eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
911 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ ترکیب بند امام علی (ع) سکوت عین سکوت است، بی همانند است که پیشوند ندارد، بدون پسوند است زبان رسمی اهل طریقت است سکوت سکوت حرف کمی نیست، عین سوگند است زمین یخ زده را گرم می کند آرام سکوت، معجزه ی آفتاب تابنده است سکوت پاسخ دندان شکن تری دارد سکوت مغلطه ها را جواب کوبنده است سکوت ناله و نفرین، سکوت دشنام است سکوت پند و نصیحت، سکوت لبخند است سکوت کرد علی سالهای پی در پی همان علی که در قلعه را ز جا کنده است همان علی که به توصیف او قلم در دست مردّدم بنویسم خداست یا بنده ست علی به واقعه جنگید با زبان سکوت که ذوالفقار علی در نیام برّنده است علی به واقعه کار مهم تری دارد که آیه آیه کتاب خدا پراکنده است از آن سکوت چه باید نوشت؟ حیرانم! از آن سکوت که لحظه به لحظه اش پند است از آن سکوت که در عصر خود نمی گنجد از آن سکوت که ماضی و حال و آینده است از آن سکوت که نامش عقب نشینی نیست از آن سکوت که هنگام جنگ ترفند است از آن سکوت که دستان حیله را بسته و دور گردن فتنه طناب افکنده است سکوت کرد علی تا عرب خیال کند ابو هریره به فن بیان هنرمند است صحابه ای که فقط یک سوال شرعی داشت پیاز عکه به ذی الحجه دانه ای چند است؟! علی خلیفه شود پیرمرد بیغوله یکی است در نظرش با حسن که فرزند است ملاک او به رگ و ریشه نیست، از این رو؛ محمد بن ابوبکر آبرومند است علی خلیفه شود شیوه ی حکومت او برای عده ای از قوم ناخوشایند است ستانده می شود آن رفته های بیت المال ازین درخت اگر میوه ای کسی کنده است اگر به پای کنیزانشان شده خلخال اگر به گردن دوشیزگان گلوبند است علی خلیفه شد آخر اگر چه دیر ولی چقدر بر تنش این پیرهن برازنده است کنون لباس خلافت چنان زنی باشد که توبه کار شده، از گذشته شرمنده است برادرم! به تریج قبات برنخورد که ناگزیر زبان قصیده برّنده است اگرچه روی زبان زبیر تبریک است اگرچه بر لب امثال طلحه لبخند است اگرچه دور و بر او صحابه جمع شدند ولیکن از دلشان باخبر خداوند است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ مرثیه امام کاظم(ع) فلق در سینه اش آتش فشانِ صبح گاهی داشت که خون آلوده پیغام از کبوتر های چاهی داشت... طراوت در هوا از ریشهء زنجیر می روید زمین در خود سپیداری در اعماق سیاهی داشت مگر خورشید را هم می توان خاموش کرد آخر کسی از تیرهء شب در سرش افکار واهی داشت عبایی روی خاک افتاده بود از خاک خاکی تر که در آن نخ نما آغوش، اسرار الهی داشت کدامین گل به جرم عطر افشاندن گرفتار است؟ مگر او نیت دیگر به غیر از خیر خواهی داشت هماره آه او خرج دعا بر مردمان می شد اگر در سینه اش یارای آهی گاه گاهی داشت به تسبیحش قسم زنجیرهء عالم به دستش بود چنین مردی کجا در سر خیال پادشاهی داشت چه بنویسم از آن گودال ازآن قعر السجون از زخم از آن زندان که حکم روضه های قتلگاهی داشت تمام کشور من کاظمین کوچک مردی ست که در هر گوشه ای از خاک ایران بارگاهی داشت تمام سرزمینم غرق در موسی بن جعفر شد تو حول حالنایی حال و روزم با تو بهتر شد تو مثل جان درون خاک من هر گوشه پنهانی تو شیرازی خراسانی قمی آری تو ایرانی کنون دریای طوفانی ست ایران ناخدایی کن نمک گیر تبار توست این کشور دعایی کن دلم روشن نگاهم گرم حالم احسن الاحوال به لطف روضه های تو چه سالی می شود امسال که ایران در تو میبیند بهار سرزمینش را کنار سفرهء باب الحوائج هفت سینش را 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 برای ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉 @javazenokari_ir‌‌