┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز فاطمه عباس زده ١٣ ساله از استان فارس شهر جهرم #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز یاسمین زهرا عباس زده ۹ ساله از استان فارس شهر جهرم #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پويش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته " ✍ به قلم نوجوان عزیز، زهرا كوشكي ١٣ ساله از خرم آباد به نام پروردگار عالميان یکی از یاران امام حسین علیه السلام برای من از همه یاران ایشان شخصیتی جذاب تر داشته است.🍀 ایشان زهیر نام دارد؛ او به چند دلیل بیشتر از بقیه یار های امام حسین «ع» ذهن مرا به خود مشغول کرده. او با وجود اينكه تجارتش نیمه کاره مانده بود و با وجود فكر سختي بسيار زياد جنگ🥀؛ به حرمت حضرت فاطمه ,«س»🍂 رفت تا در کنار امام حسین باشد؛ همسر او یک قهرمان💪🏻 بود, چون اين همسرش بود كه او را به سمت امام حسین فرستاد 👈و با حرفهای بجایش او را از کاری که قرار است بکند مطمئن كرد✊. وقتی او را پیش امام حسین فرستاد كه با او همراه شود؛ بعد از چند دقيقه زهیر با خوشحالی فراوان🤩 و هیجانی بسیار, برگشت. او تمام اموالش را به نام همسرش كرد و تجارت را رها كرده و همسرش را طلاق داد تا بعد از شهادتش او را اسير نكنند... چون او به هنگامی که پیش امام حسین رفته بود؛ امام حسین از میان دو انگشتانش جایگاه زهیر را در بهشت 🎁به او نشان داد؛ وقتی زهیر جایگاهش را در بهشت دید از هیچ چیز نهراسید و با شجاعت تمام با امام حسین به جنگ رفت و در آخر هم شهید شد و به بهشت جاودان يعني همان جایی که امام حسین علیه السلام به او نشان داد رفت. پايان..... #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پويش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته " ✍ به قلم نوجوان عزیز، پوریا پوراسماعیل ۱۱ ساله از اهواز به نام خدا پیاده روی اربعین ،سفرو سیاحت نیست. سیر و سلوک است. سیر تاحسین. پیاده روی اربعین که میروی پا بر زمین داری و دل در ملکوت. اینجا با حداقل های حیات زمینی می سازی تا حداکثر های حیات فرا زمینی را در یابی. اینجا چشم بر زشتی های زمینی میبندی تا زیبائیهای فرا زمینی را بیابی. اینجا در حالی که با خودت تنها هستی در دریایی از انسانها غرق می شوی اینجا عطش ،خستگی ،تنهایی سر گشتگی و تمامی دردهای دیگر زمینی، توصیف نمیشود بلکه لمس و حس می شود تا آنگاه که به مقصد می رسی طعم خوش وصال را به عمق جان بچشی. اینجا مشق ظهور می نویسیم. کلید واژه های این بزم دو نام جاودانه اند: حسین و زینب #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پويش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته " ✍ به قلم نوجوان عزیز، علی اکبر اقسام ۱۰ ساله از اهواز به نام خدا بین راه با خودت فکر میکنی این همه آدم با فرهنگ و سلایق مختلف به سمت چی کشیده می شن؟ آدمهایی که خستگی سرشون نمی شه، دوست دارن پیاده برن دوست دارن خستگی بکشن و انگار نیروی جاذبه ای داره اونا رو به سمت خودشون می کشونه چه اتفاقی افتاده؟؟؟ مگه می شه معجزه تو قرن بیست و یک اتفاق بیفته؟ فکر کردی کار بزرگی کردی اومدی با تصویر حیرت انگیزی روبه رو می شی طرف مقابلت روی ویلچر نشسته و اون یکی یه پا نداره و با عصا زیر بغل داره راه میاد این راه سختو. بچه ده ساله دبستانی رو ازش می پرسی چرا اومدی اینجا می گه به هزارو یک دلیل یکیش به خاطر کسایی که همین راه رو اومدت هزارو چهار صد سال پیش معجزه دیدی؟؟؟ بیست و پنج ملیون نفر در جاده ای که پر از آدمش کنی بازم به این تعدادنمی رسن می دونی یعنی چه؟؟؟ معجزه ! وقتی نزدیک کربلا میرسی هر چی دردهای مادی و معنوی داشتی یادت می ره معجزه دیدی؟؟؟ #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز مهدیه صادقی مقدم ۱۵ ساله از شهرستان گناباد استان خراسان رضوی یا امام حسین عاشقی کرده ای و میدانی رسیدن به معشوق چه حسی دارد؟ در راه خدا حاضر شدی جانت را بدهی و این کار را کردی یعنی برای عشقت جانت را دادی.