eitaa logo
جوانه
2.1هزار دنبال‌کننده
799 عکس
264 ویدیو
88 فایل
تو فقط تصمیم بگیر آغاز کنی میل به جوانه زدن معجزه می کند. 🌱 جوانه 🌱 بذر آگاهی برای حفظ جوانی جمعیت تشکیلات مردمی جوانه بر اساس دیدگاه های حجت الاسلام علیرضا پناهیان ادمین کانال @admin_javane
مشاهده در ایتا
دانلود
خداوندا مرا اولاد بسیاری عطا فرما که در راه حسینت لشکری از خون من باشد... @javanesho_ir ╚══════ ▪️
من بر ستون خیمه‌‌ی تو تکیه کردم با کودکم در روضه‌هایت گریه کردم این طفلک معصوم هم نذر نگاهت ناقابل است اما به راهت هدیه کردم... @javanesho_ir ╚══════ ▪️
یا ابا عبدالله... دیگر تنها با زبانم نمی گویم انی سِلم لِمَن سالَمَکُم با همه ی ارادتم سربازانی برایت خواهم آورد... @javanesho_ir ╚══════ ▪️
دوستانی که می‌خوان عازم سفر بشن تراکتاشونو چاپ کردن 😍 تیم جوانه رو از دعای خیرتون بی نصیب نذارید🌱 •@javanesho_ir ╚══════ ▪️
از تجربه های اعضای کانال 🌱 @javanesho_ir ╚══════ ▪️
یکی از خاطرات شیرین از سفر اربعین با بچه‌ها با سه تا بچه ی کوچیک پیاده تا کربلا رفته بودیم ماشین گرفتیم تا در نجف سلامی خدمت آقا عرض کنیم و بعد به سمت مرز حرکت کنیم در راه نجف به همسرم گفتم: بچه‌ها در راه خیلی اذیت شدن برای اینکه خاطره‌ی خوبی از این سفر در ذهن‌شون ثبت بشه، براشون از نجف اسباب بازی بگیریم همسرم موافق‌ات کردن، بعد از زیارت به سمت بازار حرکت کردیم اما متأسفانه به دلیل قیمت بالای اسباب بازی‌ها منصرف شدیم و بچه‌ها را با وعده‌ی خرید اسباب بازی در ایران راضی کردیم همسرم برای رفتن به سمت مرز یک ون گرفتن اما باید منتظر می‌موندیم تا تمام صندلی‌ها پر بشه همسرم پیاده شدن تا به راننده در پیدا کردن مسافر کمک کنن من و خاله‌ام هم مشغول صحبت شدیم که ناگهان با صدای شادی بچه‌ها به عقب نگاه کردیم یک سبد پر از اسباب بازی در دست بچه‌ها بود با تعجب پرسیدیم این سبد رو از کجا آوردین بچه‌ها گفتن: یک خانمی از پنجره دست‌اش را داخل ماشین کرد و این سبد را به ما داد😭 جالب اینجاست که دقیقا در آن سبد اسباب بازی‌هایی بود که بچه‌ها دوست داشتن بدون اینکه دعوایی بشه، اسباب بازی‌ها رو بین خودشون تقسیم کردن مگر پدر میذاره بچه‌ها ش دست خالی شهرش را ترک کنن😭 @javanesho_ir ╚══════ ▪️
بسم الله الرحمن الرحیم 🌹 حدادهستم خانم آقای وافی. (خانواده پرجمعیت☺️) هرسال وقتی حاج آقا و پسرا باهم میرفتن کربلا ومن نمیتونستم کلی غصه میخوردم و شکایت که آقاجان لایق نمیدونی بطلبی😔 تا اینکه خداروشکر سال گذشته قسمت شد و آقا طلبیدن. قرار بود با ماشین شخصی بریم تامرز ولی خوب تعدادمون زیاد بود و گفتیم پسرا رو با اتوبوس بفرستیم. فردا قرار بود حرکت کنیم که پدرشوهرم تماس گرفتن و گفتن اتوبوسی یکی از دوستان بانی شده کریه اش رو حساب کنه ولی گفته حتما باید 40 نفر باشین. شماها بیاید باهم بریم. منم بد اتوبوس🙈اول گفتم نه. بعد دیدم همه باهم هستیم گفتیم یاعلی انشالله که خیره. مرز مهران خبرها می‌رسید که دیگه بخاطر شلوغی اجازه تردد نمیدن تصمیم گرفتیم از مرزباشماق بریم. جاده حسابی خطرناک بود ولی هوا عالییی 👌خنک. هیچی گرما متوجه نشدیم الحمدالله. خیلی هم راحت از مرز رد شدیم. اونطرف مرز ون گرفتیم و بطرف سلیمانیه. تو راه یکی از بچه ها دستشویی داشت نگه داشتن همان و گم شدن گذرنامه ها هم همان 😁شهر سلیمانیه مهمان یکی از کردهای عراق شدیم. و فردا عازم کاظمین. بعداز زیارت حرمین شریفین به دعوت یک عراقی می‌خواستیم بریم یک حسینیه که متوجه شدیم ای داد بیداد هرچی پول داشتیم هم گم شده😔 خیلی دنبال گشتیم دیگه ناامید شدیم اینم بگم که یکی از دوستان حاج آقا هم همراه ما بود. و پول هارو پسرم گم کرد. جلو در حرم‌ گفتم آقاجان اون از گذرنامه ها این از پولا. حالا چیکار کنیم با این همه بچه. اون بنده خدایی که قرار بود مارو ببره حسینیه فهمید داریم دنبال چیزی میگردیم و فهمید پول گم کردیم. گفت نگران نباشین خانم بچه ها رو. بفرستین باهم دنبال میگردیم. ما با دوست حاج آقا و. پدرشوهرم و. بقیه همراه ها رفتیم حسینیه. بعداز دوسه ساعتی آقایون اومدن و پسرم خوشحال. پرسیدم پولا پیدا شد. گفتن اتفاقی افتاد که معجزه است. گفتن هرچی گشتیم پولی پیدانشد. اون بنده خدا عراقی گفته بود من دوبرابر پولی که گم کردین رو گذاشته بودم تو همین اربعین خرج کنم. همش مال شما. 😭 وقتی اومده بودن حسینیه دوست حاج آقا پرسیده بود دنیال چی می‌گشتین؟ پسرم گفته بود پول گم کردیم. اونم گفته بود مهدی مگه یادت نیست جلو حرم کیف پولا رو دادی به من!!مهدی گفته بود پس چرا هیچی نگفتی این همه دنبال گشتیم؟ کار خدا اصلا متوجه نشده بود ما چی گم کردیم. فکر کرده بوده ساک گم کردیم.. حاج آقا و مهدی رفتن پول رو به اون خیر عراقی پس بدن ولی ایشون گفته بود چیزی که در راه حسین دادم دیگه پس نمیگیرم 😭😭😭😭😭 چقدر خجالت کشیدم از شکایت کردن خودم 😭هم پولمون برگشت هم دوبرابر برگشت. ماهم نذر کردیم همون پول رو به طلبه هایی که اونجا هستن و پول کم آوردن. بدیم. چقدر برکت داشت. چقدر نورانی بود این سفر. سخت بود با بچه. ولی عجب مهمان‌نوازی. عجب میزبانی..جز خیرو برکت تو این سفرچیزی نیست. 😭 السلام علیک یا اباعبدالله @javanesho_ir ╚══════ ▪️