💢حتماً اگه بگم یه طلبه با ماهی ۹۰۰ تومان شهریه و ۴۰۰ تومان حقالتدریس، چهار تا بچه داره، باور نمیکنید، نه؟!
اگه بگم دو تا از بچههاش مدرسهای هستن و یکی هم نوزاده که دیگه متهم به دروغگویی میشم!
فقط یه خونه ۷۰متری دوخوابه از خودش داره، که هر ماه داره ۳۰۰ت قسطشو میده.
#فرزندآوری
💬 مرتضی رجائی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
📚 #تنها_میان_داعش 📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد ❤️ #قسمت_دوم 💠 در تاریکی و تنهایی اتاق، خشکم زده و
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_سوم
💠 نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب #یاعلی میگفتم تا نجاتم دهد.
با هر نفسی که با وحشت از سینهام بیرون میآمد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را صدا میزدم و دیگر میخواستم جیغ بزنم که با دستان #حیدریاش نجاتم داد!
💠 بهخدا امداد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟»
از طنین #غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش میکند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشتتر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟»
💠 تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم میکرد، میتوانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!»
حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و #انتقام خوبی بابت بستن راه من بود!
💠 از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزدهام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ میکُشمت!!!»
ضرب دستش به حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزهاش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان #غیرت حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمونکُشی میکنی؟؟؟»
💠 حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت میدیدم که انگار گردنش را میبُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بیغیرت! تو مهمونی یا دزد #ناموس؟؟؟»
از آتش غیرت و غضبی که به جان پسرعمویم افتاده و نزدیک بود کاری دستش بدهد، ترسیده بودم که با دلواپسی صدایش زدم :«حیدر تو رو خدا!» و نمیدانستم همین نگرانی خواهرانه، بهانه به دست آن حرامی میدهد که با دستان لاغر و استخوانیاش به دستان حیدر چنگ زد و پای مرا وسط کشید :«ما فقط داشتیم با هم حرف میزدیم!»
💠 نگاه حیدر به سمت چشمانم چرخید و من #صادقانه شهادت دادم :«دروغ میگه پسرعمو! اون دست از سرم برنمیداشت...» و اجازه نداد حرفم تمام شود که فریاد بعدی را سر من کشید :«برو تو خونه!» اگر بگویم حیدر تا آن روز اینطور سرم فریاد نکشیده بود، دروغ نگفتهام که همه ترس و وحشتم شبیه بغضی مظلومانه در گلویم تهنشین شد و ساکت شدم.
مبهوت پسرعموی مهربانم که بیرحمانه تنبیهم کرده بود، لحظاتی نگاهش کردم تا لحظهای که روی چشمانم را پردهای از اشک گرفت. دیگر تصویر صورت زیبایش پیش چشمانم محو شد که سرم را پایین انداختم، با قدمهایی کُند و کوتاه از کنارشان رد شدم و به سمت ساختمان رفتم.
💠 احساس میکردم دلم زیر و رو شده است؛ وحشت رفتار زشت و زننده عدنان که هنوز به جانم مانده بود و از آن سختتر، #شکّی که در چشمان حیدر پیدا شد و فرصت نداد از خودم دفاع کنم.
حیدر بزرگترین فرزند عمو بود و تکیهگاهی محکم برای همه خانواده، اما حالا احساس میکردم این تکیهگاه زیر پایم لرزیده و دیگر به این خواهر کوچکترش اعتماد ندارد.
💠 چند روزی حال دل من همین بود، وحشتزده از نامردی که میخواست آزارم دهد و دلشکسته از مردی که باورم نکرد! انگار حال دل حیدر هم بهتر از من نبود که همچون من از روبرو شدنمان فراری بود و هر بار سر سفره که همه دور هم جمع میشدیم، نگاهش را از چشمانم میگرفت و دل من بیشتر میشکست.
