eitaa logo
جوانان اباعبدالله
541 دنبال‌کننده
13.1هزار عکس
5.5هزار ویدیو
485 فایل
🔵این کانال برای بچه های محله میدان شهر بادرود با حضور بچه های گل این محله🌹🌹🌹 ⁦🇮🇷⁩ما تا آخرین نفس پای ولایت ایستاده ایم... 👌با جوانان کارها دشوار نیست.🌷
مشاهده در ایتا
دانلود
✍ زنی به روحانی مسجد گفت: من نمیخوام در مسجد حضور داشته باشم! روحانی گفت: می‌تونم بپرسم چرا؟ زن جواب داد: چون یک عده را می‌‌بینم که دارند با گوشی صحبت می‌کنند، عده‌ای در حال پیامک فرستادن در حین دعا خواندن هستند، بعضی‌ها غیبت میکنند و شایعه پراکنی می‌کنند، بعضی فقط جسمشان اینجاست، بعضی‌‌‌ها خوابند و بعضی‌ها به من خیره شده اند ... روحانی ساکت بود، بعد گفت: می‌توانم از شما بخواهم کاری برای من انجام دهید قبل از اینکه تصمیم آخر خود را بگیرید؟ می‌خواهم لیوانی آب را در دست بگیرید و دو مرتبه دور مسجد بگردید و نگذارید هیچ آبی از آن بیرون بریزد. زن گفت: بله می‌توانم و لیوان را گرفت و دو بار به دور مسجد گردید، برگشت و گفت: انجام دادم! روحانی پرسید: کسی را دیدی که با گوشی در حال حرف زدن باشد؟ کسی را دیدی که غیبت کند؟ کسی را دیدی که فکرش جای دیگر باشد؟ کسی را دیدی که خوابیده باشد؟ زن گفت: نمی‌توانستم چیزی ببینم چون همه حواس من به لیوان آب بود تا چیزی از آن بیرون نریزد ... روحانی گفت: وقتی به مسجد می‌ آیید باید همه حواس و تمرکزتان به "خدا" باشد.🌺 👉 @javanane_abaabdellah
✨﷽✨ ✍گویند برای پادشاهی مردی آوردند که هنرنمایی فراوانی بلد بود. شاه بر مسند خود تکیه زد و مردِ هنرمند، صفحه‌ای چوبی بر دیوار نهاد و میخی را از دور زد و بر روی صفحه، آن میخ جای گرفت. مرد هنرمند میخ دیگری زد در پای آن میخ جای گرفت و این میخ‌زدن‌ها تکرار شد و بدون خطا 5 میخ را در پای آن میخ اول مانند ستاره جای داد و کاشت. شاه دست زد و همه حاضران به خوشحالی شاه دست زدند. مرد هنرمند از این‌که هنرش مورد مطلوب و پسند سلطان واقع شده بود از شادی در پوست خود نمی‌گنجید. شاه او را کنار خود خواست و به وزیر امر کرد صد سکه طلا به او پاداش دهد و به وزیر امر کرد 100 شلاق هم به او بزنند. مرد هنرمند و حاضرین از این دو عمل ضد و نقیض شاه در حیرت ماندند. شاه گفت: «100 سکه دادم؛ چون زحمت کشیده و این کار را یاد گرفته بودی و باعث مسرت و انبساط خاطر ما شد. اما 100 ضربه شلاق زدم چون به‌جای این همه وقتی که در کاری بی‌خود و بی‌ثمر گذاشته بودی، می‌توانستی حرفه و کاری خوب بیاموزی که ثمری هم داشته و گره‌ای از مردم بگشاید.» 👆👆🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺 ☑️@javanane_abaabdellah
⚜ ذکر صالحین ⚜ 🔸مرد رباخوار و عیاشی بود که هرگاه گناه می‌کرد و به او می‌گفتند: گناه نکن! می‌گفت: خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِين است، نترسید! او هرگز بندۀ خود را هر چقدر هم که بد باشد نمی‌سوزاند؛ من باورم نمی‌شود او از مادر مهربان‌تر است چگونه مرا بسوزاند در حالی که این همه در خلقت من زحمت کشیده است! روزگار گذشت و سزای عمل این مرد رباخوار پسر جوانی شد که در معصیت خدا پدر را در جیب گذاشت و به ستوه آورد تا آنجا که پدر آرزوی مرگ پسر خویش می‌کرد. گفتند: واقعا آرزوی مرگش داری؟ گفت: والله کسی او را بکشد نه شکایت می‌کنم نه بر مردنش گریه خواهم کرد. گفتند: امکان ندارد پدری با این همه حب فرزند که زحمت بر او کشیده است حاضر به مرگ فرزندش باشد. گفت: والله من حاضرم، چون مرا به ستوه آورده است و به هیچ صراط مستقیمی سربراه نمی‌شود. گفتند: پس بدان بنده هم اگر در معصیت خدا بسیار گستاخ شود، خداوند أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ از او به ستوه می‌آید و بر سوزاندن او هم راضی می‌شود‌. 📖 قُتِلَ الْإِنْسانُ ما أَكْفَرَهُ (17 - عبس) مرگ بر اين انسان، چقدر كافر و ناسپاس است؟ ✅@javanane_abaabdellah