✨ تو میفهمی درد دل عاشقی را که با تو سخن می گوید، درک میکنی حال دل عاشقی را که از نرسیدن به معشوق می گوید.💔 نمی گویم دستم را بگیر، نمی گویم راهم را هموار کن اما درد دلم را بشنو، صحبت هایی که مدت ها سر دلم بوده را گوش بده، شاید مرهمی بر حل مشکلم نباشد اما قلبم را آرام میکند، قلبی که بعد از صحبت با تو می داند که درک شده، می داند که فهمیده شده، می داند با عاشقی سخن گفته که خود قلبی عاشق بر خدای خویش دارد. 💖 خودم اینجا هستم اما قلبم در کربلاست، خودم اینجا هستم اما ذهنم در حرم آقاست، خودم اینجا هستم اما حواسم پی ضریح مولاست. یا امام حسین، تا کی بر خیالی که به نظر می رسد خام است زندگی کنم؟ کی قرار است حرمت را ببینم و کی به چیزی که در دل دارم میرسم؟ میخواهم بر پای ضریحت بنشینم و با تو سخن بگویم، از غمی که بر جان دارم بگویم، از غمی که نمی توانم از آن جلوی کسی لب به سخن بگشایم. یا حسین میخواهم نزدت بیایم و دل غم دیده ام را آرام کنم. 😓 کاش در آن زمان بودم، کاش می بودم که وقتی تو به مانند شمع میسوختی، به مانند پروانه ای دورت میگشتم. یا امام حسین، مظلومیت قلبم را به درد میاورد، دلم را میرنجاند و چشمانم را پر از اشک می کند. می دانم که این اشک ها بی فایده اند، می دانم که درد این دل بی قرار هیچ وقت مسکنی ندارد، می دانم که کار درست ادامه دادن مسیرت است، اما چه کنم؟ وقتی عاشق از معشوق می شنود چشمانش گریان می شود. مگر می شود نام تو را بشنوم، روایت مظلومیتت را گوش دهم و گریه نکنم؟ اشک نریزم؟ قلبم به درد نیاید؟😔 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم          ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄ ″پویش خاطره نویسی و دلنوشته″ ✍به قلم نویسنده عزیز بهاره سادات حسینی شاید با خود بگویی: از خانه هم می‌توانم به حسین سلام دهم؛ از خانه هم می‌توانم زیارت اربعین بخوانم. چرا باید سختی چند روز پیاده‌روی را به جان بخرم و مسیری طولانی را در گرما و سرما طی کنم تا کسی را زیارت کنم که همین لحظه هم در کنار من است؟ پس بشنو سخن زینب را که به یزید فرمود: «به خدا که نمی‌توانی یاد و خاطره ما را محو و نابود کنی.» اگر من از خانه‌ام سلام دهم و تو از خانه‌ات سلام دهی؛ دیری نمی‌پاید که داستان کربلا از یادها می‌رود. پیاده روی اربعین کاری زینبی است. امسال که نمیتوانیم برای اربعین کربلا بیاییم یاد حضرت زینب می افتم زیرا حضرت زینب(س)، با تمام روح لطیفش، اوج هر سختی را چشیده، اما زیبا و پرمنطق در کوفه سخن گفته است، چنان‌که قلب‌ها را بیدار می‌کند و کم است مسلمانی در شامات که اسلامش را مدیون روشنگری او نباشد ‌زینبی که آن روی سکه عفت فاطمی است، پرده‌نشین خانه وحی است، پرورده غیرت‌هاست. همان خاتونی است که زنان کوفه صف اندر صف در انتظار دیدار اویند تا در درس تفسیرش بیاموزند که چنین بی‌مانند تفسیر قرآن بر سرنیزه خوانده شده را فریاد می‌کند، چنان‌که به قدرت قرآن، جان‌های بی‌وجدان اهل شهر نفاق را زنده کرد و حیات حسینی به رگ‌هامان تزریق کرد. اینگونه اجتماعات باعث تقدیت روحیه جهادی میشود جوهره انقلاب ما ، اجتماعات است، دشمن تصور می کرد با بروز کرونا و محدود شدن اجتماعات ، ضربه مضاعفی به نظام می زند اما برپایی اجتماعات مذهبی ناکامشان گذاشت. جمهوری اسلامی با تکیه بر چنین ظرفیت ها و دارا بودن توانایی ها و داشتن قدرت حل مساله ، می تواند بر مشکلات و سختی ها فائق آید. امیدوارم در این روزهای کرونایی و سخت صبرمان مانند حضرت زینب باشد که بتوانیم این سختی های بسیار را از سر بگذارانیم. #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━•●❥-❀-❥●•━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄ ″پویش خاطره نویسی و دلنوشته″ ✍ به قلم هنرمند نوجوان، هانیه لری جواران ۱۳ ساله از کرمان بسمه تعالی موضوع: شیر زنی که اسم همسرش را به لیست عاشقان اضافه کرد. آن روز در آن هوای گرم ،خیمه ای در بیابان از طرف امام دلیرمان امام حسین (ع) پیغام رسید که شما به دیدار امام دلیرتان دعوت شده اید. همسرش اصرار می کرد که این دعوت را بپذیرد اما او پای حرف و قولی که داده بود ایستادگی می کرد ‌. همسرش بلاخره او را راضی کرد که دعوت امام حسین (ع)را بپذیرد و به دیدار ایشان بروند . او از خیمه بیرون زد و سوار بر اسب شد تاخت و تاخت. آن شب با اشتیاق بسیار فروانی به خانه آمد و گفت :(که قرار است به میدان برود ). همسرش گفت :(نه به آن موقع راضی به رفتن نمی شدی و نه به الان که اینقدر اشتیاق داری برای رفتن به میدان). گفت من سالهاست که اشتباه می کردم و افسوس که دیر فهمیدم.