eitaa logo
اشعار آیینی جواز نوکری
911 دنبال‌کننده
11 عکس
1 ویدیو
32 فایل
کانال اصلی گروه فرهنگی جواز نوکری 👉 @javazenokari ادمین کانال اشعار آئینی جواز نوکری برای ارسال اشعار آئینی 👉 @HmH1395
مشاهده در ایتا
دانلود
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله چه کاری با حرا کردی محمد حرا را کبریا کردی محمد فدای تو که با اسلام نابت جهان را با صفا کردی محمد کتاب عشق را شیرازه کردیم که اسلامِ تو ، پُر آوازه کردیم لباسِ فاخرِ پیغمبری را به قدّ و قامتت اندازه کردیم به کوه نور تابیدی چنان ماه مخور غصه که پیروزی در این راه رسول ما خیالت جمع باشد که همراه تو می گردد یدالله اساس شرک از بنیان شکستند سران فتنه و طغیان شکستند زمانی پرچمت افراشتی تو ابوجهل و ابوسفیان شکستند به حق ، چشم ترت هم یاعلی گفت خدیجه همسرت هم یا علی گفت زمانی دین خود ابلاغ کردی قویّاً حیدرت هم یا علی گفت تو را مُهر نبوت بر جبین خورد به دردِ تو امیرالمومنین خورد علی وقتی که با تو کرد بیعت نظام کفر یکجا بر زمین خورد درِ فیضت همیشه بازِ باز است همیشه پیرو تو سرفراز است خدا میخواهد این را تا قیامت همیشه پرچمت در احتزاز است 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله آیه آیه همه جا عطر جنان می آید وقتی از حُسن تو صحبت به میان می آید جبرئیلی که به آیات خدا مانوس است بشنود مدح تو را با هیجان می آید مي رسي مثل مسيحا و به جسم کعبه با نفس هاي الهي تو جان می آید بس که در هر نفست جاذبه‌ی توحیدی است ریگ هم در کف دستت به زبان می آید هر چه بت بود به صورت روی خاک افتاده‌ ست قبله‌ی عزت و ايمان به جهان مي آيد با قدوم تو براي همه‌ی اهل زمين از سماوات خدا برگ امان مي آيد نور توحيدي تو در همه جا پيچيده ست از فراسوي جهان عطر اذان مي آيد عرشِ معراج سماوات شده محرابت ملکوتی ست در این جلوه‌ی عالم تابت خاک از برکت تو مسجد رحمانی شد نور توحید به قلب بشر ارزانی شد خواست حق، جلوه کند روشني توحیدش قلب پر مهر تو از روز ازل بانی شد ذکر لب های تو سرلوحه‌ی تسبیحات است عرش با نور نگاه تو چراغانی شد قول و افعال و صفاتت همه نور محض اند نورت آئينه‌ی آئين مسلماني شد به سراپرده‌ی اعجاز و بقا ره یابد هر که در مذهب دلدادگی ات فانی شد خواستم در خور حسن تو کلامی گویم شعر من عاقبتش حسرت و حیرانی شد اي که مبهوت تو و وصف خطي از حسنت عقل صد مولوی و حافظ و خاقاني شد «از ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد» جنتی از همه‌ی عرش فراتر داری تو که در دامن خود سوره‌ی کوثر داري دیدن فاطمه ات دیدن وجه الله است چه نیازی است که تا عرش قدم بر داری جذبه‌ی چشم تو تسخیر کند عالم را در قد و قامت خود جلوه‌ی محشر داری عالم از هيبت تو، شوکت تو سرشار است اسداللهی چون حضرت حيدر داری حسنين اند روی دوش تو همچون خورشید جلوه‌ی نورٌ علي نور ، مکرر داری اهل بیت تو همه فاتح دل ها هستند روشني بخش جهان، قبله‌ی دنيا هستند اي که در