✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شبه پیمبر
تو علی اکبری و تاجِ سرِ سرورها
واله و محو نگاهت همه پیغمبرها
انبیاء معجره دارند،تو خود معجزه ای
معجزت بردن دل از همه ی دلبرها
قد و بالای تو خود محشرِ کبریِ دگر
که به پا کرده ز نو محشر در محشرها
خُلق و خویت نبوی،سیرت تو فاطمه ای
تو شُبیری،شُبری آینه ی حیدرها
چه کسی جز تو بُوَد شبه رسول مدنی
" روی تو وجهِ مسلمان شدن کافرها "
چه نمازی بشود وقت اذان گفتن تو
بشکفد غنچه به محراب و گُل از منبرها
وقت هنگامه به پا کردن در کرب و بلا
شک نباشد که علی آمده در خیبرها
زکف پاک پیمبر چو بنوشی میِ عشق
ساقی ات احمد و ساغر زنی از کوثرها
سرِ پاکت سرِ نی، اینکه سزاوار نبود
بفدای سرِ تو،جمله ی تن ها، سرها
نوکرانت همه جا تشنه و محتاج کرم
نظری کن ز کرامت، به همه نوکرها
کی ادا گشته ثنای تو به اشعار جواد
آسمان بر تو غزل ساخته با اخترها
#ولادت_حضرت_علی_اکبر_ع
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
شمس الشموس
مژده بده یار را با لب خندان عشق
می رسد امشب ز ره،حضرت سلطان عشق
عرش خدا پر ز نور،ارض و سما پر ز شور
آینه بندان شده عالم امکان عشق
حور و ملک صف به صف شاخه ای از گل به کف
نغمه ی کُرنا و دَف ذکر رضا جان عشق
خیز و به میخانه شو ،همدم پیمانه شو
جرعه بزن از میِ ساقی مستان عشق
با دل خود همسفر هم ره باد سحر
همچو کبوتر بپر جانب ایوان عشق
صحن و حریم رضا گنبد و گلدسته ها
وه که زند طعنه بر روضه ی رضوان عشق
خادم نقّاره زن بر دل نقّاره زن
ذکر رضا جان برآر از دل جانان عشق
نام خدایش علی نام علی هم علی
نام رضا هم علی جانم علی جان عشق
از دمِ قدسی او زنده مسیحا شود
بنده ی درگاه او گشته سلیمان عشق
وز پی دربانی اش فخر کند بر رُسُل
محضر او با عصا، موسی عمران عشق
سجده چو در سجده گه ماه کند بر رخش
غرق تحیر شود یوسف کنعان عشق
نیست عجب گر شود سنگ به دستش طلا
با نگهش می شود کفر مسلمان عشق
فخر کنم بر فلک ناز کنم بر ملَک
چون که شدم بنده ی شاه خراسان عشق
باز شنو سلسله با شعف و هلهله
نقل حدیث از لب سلسله جنبان عشق
هرکه دلش منجلی شد ز ولای علی
گُل کند آتش در آن باغ و گلستان عشق
حِصنِ حَصین ولا ، شرط و شروطش رضاست
شیعه بُوَد تا ابد بر سر پیمان عشق
آمده ام از کرم شاه پناهم بده
هم بنشان بر سر سفره ی احسان عشق
گوی چه خواهی جواد زین صله ی شعر شاد
اذن دهد تا شوم مرغ ثنا خوان عشق
خسرو خیر البشر کاش که با یک نظر
ثبت کند شعر من در دل دیوان عشق
#ولادت_امام_رضا_ع
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا قاهر العدو (ع)
تمام عرشیان محو رخ اویند بی تعارف
تمامی سجده گر بر طاق ابرویند بی تعارف
همه کروبیان سرمست جام ساقی کوثر
همه لاهوتیان راه علی پویند بی تعارف
تمام انبیا را افتخار این بوده و باشد
به مژگان گرد نعلین علی روبند بی تعارف
محمد جای خود دارد خدا از شوق او هر دم
به همراه ملائک یا علی گویند بی تعارف
تمام کائنات هرروز و شب بهر نشاط خود