😭😭 گفت طلاقت می دهم تا تو را به اسارت نبرند و هر چه دارم مال تو است هر چی می خواهی بکن . همسرش گفت من طلاق نمی گیرم . گفت به خدا این طلاق ،طلاقی عاشقانه است .❤️❤️ همان جا بود که زنش عهد کرد تا خبر مرگ یزید را نشنید از آن خیمه در آن بیابان به جایی نرود . ظهر عاشورا فرا رسید ، با اشتیاق بسیار زیادی به میدان رفت . داشت رجز می خواند ،شمر خشمگین شد و فریاد زد :((ساکت شو )).😡😡 شمر گفت: همین ساعت خداوند تو و مولایت را د خواهد کشت . گفت : آیا مرا از مرگ می ترسانی؟؟ به خدا سوگند مرگ با امام حسین (ع) برای من محبوب تر از همیشه زیستن با شماهاست.❤️❤️ صدای اذان بلند شد ((الله اکبر،الله اکبر )).😭😭 گفت مولایم اجازه می خواهد تا جنگ را کمی عقب بیاندازیم تا نماز بخواند . چه نماز قشنگی، اقتداء به امام حسین (ع) با هوایی گرم در آن بیابان .💔💔 موقع نماز او جناح راست امام ایستاده بود . شمر حمله کرد. تیری به بازو ی راستش خورد اما هنوز هم از امام مواظبت می کرد. باز هم به میدان رفت رجز خواند و سرانجام به شهادت رسید.😭😭 بعد ها همسرش گفت که (زهیر) واقعه عاشورا را در بین دو انگشتان امام حسین(ع)دیده است .❤️ #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━•●❥-❀-❥●•━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━━•●❥-﷽-❥●•━━━┄ ″پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته″ ✍ به قلم هنرمند عزیز، ماهرخ حنفی ۲۵ ساله از مشهد من ایرانم و تو عراقی، چه فراقی.... مولای من می خواستم اما نشد... 💔 می خواستم قدمهایم خار مغیلان را به جان بخرند برای رسیدن به حرمت، میخواستم با تمام وجود حس کنم خستگی را که لذت بخش است...😇 راستی خستگی چگونه لذت بخش میشود؟!!! ❣ مگر نه این که جز عشق هیچ توجیهی نمی‌توان یافت... و آیا این عشق دیوانگی است از همان جنسی که تضاد دارد با عقل؟! نه... عاشورا به ما یاد داد جمع تضادها را که می شود هم عاقل باشی و هم عاشق...💚 آن ۷۲ نفری که عاشقانه پاکبازی کردند آیا واقف نبودند بر مرگ حتمی شان؟! می دانستند اما تصمیم شان عاقلانه بود ۱۴۰۰ سال گذشت و هنوز زنده اند...✔ آقا جان به تعبیر من کیلومترها طی مسافت برای رسیدن به شما نیست. برای دلی که عاشق باشد بعد و مسافت کیلویی چند؟! شما اینجایید همین لحظه همین کلمه همین نفس... و چه حس عجیبی است اینکه میدانم میشنوید حرف های چندرغازِ منِ بی سر و پا را...📩 میلیون ها نفر هر سال عازم این راه می شوند و با اشتیاق به پیشواز غربت و رنج سفر میروند، فقط برای اینکه ثابت کنیم جان بر کف بودن بی آلایشمان را.... ثابت کنیم عراق و کربلا و نجف و اینها بهانه است، راه حسین طلب کند پیاده تا بیت‌المقدس میرویم، راه حسین طلب کند سر میدهیم، جان فدا میکنیم.🩸 امسال مکتب حسین تعیین کرد که اربعین را خانه نشینی کنیم، که حسرت جاماندگی بر دل داشته باشیم، که بسوزیم و بسازیم باز هم چشم....😔 آقا جانم برایت نه حبیب بوده ام که عمری از همراهیت سرباز نزنم و نه همچون جَون، غلام سرافرازت خدمت خالصانه کردم اما کاش بتوانم حری باشم به درگاهت که روزی از تمام آلودگی ها رها شود و صادقانه به سمتت رو آورد.🤲 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━•●❥-❀-❥●•━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ به قلم نوجوان عزیز، فهیمه حیدری ۱۴ ساله از کرمان روزها می گذشت و او دلش میخواست خود را به کربلا برساند و در رکاب حسین عشق بازی کند اما انگار دست تقدیر می خواست او منتقم خون حسین باشد.❣⚔ البته گواهی میثم تمار به کشته شدن قاتلین حسین و پسر مرجانه توسط مختار او را مصمم‌تر کرد و او نگذاشت آتشی که در دل دارد خاموش بماند.❤️🔥 سرانجام بعد از آزادی او از زندان کوفه، به بیت الله الحرام🕋 رفت تا قلبش را از تمامی پلیدی ها و زشتی های شیطانی پاک کند تا بتواند با قلبی صاف و عشق حسین منتقم او باشد. او آخرین خداحافظی را با کعبه می‌کرد، خداحافظی که او با کعبه می کرد خداحافظی دردناکی بود او دیگر کعبه را نمی دید و حال برای انسان چیزی بدتر از این هست؟ کعبه ای که او مجاورش بود خانه امن خدا بود و او از زیر سایه آن خانه رفت گر چه او می‌دانست خدای حسین همیشه همراهش است.💚 او پس از فریب دادن آل زبیر به کوفه رفت تا حکومت و عدالت علی را دوباره بر پا کند تا منتقم خون پسر علی باشد. سرانجام قبایل شیعه کوفه با مختار بیعت کردند و با نامه ای✉️ که از طرف محمدبن حنفیه داشت به عنوان نماینده وی در کوفه شد.🕌 با برنامه ریزی سران قیام ابتدا قرار بود در ۱۴ ربیع الاول به یاد عباس بن علی قمر بنی هاشم قیام آغاز شود اما با درگیری زود هنگام ابراهیم بن مالک اشتر نخعی با ایاس بن مضارب و کشته شدن وی قیام در سه شنبه ۱۲ ربیع الاول شروع شد آن هم با شعار یا منصور اَمِت و یا لثارات الحسین و پس از نبرد در کوفه مردان خدا توانستند حکومت علی را بر پا کنند.✨⚖ پس از سالها خطبه ای علی وار در مسجد کوفه خوانده شد تا دوباره یاد علی در کوفه زنده شود. مختار، یزید بن انس را برای مقابله با پسر مرجانه فرستاد و مردان خدا در چندین جنگ توانستند پیروز شوند اما یزید بن انس با بیماری سختی روبه رو شد و سرانجام در عید قربان به شهادت رسید و به ملکوت رفت. پس از کشته شدن وی یاران مختار با تدبیری که کردند تصمیم گرفتند عقب نشینی کنند و به دستور مختار پسر اشتر با لشکری عظیم از کوفه خارج شد تا هم شیاطینی مانند شمر و شبث که در کوفه بودند تحریک شوند و هم به جنگ با پسر مرجانه برود. سرانجام شیاطین کوفه با یکدیگر قیام کردند و بر علیه مختار شوریدند اما در عقب نشینی مختار تدبیری جنگی بود یا بهتر بگویم برای پریدن از روی جوی باید اول عقب نشینی کرد. ابراهیم بن مالک اشتر نخعی با شنیدن قیام شیاطین سریع خود را به کوفه رساند و شورش را جمع کرد و شمر که پایش زخمی شده بود با لباس گوسفند از کوفه گریخت و سرانجام کیان ایرانی، شمر ملعون و چند تن از قاتلین حسین(ع)را به دوزخ کشاند و بعد امر بن سعد بن ابی وقاص که عهد شکنی کرده بود به دست عرب شاکری یکی از بازوان مختار به هلاکت رسید پس از شکست عرب شاکری در برابر حرمله مختار، کیان را به مصاف حرمله فرستاد اما شکست خورد و حرمله پاره های تن کیان را که شیرین و حیدرش را بود گرفت و حال کیان حال خوبی ندارد چون عزیزانش به دست مردی به شهادت رسیدند که به کودک ۶ ماه هم رحم نکرد و مختار برای اینکه بتواند حرمله را شکست دهد مرام پهلوانی را شرط کرد و سرانجام حرمله کودک کش به دست خنجر مختار به درک واصل شد. پس از کشته شدن پسر مرجانه توسط ابراهیم حال تمام دست اندر کاران کربلا به دوزخ فرستاده شدند و مختار نبرد تازه ای را با آل زبیر تجربه می کرد در چندین جنگ مختار بهترین یارانش از جمله کیان ایرانی را از دست داد. عمره زن باوفای مختار، به دستور مصعب بعد از رجز خوانی دلیرانه ای به شهادت رسید و مردان خدا مجبور شدند به مصاف دشمن در کوفه بروند و سرانجام مختار در جنگ با آل زبیر شکست خورد و یک بار دیگر عدالت علی فرو ریخت و این مرد بزرگ به سوی ملکوت رفت. ((اِنا لله و انا الیه راجعون)). البته قلم من نمی تواند بزرگی کارهای مختار را بنویسد. او عاشق کربلا بود اما نتوانست به معشوق برسد و سرانجام قاتلین معشوق خود را به دوزخ فرستاد. "وبه خدای محمد سوگند که قاتلین حسین به عذابی الیم دچار خواهند" #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━•●❥-❀-❥●•━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ به قلم هنرمند عزیز، زینب احمدیان ۲۲ ساله از مشهد 💫خاطره اربعین بهترین لحظات عمرم در اربعین چندسال پیش گذشت.