انگار فراموشش هم نمیشد که هر بار با هم روبرو میشدیم، گونههایش بیشتر گل انداخته و نگاهش را بیشتر پنهان میکرد. من به کسی چیزی نگفتم و میدانستم او هم حرفی نزده که عمو هرازگاهی سراغ عدنان و حساب ابوسیف را میگرفت و حیدر به روی خودش نمیآورد از او چه دیده و با چه وضعی از خانه بیرونش کرده است.
💠 شب چهارمی بود که با این وضعیت دور یک سفره روی ایوان مینشستیم، من دیگر حتی در قلبم با او قهر کرده بودم که اصلا نگاهش نمیکردم و دست خودم نبود که دلم از #بیگناهیام همچنان میسوخت.
شام تقریباً تمام شده بود که حیدر از پشت پرده سکوت همه این شبها بیرون آمد و رو به عمو کرد :«بابا! عدنان دیگه اینجا نمیاد.» شنیدن نام عدنان، قلبم را به دیوار سینهام کوبید و بیاختیار سرم را بالا آورد. حیدر مستقیم به عمو نگاه میکرد و طوری مصمم حرف زد که فاتحه #آبرویم را خواندم. ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند...
#ادامه_دارد...
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ
📚 #تنها_میان_داعش
📝 نویسنده : #فاطمه_ولی_نژاد
❤️ #قسمت_چهارم
💠 ظاهراً دیگر به نتیجه رسیده و میخواست قصه را فاش کند. باور نمیکردم حیدر اینهمه بیرحم شده باشد که بخواهد در جمع #آبرویم را ببرد.
اگر لحظهای سرش را میچرخاند، میدید چطور با نگاه مظلومم التماسش میکنم تا حرفی نزند و او بیخبر از دل بیتابم، حرفش را زد:«عدنان با #بعثیهای تکریت ارتباط داره، دیگه صلاح نیس باهاشون کار کنیم.»
💠 لحظاتی از هیچ کس صدایی درنیامد و از همه متحیرتر من بودم. بعثیها؟! به ذهنم هم نمیرسید برای نیامدن عدنان، اینطور بهانه بتراشد.
بیاختیار محو صورتش شده و پلکی هم نمیزدم که او هم سرش را چرخاند و نگاهم کرد و چه نگاه سنگینی که اینبار من نگاهم را از چشمانش پس گرفتم و سر به زیر انداختم.
💠 نمیفهمیدم چرا این حرفها را میزند و چرا پس از چند روز دوباره با چشمانم آشتی کرده است؟ اما نگاهش که مثل همیشه نبود؛ اصلاً مهربان و برادرانه نبود، طوری نگاهم کرد که برای اولین بار دست و پای دلم را گم کردم.
وصله بعثی بودن، تهمت کمی نبود که به این سادگیها به کسی بچسبد، یعنی میخواست با این دروغ، آبروی مرا بخرد؟ اما پسرعمویی که من میشناختم اهل #تهمت نبود که صدای عصبی عمو، مرا از عالم خیال بیرون کشید :«من بیغیرت نیستم که با قاتل برادرم معامله کنم!»
💠 خاطره پدر و مادر جوانم که به دست بعثیها #شهید شده بودند، دل همه را لرزاند و از همه بیشتر قلب مرا تکان داد، آن هم قلبی که هنوز مات رفتار حیدر مانده بود.
عباس مدام از حیدر سوال میکرد چطور فهمیده و حیدر مثل اینکه دلش جای دیگری باشد، پاسخ پرسشهای عباس را با بیتمرکزی میداد.
💠 یک چشمش به عمو بود که خاطره #شهادت پدرم بیتابش کرده بود، یک چشمش به عباس که مدام سوالپیچش میکرد و احساس میکردم قلب نگاهش پیش من است که دیگر در برابر بارش شدید احساسش کم آوردم.