گل روی امیر المومنین بویند بی تعارف
دلیران،پهلوانان و همه گُردان نام آور
بدون شک غلام قنبر اویند بی تعارف
به درگاه خدا ساجد به جبریل امین مرشد
و عالم بنده ی آن خلق نیکویند بی تعارف
به مُلک لافتی شاه و به دستش تیغ می رقصد
به ناز شَست او عالم به هو هویند بی تعارف
ز لطف و جود و انفاق و عطا و بخشش و احسان
دوصد حاتم گدایان سر کویند بی تعارف
عجب نبوَد که پیغمبر و دختش حضرت زهرا
اسیرِ بر سر آن زلف و گیسویند بی تعارف
منم بیمار زهرا و علی و یازده نسلش
که آنها بی تعارف اصل دارویند بی تعارف
فقط حیدر در این عالم امیرالمومنین باشد
عدو و منکرانش پست و پُررویند بی تعارف
به دوشش کیسه ی نان و رطب هر شب به هر سویی
یتیمان عرب او را پدر گویند بی تعارف
علی گفتند و دُر سفتند در وصف غدیر خم
امینی ها به کوثر روی خود شویند بی تعارف
خداجویان عالم را بگو رندانه در خلوت
خدا را در مناجات علی جویند بی تعارف
گهی از لب شکر ریزد سلونی گوید و گاهی
رطب های لبش بر شاخه ها رویند بی تعارف
ز انگور ضریح او شراب ناب می نوشند
همان مستان که ساقی را ثنا گویند بی تعارف
علی خورشید عالم تاب و ماهی بس جهان آرا
پی نورش همه عالم به هر سویند بی تعارف
به دشت شعر آیینی "جواد" امشب به شوق او
دوان این واژه ها هر سو چو آهویند بی تعارف
#امیرالمومنین_علی_ع
#عید_غدیر_خم
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
اربعین
اما هوای شور عزا در قلم گرفت
از غم قلم به دوش نوایش علم گرفت
شب تا سحر قلم ز لبش ناله می چکید
عطر حسین از لب آلاله می چکید
شاعر سرود مثنوی و شرح قصه را
اما قلم نگاشت غم و درد و غصه را
بر صفحه زد شرر ز غم و آه جان گداز
از سینه اش گشود به یکباره عقده باز
با ناله گفت که این چه غم و آه و ماتم است
باز این چه شورش است که در خلق عالم است
یک اربعین جهان همه در آه و غم گذشت
بر اهل بیت و آل پیمبر ستم گذشت
گرچه حرارت قلم و صفحه پر تب است
اما تمام غم به دل و قلب زینب است
گفتم قلم بیا مدد دست خسته باش
راوی راه قافله ی دل شکسته باش
زینب رسید کرب و بلا با نوای غم
بر خاک کربلا به دو صد نوحه زد علم
داغ حسین بعد چهل روز مبهم است
کار جهان و خلق جهان جمله در هم است
زینب به سینه اش به جز از آه و درد نیست
حتی به شاخ خشک دلش برگ زرد نیست
این داغ بی کسی نفسش را بریده است
هجده سر بریده به نی گو که دیده است
بر نیزه ای عجب سر سالار زینب است
بر نیزه ای سری ز علمدار زینب است
بر نیزه ای دگر سر پر خون اکبر است
حتی به نیزه ای سر شش ماهه اصغر است
بر نیزه ای دگر سر گلگون قاسم است
سر های دیگر از بدن آل هاشم است
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
دیدم به روی نیزه سر پاک تو مدام
از آن دمی که راهی راه سفر شدم
با دست بسته بهر یتیمان سپر شدم
بودش مدام غافله در شور و ولوله
سویی سنان و شمر و دگر سوی حرمله
آنها سوار مرکب و با تازیانه ها
از کینه می زدند به سر ها و شانه ها
شلاق و تازیانه و بی گاه کعب نی