💗 اصلا احساس خستگی نمیکردم. زائرها طوری به طرف کربلا حرکت می‌کردند که انگار سرچشمه و منبع وجودشون کربلاست.🌱 باید اون ظرفیت معنوی خودشون رو فقط بارفتن به اربعین پر کنند‌.🍃 تو این سفر وقتی اذان گفتند با اطرافیانم رفتیم وضو گرفتیم و برای خواندن نماز به داخل یکی از موکب ها رفتیم.⛺ وقتی نماز تمام شد برای صرف نهار🍛 بیرون رفتیم و هرکدام یه جایی نشستیم. هوا خیلی گرم بود🏜 و اکثرموکب ها پرشده بودند. من هم رفتم لبه یه جدول نشستم وش روع کردم به خوردن نهار. همون طور که نشسته بودم و تو حال خودم نهار میخوردم، دیدم یه خانوم نسبتا قدبلند با لباس های کهنه کنارم ایستاد و سرشو به صورتم نزدیک کرد و یه لبخندی زد.😊 غذا بهش تعارف کردم چیزی نگفت!!! یه‌کم ترسیدم و بلندشدم و اون طرف تر نشستم! بلافاصله پشت سر من اومد و مجدد همون کار رو انجام داد!!!! چیزی نگفتم و بعد از نهار پیش موکب دار رفتم و گفتم چرا این خانوم این کار رو با زائرها میکنه⁉️مگه دیوونست؟😓 موکب دار گفت این خانوم کرولال هست و هیچ کس و هیچ چیز هم نداره!!! نذرکرده واسه زائرا سایه باشه...😢 اخه تنها کاری که از دستش برمیاد... همینه بغضی سنگین گلومو گرفت! هیچی نگفتم و رفتم سراغش بهش پول دادم ولی اون سرشو به علامت نه تکون داد... بوسیدمش و رفتم . تو راه با خودم فکرکردم چه نیرویی هست که اینجوری عشق به حسین رو به وجود میاره که باعث میشه یه نفر خودشو نذر امام کنه❣ گرچه دوریم اما به یاد تو سخن میگوییم به تو از دور سلام ... السلام علیک یااباعبدالله #در_فراق_بین_الحرمین #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━•●❥-❀-❥●•━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ 📝 اسامی شرکت‌کنندگان پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته: ۱. فاطمه خلیل پور ۱۶ ساله از ورامین❣ ۲. مرضیه فضیلت جو از اهواز❣ ۳. فاطمه جوهری ۲۳ ساله از اصفهان❣ ۴. فاطمه ارسلانی ۱۷ ساله از تهران❣ ۵. محمدعلی صادقی ۱۵ ساله از قم❣ ۶. زهرا روستائی ۱۷ ساله از البرز💕 ۷. زینب محمدی ۹ ساله از تهران💕 ۸. فاطمه کوثر مدرسیان ۹ ساله از اهواز💕 ۹. مریم حاتمی ۲۶ ساله از اهواز💕 ۱۰. سیده صبا کرمی ازاد ۱۳ ساله از کرج💕 ۱۱. زینب فرخی منش ۱۳ ساله از اهواز💖 ۱۲. فاطمه عباس زاده ۱۳ ساله از جهرم💖 ۱۳. یاسمین عباس زاده ۹ ساله از جهرم💖 ۱۴. حنانه کناری ۱۳ ساله از گچساران💖 ۱۵. فاطمه شاه ولی ۱۶ ساله از اهواز💖 ۱۶. زهرا کوشکی ۱۳ ساله از خرم آباد💝 ۱۷. بهاره سادات حسینی ۲۶ ساله از مرکزی💝 ۱۸. پویا اسماعیل پور ۱۱ ساله از اهواز💝 ۱۹. علی اکبر اقسام ۱۰ ساله از اهواز💝 ۲۰. مهدیه صادقی مقدم ۱۵ ساله از گناباد💝 ۲۱. پردیس بهرامی پور ۱۶ ساله از دزفول❣ ۲۲. الهه فلاح ۱۴ ساله از یزد❣ ۲۳. هانیه لری جواران ۱۳ ساله از کرمان❣ ۲۴. ماهرخ حنفی از مشهد❣ ۲۵. فهیمه حیدری ۱۴ ساله از کرمان❣ ۲۶. فاطمه حیدری ۱۶ ساله از کرمان💞 ۲۷. زینب احمدیان ۲۲ ساله از مشهد💞 ۲۸. غدیر اسماعیل ۱۶ ساله از لبنان💞 ۲۹. فاطمه نیسی ۱۴ ساله از دزفول💞 ۳۰. نرگس شهلی بر ۱۵ ساله از سیستان و بلوچستان💞 ۳۱. مرضیه اربابی از بزمان سیستان و بلوچستان💗 ۳۲. مژگان دستجردی از یزد💗 ۳۳. فاطمه خیّر ۱۶ ساله از قم💗 ۳۴. کوثر ابوالقاسمی پور ۱۴ ساله از دزفول💗 ۳۵. خدیجه پشام ۳۷ ساله از اهواز💗 ۳۶. الهه سعدی ۲۳ ساله از بهارستان💝 ۳۷. فاطمه علیزاده ۷ ساله از بوشهر💝 ۳۷. زهرا احمدی ۱۴ ساله از قم💝 ۳۹. زینب احمدی ۱۵ ساله از قم💝 ۴۰. فاطمه بهرام پور از اهواز💝 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