به بهانه جمع کردن سفره بلند شدم و با دستهایی که هنوز میلرزید، تُنگ شربت را برداشتم. فقط دلم میخواست هرچهزودتر از معرکه نگاه حیدر کنار بکشم و نمیدانم چه شد که درست بالای سرش، پیراهن بلندم به پایم پیچید و تعادلم را از دست دادم.
💠 یک لحظه سکوت و بعد صدای خنده جمع! تُنگ شربت در دستم سرنگون شده و همه شربت را روی سر و پیراهن سپید حیدر ریخته بودم.
احساس میکردم خنکای شربت مقاومت حیدر را شکسته که با دستش موهایش را خشک کرد و بعد از چند روز دوباره خندید.
💠 صورتش از خنده و خجالت سرخ شده و به گمانم گونههای من هم از خجالت گل انداخته بود که حرارت صورتم را بهخوبی حس میکردم.
زیر لب عذرخواهی کردم، اما انگار شیرینی شربتی که به سرش ریخته بودم، بینهایت به کامش چسبیده بود که چشمانش اینهمه میدرخشید و همچنان سر به زیر میخندید.
💠 انگار همه تلخیهای این چند روز فراموشش شده و با تهمتی که به عدنان زده بود، ماجرا را خاتمه داده و حالا با خیال راحت میخندید.
چین و چروک صورت عمو هم از خنده پُر شده بود که با دست اشاره کرد تا برگردم و بنشینم. پاورچین برگشتم و سر جایم کنار حلیه، همسر عباس نشستم.
💠 زنعمو به دخترانش زینب و زهرا اشاره کرد تا سفره را جمع کنند و بلافاصله عباس و حلیه هم بلند شدند و به بهانه خواباندن یوسف به اتاق رفتند.
حیدر صورتش مثل گل سرخ شده و همچنان نه با لبهایش که با چشمانش میخندید. واقعاً نمیفهمیدم چهخبر است، در سکوتی ساختگی سرم را پایین انداخته و در دلم غوغایی بود که عمو با مهربانی شروع کرد :«نرجس جان! ما چند روزی میشه میخوایم باهات صحبت کنیم، ولی حیدر قبول نمیکنه. میگه الان وقتش نیس. اما حالا من این شربت رو به فال نیک میگیرم و این روزهای خوب ماه #رجب و تولد #امیرالمؤمنین علیهالسلام رو از دست نمیدم!»
💠 حرفهای عمو سرم را بالا آورد، نگاهم را به میهمانی چشمان حیدر برد و دیدم نگاه او هم در ایوان چشمانش به انتظارم نشسته است. پیوند نگاهمان چند لحظه بیشتر طول نکشید و هر دو با شرمی شیرین سر به زیر انداختیم.
هنوز عمو چیزی نگفته بود اما من از همین نگاه، راز فریاد آن روز حیدر، قهر این چند روز و نگاه و خندههای امشبش را یکجا فهمیدم که دلم لرزید.
💠 دیگر صحبتهای عمو و شیرینزبانیهای زنعمو را در هالهای از هیجان میشنیدم که تصویر نگاه #عاشقانه حیدر لحظهای از برابر چشمانم کنار نمیرفت. حالا میفهمیدم آن نگاهی که نه برادرانه بود و نه مهربان، عاشقانهای بود که برای اولین بار حیدر به پایم ریخت.
#خواستگاری عمو چند دقیقه بیشتر طول نکشید و سپس ما را تنها گذاشتند تا با هم صحبت کنیم. در خلوتی که پیش آمده بود، سرم را بالا آوردم و دیدم حیدر خجالتیتر از همیشه همچنان سرش پایین است...
#ادامه_دارد...