این هتک حرمت و ستم و ظلم تا به کی
آه از سوار ناقه ی در بین قافله
سجاد بود و غل بُد و زنجیر و سلسله
دیدم سری به نیزه بلند است در برم
سالار و سرورم تو بُدی در برابرم
دیدم نمی رسد به تو دستم برادرم
از داغ تو به چوبه ی محمل زدم سرم
دیدم به تشت زر سر پر خونت ای حسین
دیدم ملائک اند ز داغت به شور و شین
آه از دمی که زد به لبت چوب خیزران
آه از دمی که چوب مکرر بزد بر آن
رازی بود در این که چرا قد خمیده ام
یک اربعین ز داغ تو اندوه دیده ام
هر چند گفته ام ، بُود این قصه نا تمام
ای وای از مصائب پُر درد شهر شام
این ها که گفته ام سر سوزن ز غم نبود
نزد جفای شامی و آزارِ از یهود
دیدم که طبل خاتمه ی جنگ می زنند
اما دوباره بر سر ما سنگ می زنند
بنگر که بی حیایی آنان چه کرده بود
آنجا که رفت قافله بازار برده بود
دیدم یزید و کاخ ستم را خرابه را
دیگر چگونه شرح دهم عمق ماجرا
آورده ام به هم ره خود خیل ناله را
شرمنده ام مگیر سراغ سه ساله را
ظلمی که شد ز کینه ی آل امیه است
جا مانده ام حسین سه ساله رقیه است
شرمنده ام ز روی تو خورشید تابناک
کنج خرابه ماه سپردم به دست خاک
اما حسین من و جگر گوشه ی بتول
از کربلا روم به سوی روضه ی رسول
سوغات من ز کرب و بلا پیرهن بُود
پیراهن حسین شه بی کفن بُود
سوغات دیگری که به مام قمر برم
بر مادر ادب ز قمر یک سپر برم
#اربعین
#حضرت_زینب_س
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉 @javazenokari_ir
✨✨✨✨
✨⭐️🍃
✨🍃🌺
✨
یا حسن بن علی (ع)
آب زنید راه را حضرت دلبر آمده
مژده دهید باغ را یاس معطر آمده
بوی بهشت می وزد با نفحات احمدی
دسته گل محمدی عشق پیمبر آمده
صبا به عاشقان ببر، سحرگهان تو این خبر
آینه ی جمال حق به امر داور آمده
بگو به شور و همهمه آمده پور فاطمه
کریم آل مصطفی ثانی حیدر آمده
به ساقی ای صبا بگو تو راز عشق مو به مو
به جام عاشقان او شراب کوثر آمده
شمس و کواکب و قمر بر رخ اوست سجده گر
پشت فلک به سجده ی اوست که چنبر آمده
حُسن جمال او حسن ،قدر و کمال او حسن
جمع خصال او حسن، احمد دیگر آمده
قبله همیشه مایلش، جود و کرم چو سائلش
پادشهان به درگهش جمله چو نوکر آمده
صد چو مسیح زنده شد از دم روح پرورش
صد چو کلیم بر درش خادم محضر آمده
پشت نماز او زند صف سپه ملائکه
بر همه انبیا حسن امیر و رهبر آمده
در عجبم از آن یلی، آن یل مرتضی علی
که در جمل به امر او یک تنه لشکر آمده
گوش به امر وی کند، اُشتر سرخ پی کند
پشت به جنگ کی کند، یلی دلاور آمده
صلح امام مجتبی گشت لوای کربلا
بقای دین به زحمت شُبیر و شُبَّر آمده
عجب همای رحمتی عجب نماد عزتی
بر سر عالمی حسن چو تاج و افسر آمده
آب زنید راه را سجده کنید ماه را
بنده شوید شاه را شافع محشر آمده
مژده دهید یار را آن مه ده چهار را
مِهر سپیده سر زده ظلمت شب سر آمده
#ولادت_امام_حسن_محتبی_ع
#جواد_کریم_زاده
💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠
📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید...
👉@javazenokari_ir