هر دو سرا صبح سعادت با توست رحمت عالمي و نور هدايت با توست چشم امید همه خلق و شکوه کرمت پدر امتي و اذن شفاعت با توست با تو بودن که فقط صرف مسلماني نيست آنکه دارد به دلش نور ولايت، با توست بي ولاي علي اين طايفه سرگردانند دشمني با وصي ات، عين عداوت با توست بايد از باب ولاي علي آيد هر کس در هواي تو و در حسرت جنت با توست سالياني ست دلم شوق زيارت دارد يک نگاه تو مرا بس، که اجابت با توست کاش مي شد سحري طوف مدينه آنگاه نجف و کرب و بلا و حرم ثارالله 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله آن که رخسارۀ او رنگ محبّت دارد نور توحید بود آن چه به طلعت دارد بی وضو جن و ملک نام نکویش نبرند نام او نزد خدا عزّت و حُرمت دارد نام او هست صفا بخش دل اهل جهان که به اندازۀ فردوس طراوت دارد اوست خورشید نبّوت که ز روز خلقت مهر او در دل هر ذرّه اقامت دارد این همان محیی دین است که از روز ازل به روی شانۀ خود مُهر نبّوت دارد این همان سرو سرافراز و همیشه سبز است که به سر در همه جا ابر کرامت دارد این همان واسطۀ مبدأ فیض ازلی است که ز انوار خدا نور بصیرت دارد این همان سورۀ نور است به قرآن مبین که دراین آیه خداوند بشارت دارد این همان شاخۀ طوباست که در فردوس است این همان عطر نفیس است که جنت دارد کرد خورشید نبّوت ز حرا تا که طلوع آسمان دید به رخ نور هدایت دارد همه ذرّات در آن روز به حیرت دیدند که به قدقامت خود شور قیامت دارد سند روشن توحید پرستی با اوست همرهش مژده ای از صبح سعادت دارد در ره عشق سبکبال ترین عاشق اوست گرچه بر شانۀ خود کوه رسالت دارد تا به معراج خدا سیر وسفر کرد شبی آن که جبریل به او عشق و ارادت دارد در حرمخانۀ حق محرم اسرار خداست با خدا شب همه شب اوست که خلوت دارد اوست پیغمبر رحمت که به پای میزان برهمه اهل جهان لطف و عنایت دارد ای وفائی به گل روی محمّد صلوات بُردن نام رسول است که لذّت دارد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله یا بشیر و یا نذیر ای حضرتِ والا سلام بر تو ای یاسینِ امّت..حضرت طاها سلام مبعثِ تو عالمی را زد به هم..ختمِ رسول جان بقربانت شوم ای گوهرِ زیبا سلام رحمتُ للعالمین ..شد نُه فلک محتاجِ تو رحمتی کن بخششِ بالاتر از دریا سلام گفتن از مدح و ثنایت نیست در حدّ ِ عقول ای که مدحت را سروده ایزدِ یکتا سلام دختری داری که مقصودِ تمامِ خلقت است بر تو بر دخترِ تو.. یاابالزهرا ..سلام "مات و مبهوتم ز الطافِ خدای سرمدی" "بعثت آمد پاک کن قلبِ مرا از هر بدی" قبله گاهِ عاشقان شد بعد از این غارِ خدا جلوه گر در این جهان شد بعد از این غارِ حرا گفتگویت با فرشته بر همه ثابت نمود.. مرکزِ اسرارِ جان شد بعد از این غارِ حرا چه مقامی داده شد بر تو عزیزِ مسلمین.. مثلِ یک دارالامان شد بعد از این غارِ حرا در کنارِ کعبه ...در بالای یکِ کوهِ بلند.. مثلِ یک سنگِ نشان شد بعد از این غارِ حرا بعد از آن قرآن تلاوت کردنت..