با صدور بیانیه‌ای مدعی شد که بر اساس تحقیقات او خبر تجاوز به دختر بلوچ توسط یکی از فرماندهان نیروی انتظامی صحت دارد! انتشار این بیانیه فرصت جریان سازی ضدانقلاب در فضای مجازی به خوبی فرآهم شد و علی رغم اینکه پدر «ع.ن» که از علمای سرشناس بلوچستان است، اظهارات پسرش را با صدور بیانیه‌ای رسمی غیر شرعی و غیر قانونی اعلام کرد ولی جریان تحریک شده احساسات مسیر خود را رفت. 5️⃣ در این میان البته خواصی هم در سیستان و بلوچستان بودند که همانند لیدرهای جریان اصلاحات در تهران در پوشش دفاع از حقوق مردم و ادعای روشن شدن حقیقت قبل از اعلام نظر مراجع قانونی با بی‌دقتی در گفتار زمینه‌ساز تبدیل یک شبهه در افکار عمومی به یک جریان تحریک شده اجتماعی بدون سر و مهار شدند. با این وجود مردم شیعه و سنی در سیستان و بلوچستان فتنه‌های بزرگتری را هم از سر گذرانده‌اند و از این مرحله نیز با همراهی علما و معتمدین دلسوز شیعه و سنی عبور خواهند کرد و روسیاهی بر ضدانقلاب و عوامل آن دوباره باقی خواهد ماند. 6️⃣ روند سلبریتی سازی دلخواه برای دشمنان ایران و انقلاب متناسب با هر منطقه‌ای در کشور سالهاست آغاز شده و بهم زدن این طراحی به نظر می‌رسد یکی از جدی‌ترین وظایف روز دستگاه‌های فرهنگی و امنیتی باشد. ✍ @javanan313
خبر شهادت یک بسیجی اهل سنت در یعنی امنیت ایران خط قرمز هر قوم و مذهبی در کشور هست . شهید سعید برهانزهی ریگی یک نشانه است که صف قوم و اهل سنت از اقلیت اغتشاشگران و تجزیه طلبان جدا هست ✍ @javanan313
⭕️ پروژه امنیتی اول مهر که رهبری اشاره کردند، چه بود؟ ✍️ کار دشمن نشستن روی زخم جامعه و حادثه آفرینی از طریق آن است و در این تردیدی نیست. در همه حوادث تلخ اجتماعی و سیاسی سالهای گذشته دشمن ورود کرده است. در پرونده مهسا امینی میزان فعالیت دشمن بیش از حد معمول آشکار است، هزاران محتوا جهت دار منتشر کردند که به وضوح در آن از آشوب کشیدن کشور، اعتصاب، شکستن اقتدار امنیتی و انتظامی کشور، زیر سوال بردن اعتقادات اسلامی، تحریک به اقدامات تروریستی در شمال غرب و جنوب شرق کشور و سوریه‌سازی ایران دیده می‌‍شود. 🔸 حتی فیلم‌های آموزش ساختن بمب‌های دست ساز، نحوه شورش و اعتصاب و حتی معرفی نقاط و مراکزی که باید در اولویت اعتصاب قرار بگیرند و نحوه مقابله و آسیب رساندن به نیروهای امنیتی را عملا در رسانه‌های خود نمایش دادند که هیچ رسانه رسمی در جهان همچین کاری را نمی‌کند و تنها رسانه‌های وابسته به گروه‌های تروریستی چنین رویه‌ای دارند. اما شما به صراحت مشاهده می‌کنید که بی‌بی‌سی فارسی و ایران اینترنشنال دقیقا همین کار را می‌کنند و عملا مجری عملیاتی طرح از قبل برنامه‌ریزی شده اغتشاش در شب و اعتصاب در روز بودند و همچنان هستند. 🔸پروژه‌ای کاملا امنیتی که نقش این دو رسانه در آن هدایتگری و بسترسازی آن هست و یکی با صراحت بیشتر و دیگری به صورت تلویحی آن را اجرایی کرد و البته در همان گام های اول باقی ماندند. اما دقیقا اینجاست که اهمیت نقش‌آفرینی خواص در این نوع بزنگاه‌های سیاسی و امنیتی خود را نشان می‌دهد. زیرا این طراحی‌ها برای آنکه در افکار عمومی اثر بگذارد نیازمند مواضعی از طرف خواص داخلی برای تکمیل پازل و معتبر‌شدن روایت آنها در محیط داخلی ایران است. قضیه مهسا امینی را دوباره با دقت مرور کنید. دشمن نیازمند این بود که از همان ابتدا افکار عمومی بدون تحقیق و بدون معطل ماندن برای اظهار نظر مراجع قانونی باور کند که مرگ مهسا امینی یک قتل توسط نیروی انتظامی بوده است. برای معتبرسازی این روایت به شدت نیاز داشتند که در افکار عمومی ایران این نوع روایت از ماجرای مهسا امینی را در داخل معتبر شود و برخی از خواص ولو از سر دلسوزی این خدمت را رایگان و راحت برایشان انجام دادند. 