🔰روز اول محرم در اثر حادثه پایم آسیب دید؛ روز هشتم و نهم به هر سختی بود به مسجد🕌 رفتم و برای تدارک مراسم🏴☕️ کمی کمک کردم.
درد پا خیلی اذیتم میکرد.😔 به سیدالشهدا(ع) و حضرت زهرا (س) متوسل شدم🤲 و گفتم:" آقا جان اگر این مقدار زحمت من قابل قبول شما است از خدا بخواهید مرا شفا دهد. اگر شفا یافتم دیگهای عزاداری ات را خواهم شست."🚿🛎
بعد از نماز صبح خوابم برد😴 و دیدم هیئتی وارد مسجد شدند و فرزند شهیدم نیز جلوی دستهی عزاداری🥁🎷🏴 بود.
🕯بعد از مراسم پسرم پیش من آمد؛ مرا در آغوش کشید و گفت: " *چند روز پیش با دوستانم👥به کربلا رفتیم برای شما شال🧣سبزی از ضریح آوردم امشب که شب عاشورا بود رفتیم به زیارت امام خمینی و بعد آمدیم که نماز صبح📿و زیارت عاشورا را اینجا بخوانیم.*"
🍃بعد باند های پایم را باز کرد و شال سبز را دور پایم پیچید...
از خواب پریدم و همان شال سبز را دور پایم دیدم 😳 آماده شدیم تا برای ادای نذر برویم مسجد...
🔉خبر در شهر پخش شد به دعوت مرجع تقلید آیت الله گلپایگانی به دیدن ایشان رفتیم. ایشان شال را بوسید😚 و بویید و گفت :" بوی تربت جدم حسین را میدهد..."
❣امام صادق (ع):" *شفای هر دردی در تربت حسین است و همان است که بزرگ ترین دارو هاست.*❣
✅داستانی از شهید محمد معماریان به نقل از کتاب تا کربلا
#شهدا_زندهاند
#رفقای_حاج_قاسم
┄━━━•●❥-❀-❥●•━━━┄
⚫️ محفل نوجوانههای حسینی:
✔️ ایتا:
https://eitaa.com/joinchat/3760259165C2282c85aac
✔️ گروه سوم واتساپ 👇: (گروه ۱ و ۲ تکمیل)
https://chat.whatsapp.com/HLHpIsmvHG00KS3n9vSUVy