حبل المتین مثلِ یک چشمه روان شد بعد از این غارِ حرا "روزِ مبعث آمد و شادم از این فرخندگی" "بعد از این آغاز شد سرفصلِ پاکِ بندگی" یا رسول الله تسلیمِ توام ای محترم.. می خورد برهم پس از این خانه ی ظلم و ستم بیرقِ اسلام را افراشتی در نُه فلک.. مرتضایت شد علمدارِ تو و طرفه عَلَم رحمت للعالمین رحمی کن از راهِ وفا یاری ام کن تا که در این راه..بردارم قدم مستحقم بی کسم دلواپسم ختمِ کلام.. بر منِ افتاده از پا می کنی آیا کرم؟ دعوتم کن تا مدینه تا حریمِ گنبدِ خضرایی ات من که دلتنگم پُر از دلتنگی از بهرِ حرم "روزِ مبعث را برایم شادکن با یک برات" "هم نجف می خواهم هم شش گوشه هم شط فرات" 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله تا غرق نور حیدر کرار می شوم از روزگار شب زده بیزار می شوم هر شب به ذکر ناد علی خواب می روم هر صبح با اذان تو بیدار می شوم در آستان نوکری از نسل قنبرم از رهروان میثم تمار می شوم در روز حشر،روز جزا،روز انتقام از فرقه ی سقیفه طلبکار می شوم ای آبروی شهر رجب، آبرو بخر مبعث اگر نجف نروم زار می شوم من را ببر نجف که به هر بوسه بر ضریح اندازه ی هزار سال وفادار می شوم ممدوح شعر من،سله ام ناز خنده ات سلطان تویی و شاعر دربار می شوم من در خیال مردن”اِبنِ سُکِیت” وار با آرزوی مرگ سبک بار می شوم مجنون درس عاشقی و سر به زیری ام سایه نشین حضرت عمار می شوم دنبال رد پای ابوذر به تیغ شعر فریاد سرخ لشکر مختار می شوم 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
Ahmadzadeh: ✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا رسول الله به دستِ دین تو أدیانِ سابق میشود تکمیل رسیدی تا به ویرانی روَد اصحابِ شوم ِ فیل بخوان پیغمبرانه! چون که با لحنِ حجاز تو به واللهِ دو چندان میشود زیباییِ ترتیل محاسن را معطّر کردی و عطّارهای شهر کم آوردند و شد بازارشان بی رونق و تعطیل به باباهای در جهلِ مرکّب خفتۂ بی دین؛ پس از این عشقِ دختربچه ها را میدهی تحویل عقیقِ دستهایت میشود مُهر نمازِ نوح عبایت میشود سجادۂ عیسی و اسماعیل «امین» بودی و با ایمان گمانم مادرِ موسی- به دستانت سپرده کودکش را در کنارِ نیل نشسته گوشۂ معبد، تورّق میکند هر شب چه خوش می گوید از قرانِ تو؛ تورات با إنجیل همان قران که «حبلُ اللّه» را «وحدت» تلقّی کرد خوشا آنکس که دارد در سکوتش قدرتِ تحلیل محمّد(ص) خواندمت جایِ رسول الله! امشب را… کمی بگذار قربانت شوم مانندِ جبرائیل «ولی الله» خواندی در غدیرِ خم! بدونِ شک- به عشقت «یاعلی(ع)» میگوید آری صورِ اسرافیل! 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا خدیجه الکبری(س) توآنکسے که خداوند خواست از لطفش یگانه مادر محبوبه اش بتول شوی قلوب امت اسلام بسته بر طاها است مقام توست فقط دلبر رسول (ص)شوے تو مهربانے و سنگ صبور پیغمبر که از تمامے غمهاے او ملول شوی چنان به عشق گذشتے ز ثروت دنیا که تا ابد سبب حیرت عقول شوی به خاڪ عشق نشستے به درگه حق تا در آزمون گذشتن ز خود،قبول شوی تو یڪ اشاره ے مرموز سوره ے دهری که بین آیه ے اطعام آن نزول شوی به چند فطعه سخن،وصف آن مقام نشد اسیر قافیه بودم غزل تمام نشد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا صاحب الزمان(عج) نازل شده از دوست به فرقم چه بلایی غیر از تو و نامت به لبم نیست نوایی انگشت نما کرده مرا عشق تو ای دوست رسوا شده ام نیست از این عشق ابایی یک بار دگر نغمه ای از عشق شنیدم باز این دل سرگشته ی من گشت هوایی با عشق عجین گشته: فراق است فراق است لعنت به تو ای واژه ی منفور جدایی هر دفتری از عشق که دیدیم و شنیدیم این درد دل مشترکش بود: کجایی من بی خبرم از تو چرا یاد نکردی از من، نکند سر زده از بنده خطایی؟ یوسف به لباسی پدرش را خبری داد یک جمله ی قدسی چه حدیثی چه نوایی: ألقوه علی وجه أبی یأت بصیرا به به چه عطایی چه عطایی چه عطایی ای یوسف گمگشته زهرا(س) کَرمی کن یک پیرهن کهنه عطا کن به گدایی جارو زده ام صحن دلم را به هوایت من چشم به راهم که همین جمعه بیایی 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا اکرم الاکرمین (ع) زبان الکنم از وصف ذاتت ناتوان باشد که این مدح و ثنا سرمایه اے چون دُر گران باشد قلم بر دفترم چرخید نامت بر زبان آمد کرامت کردے و بر پیکر این خسته ،جان آمد کلید خانه ے لطفے !امیر فضل و احسانے ! "خلاصه مے شود آقا در عشق تو ،مسلمانے " معطر کرده گیسویت فضاے بیت حیدر را فقیران و یتیمان ،جمله مے کوبند هِے ،در را قدم رنجه نمودے در جهان تاثیر بگذاری قدم بر روے چشم آیه ے تطهیر بگذارے سلام اے رحمت مطلق !خداے مهربانے ها ! چه لذت بخش تر از این ،شود نذرت جوانے ها ؟ فراوانمے دهے بر ما ،به مقدارے نمے ماند به لطف سفره ے سبزت طلبکارے نمے ماند ... توصاحب منصب جودے !امام بخشش و بذلے ! تودر جنگاورے و رزم ،استاد ابالفضلے ! توآن ضرب المثل بین کرامت آفرین هایے چه غم از بے کَسے وقتے کَسِ بے کَس ترین هایی بجز عشقت نمے دانم بجز نامت نمے خوانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم حسن جانم ... چقدراز تو گرفته فاصله ،دردا که مغبون شد هر آنکه از میان حلقه ے عشق تو بیرون شد براے با تو بودن هم دلیل محکمے دارم اگر باشے به روے زخم قلبم ،مرهمے دارم گرفتارم ،نگاهے کن ،نگاه تو گهربار است به "خورشیدت" نظر کن سخن درگیر شب تار است تمام دلخوشے ما به اکرامِ مدام توست کَرَم کن بر جهانِ ما ،کَرم کردن مرام توست ... *مغبون :زیان دیده 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا حسن بن علی (ع) پیاله را نفسِ شربتِ طهور شکست نماز آینه ها را هبوط نور شکست سکوت نیمه ی شب را طنین شور شکست در ازدحام،پر و بال های حور شکست تمام عرشِ برین محو چهره ی ماه است لب ملائکه مشغول؛اَحسَنُ الله...