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
بنده های شاکر
زشتیهای دیگران را میپوشانند
بدیها رانادیده میگیرند
سختیهارا بالبخندوامید میگذرانند
و باور دارند که
پایان شب سیه سپید است
چون دلشان را نورخدا گرفته
🌟شبتون خوش🌟
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
هدایت شده از 🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
سلام امام زمانم✋🌸
نور را از صبحگاهت می خریم
عشق را ما از نگاهت می خریم
مهربانی را همیشه صبح به صبح
از میان دکه چشم سیاهت می خریم
💚اللهم عجل لولیک الفرج💚
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#حدیث_روز
امیرالمومنین علیه السلام
🔷آنکه تو را هشدار داد چون کسی است که به تو مژده داده است.
📙حکمت 56 نهج البلاغه
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
سلام به همه آنهایی
که بودنشان نور
امیدےست دردل
روزےسرشاراززیبای
لبخند،شادی
امیدودلےپرازمهرودوستی
براتون آرزومندم
سلام دوستان خوبم✋
صبحتون بخیر وشاد🌸
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
#کلام_امام | تحوّلخواهی یعنی همیشه دنبال قدمی بالاتر باشیم
🔻رهبر انقلاب: تحوّلخواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست بلکه به معنای این است: گرایش مستمر به بهتر شدن. یعنی اکتفا نکردن به داشتههای موجود. در موارد زیادی تحوّل به معنای این است که ما آنچه را داریم، به داشتههایمان اکتفا نمیکنیم، یک قدمی بالاتر، یک مرحلهای جلوتر را دنبال میکنیم. ۹۹/۳/۱۴
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
مداحی آنلاین - خوشتیپ - حجت الاسلام عالی.mp3
2.56M
♨️خوشتیپ
#سخنرانی بسیار شنیدنی👌
🎙حجت الاسلام #عالی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
اصابت راکت به اطراف فرودگاه بغداد
🔹ستاد اطلاع رسانی امنیتی عراق در این باره اعلام کرد که این راکت از منطقه «عرب خضیر» در جنوب فرودگاه شلیک شده است.
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴میدان را برای جوانان نخبه انقلابی باز کنید
🔹محمدمهدی زاهدی در دو مجلس۹ و ۱۰، ۷سال سکان هدایت کمیسیون آموزش مجلس را در اختیار داشت و در روزهای پایانی مجلس۱۰ آنهم بعد از انتخابات اجازه قرائت گزارش تحقیق و تفحص از مدرک تحصیلی حسین فریدون را داد.
کاش آقای زاهدی در دوره جدید اجازه دهند فردی دیگر بر کرسی ریاست کمیسیون آموزش بنشیند و خود مشاور و حامی او شود.
"علی قلهکی"
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴گرین کارت شیطانی
این روزها سلبریتیها وظیفه ماله کشی برای تظاهرات آمریکارو به عهده گرفتن
فکر کردین آمریکا الکی به اینا گرین کارت میده؟!
اینها وظیفه لگد زدن به کشورشون رو دارن و ماله کشی برای صاحب گرین کارتشون!
اعتراضات آمریکا این جماعت مفلوک رو رسوا کرد
اف به شرف این دسته از سلبریتیهای وطن فروش
*علی سیستانی*
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🖤طرح #ازدواج_اجباری که از اول هم مشخص بود یک شوخی بی مزه بیشتر نیست ولی؛ حجم پرداختن بهش خصوصا از طرف ضد انقلاب مشخصه با هدف زهر چشم گرفتن از مجلس برای ورود نکردن به موضوعِ زمین موندهی #ازدواج_آسان و بحران جمعیته!
نمایندگان انقلابی، شما باید بیدهایی باشید که با این بادها نلرزید.
💬 علیرضا گرائی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حمله افسران پلیس آمریکا با چاقو به خودروی معترضان!
🔹برخلاف اظهارات مقامهای آمریکایی مبنی بر نسبت دادن تخریب اموال عمومی به معترضان خشن، کلیپهای ویدئویی از اعتراضات آمریکا نشان میدهد افسران پلیس با چاقو، لاستیک خودروهای معترضان را پنچر میکند.
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴ردصلاحیت شدههای مجلس دارن تودولت پست میگیرن!
دادگاه طبری باتمام زوایای مهمش درجریانه؛
اعتبارنامه نمایندگان درحال بررسیه؛
امنیت روانی مردم بایه رشته اتفاقات واخبار مشکوک موردهدفه؛
بعدیکیکه هیچ مسئولیتی نداره یهجا براخودش یه نظری درباره #طرح_ازدواج_اجباری داده و باقدرت منتشرشده!
💬 سارا هوشمندی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴یوم الله مجازات
🔻وجود مفسد تلخ ترین و زهرآگین ترین اتفاق برای یک ساختار اجتماعی است.
🔻اما روز مجازات مفسد دانه درشت، پیچیده و ریشه دوانده؛ یک یوم الله است.
🔻نظام آنقدر قوی است که برای حفظ سلامت و کارآمدی؛ تیغ جراحی سخت را به جان می خرد.
🔻اجرای عدالت مایه افتخار، عبرت و بستن راه تکرار است.
#طبری
✍حمیدرضا ابراهیمی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴مواجب بگیر سعودی ها که باشی مجبور میشی پرچم کشورت رو محو کنی،به خلیج فارس بگی خلیج عربی به اهواز بگی الاحواز و...
حالا تازه اولشه،این داستان سر دراز داره!
⭕️به تصاویر دقت کنید!
در گزارش "پل دوستی" شبکه اینترنشنال پرچم ایران محو شده...
💬 قیس قریشی
▪️ایراناینترنشنال از امکانات وزارتخارجه اسرائیل برای تماس مستقیم با مردم ایران گزارش میکند...
پن: حیا را رسما خوردهاند. علنی مبلغ گروههای تروریستی/جداییطلب و فعالیتهای صیهونیسم علیه ایران شدهاند. جنسی از رذالت که منافقین هم با همه بیشرمی، شرم کردند در علن به آن دست بزنند
💬 فرشاد
▪️راشداینترنشنال، رسانه اسراییلی ضد ایران را پرموت میکند! بهم میآیند مبارک باشد! اما پرچم ایران را چرا راشداینترنشنال در کل وئدیو با مات کردن سانسور میکند؟
💬 میثم شرفی
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹═┅──
هدایت شده از 🔷گلستان خاطرات شهـــدا🏴🔷
نیم ساعت قبل از #اذان کارهای خودش را با اذان هماهنگ میکرد که مبادا از خواندن #نماز اول وقت جا بماند. اضطراب نماز اول وقت همیشه در چهره اش نمایان بود.
#شهیدمدافع_حرم_سیدسجادطاهرنیا
#گُـــلِستٰانِ_خـــٰاطِرٰاٺِ_شُـــــهَدٰا
http://eitaa.com/golestanekhaterat
*عضویت در واتساپ👈🏻09178314082*
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
اعتبارنامه «تاجگردون» منتخب مردم گچساران با ۷ رأی منفی و ۹ رأی مثبت در شعبه ۱۲ مجلس تایید شد و برای مرحله بعدی بررسی به صحن مجلس ارسال شد.
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آخرین آمار کرونا در ایران از زبان سخنگوی جدید وزارت بهداشت
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
🔴منصور آرامی، پرویز اوسطی، اکبر بسطامی، رضا تقیپور، فریدون حسنوند ،حسین خسروی ،جعفر راستی ،علی رضایی آرا شاهوردیان ،منصور شکرالهی، مصطفی طاهری، محمد علیپور، محمد کعب عمیر، احمد مرادی، موسوی لارگانی ،روح الله نجابت ،نیکزاد ، قالیباف
امروز اینا تو جلسه بودن
از اینا ۷ نفر رای منفی دادن و ۹ رای مثبت
لطفا آرا را اعلام کنید، به شما کاری نداریم واسه دفعات بعدی خودمون میخواییم!
#شفافیت_آرا
✍️ «بهلول»
💠 به رسانه مردم بپیوندید👇
https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
اللهم عجل لولیک الفرج
──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──