🔸اما رهبری فرمودند: «اگر قضیّه‌ی این دختر جوان هم نبود، یک بهانه‌ی دیگری درست می‌کردند برای اینکه امسال در اوّل مهر کشور ناامنی درست کنند.» 🔸دشمن پس از شکست مجدد پروزه تابستان داغ در ایران در بستر نارضایتی‌های اقتصادی، اینبار سراغ اجرای یک پروزه جدید امنیتی از طریق شکاف‌های فرهنگی و اجتماعی رفت. از مدت‌ها قبل با کمک یک ضلع داخلی با تخریب و ایجاد شبهات فراوان بر ای گشت ارشاد که به نسبت دیگر ماموریت‌های پلیس از کوچکترین واحدهای عملیاتی هست، به عنوان نقطه‌ای برای ایجاد حس نفرت از نیروهای انتظامی قرار دادند تا در بزنگاه بتوانند نیروهای تحریک شده انتقام جو خودجوش به همراه گروه‌های سازماندهی شده را به صحنه درگیری و بستر ملتهب ایجاد شده هدایت کنند. همچنین تلاش کردند دو قطبی کاذب باحجاب و بدحجاب درست کنند تا ابزاری شود برای به سرانجام رساندن پروژه امنیتی اصلی که از قبل طراحی کرده‌اند. 🔸این در حالیست که روند علمی کشور گرچه با همت حاکمیت در ایام کرونا همچنا روند خود را ادامه داد ولی با بازگشایی حضوری دانشگاه‌ها در امسال سیر جهشی دوباره‌ای به خود می‌گرفت و این موضوع که یکی از اصلی‌ترین زیرساخت‌های تقویت هرچه بیشتر ایران قوی است، تحملش برای دشمنان ایران سخت بود و هست. از سوی دیگر روی کارآمدن جریان انقلابی سبب بازگشت دانشگاه به جایگاه حل مشکلات کشور و فاصله گرفتن از محل نزاع ها و محل جولان جریانات سیاسی شد و این موضوع برای دشمن مطلوب نبود. 🔸به همین دلیل برای دشمن اول مهر ماه و آغاز بازگشایی پرشور دانشگاه و مدارس پس از کرونا، زمان فرا‌رسیدن هنگامه اجرایی کردن عملیات آشوب و اغتشاش و سرگرم‌سازی کشور به حوادث و حاشیه‌ها بود. اما وفات مرحوم مهسا امینی و بستر فرآهم شده پس از آن، سبب شد که پروژه آشوب در مهر ماه را زودتر از زمان تعیین شده شروع کنند. در هر صورت پس از خیابان، دانشگاه بستر اصلی اجرا و ادامه این پروژه ضدامنیتی هست و بخشی از قشر پیشرو دانشجو بیش از گذشته باید دقت کند که ناآگاهانه در بازی پیچیده امنیتی از قبل طراحی شده که موجودیت خود ایران را هدف گرفته، قرار نگیرند. ✍ @javanan313
⭕️ سایه روشن مجازی اغتشاشات ✔️ از حضور مجازی مردم ایران تا حضور میدانی آنها چقدر فاصله است؟! ✍️ شاید در این روزها گفتن این مطلب که جامعه ایران برخلاف نظر، پیش بینی و تحیقات بسیاری از کارشناسان رسانه و فضای مجازی به یک پیروزی تاریخی در جنگ رسانه‌‎ای رسیده، کمی سخت باشد ولی واقعیتی است که در صحنه میدان اتفاق افتاده است. 1️⃣ در حوادث اخیر بالاترین سطح جنگ رسانه‌ای با تلفیق احساسات، پیشداوری‌های قبلی القا شده درباره گشت ارشاد، آدرس اولیه غلط برخی خواص، نقش کاتالیزروی برخی سلبریتی‌ها و نقش محوری تولید و وایرال میلیون‌ها ویدیوهای کوچک چند ثانیه‌ای به خوبی نمایان است. البته سلبریتی‌ها و خواص سیاسی در مراحل اولیه نقش محرک و کاتالیزور داشتند و از آن به بعد رسانه اصلی‌ترین نقش را داشته و در ادامه نیز نقش آن بیشتر از همه عوامل دیگر است. بگونه‌ای که می‌توان گفت اساس این حوادث بر مرکزیت رسانه قرار گرفته و دیگر عوامل نقش کمک‌کننده دارند. 2️⃣ حوادث اخیر بهانه ظاهری آن بر جدی‌ترین چالش فرهنگی سال‌های اخیر یعنی حجاب بنا شده است. موضوع چالش برانگیزی که نحوه مواجه، حراست، تبلیغ، تعریف و حتی چگونگی شکل عرفی آن بیش از بسیاری از قوانین اجتماعی اسلام در جامعه مورد بحث و اختلاف نظر شده است. به این مساله چالش شیوه اجرای گشت ارشاد که نظر اکثریت قالبی درباره آن نه در جامعه بلکه حتی در میان مذهبی‌ها نیز وجود ندارد، باید اضافه کرد. 3️⃣ یکی از مهمترین ویژگی‌های اغتشاشات اخیر نقش دهه هشتادی ها در آن بود. این نقش البته به معنای پیشران، هسته شکل‌دهنده یا پشت صحنه نیست بلکه به این