﷽؛ #صبری_که_لبریز_شد ... « قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِکَ صَبْرِي وَ رَقَّ عَنْهَا تَجَلُّدِي¹» ؛ #اى_رسول ! "'از دورى دختر برگزيده‏‌ات شكيبايى‌‏ام كم شد و طاقتم از دست رفت ". #بیان_فقیه " آن مردی که خیبر به زانویش در نیاورد ، خندق کمرش را نشکست و لیلة المبیت را گذراند ، مرگ #فاطمه سلام‌الله‌علیها بیچاره‌اش کرد و فرمود : « قَلَّ يَا رَسُولَ اللَّهِ عَنْ صَفِيَّتِکَ صَبْرِي » " این درد را هم به کسی نگفت ؛ اصلا چه کسی بود تا این درد را به او بگوید ؟ کسی نبود تا بفهمد که بر او چه گذشت ، جز همان کسی که به او خطاب کرد و گفت : « از دورى دختر برگزيده‌‏ات شكيبايى‏‌ام كم شد و طاقتم از دست رفت ». بعد هم عذر قلّت صبر را آورد ؛ درست است که من همان کسی هستم که « صَبَرْتُ وَ فِي الْعَيْنِ قَذًى وَ فِي الْحَلْقِ شَجاً² » ؛ در آن حال ، با اینکه خار در چشم خلیده و استخوان در گلو گیر کرده بود ، صبر پیشه کردم . اگر اینجا صبر نمی‌کنم معذورم ؛ چون « فَبِعَيْنِ اللَّهِ تُدْفَنُ ابْنَتُکَ سِرّاً³ » ؛ در پیشگاه خداوند ، دخترت #پنهانی دفن می‌شود ". #پےنوشت ۱. نهج البلاغة خطبه۲۰۲؛ روضة الواعظین، ص۱۵۲. ۲. نهج البلاغة، خطبه۳. ۳. کافی، ج۱، ص۴۵۹؛ دلائل الامامه ص۱۳۸. #حضرت_آیت_الله_وحید_خراسانی