eitaa logo
خاکریز افسران جنگ نرم🏴🌷
957 دنبال‌کننده
22.2هزار عکس
14.5هزار ویدیو
84 فایل
امام خامنه ای: شما افسران جوان جبهه مقابله با جنگ نرم هستید. ارتباط با ادمین و انتقادات و پیشنهادات👇 https://eitaa.com/Sun_man313 🕪مسئول تبادلات 👇👇 @MZ_171 تبادل فقط با کانالهای انقلابی و مذهبی بالای 1k
مشاهده در ایتا
دانلود
⛔️ چرا جنگ #ایران و #عراق، بعد از آزادی #خرمشهر ادامه یافت؟👆 شبهه تکراری رسانه های ضدانقلاب👆 #صدام #جنگ #دفاع_مقدس #سازمان_ملل #متجاوز #بعثی #اشغال #مذاکره #آتش_بس https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313
⛔️ مسئله اول کشور 👆 #رهبر #رهبر_انقلاب #آیت_الله_خامنه_ای #ایران #اقتصاد #وزارت_جنگ #جنگ #جنگ_اقتصادی #خزانه_داری #ظریف #روحانی #تکلیف #حرکت https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313
بعضیا میگن: این #عراقی ها همونایی ان که 8سال با ما #جنگ کردن! حالا خوب شدن؟ چرا به این ملت نگفتن: 2000عراقی برای #ایران #شهید شدن؟ #سپاه_بدر چی بود؟ 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
در #فوتبال باختیم... اما نه به #ژاپن بلکه به #دفاع ضعیف خودمان باختیم.. به #غفلت مان باختیم وقتی دفاع ضعیف باشه حریف راحت بهت گل میزنه فرق نمیکنه تو #سیاست باشه یا میدان #جنگ یا #اقتصاد.. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
روحانی گفته غربی‌ها قرار بود حمله نظامی کنند ولی با انتخاب او منصرف شدند! اگرسخن روحانی درست باشد به معنای آن است که به جای اینکه دشمنان ملت ایران با به اهدافشان در نابودی ملت ایران دست یابند بدون جنگ و پرداخت هزینه های سنگین ازطریق و اصلاح طلبان به هدفشان رسیده اند ×سید محمود نبویان× 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
💢 #جوان_گرایی 🔹در شهریور ۱۳۶۰ امام خمینی (ره) به محسن رضایی ۲۷ ساله حکم فرماندهی #سپاه را دادند و در نهم مهرماه همان سال صیاد شیرازی ۳۶ ساله را فرمانده نیروی زمینی ارتش منصوب کرد و پس از آن بود که وضعیت #جنگ متحول شد و روند پیروزی ها آغاز شد.... 🔸هم اکنون بجای #سرداران جوان و ۲۷ و ۳۶ ساله اغلب پیرمردهای ۶۰ و ۷۰ ساله از ترس تیر و ترکش در مناصب خزیده اند و در #پناهگاهای امن خودشان مشغول جمع آوری #غنیمت_اند.... 🔹انقلاب نیازمند #تحول_جدی اداری در سطوح مختلف تصمیم گیری و تصمیم سازیست... ✍ #جوان_گرایی باعث شد جنگ نظامی را ببریم و پیر گرایی باعث شد تا جنگ اقتصاد و رسانه ای را ببازیم 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
🔸جهانگیری: باید بخاطر مدیریت خوب‌مان از ما قدردانی شود! 🔹وزیر اطلاعات: اگر تدابیر دولت نبود قیمت کالاها هشت برابر می‌شد! ✍ گویا این دولت قصد دارد با همان استراتژیِ ترساندنِ مردم که رای جمع کرد (اگر رقیب ما بیاید #دلار ۵۰۰۰ تومان می‌شود) و برای خودش دستاورد سازی نمود (اگر برجام نبود، #جنگ می‌شد و صادرات نفت‌مان صفر می‌شد)، امروز نیز از #پاسخگویی فرار کند (ما بهترین هستیم و اگر نبودیم قیمت کالاها هشت برابر می‌شد)؛ آنهم درحالیکه قرار بود در این دولت هیچ کارتن خوابی نماند، هیچ‌کس سر گرسنه بر زمین نگذارد، سرعت چرخ اقتصاد بیشتر شود، سیل سرمایه‌های خارجی به کشور گسیل شود و... !! #کاسبان_ترس #دولت_راستگویان #سرطان_اصلاحات 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 https://sapp.ir/javanan_enghelabi_313 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 درنشر لینک حذف نشود
📚 📝 نویسنده : ❤️ 💠 در فضای تاریک و خاکی اتاق و با نور اندک موبایل، بلاخره حلیه را دیدم که با صورت روی زمین افتاده و یوسف زیر بدنش مانده بود. دیگر گریه‌های یوسف هم بی‌رمق شده و به‌نظرم نفسش بند آمده بود که موبایل از دستم افتاد و وحشتزده به سمت‌شان دویدم. 💠 زن‌عمو توان نداشت از جا بلند شود و چهار دست و پا به سمت حلیه می‌رفت. من زودتر رسیدم و همین که سر و شانه حلیه را از زمین بلند کردم زن‌عمو یوسف را از زیر بدنش بیرون کشید. چشمان حلیه بسته و نفس‌های یوسف به شماره افتاده بود و من نمی‌دانستم چه کنم. زن‌عمو میان گریه (سلام‌الله‌علیها) را صدا می‌زد و با بی‌قراری یوسف را تکان می‌داد تا بلاخره نفسش برگشت، اما حلیه همچنان بی‌هوش بود که نفس من برنمی‌گشت. 💠 زهرا نور گوشی را رو به حلیه نگه داشته بود و زینب می‌ترسید جلو بیاید. با هر دو دست شانه‌های حلیه را گرفته بودم و با گریه التماسش می‌کردم تا چشمانش را باز کند. صدای عمو می‌لرزید و با همان لحن لرزانش به من دلداری می‌داد :«نترس! یه مشت بزن به صورتش به حال میاد.» ولی آبی در خانه نبود که همین حرف عمو شد و ناله زن‌عمو را به بلند کرد. 💠 در میان سرسام مسلسل‌ها و طوفان توپخانه‌ای که بی‌امان شهر را می‌کوبید، آوای مغرب در آسمان پیچید و اولین روزه‌مان را با خاک و خمپاره افطار کردیم. نمی‌دانم چقدر طول کشید و ما چقدر بال بال زدیم تا بلاخره حلیه به حال آمد و پیش از هر حرفی سراغ یوسف را گرفت. 💠 هنوز نفسش به درستی بالا نیامده، دلش بی‌تاب طفلش بود و همین که یوسف را در آغوش کشید، دیدم از گوشه چشمانش باران می‌بارد و زیر لب به فدای یوسف می‌رود. عمو همه را گوشه آشپزخانه جمع کرد تا از شیشه و پنجره و موج دور باشیم، اما آتش‌بازی تازه شروع شده بود که رگبار گلوله هم به صدای خمپاره‌ها اضافه شد و تن‌مان را بیشتر می‌لرزاند. 💠 در این دو هفته هرازگاهی صدای انفجاری را می‌شنیدیم، اما امشب قیامت شده بود که بی‌وقفه تمام شهر را می‌کوبیدند. بعد از یک روز آن‌هم با سحری مختصری که حلیه خورده بود، شیرش خشک شده و با همان اندک آبی که مانده بود برای یوسف شیرخشک درست کردم. 💠 همین امروز زن‌عمو با آخرین ذخیره‌های آرد، نان پخته و افطار و سحری‌مان نان و شیره توت بود که عمو مدام با یک لقمه نان بازی می‌کرد تا سهم ما دخترها بیشتر شود. زن‌عمو هم ناخوشی ناشی از وحشت را بهانه کرد تا چیزی نخورَد و سهم نانش را برای حلیه گذاشت. اما گلوی من پیش عباس بود که نمی‌دانستم آبی برای دارد یا امشب هم با لب خشک سپری می‌کند. 💠 اصلاً با این باران آتشی که از سمت بر سر شهر می‌پاشید، در خاکریزها چه‌خبر بود و می‌ترسیدم امشب با گلویش روزه را افطار کند! از شارژ موبایلم چیزی نمانده و به خدا التماس می‌کردم تا خاموش نشده حیدر تماس بگیرد تا اینهمه وحشت را با قسمت کنم و قسمت نبود که پس از چند لحظه گوشی خاموش شد. 💠 آخرین گوشی خانه، گوشی من بود که این چند روز در مصرف باتری قناعت کرده بودم بلکه فرصت هم‌صحبتی‌ام با حیدر بیشتر شود که آن هم تمام شد و خانه در تاریکی محض فرو رفت. حالا دیگر نه از عباس خبری داشتیم و نه از حیدر که ما زن‌ها هر یک گوشه‌ای کِز کرده و بی‌صدا گریه می‌کردیم. 💠 در تاریکی خانه‌ای که از خاک پر شده بود، تعداد راکت‌ها و خمپاره‌هایی که شهر را می‌لرزاند از دست‌مان رفته و نمی‌دانستیم بعدی در کوچه است یا روی سر ما! عمو با صدای بلند سوره‌های کوتاه را می‌خواند، زن‌عمو با هر انفجار (روحی‌فداه) را صدا می‌زد و به‌جای نغمه مناجات ، با همین موج انفجار و کولاک گلوله نیت روزه ماه مبارک کردیم. 💠 آفتاب که بالا آمد تازه دیدیم خانه و حیاط زیر و رو شده است؛ پرده‌های زیبای خانه پاره شده و همه فرش از خرده‌های شیشه پوشیده شده بود. چند شاخه از درختان توت شکسته، کف حیاط از تکه های آجر و شیشه و شاخه پُر شده و همچنان ستون‌های دود از شهر بالا می‌رفت. 💠 تا ظهر هر لحظه هوا گرم‌تر می‌شد و تنور داغ‌تر و ما نه وسیله‌ای برای خنک کردن داشتیم و نه پناهی از حملات داعش. آتش داعشی‌ها طوری روی شهر بود که حلیه از دیدار عباس ناامید شد و من از وصال حیدر! می‌دانستم سدّ شکسته و داعش به شهر هجوم آورده است، اما نمی‌دانستم داغ عباس و ندیدن حیدر سخت‌تر است یا مصیبت ... .... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 ... اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 بهتون برخورده که چرا احمدی‌نژاد عقل و غیرتو گذاشته کنار و بعدِ ترور حاج‌قاسم دنبال مذاکره با آمریکاست؟! این همون موقع هم به حاج‌قاسم و رفقاش کنایه می‌زد که باید با تروریست‌های خونخوار مورد حمایت اسرائیل، کرد و شما طلبید 👤 جواد نیکی ملکی 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
📚 ✍🏻 نویسنده : ❤️ 💠 خبر کوتاه بود و خاطره خمپاره دقایقی قبل را دوباره در سرم کوبید. صورت امّ جعفر و کودک شیرخوارش هر لحظه مقابل چشمانم جان می‌گرفت و یادم نمی‌رفت عباس تنها چند دقیقه پیش از شیرخشک یوسف را برایش ایثار کرد. مصیبت همسایه‌ای که درست کنار ما جان داده بود کاسه دلم را از درد پُر کرد، اما جان حیدر در خطر بود و بی‌تاب خواندن پیامش بودم که زینب با عجله وارد اتاق شد. 💠 در تاریکی صورتش را نمی‌دیدم اما صدایش از هیجان خبری که در دلش جا نمی‌شد، می‌لرزید و بی‌مقدمه شروع کرد :«نیروهای مردمی دارن میان سمت آمرلی! میگن گفته آمرلی باید آزاد بشه و دستور شروع عملیات رو داده!» غم امّ جعفر و شعف این خبر کافی بود تا اشک زهرا جاری شود و زینب رو به من خندید :«بلاخره حیدر هم برمی‌گرده!» و همین حال حیدر شیشه را شکسته بود که با نگاهم التماس‌شان می‌کردم تنهایم بگذارند. 💠 زهرا متوجه پریشانی‌ام شد، زینب را با خودش برد و من با بی‌قراری پیام حیدر را خواندم :«پشت زمین ابوصالح، یه خونه سیمانی.» زمین‌های کشاورزی ابوصالح دور از شهر بود و پیام بعدی حیدر امانم نداد :«نرجس! نمی‌دونم تا صبح زنده می‌مونم یا نه، فقط خواستم بدونی جنازه‌ام کجاست.» و همین جمله از زندگی سیرم کرد که اشکم پیش از انگشتم روی گوشی چکید و با جملاتم به رفتم :«حیدر من دارم میام! بخاطر من تحمل کن!» 💠 تاریکی هوا، تنهایی و ترس توپ و تانک پای رفتنم را می‌بست و زندگی حیدر به همین رفتن بسته بود که از جا بلند شدم. یک شیشه آب چاه و چند تکه نان خشک تمام توشه‌ای بود که می‌توانستم برای حیدر ببرم. نباید دل زن‌عمو و دخترعموها را خالی می‌کردم، بی‌سر و صدا شالم را سر کردم و مهیای رفتن شدم که حسی در دلم شکست. در این تاریکی نزدیک سحر با که حیدر خبر حضورشان را در شهر داده بود، به چه کسی می‌شد اعتماد کنم؟ 💠 قدمی را که به سمت در برداشته بودم، پس کشیدم و با ترس و تردیدی که به دلم چنگ انداخته بود، سراغ کمد رفتم. پشت لباس عروسم، سوغات عباس را در جعبه‌ای پنهان کرده بودم و حالا همین می‌توانست دست تنهای دلم را بگیرد. شیشه آب و نان خشک و نارنجک را در ساک کوچک دستی‌ام پنهان کردم و دلم برای دیدار حیدر در قفس سینه جا نمی‌شد که با نور موبایل از ایوان پایین رفتم. 💠 در گرمای نیمه‌شب تابستان ، تنم از ترس می‌لرزید و نفس حیدرم به شماره افتاده بود که خودم را به سپردم و از خلوت خانه دل کندم. تاریکی شهری که پس از هشتاد روز ، یک چراغ روشن به ستون‌هایش نمانده و تلّی از خاک و خاکستر شده بود، دلم را می‌ترساند و فقط از (علیه‌السلام) تمنا می‌کردم به اینهمه تنهایی‌ام رحم کند. 💠 با هر قدم حضور عباس و عمو آتشم می‌زد که دیگر مردی همراهم نبود و باید برای رهایی یک‌تنه از شهر خارج می‌شدم. هیچکس در سکوت سَحر شهر نبود، حتی صدای گلوله‌ای هم شنیده نمی‌شد و همین سکوت از هر صدایی ترسناک‌تر بود. اگر نیروهای مردمی به نزدیکی آمرلی رسیده بودند، چرا ردّی از درگیری نبود و می‌ترسیدم خبر زینب هم شایعه داعش باشد. 💠 از شهر که خارج شدم نور اندک موبایل حریف ظلمات محض دشت‌های کشاورزی نمی‌شد که مثل کودکی از ترس به گریه افتادم. ظاهراً به زمین ابوصالح رسیده بودم، اما هر چه نگاه می‌کردم اثری از خانه سیمانی نبود و تنها سایه سنگین سکوت شب دیده می‌شد. وحشت این تاریکی و تنهایی تمام تنم را می‌لرزاند و دلم می‌خواست کسی به فریادم برسد که خدا با آرامش آوای صبح دست دلم را گرفت. در نور موبایل زیر پایم را پاییدم و با قامتی که از غصه زنده ماندن حیدر در این تنهاییِ پُردلهره به لرزه افتاده بود، به ایستادم. 💠 می‌ترسیدم تا خانه را پیدا کنم حیدر از دستم رفته باشد که نمازم را به سرعت تمام کردم و با که پاپیچم شده بود، دوباره در تاریکی مسیر فرو رفتم. پارس سگی از دور به گوشم سیلی می‌زد و دیگر این هیولای وحشت داشت جانم را می‌گرفت که در تاریک و روشن طلوع آفتاب و هوای مه گرفته صبح، خانه سیمانی را دیدم. 💠 حالا بین من و حیدر تنها همین دیوار سیمانی مانده و در حصار همین خانه بود که قدم‌هایم بی‌اختیار دوید و با گریه به خدا التماس می‌کردم هنوز نفسی برایش مانده باشد. به تمنای دیدار عزیزدلم قدم‌های مشتاقم را داخل خانه کشیدم و چشمم دور اتاق پَرپَر می‌زد که صدایی غریبه قلبم را شکافت :«بلاخره با پای خودت اومدی!»... .... 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❌🎥 سردار نقدی درباره سقوط هواپیمای اوکراینی: می‌توانستیم بگوئیم اشتباهی نکردیم معاون هماهنگ‌کننده : 🔺در رابطه با سقوط هواپیمای اکراینی قرائن بسیاری وجود داشت که ما می‌توانستیم خودمان را به آن آویزان کنیم و بگوئیم اشتباهی انجام نشده و دشمن الکترونیک کرده است. 🔺ما با مردم صادقیم، اشتباه کردیم می‌گوئیم اشتباه کردیم، ما دنبال عوام‌فریبی نیستیم که یک شگرد رسانه‌ای پیدا کنیم و مسئله را بپوشانیم. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹♦️ سید یاسر جبرائیلی: در دوراهی داخلی یا تجزیه است/ آمریکا پس از فردا، دیگر آن آمریکای قبل نیست❗️ کارشناس اقتصاد-سیاسی در گفتگو با «نسیم آنلاین»: 🌀 خرید اسلحه، تمرین و خیابانی، بخاطر محبوبیت کاندیدای محبوب آمریکایی‌ها نیست. 🌀 عوامل دهه ۱۸۶۰ میلادی که باعث داخلی و تجزیه در آمریکا شد، دوباره با شدت بیشتری درحال تکرار است. 🌀 دنبال تجزیه آمریکاست. 🌀 حکمرانی آمریکا بعد از فردا بهم خواهد خورد. 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/javanan_enghelabi313 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅──
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 آیا توی تاکسی‌های آمریکا تحلیل سیاسی می‌شنویم؟!! ⭕️ اطلاعات سیاسی مردم چقدره؟! ⭕️ عموم مردم آمریکا از طولانی‌ترین و پرهزینه‌ترین کشورشان خبر ندارند!! ⭕️ قاعده دنیا اینه که ظالمین، مردم رو در نگه داشتن! ⭕️ چند درصد از مردم آمریکا حتی نام سه قوه‌شان را هم بلد نیستند؟! 💠 به رسانه مردم بپیوندید👇 https://eitaa.com/joinchat/1435369476Ccd1f20d599 اللهم عجل لولیک الفرج ──┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅── 🌸نشر با ذکر صلوات جهت سلامتی و تعجیل در امر فرج🌸