🌳🌳🌳🌾🌾🌹🌹🌾🌾🌳🌳 🌳🌳🌾🌹🌹🌳 🌳🌾🌹🌳 🌳🌹 🌳 و امّا برندگان #پویش "خاطره نویسی و دل نوشته" 🥇 نفر اول برگزیده: 📝 مژگان دستجردی از یزد 🌼 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁 🥈 نفر دوم برگزیده: 📝 ماهرخ حنفی از مشهد 💐 🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁🎁 🥉 نفر سوم برگزیده : 📝 فاطمه کوثر مدرسیان از اهواز 🌺 ✔️لازم به ذکر است نتایج، براساس قرعه کشی بین ۴۰ شرکت‌کننده پویش حاصل شد. #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ به قلم هنرمند عزیز، غدیر اسماعیل از لبنان رفتم بین الحرمین... یه نگاه این ور یه نگاه اون ور دو گنبد طلا ویه دل پر از عشق❤️ یاد شب‌های 🕯روضه🕯 وگریه‌های بی صدام.. رفتم پیش علمدار 🏴 تا اذن دخول به حرم ارباب رو خود عباس بده...🤚🏻 پیچید صدای اذان با ترنم سوزناک غروب🌅 پیچید یه بوی سیب🍎... همون بوی سیبی که دل‌ها رو می‌بره.. انگار نه انگار شلوغی هست وصدا🔇 .. فقط من ویه گنبد ویه علم.. دوان دوان اومدم حرم 💔حسین (ع)💔.. رسیدم روبروی ضریح.. دیگه هیچی معلوم نبود.. اشک هامو پاک کردم😭😭.. افتادم کنار ضریح.. دستم رو ✋🏻دراز کردم تا که دست خدا بلندم کند🥀.. دستم رو دراز کردم به سوی دریا🌊.. تا اومدم پنجره فولاد بگیرم.. ببویم.. ببوسم .. چشمای خیس اشکم😢 رو باز کردم.. . بازم روی تخت 🛏روبروی دیوار... با چشمای خیس اشک ودل پر شور❤️❤️ .. یه صدای دوری بود که میگفت "الا هل من ناصر ینصرنی"🖤.. وصدای قرآنی که میخوند "والفجر ولیال عشر"... "یا أیتها النفس المطمئنة"🕌... دوباره مثل هربار فقط تو رویاهام زائرت شدم آقا...💔💔 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

🎁📝 هدایای پویش "خاطره نویسی و دل نوشته" 😍 💳 به سه نفر، هر کدام مبلغ یک میلیون ریال اهدا شد.💰 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ✔️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ╔❀✿❀✿❀✿❀╗ @javaneh_noor ╚❀✿❀✿❀✿❀╝

"پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز کوثر ابوالقاسم پور ۱۴ ساله از دزفول اربعین که می آید مونس خلوت‌هایم می‌شود بغض، می‌شود اشک... اربعین که می آید خودم اینجایم و دلم هزار تکه می‌شود و همراه کربلاییان پای پیاده به سمت نینوا راه می افتد...💔 اربعین که می آید هوای چای عراقی به سرم می زند ...☕ اصلا می‌دانی چه حس و حالی دارد؟💗 قلم کوچکتر از آن است بتواند توصیف کند این حس و حال عظیم را . کربلا رفتگان می فهمند چه می گویم. یک بار که بروی بی اختیار بار دیگر دلت آنچنان به سینه می کوبد و بی قراری می کند که باید بروی ... کربلا کهکشانی به وسعت تاریخ است. در بین الحرمین میان خورشید و ماه و ستارگان کوله بار غم هایت را می آوری و به جایش آرامش به درونت راه می‌دهی...😌 حسین کشتی نجات است . مگر می شود از او بخواهی و اجابت نکند ؟ مگر می شود او را خواند و پاسخی نگرفت ؟ حسین میانبر تمام عالم است. با او می شود ره صد ساله را یک شبه پیمود. فقط کافی است برگردیم. برگردیم از تمام گذشته مان و رجوع کنیم به وجدانمان ... داشتم از کربلا می گفتم. کربلا قطعه ای از بهشت است. کربلا نزدیک ترین قسمت زمین به خداست به آسمان است. تا بحال بودن در بهشت زمین را تجربه کرده ای ؟ حال و هوای این بهشت را باید تجربه کنی تا بفهمی اما می گویمت اربعین صفای دیگری دارد .‌..🍃🌻🍃 تو در اربعین با عقیله ی بنی هاشم همقدم می‌شوی زینبی که بعد از چهل روز به زیارت می رود ؛ به زیارت حسین ، عباس ، علی اکبر، قاسم و ... و چه فوزی برتر از این .‌. کربلا رفتگان می فهمند چه می گویم ...🌿 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز فاطمه نیسی ۱۴ ساله از دزفول احسنت بر این نوجوون عزیز که کلیپ زیبایی برامون فرستادن😌 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز مژگان دستجردی از یزد سلام از بنده کوچک به بقیه ا...الاعظم سلام مولایم! قبل ترها غصه میخوردم😔 عصر جمعه ها چشمانم برای غربتت بارانی🌧 میشد اندیشه ام این بود؛ چگونه می‌شود همه عالم یکی شوند و تو مولا وپادشاه همه خلق شوی!؟ مگر می‌شود دل‌های عالمیان یکی شود!؟ اما حالا حال و روزم کمی بهتر شده پیاده روی اربعین را که میبینم دلم خنک می‌شود ☺️ ای خدا....عظمتت را شکر🤲 مولا جان می بینید از همه دنیا 🌍آمده‌اند سفید.... سیاه... عرب... عجم... مسلمان... مسیحی... کم کم دلها دارد یکی می‌شود 🤝 چه جاذبه ای دارد جدتان حسین(ع) مغناطیس وجود حسین (ع) و عشق ظهور شما آقا چه آتشی🔥 در دلها افکنده... آتشی که فقط خنکای حضور شما آن را سرد میکند آماده باش آقا آماده ایم آماده ایم و منتظر برای آمدنت امید به دیدارت داریم ناامیدمان نکن....