معناست که حضور جوانان کم سن و سال هیجانی و حتی دارای ذهینت بسیار منفی به بخشی اعتقادات دینی در آن برجسته و پررنگ هست. یعنی شما با قشری روبه رو هستید که تربیتش، اخلاقش و کنش اجتماعی و سیاسی و حتی مذهبی‌اش در فضای مجازی غیر عرف ایرانی شکل گرفته و انگار در مراکز حقیقی آموزشی و فرهنگی جامعه بسیار بسیار کم حضور داشته است. 4️⃣ نقش مخرب برخی خواص و تعدادی از فعالین رسانه‌ای در دامن زدن و تکمیل پازل شبهه آفرینی و زمینه‌سازی اعتراض غیر معقول و همچنین خود ابعاد شخصیتی مهسا امینی اعم از زن بودن، کرد بودن، شهرستانی بودن،اهل سنت بودن سبب خاص شدن سوژه وفات او و پیچیده‌تر شدن حوادث و سخت شدن مدیریت افکار عمومی شد. 🔸حال تعریف حوادث اخیر چگونه می شود؟ حوادث اخیر مثل 88 یک اقدام دسته جمعی که مشروعیت سیاسی را هدف قرار داد، نبود. مثل آشوب‌های 98 نیز که دال مرکزی آن معیشت بود، نیست، بلکه اینبار پوسته‌ای به ظاهر فرهنگی و رسانه‌ای و عملکردی کاملا آشوب طلبانه و براندازانه داشت و البته از رسوب ظرفیت تمامی فتنه‌های گذشته نیز بهره برد. 🔸با این وجود وقتی حجم انبوه استفاده و تاثیر افکار عمومی در ایران از اینستاگرام و خواص در توییتر را در سالهای اخیر ملاحظه می‌کنیم، این سوال پیش می‌آید که مردم ایران چگونه از یک جنگ رسانه‌ای با این عظمت و ابعاد غیر رسانه‌ای گفته شده، بیرون آمدند؟! و حتی در همان روزهای اول واکنش دقیق نشان دادند و زمان زیادی میان فاصله گذاری اکثریت مردم با اقلیت بسیار کوچک اغتشاشگر طی نشد. 🔸بنابراین اگر همه مولفه‌های بالا یکجا در نظر بگیریم و عملکرد مردم را متناسب با آن مورد ارزیابی قرار می‌دهیم، نمره واقعی بصیرت و حتی سواد رسانه‌ای مردم ایران معلوم می شود. 👈 اما می‌توان دلایلی زیر را هم در این پیروزی بزرگ بصیرتی موثر دانست: 1️⃣ مردم در این سال‌ها فتنه‌های متعددی را پشت سر گذاشته‌اند، عملکرد جمهوری اسلامی را هم دیده‌اند و مهمتر از همه اقدامات دشمن را هم در این بزنگاه‌ها تجربه کرده‌اند و البته نباید منکر بود که سطح سواد رسانه جامعه ایران قطعا نسبت به گذشته رشد داشته که توانست از این فتنه رسانه‌ای عبور کند ولو اینکه با نقاط مطلوب عملکرد رسانه‌ای بخش‌های زیادی از افکار عمومی فاصله نگران‌کننده داشته باشد. 💢 ادامه دارد .... ✍ @javanan313
2️⃣ اما تاثیر جامعه ایران از فضای مجازی را در بدترین و بدبینانه‌ترین وضعیت ممکن در حوادث اخیر فرض کنیم، به این معنا که مثلا قتل را به جای مرگ طبیعی مهسا باور کرده، نیروی انتظامی را نیروی سرکوبگر درک کرده و حتی فهمش از باطن حوادث موضوع ظاهری مبارزه برای انتخاب نحوه پوشش و حجاب بوده باشد، با وجود همه این فرضیه‌ها، بازهم اکثریت قاطع جامعه در کف میدان عاقلانه با موضوع برخورد کرده است. آنهم با این همه تولید نفرت و تحریک احساسات کاذبی که دشمن علیه نیروی انتظامی و حاکمیت در فضای مجازی شکل دادند. با وجود موارد گفته شده، بازهم جامعه امنیت می‌خواهد و بی نظمی نمی خواهد، ضمن اینکه در همین فضا نیز از کلیت حاکمیت و جمهوری اسلامی نمی‌خواهد عبور کند. این بدترین حالت ممکن بود که گفته شد، پس بازهم می‌توانیم بگوییم جامعه ایران بر یکی از بزرگترین جنگ‌های رسانه ای و شناختی سال‌های اخیر در جهان و ایضا در همین فضای ول مجازی کشور، پیروز شده است. 🔸🔸پی نوشت: بخش قابل توجهی از جامعه ایران ممکن است در فضای مجازی عملکرد مطلوبی نداشته باشند ولی بسیاری از همان‌ها در کف میدان متفاوت عمل کردند. این نکته مهمی است که بین عملکرد کاذب مجازی و میدانی مردم فاصله زیادی وجود دارد و قبل از آنکه دشمن با فریبکاری مجاز کاذب را به واقعیت تبدیل کند باید فکر چاره بود. ✍ @javanan313