است تبسمش همه شهر را غزلخوان کرد کویر خالی از احساس را گلستان کرد و آسمان خدا را ستاره باران کرد طراوت رمضان را دَمَش دوچندان کرد ستاره ای بدرخشید و بی نقاب آمد دُرُست نیمه ی این ماه،آفتاب آمد به روحِ آیه ی تطهیرِ خویش،تن بخشید به پیکر غزل خویش پیرهن بخشید به حُسن عاطفه ی خویش،ذوالمِنَن بخشید خدا به حیدر کرار خود حسن بخشید به آفتاب بگوئید آمده قمرش هزار جان گرامی فدای گُل‌پسرش شراب عشق به قربان ساغرش رفته هزار رود به دریای اطهرش رفته فرشته وقت تماشاش شهپرش رفته نگاه بنده‌نوازش به مادرش رفته دل مرا بخدا بُرده خوی مادری اش چقدر فاطمه‌وار است ذرّه پروری اش به نام نامی شاه کرم،به نامِ حسن قیام کرده کرامت به احترام حسن شده است مرغ کرم‌خانه جلد بام حسن هزار حاتم طایی بُوَد غلامِ حسن گدا،یتیم و گرسنه به برکتش سیرند جذامیان مدینه به پاش می میرند شکستگیِ پر و بال را شفا دادن مس وجودی عُشّاق را جلا دادن به سائلان و گدایانِ خود بها داد به دست با کرم خود به سگ غذا دادن تمام این همه یک شمه از کرامت اوست نمی ز قطره ی دریای پُر سخاوت اوست حسن دلاور آلِ نبیِ دادار است میان لشکر حیدر امیر و سردار است اگر که تیغ کِشد،کار دشمنان زار است دُرُست مثل پدرجانِ خود جگردار است یلی که بوسه زده جبرئیل دستش را شتر سوار جمل خورده ضرب شصتش را چِقَدر زحمت بی حد کشید و همت کرد هزار بنده ی گمراه را هدایت کرد به پای دین خداوند استقامت کرد بنای مکتب اسلام را مرمت کرد چه رنج های فراوان به پای عشقش دید سه بار مال خودش را برای دین بخشید درخت خشک غمم،کوهساری از دردم شبیه فصل زمستان گرفته و سردم عزا گرفته ی این روزگار نامردم برای حلم حسن آه می کشم هر دَم کسی که ماهی دریا به پاش گریه نمود برای غربت بی انتهاش گریه نمود هنوز چشم ترم شورِ عشق کم دارد چِقَدر سینه ی تنگم هوای غم دارد غمی که ریشه ی دیرینه در دلم دارد "امامزاده ی آبادی ام حرم دارد" ولی برادر زینب نه مرقدی دارد نه زائری،نه ضریحی،نه گنبدی دارد قسم به باد که زنگار را ز شیشه زدود قسم به آبی دریا،قسم به چشمه و رود قسم به بال و پر یا کریمِ خاک آلود به کوری همه ی آن حرامیان سعود بقیع،مرکز دیدار شیعه ها گردد قسم به فاطمه "صحن حسن" بنا گردد 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا حسن بن علی (ع) اگر ربنا ربنا کرده ام.. سحرها خدا را صدا کرده ام.. خودم را بر این سفره جا کرده ام.. دراین پانزده شب دعا کرده ام.. خدایا به چشمان مست حسن... بده دست من‌ را بدست حسن من امشب برآنم که مثل قدیم دلم را ببندم به راه نسیم دراین ماه با یاعلی، یا عظیم بیوفتم بدست و به پای کریم کریم کریمان عالم حسن! دمت گرم! دردت به جانم حسن! تو سبحان ربّی الاعلای من تو والتین و یاسین‌ و طاهای من تو دیروز‌ و امروز و فردای من تو یاربّ و یاربّ شبهای من به کوری آن دو زن فتنه گر بگو یا حسن یا حسن تا سحر درآن شب که عالم قمردار شد درخت نبوت ثمردار شد علی نذر کرد و پسردار شد زمین پیش پایش خبردار شد چه بهتر ازینکه به هر انجمن.. به زهرا بگویند ام الحسن! حسن‌ اسم اعظم حسن کل دین حسن حق مطلق حسن بی قرین حسن کیست ایاکِ هر نستعین حسن کیست گردن زن ناکثین به حلم حسن دشمن اقرار کرد معاویه را صلح او خوار کرد منی که شدم مبتلای حسین زمین خورده ام پیش پای حسین شدم وقف دولت سرای حسین چه بهتر که محض رضای حسین... بپا خیزم و باز طوفان‌ کنم دوباره‌ حسن‌ جان حسن جان کنم حسین است مست وقار حسن حسین است هرجا کنار حسن حسین است است دنبال کار‌ حسن حسین است در اختیار حسن حسینی ‌که سرها کف پای  اوست امیری حسن روی لبهای اوست! برو طوس صحن رضا را ببین نجف باش و ایوان طلا را ببین شلوغی کرببلا را ببین خودت غربت مجتبی را ببین... دم‌ گنبد شاه عبدلعظیم... بگو یا حسن ای غریب کریم بزودی همه چشمه ها جاری است... بقیع حسن پر ز معماری است و هر‌نوکری گرم یک کاری است تمام ضریحش طلاکاری است براین غصه با عشق حاکم شویم همه وارد صحن قاسم شویم.. به این فکر کردی چرا شد سپید؟!.. مویی که بر آن شانه زهرا کشید غمی که حسن دید را کس ندید حسن درهمان کوچه هاشد شهید اگر صبر او حرف هر منبریست! بدانید مردم! حسن مادریست.. 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌
✨✨✨✨ ✨⭐️🍃 ✨🍃🌺 ✨ یا حسن بن علی (ع) رمضان سفره احسان خودش را انداخت سفره را با قدم یوسف زهرا انداخت تازه از نیمه ماه است سرآغاز کرم پس حسن سفره اکرام به هر جا انداخت آمد و شهر مدینه نفسی تازه گرفت شور و حال دگری بر دل شیدا انداخت با نگاهش دل زهراست که آرام شده چون نظر در نظر حضرت زهرا انداخت مصطفی بوسه گرفت از رخ همچون عسلش اینچنین بر رخ او یک گل زیبا انداخت مرتضی شاد شد و "حَول ولا.."یی خواند و.. بر کف دست گدا سکه اعلا انداخت ماه تصویر خودش را به دو چشمانش دید بعد از آن سوی حسن چشم تماشا انداخت آن طرف خیره به رویش شده خورشید افق این طرف زهره نظر بر قد و بالا انداخت از دمش بوده اگر حضرت عیسی زنده است او نفس را به دمِ گرمِ مسیحا انداخت اذن او بوده که دریا شده بر موسی باز.. دست او بوده عصا در دل دریا انداخت آمد و در دل دلداده ی خود گرمی عشق، بر دل دشمن خود وحشت سرما انداخت در جمل هم پسر فاطمه با یک ضربه شتر قائله را، شادیِ مولا انداخت صلح او اولِ پیروزی عاشورا بود صلح او عایشه را از نفس حتی انداخت هم به ارباب خودش ذکر حسن را آموخت هم خودش حرزِ حسن گردنِ سقا انداخت عزّت عالم و آدم، ثمرش قاسم بود که سر ازرقیان را همه در جا انداخت کربلا صحنه ی ایثار حسن ها شد که.. ..گفت"لایوم.."نظر جانب صحرا انداخت کودکی بود که بین گذر کوچه شکست عاقبت هم گذر کوچه اش از پا انداخت میرسد مهدی و..، روزی همگان می گویند حسنی باز نقاب از روی سیما انداخت حرمش هم به خدا حال و هوایی دارد او خودش شوق حرم را به دل ما انداخت تا که گفتیم حسن حاجت ما را دادند کار ما را نشد اصلاً که به فردا انداخت خوش به حال دل آن شاعر دلسوخته که بر عبای کرمش دست تمنا انداخت آمدم "ملتمس" کوی حسن جان باشم قرعه ی شعر به نام مَنِ رسوا انداخت 💠 کانال اشعار آئینے جواز نـــــوکرے 💠 📝 براے ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نشر دهید... 👉@javazenokari_ir‌‌