🤲 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ به قلم هنرمند عزیز خدیجه پشام به نام خدا شاید تنها سفری که نا پختگی های انسان را به بهترین شکل اصلاح میکند، همین سفر اربعین است. معنای واقعی تجلی《ما رایت الا جمیلا》است.🌻 از همان لحظه ای که کوله ها🎒 را آماده میکنیم، دل به مقصد حسین پر میکشد و از مافیها جدا میگردد. سفر آغاز میشود کوله ها بر دوش بسم الله میگوییم. در کوله فقط چیزهای ضروری هست و از ثروت و قدرت و....خبری نیست.⛔ چه تطابق زیبایی با توشه ی آخرت دارد... در این سفر کسی نگران خورد و خوراک نیست و حتی خادمان زوار التماست میکنند از آنچه تهیه کرده اند استفاده کنی.🍛🍝 حتی به زور دستت را میگیرند تا از خوراکی های انها بخوری حتی گریه هم میکنند... چقدر دلچسب است با پای تاول زده و جسم بی رمق، لباسهای خاکی برسی بین الحرمین و دست بر سینه نهاده و بگویی السلام علیک یا ابا عبدالله... امام حسین سلام زائر را بی جواب نمی گذارد. خلاصه مشق ظهور است. وقتی میرسی دوست داری تمام دار و ندار را بدهی حتی جان را، ولی حسین را داشته باشی. 🌿یا رب بحق الحسین اشف صدر الحسین بظهور الحجت🌿 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍به قلم نوجوان عزیز، فاطمه خیر ۱۶ ساله از قم به نام خدا 🌺 من دختری ۱۶ ساله هستم که تا به حال به سفر اربعین حسینی علیه السلام نرفتم .اما از خدا عمری با عزت می خواهم که به من توفیق رفتن به این سفر معنوی را عنایت کند... خدایا این حسین کیست که تمام آدم همه شیدا و دیوانه او هستند... وقتی نام حسین علیه السلام را نجوا می کنم🖤 ناگهان دلم می لرزد و اشک در چشمانم حلقه میزند. خدایا چه محبتی از حسین توی دل تمام شیعیان جهان حتی آنهایی که مسلمان نیستند انداختی.🖤 من حدود ۳ سال پیش همراه با خانواده به سفر کربلای معلی رفته بودم که با خانواده به زیارت آقا امام حسین و حضرت ابوالفضل و حضرت علی علیه السلام در نجف اشرف و همچنان به سامرا و کاظمین رفتیم . من خدا را از تمام وجود شاکر هستم و شکرگزارم که توفیق همچنین سفر معنوی را به من عنایت کرد سفر ما واقعاً دلنشین و گوارا بود .دیدن بارگاه امام حسین ع و علی اصغر کوچکش که لحظه ای ناب و دلنشین و پر از غم که تمام وجود مرا فرا گرفت. خدایا ،باز هم به من و خانواده ام و هر کس که آرزوی این سفر را دارد ،عنایت فرما و همچنین راه کربلا را برای ما بازگردان تا دوباره مثل سال های قبل از کرونا را بتوانیم به سفر کربلا و همچنین پیاده روی اربعین توفیق پیدا کنیم..🙏.. ان شاءالله به امید روزهای پاک و بدون ویروس کرونا🙏🏴 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ #ارسالی_مخاطب بیاد چایی شیرین کربلاییها لبم حلاوت احلی من العسل دارد...✨ 🍃خیلی دلتنگ کربلاییم، دلتنگ زیارت، دلتنگ مسیر پیاده‌رویی نجف تا کربلا، دلتنگ شمارش عمودهای مسیر، دلتنگ صفا و اخلاص عراقی‌ها و میزبانان امام‌حسینی، دلتنگ فداکاری، دلتنگ خود رو ندیدن، دلتنگ دادن هممممه چیز در راه امام، دلتنگ سبک‌بار بودن و سبک‌بال بودن، دلتنگ مهربونی غیرقابل وصف...🍃 دلتنگیم...💔 دلتنگ سلام دادن، بعد از کلی راه و خستگی و پاهای تاول‌زده، با روشن شدن چشمامون به گنبد قشنگ امام حسین جانمون✨ اما حقیقت اینه هرجا نیت کنیم زائریم💚 دلمون شکسته دلمون تنگه دلمون می‌خواست کربلا باشیم و ابراز محبت و ارادات کنیم و عزاداری کنیم برای اماممون...🏴 اما امام حسین توی قلب ماست💓 توی قلب همه ما همیشه و هرجا... همینجا با هم از خونه‌هامون از هرجا که هستیم با دل‌های سوخته و پر از عطشمون می‌گیم: السلام علیک یااباعبدالله💔 و دلخوشیم به جواب سلامشون✋🏻 و به کرم بی‌انتهاشون...🌨 💎دلهامون زائر اربعین امام حسینه💎 ما #دوستت_داریم امام حسین هرجا که باشیم... ان شاالله که سال دیگه راهی زیارت اربعین بشیم و بخونیم: قدم قدم با یه علم، ایشالا اربعین میام سمت حرم... با حس و حال و دل‌های قشنگتون ما رو هم دعا کنید.