⭕️ چرا کار فرهنگی به تنهایی در حوادث پس از وفات مهسا امینی کفایت نمی‌کند؟! چرا نباید از کار امنیتی و قضایی در این نوع حوادث غفلت کرد؟! ✍ رهبر انقلاب در دیدار با اعضای دوره جدید مجمع تشخیص مصلحت نظام فرمودند:‌‏ اینکه برخی می‌گویند فضا را امنیتی نکنید بله ما هم موافق هستیم و تا آنجایی که ممکن است فضا نباید امنیتی شود اما کار فرهنگی جای خود و کار قضایی و امنیتی هم در جای خود. 👈 در اینباره بیشتر بخوانید: 1⃣ حوادث پسا وفات مهسا امینی نشان می‌‌‌دهد که اینبار دشمن نه تنها بسیار گسترده و آشکار‌تر بلکه با روش‌های امنیتی و اطلاعاتی پیچیده‌تری نیز وارد عملیات شده است. حجم هماهنگی‌ها و لایه‌های مختلف سازماندهی شده از رسانه تا کف خیابان نشان می‌دهد که نمی‌توان از این سازمان شکل گرفته به راحتی گذشت. بدین معنا که این سازمان و ساختار شکل گرفته بر اساس طراحی‌های امنیتی و اطلاعاتی صورت گرفته و همچنین خطر آفرینی آن برای امنیت کشور به اتمام نرسیده و برای مقابله و از بین بردن آن راهی جز اقدام امنیتی و اطلاعاتی نیست. اساسا برای کور شدن چشم‌ فتنه‌انگیزان و عوامل پشت صحنه راهی جز کار امنیتی نیست. باید در نظر گرفت که کار فرهنگی مربوط به محیط داخلی است و علاوه بر همه اقشار جامعه شامل بخشی از جمعیت فریب خورده، نوجوانان هیجانی شده و جوانان دچار خطا و اشتباه قابل تخفیف و اغماض نیز هست ولی مواجه کامل با این حوادث علاوه بر کار فرهنگی، خنثی سازی اقدامات دشمن و عوامل آن از طریق کار اطلاعاتی و امنیتی است. 2⃣ در این نوع چالش‌های فراگیر امنیتی و اجتماعی متاسفانه عده‌ای با ژست روشنفکری چنان جنبه کار فرهنگی‌ در افکار عمومی را برجسته و علل بوجود آمدن حوادث را فقط به این موضوع و حل مسأله را هم تنها به آن ربط می‌دهند که نقش آفرینی دشمن در افکار عمومی کمرنگ می‌شود و حتی تقصیر کل ماجرا را به داخل برمی‌گردانند. بالتبع پس از چنین خطاها و آدرس‌های غلط مطالبه طبیعی و عاقلانه تنبیه عوامل دشمن توسط قوه قضاییه نه تنها در میان بخشی از مردم کاهش پیدا می‌کند بلکه برخی احکام صادر شده برای تنبیه کوچک برخی عوامل دشمن که حتی متناسب با بزرگی جرم آنها هم نیست، به راحتی در بخشی از افکار عمومی دچار خدشه و شبهه می‌شود. ضمن اینکه اقدام قضایی یک جنبه‌اش اجتماعی و فرهنگی است، یعنی تنبیه افراد به منظور غفلت‌زدایی به خصوص از قشر جوان جامعه هم است که عاقبت و‌ تباه شدن افرادی که عامل یا همسو با دشمن شده‌اند را مشاهده کرده و عبرت بگیرد. 3⃣ تجربه فتنه‌های گذشته و حوادث مشابه نشان می‌دهد که غفلت و یا کوتاهی از تکمیل کامل پروسه و همه جانبه کار امنیتی و قضایی و یا عدم استمرار و جدیت در آنها سبب شده که در برخی حوادث جدید گاهی از همان غفلت‌ها آرامش کشور ضربه بخورد. @javanan313
ظاهرا عملیات روانی بی بی سی بیشتر از همه روی ربع پهلوی اثر گذاشته !! @javanan313
✔️ شنبه‌ها در ایران همیشه مهم بوده! ⭕️ جریان شناسی سیاسی بر پایه اغتشاشات 1⃣ چندی قبل همزمان با فروکش اغتشاشات، اتاق فکر طراحی آشوب و اغتشاش در خارج از کشور، شنبه اغتشاش را پیشنهاد داد و در شنبه اول مقداری توانستند برخی نقاط تهران را تا دقایقی دچار بی‌نظمی و آشوب بکنند. بعد از آن چهارشنبه را نیز به عنوان دومین روز در هفته به عنوان فراخوان تجمع و اغتشاش انتخاب کردند. با گذر زمان شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها به جای تجمع معترضین به اعتراضات دزدکی یک نفره و یا دو سه نفره و فیلم‌های یواشکی چند ثانیه‌ای تبدیل شده است. 2⃣ تلاش زیادی در حال انجام هست که با خبرسازی‌ها یا شوک‌های رسانه‌ای و حتی امنیتی همچنان اغتشاش زنده بماند و یا حداقل حادثه‌ای در شنبه‌ها یا چهار شنبه‌ها در یک نقطه کشور یا تهران اتفاق بیافتد. 3⃣ اما از چند هفته قبل از آغاز اغتشاشات، شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها توسط شهرداری تهران خبرساز شده بود! این نهاد هر شنبه یک پروژه بزرگ شهری را افتتاح یا آغاز به کار می‌کند و به شنبه‌های امید و افتخار معروف شده است. هر چهارشنبه نیز سازمان‌ها و شرکت‌های بزرگ شهرداری در یک منطقه تهران متمرکز شده و مشکلات عمومی منطقه را به صورت ضربتی و یکجا برطرف می‌کنند. این طرح ویژه خدمتی در حال حاضر رکوردهای را در برخی حوزه‌های خدماتی و مدیریت شهری جابجا کرده است. 4⃣ مصادف شدن شنبه‌ها و چهارشنبه‌های اغتشاش با شنبه‌های «امید و افتخار» و چهارشنبه‌های «خدمت» شهرداری تهران ناخواسته است ولی واقعیت نمادین غیرقابل انکاری در آن وجود دارد.‌ امروز در کشور جریان مشخصی در کشور به دنبال حل مشکلات و رفع عقب ماندگی‌ها هست و جریان مشخص دیگری هم به دنبال حاشیه‌سازی و ایجاد مانع برای حل مشکلات مردم است. جریان اولی برای بالا رفتن پرچم ایران تلاش می‌کند ولی جریان دوم از سوزاندن و لگدمال کردن پرچم مقدس ایران نیز ابایی ندارد. اولی کاستن از مشکلات کشور را دنبال می کند ولی دومی با وقاحت تحریم‌های جدید علیه کشور و سخت‌تر شدن مشکلات کشور را پیگیری می‌کند. 5⃣ این دو جریان همیشه در کشور فعال بوده‌ و از این منظر شنبه‌ها یا چهارشنبه‌های اغتشاش موضوع جدیدی نیست و دو جریان مذکور همیشه روزهای هفته فعال بوده‌اند. جریان خدمت و پیشرفت کشور از اول انقلاب همیشه بود ولی جریان دوم هر زمان با نقابی جدید به میدان آمده و امروز نیز در پشت شعارهای آزادی و زنان خود را پنهان کرده و متناسب با هر دوره یک چهره جدید را وارد صحنه می‌کند. از روزگار احمد باطبی‌ها ۷۸ امروز به حامد اسماعیلیون‌ها ۱۴۰۱ رسیدیم. جمهوری اسلامی البته نیازی به تغییر چهره ندارد و همچنان بر اصول تناور خود پابرجاست و از این چهره‌ها و شنبه‌ها و چهارشنبه‌ها بسیار به خود دیده، عبور کرده و به پیش رفته است. ✍ @javanan313
🔵 مولوی عبدالحمید طرف مذاکرات یا موضوع مورد مذاکره؟ 👤 🔹 ماموریت علی اکبری به زاهدان مذاکره سیاسی یا گفتگوی دل‌جویانه‌؟! 🔸 بازگشت حجت‌الاسلام علی‌اکبری از سیستان و بلوچستان مباحث مهمی را پیش روی همه دغدغه‌مندانی که حوادث جنوب شرق را دنبال می‌کنند، قرار داده است. 1️⃣ در گام اول باید این نکته را اصلاح کرد که از اساس سفر نماینده رهبری برای مذاکره به معنای بده و بستان سیاسی و آن چیزی که برخی از این سفر خواستند وانمود کنند، نبوده است. از مهمترین اهداف سفر نماینده رهبری دل‌جویی از مردم و آسیب دیدگان حوادث اخیر در سیستان و بلوچستان و دیدار با خانواده شهدا و مجروحین بوده است. دومین وظیفه نیز شنیدن سخنان اکثر خواص، نخبگان، اقشار مختلف مردم و علمای شیعه و سنی درباره خواسته‌ها و همچنین دریافت نظرات‌شان درباره حوادث اخیر بوده است. دیدارها فراگیر بوده و با همه سلیقه‌ها و گروه‌ها و چهره‌ها صورت گرفته و محدود به یک جریان و یا فرد خاص نبوده است. 2️⃣ اگر بر فرض محال هم قرار بر مذاکره به شکلی که آنطرف می‌خواست باشد، شخصی سیاسی و یا امنیتی به عنوان نماینده رهبری به سیستان و بلوچستان اعزام می شد نه جناب حجت‌الاسلام علی اکبری که به معنای عرفی چهره‌ای سیاسی و یا امنیتی شناخته نمی‌شود و بیشتر به عنوان یک چهره مذهبی و اخلاقی معروف است. همانطور که اشاره شد اساسا هدف از این سفر امنیتی و سیاسی نبوده و اصل این سفر از یک علقه عاطفی و دغدغه و نگرانی رهبری برای مردم سیستان و بلوچستان سرچشمه گرفته و سیاسی کردن این سفر جفا به اصل و اهداف آن است. 3️⃣ عموما افراد و چهره‌های که از قبل و بعد حوادث سیستان و بلوچستان مشغول اقدامات سیاسی و طراحی و اجرای پروژه های سیاسی بودند، بر همان محاسبات سیاسی خود این سفر را تفسیر کرده و عجیب‌تر اینکه بر اساس همان ذهنیت‌های سیاست‌زده شعارهای همچون اهل معامله نیستیم را بیان کردند و بیشترین چانه‌زنی شان برای تعیین مکان مذاکره صرف شد تا پیگیری مشکلات واقعی آسیب دیدگان. متاسفانه همین جنس نگاه سیاست‌زده هم سبب شده که بیش از آنکه به فکر حل مساله و یا کمک بزرگی به تسریع روند دل‌جویی به خانواده‌های آسیب دیده باشند، بیشتر به اضافه کردن بندها و خواسته‌های سیاسی غیرمرتبط مشغول هستند. 4️⃣ روند خطبه‌های مولوی عبدالحمید از زمان حوادث زاهدان و خاش تاکنون نشان داده که این حوادث بستری برای او شده که حرف‌های سیاسی بزند که مدت ها بوده فرصت و زمان مناسب برای آنها پیدا نکرده است. او هر چه مطالبه و حرف سیاسی داشته در این چند هفته زده، از سهم خواهی در تقسیم مدیریت‌ها به اطرافیانش تا تکرار خواسته‌های سیاسی اغتشاش‌گران و هرآنچه در این مدار قابل گفتن بوده، بیان کرده است. سیاسی کردن خون چند نفر از مردم بی گناه و ساختن ابزار چانه‌زنی از آسیب دیدگان برای گرفتن امتیازات سیاسی خلاصه ظاهر و باطن اقدامات مولوی عبدالحمید در این چند هفته بوده است. 5️⃣ علاوه بر موارد گفته شده، اساسا در حوادث اخیر سیستان و بلوچستان مولوی عبدالحمید نمی‌تواند یک طرف ثابت میز گفتگو و مذاکره باشد. در اطراف میز بحث و گفتگو درباره حوادث اخیر جنوب شرق هزاران مردم و خانواده‌های تعداد زیادی از شهدا قرار دارند که مواضع و اظهارات مولوی عبدالحمید را زمینه‌ساز شهادت فرزندان‌شان، تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت مالی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به خودشان می‌دانند. پرونده‌های باز زیادی در اطراف مولوی عبدالحمید وجود دارد که بسیاری از مردم آن دیار انتظار رسیدگی و تعیین تکلیف‌اش را دارند. از این منظر مولوی عبدالحمید نه تنها طرف مذاکره که اتفاقا بخشی از موضوعات مورد مذاکره باید باشد. 6️⃣ اما با این شرایط پرونده حوادث اخیر سیستان و بلوچستان چه خواهد شد؟ پیش‌بینی رفتار حاکمیت چندان سخت نیست، جمهوری اسلامی تا آخرین مرحله احقاق حق مردم آسیب دیده اقدام خواهد کرد و دل‌جویی از آسیب دیدگان را نیز با سرعت ادامه خواهد داد و حتی تخریب‌های سیاسی ناجوانمردانه نیز سبب خلل در این تصمیم نخواهد شد و آنچه عدالت و رافت اقتضا کند حتما اتفاق خواهد افتاد. اما جریانی که خود را طرف سیاسی تعریف کرده هیچ بعید نیست که مانع بهره بردن اقشار مختلف اهل سنت از فرصت به‌وجود آمده شود. ظاهرا طبق معمول این مردم معمولی اهل سنت هستند که باید قربانی یک گروه 43 ساله سیاسی معلوم‌الحال شوند. گروهی که نه تنها بحران‌ها را سیاسی بلکه ساده‌ترین مسایل را در سیستان و بلوچستان آنقدر سیاسی کرده که هر وقت روزنه‌ای برای اصلاح امور و ارتقا زندگی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مردم باز شده، با سیاست‌زدگی مسدود کرده است. ‌@javanan313
⭕️ ریشه اصلی فحاشی علی کریمی علیه دکتر زاکانی ✔️ همه چیز از آن مکان و سخنرانی خاص شروع شد! ✍️ در آخرین استوری علی کریمی نقل قولی کذب از علیرضا زاکانی منتشر شده که سراسر توهین و فحاشی به خانواده و مادر محترم شهردار تهران، و همسر پهلوان حسین زاکانی است. این لیدر فراری اغتشاشات با عبور از مرزهای اخلاق و پشت کردن به مهمترین شعار اغتشاشاگران یعنی «زن زندگی آزادی» موجب خشم بسیاری از فعالین رسانه‌ای و مجازی در داخل ایران شد و در این چند روز شاهد واکنش گسترده کاربران به فحاشی علی کریمی هستیم. اما ریشه فحاشی علی کریمی علیه شهردار تهران از کجا می‌آید؟! 1️⃣ علی کریمی قبل فرار از ایران در توییتی به مراسمات عزاداری امام حسین (ع) توهین کرد که با واکنش قاطع شهردار تهران روبه‌رو شد. دکتر زاکانی در اولین اقدام دستور جمع آوری بیلبوردهای تبلیغاتی این سلبریتی هتاک را از شهر تهران صادر کرد. علی کریمی که پیش از این با چنین قاطعیتی رو‌به‌رو نشده بود در واکنش به این اقدام شهرداری تهران شروع به فحاشی در فضای توییتر کرد ولی شهرداری نه تنها کوتاه نیامد، بلکه او مجبور به عقب نشینی و عذرخواهی شد. 2️⃣ علی کریمی پس از فرار از ایران و ساکن شدن در یکی از کشورهای عربی و سپس دریافت پاسپورت آمریکا، با نظارت کارفرمایان غربی، بخشی از هدایت اغتشاشات و آشوب‌ها در ایران را برعهده گرفت. از چندی قبل اما اغتشاشات رو به کاهش رفت و تمام تلاش ضدانقلاب معطوف به ایام خاص مانند 16 آذر و روز دانشجو شد. تدارکات ویژه ضدانقلاب برای سازماندهی مجدد آشوب در 16 آذر مهمترین فعالیت آنها در هفته‌های گذشته بود و در همین راستا یکی از اصلی‌ترین مکان‌های احیای آشوب را در دانشگاه شریف برنامه‌ریزی کرده بودند. اما با رفتن دکتر زاکانی به دانشگاه شریف و قاطعیت و قدرت تبیین گری که در مراسم روز دانشجو از خود نشان داد، حس بزرگی از شکست و تحقیر شدن و ناامیدی در ضدانقلاب و اغتشاشاگران شکل گرفت. به همین دلیل فرمان تخریب زاکانی توسط اصلی ترین چهره‌های ضدانقلاب خارج نشین از همان ساعات اول حضور در دانشگاه شریف صادر شد ولی نه تنها راه به جایی نبردند بلکه مراسم روز دانشجو در دانشگاه شریف به نقطه عطفی برای بازگشت مقتدرانه‌تر جریان انقلابی به دانشگاه‌ها و موجب عقب نشیتی و حس شکست در جریان آشوب شد. 3️⃣ اما پس از چند روز از مراسم روز 16 آذر، برنامه انتقام از زاکانی به خاطر حضور موثر و مقتدرانه‌ای که در دانشگاه شریف از خود نشان داد، وارد فاز جدیدتری شد. کار به جایی رسد که در یک روز چندین رسانه اصلاح طلب به صورت همزمان و مشترک حمله و تخریب شهردار تهران را آغاز کردند. زاکانی به یکباره مسئول تمام مشکلات چند دهه انباشته شده در تهران از ترافیک تا آلودگی هوا از میان 23 دستگاه متولی این امور معرفی شد و در این میان از جعل اخبار دروغ نیز درباره او و عملکردش در شهرداری نگذشتند. این در حالی است که بر اساس گزارش‌های رسمی منتشر شده، شهرداری تهران نه تنها در میان بسیاری از دستگاه‌های متولی عملکرد بهتری در همین فاصله کوتاه 15 ماهه دوره جدید مدیریت شهری داشته بلکه فراتر از وظایف معمول خود نیز اقداماتی را انجام داده است. با این وجود گرچه توهین علی کریمی به خانواده شهردار تهران نیز نقطه اوج تلاش برای تخریب و انتقام گیری از او به شمار می‌آید ولی ریشه اصلی همان بود که گفته شد، یعنی از لحظه‌ای که جریان حامی اغتشاش و آشوب در دانشگاه شریف احساس سرخوردگی و شکست کرد، برنامه فحاشی، تهمت و تخریب علیه زاکانی نیز طراحی و عملیاتی شد. 4️⃣ فحاشی و هتاکی بی سابقه علی کریمی علیه شهردار تهران و پدر بزرگوار ایشان که از پهلوانان قدیمی پایتخت و از اولین داوران بین المللی کشتی ایران بوده و همچنین هتاکی بی شرمانه علیه خانواده ارزشی و انقلابی دکتر زاکانی، البته نشانه افول جریانی است که پس از چندین ماه تلاش برای اغتشاش، آشوب و اعتصاب و تحمیل هزاران میلیارد تومان خسارت به مردم و بیت المال و امکانات عمومی کشور، اینک احساس شکست و سرخوردگی می‌کند و در ناتوانی و ناامیدی با فحش دادن و توهین کردن در حال عقده گشایی هستند. ✍ @javanan313
⭕️ کشف حجاب چگونه یک حرام سیاسی می‌شود؟! ✍️ رهبر معظم انقلاب در دیدار اخیر با مسئولان و کارگزاران نظام علاوه بر غیر شرعی بودن و غیر قانونی بودن کشف حجاب، آن را حرام سیاسی نیز خواندند. 1️⃣ حرام خواندن سیاسی کشف حجاب، ریشه و در امتداد همان احکام صریح اسلام در حوزه حجاب و حرمت بی حجابی در اسلام است. اما نکته مهمش این است که حرام سیاسی اعلام کردن یک عمل در یک مرتبه مهمتری قرار می گیرد. مثلا کشف حجاب اگر در محیط خصوصی و خانوادگی قرار بگیرد، گناه شرعی محسوب می‌شود ولی محل دخالت حاکمیت قرار نمی‌گیرد. همین گناه وقتی به عرصه اجتماعی می‌آید و تبعات آن به عموم جامعه بر می‌گردد، به صورت تکلیف آور و به عنوان وظیفه ذاتی، محل ورود و دخالت حاکمیت اسلامی می‌شود. اما گاه کشف حجاب از یک گناه شرعی و ناهنجاری اجتماعی و فرهنگی نیز فراتر می‌رود و اثر سیاسی از خود باقی می‌گذارد و تبعاتش فراتر از یک ناهنجاری، حتی نظم و آرامش جامعه و به نوعی امنیت مردم و کشور را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهد. بنابراین حرام سیاسی خواندن کشف حجاب از این منظر اهمیت خودش را بیشتر از یک حرام شرعی و فردی نشان می‌دهد. 2️⃣ از سوی دیگر، حجاب از اصول عملی و ذاتی حاکمیت اسلامی است، طبیعی است که خلاف آن عمل کردن در سطح عمومی، می تواند جنبه سیاسی و مخالف خوانی با حاکمیت نیز به خود بگیرد. 3️⃣ کشف حجاب در حال حاضر ابزار سیاسی دشمن علیه جامعه و حاکمیت اسلامی شده است. کافیست که مجددا به اجرای طرح ها و پروژه‌های میلیونی انجام شده برای انجام پروژه های کشف حجاب نظیر چهارشنبه های سفید، دختران خیابان انقلاب، نه به حجاب اجباری، آزادی های یواشکی و آخرین آن پروزه ضدامنیتی «زن، زندگی، آزادی» با دقت بیشتری نگاهی روندی بیاندازیم. سرویس های امنیتی دشمن، با همت و تلاش ویژه‌ای تلاش می‌کنند که حجاب را به موضوعی برای دو قطبی سازی سیاسی و ایجاد شکاف‌های عمیق اجتماعی و عاملی برای انفکاک ملت از حاکمیت اسلامی تبدیل کنند. بنابراین شما از این دریچه صرفا با یک مساله اخلاقی، اجتماعی و فرهنگی رو به رو نیستید، بلکه با یک ناهنجاری سیاسی و مهمتر از آن با یک اقدام سیاسی و تلاش برای بهم ریختن نظم عمومی کشور مواجه هستید. 4️⃣ در مقطع فعلی حساسیت این موضوع از منظر امنیت ملی نیز بیشتر برجسته شده است. در حال حاضر، سرویس های امنیتی غربی، اصلی ترین اپوزیسیون جمهوری اسلامی را از بین افرادی انتخاب می‌کنند که بیشترین تعهد را به غرب در حوزه ترویج اباحه گری و بی حجابی در ایران بدهند. 5️⃣ امتداد پروژه اخیر ضد امنیتی «زن، زندگی، آزادی» با محوریت کشف حجاب و ترویج اباحه‌گری نهایتا به اغتشاش، بی نظمی عمومی، تحریم بیشتر ایران و فشارهای سیاسی و امنیتی به کشور منجر شد. بنابراین اصرار سرویس‌های امنیتی و رسانه‌های فارسی زبان ضدانقلاب برای برجسته سازی و ترویج کشف حجاب در جامعه ایران، همچنان در امتداد ایجاد فرصت برای دنیای سیاسی غرب برای تحریم و فشار بیشتر به مردم ایران محسوب می‌شود. طبیعی است که حاکمیت برای دفاع و جلوگیری از فشار بیشتر به مردم، وظیفه دارد با چنین طراحی و سناریوهایی مقابله کند و از اولین تاکیدات نیز به صورت طبیعی این مساله خواهد بود که عالی ترین مقام مذهبی کشور در راستای دفاع از جامعه ایرانی، این نوع اقدامات را حرام سیاسی معرفی کند. 6️⃣ اما یک سوال مهم؛ آیا با این مقدمه گفته شده، همه زنانی که کشف حجاب می‌کنند در حال مبارزه سیاسی علیه جمهوری اسلامی هستند؟ قطعا خیر! اولا بسیاری از همین زنان ضعیف الحجاب ایرانی تعلقات معنوی و مذهبی دارند و مهمتر اینکه اگر از پشت پرده سیاسی و امنیتی ترویج و طراحی کشف حجاب خبردار شوند، حتما با آن همراهی نخواهند کرد. اساسا وقتی پای دشمن وسط بیایید اکثریت مردم ایران از خیلی مذهبی تا کمتر مذهبی در یک جبهه قرار می‌گیرند و این مساله در جامعه ایرانی بارها ثابت شده و اتفاقا مراکز افکار سنجی و پژوهشی غربی بیش از همه این را می دانند. ضمن اینکه نباید یادمان برود که بخش مهمی از شکست دشمن در پروژه اخیر ضد امنیتی زن زندگی ازادی، اصطلاحا توسط همین افراد و زنان ضعیف الحجاب در ایران شکست خورد و در واقع با یک اقلیت بسیار ناچیزی رو به رو هستیم که آگاهانه در حال انجام حرام سیاسی «کشف حجاب» هستند. @javanan313