🙏🤲 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دلنوشته" ✍🏻به قلم نوجوان عزیز، زهرااحمدی ۱۴ ساله از قم اربعین پیش گر خوب گوش خویش را به نسیم وزان صحرای بیابان می سپردی صدای قدمهای زائران عاشق وسینه چاک را بر سینه جاده ها می‌شنیدی که برای رسیدن به امام شهیدشان سر از پا نمی شناختند و عاشقانه با پاهای خسته به دیدار معشوق رهسپار بودند.💚 اگر خوب دقت می کردی در کنار زائران دل‌سوخته، در تب و تاب آن همه ایثار خادمانی دست به سینه برای خدمت موکب به موکب، ستون به ستون ایستاده بودند و عشق در نگاهشان موج می زد.🍃💕 در کنار قدم‌های جابر با وضویی در دریای خون لاله های سرخین کربلا حماسه ای عظیم رقم می‌خورد. اما این اربعین در منای دل سوخته مان حسرتی سوز و گداز مانده که ان انتظاری سنگین و بی‌پایان برای وصال دوباره به امام شهیدان است برای وصال آن بین الحرمينی که لبیک یاحسین تمام فضایش را پر کرده بود و شور عجیبی به آن بخشیده بود به طوری که به هر سو می‌نگریستی معرفت و حب حسینی را در می یافتی... 🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀🥀 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

┄━━•●❥-﷽-❥●•━━┄ "پویش خاطره نویسی و دل نوشته" ✍به قلم نویسنده عزیز الهه اسعدی ۲۳ ساله از بهارستان #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم          ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته" ✍ به قلم نوجوان عزیز، زینب احمدی ۱۵ ساله از قم سلام بر سید شهیدان حسین بن علی (ع) آن زمانی که جان و مال و خانواده‌ات را در راه دین خدا فدا نمودی اسوه‌ای ابدی برای ایثار و فداکاری شدی.❣ از ان حرامزادگان که دستان مبارک سقای نینوا قطع نمودند و با عمودی آهنین سرش را شکافتند تا اب بر گلوی خشکیده طفل شش ماهه ات نرسد، بعید نبود، ملعون با تیری سه شعبه قنداقه کوچکش را در دستانت خونین نکند.💔😭 یا ابا عبدالله نمی دانم چقدر سخت بود لحظه وداع با زینب کبری، اما میدانم ان لحظه که ذوالجناح شرمگین به خیمه ها بازگشت و دخترکانت دریافتند که یتیم شدند و زینب بر بالای تل فریاد وا محمدا سرداد چه لحظه جان گدازی بود،دبه طوری عرش را لرزاند و داغی عظیم را بر دل شیعیان علی گذاشت.🥀 اری خواهرت ام المصائب اگر در مجلس لهو و لهب یزید ان چنان شجاعانه خطبه ایراد نمی کرد رسوایی های یزید و بنی امیه را آشکار نمی شد و کربلا در کربلا می ماند...🌷🍃 #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy

"پویش خاطره‌نویسی و دل‌نوشته " ✍ به قلم نویسنده عزیز فاطمه بهرامپور از اهواز امام حسینم ☘ سلام آقای مهربانم 🍃 آقاجان آن روزی که شهیدت کردند من نبودم. آن روزی هم که علی اصغر را تشنه لب شهید کردند من نبودم. وقتی زینب گریه میکرد من نبودم! آقاجان وقتی علی اصغر را در آغوشت شهید کردند و چشمانت شرمنده شد خاک بر سرم که باز هم نبودم.😔 امام حسین من امروز هستم. میخواهم در راه کربلایت گام بردارم و در صف خریداران یوسف باشم. بگذار شرم در کربلا نبودن شرم نفس کشیدن را ....قدری جبران کنم. آقاجان راهمان را بسته اند. فکری کن برای من آقا.🤲 آقاجان آن سال هایی که آمدیم وقتی در بین الحرمین مینشستیم هوای قطعه ای از بهشت را.... هوایی را استشمام میکردیم که مانندش را لمس نکرده بودیم. امام حسین تا کربلایت آمدم و باز گشتم تو میدانی چقدر خسته بودم اما جز عشق چیزی از این سفر برایم به خاطره نماند آن روز در آن شلوغی و ازدحام که ترس این را داشتم که شانه هایم با نامحرمان برخورد کند؛ چنان راه را برایم باز کردی ؛که تا خود صحن بهشتی حرمت متعجب و با چشمان اشک آلود قدم برداشتم و کسی را ندیدم. امام حسینم آن روز مسیر را تا خود ضریحت برایم گشودی حالا چشمان منتظرم به انتظار گشایش راه کربلایت نشسته اند... فکری کن برای من آقا❣ #پویش #خاطره_نویسی #دلنوشته #محرم ┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄ ⚫️ محفل نوجوانه‌های حسینی: ✔️ ایتا: https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac ✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل) https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy