قسمت چهارم ، گریز به :
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
میگن برو کربلا ... باشه ... نمک هر روضه ای نام ابی عبدالله است ، بگم یا علی ، اگه بچه هات داغ مادر دیدند ، دلخوش بودند بابا دارند ، با وجود بابا ، بچه ها قدرت دارند ، بچه ها نیرو دارند ، با وجود بابا کسی جرات نمیکنه به بچه ها تعرض کنه ، کربلا تا بابا بود کسی جرات نکرد به خیمه ها حمله کنه ، توی گودال قتلگاه افتاده بود ، تا متوجه شد لشکر دارند به طرف خیمه میروند به یک نیزه شکسته تکیه داد روی زانوش ایستاد ، فرمود کجا میروید ؟ با من جنگ دارید ، زن و بچه من چه گناهی دارند ؟ شمر با اون خباثتش گفت : حسین راست میگه برگردید ، تا حسین زنده است کسی به خیمه هاش حمله نکنه ، اول کار خودش رو تمام کنید بعد به خیمه هاش حمله کنید ... بمیرم برات حسین ، دور ابی عبدالله روگرفتند ... اگه ناله ات رو نگه داشتی ، الان خرج کن دیگه ... یکی با نیزه میزد ، یکی با شمشیر میزد ، پیرمردها با عصا میزدند ، حسیییین ...
لذا امام باقر فرمود : جد مارو با پنج حربه کشتند : فِرقَةٌ بِالسُّیُوف ، فِرقَةٌ بِالحَدید ، فِرقَةٌ بِالرِّماح ، فِرقَةٌ بِالْعَصَا ، فِرقَةٌ بالْحَجَر
کسی رو که میکشند ، یا با شمشیر میکشند ، یا زهرش میدهند ، اما جد مارو با پنج حربه کشتند ، قربون غریبیت حسین ...
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
توی روضه ، من یه حرفی زدم ، همینجا حرفم رو پس میگیرم ، عرض کردم تا بابا هست ، کسی جرات نداره به بچه ها حمله کنه ، بچه ها با وجود بابا قدرت دارند ، بچه به باباش می نازه ، دختر وقتی باباش میاد ، میدوه بغل باباش ، بچه پسر اگه اذیتش کرده باشن ، تا بابا میاد ، میدوه توی بغل بابا ، میگه بابا فلانی منو زد ، با بابا سینه سپر میکنه ... ابی عبدالله تا زنده بود ، تا نفس داشت ، نگذاشت کسی به خیمه ها حمله کنه ، تا عباسش بود ، کسی جرات نداشت به خیمه ها حمله کنه ... اما مردم حرفم رو پس میگیرم ، مدینه بابا بود و جلوی بابا ، مادر رو زدند ، مدینه هم بچه ها بودند ، هم بابا بود ، لذا به علی میگن ، اول مظلوم عالم ...
من ایستاده بودم
دیدم که همسرم را
دشمن گهی به کوچه
گاهی به خانه میزد ...
#شاعر_استاد_سازگار
لذا مفهوم اول مظلوم عالم اینجاست ، اول مظلومه عالم هم حضرت زهراست ...
میزد مرا مُغیره و
یک تن به او نگفت
زن را ،
کسی مقابل شوهر نمی زند
بیش از همه ،
به حالت زینب دلم بسوخت
مادر، کسی مقابل دختر نمیزند
#شاعر_استاد_موید
عذر میخام ، اهل دلی ، خریداری ، این یک بیت رو هم بگمو حرفم تمام ، از زبان بی بی میگم ، وقتی با تازیانه میزدنش ، گفت :
دلم بهر علی میسوخت
چون قنفذ مرا میزد
نگاه دردناکش
بیشتر میداد آزارم
#شاعر_استاد_سازگار
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها ، بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ ...
1398 مشهد
https://eitaa.com/javdafshani
#رباعی_شهادت
#بانوی_کرامت
با ناله دو چشمان ترش را وا کرد
تا سِیر کند دور و برش را، وا کرد
نومید ز دیدن برادر بود و
با ذکر رضا بال و پرش را وا کرد
#دهم_ربیع_الثانی
https://t.me/javdafshani
1. مرغ روحم 16.9.98.mp3
5.07M
شام غریبان
#نوحه_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#زمینه
مرغ روحم ، می زند پر
در غم بنتِ موسیَ بن جعفر
در عزایِ ، اُختِ سلطان
میچکد اشکم از دیده ی تر
#ملودی_دوم
بیقرارم از هجرِ ماتمت
دل پریشانم ازعمرِ کمت
(بی بی جان ، معصومه) تکرار
#بند_دوم
میزنم بر ، سینه و سر
حال و روزِ دلم ، گشته مُضطر
در کنارِ ، تربت تو
روضه خوانِ تو گردد برادر
#ملودی_دوم
جان سپردی ای خواهر رضا
ای تمام بال و پرِ رضا
(بی بی جان ، معصومه) تکرار
#بند_سوم
در جوانی ، پرکشیدی
غیرعزت ز مردم ندیدی
نه سری بر ، نیزه دیدی
نه دگر ناسزایی شنیدی
#ملودی_دوم
ای امان از شهر کوفه و شام
زینب و سنگِ روی پشت بام
(بی بی جان ، معصومه) تکرار
یا حضرت معصومه
ای بی بیِ مظلومه ...
اللهم صل علی محمد و آل محمد
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
16/9/1398
https://eitaa.com/javdafshani
#رباعی_شهادت
#بانوی_کرامت
در سَر هوسِ دیدن دلبر دارد
بر سینۀ خود داغ برادر دارد
افسوس که تا دیار ساوه آمد
دیگر نتوانست قدم بردارد
#شاعر_محمود_مربوبی
#دهم_ربیع_الثانی
https://t.me/javdafshani
1. زمزمه.mp3
1.03M
شام غریبان
#زمزمه_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#آواز_بیات_اصفهان
در سن جوانی ،
عمرم شد خزانی
از هجرت برادر
گشتم ، قد کمانی
#ملودی_دوم
خداحافظ ای ماه کنعانم
فدایت شوم ای رضا جانم
#حرم_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#زمزمه_بیات_اصفهان
16/9/1398
https://eitaa.com/javdafshani
2. امام حسین ع.mp3
3.35M
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حاج_علی_انسانی
یابنَ الشبیب ،
جد غریبم ، کفن نداشت ،
یوسف به خاک بود و
به تن پیرهن نداشت ...
#استاد_حیدرزاده
یابنَ الشبیب ، جد مرا بی هوا زدند ... همه روضه بخونند ، توی این حرم ، حرم اهلبیت (ع) ، بزار صدات بپیچه ...
یابنَ الشبیب ،
جد مرا بی هوا زدند
( بعدیش رو بگم ، اونهایی که داد نزدند ، داد بزنند )
یابنَ الشبیب ،
جد مرا ، باعصا زدند
فرمود : جد مرا با پنج حربه کُشتند : فِرقَةٌ بِالرِّماح ، فِرقَةٌ بِالخَشَبِ ، فِرقَةٌ بِالحَدید ، فِرقَةٌ بِالْعَصَا ، فِرقَةٌ بالْحَجَر ... یه عده با سنگ میزدنش ، کسی آرام نباشه ، هر کجای حرم نشستی ، ناله بزن یا حسین ...
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
16/9/1398
https://eitaa.com/javdafshani
24.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسین
علیه السلام
#حاج_شیخ_حسین_انصاریان
https://eitaa.com/javdafshani
2. صوتی.mp3
1.92M
#روضه_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
#حاج_شیخ_حسین_انصاریان
دختر موسی بن جعفر ، خانم هایی که از مدینه با شما اومده بودند ، کنار بسترتون بودند ، از دنیا که رفتی ، شمارو غسل دادند ، کفن کردند ، در این زمین پاک ، جسد مطهرتون رو وارد قبر کردند ، بند کفنتون رو باز کردند ، صورت مبارکتون رو به قبله ، روی خاک گذاشتند ...
#روضه_امام_حسین
#علیه_السلام
اما دفن یک جنازه ای هم ، بدست جدتون ، زین العابدین انجام گرفت ... آروم آروم ، حصیر رو زیر بدن ابی عبدالله کشید ، وارد قبرشد ، بدن رو روی خاک گذاشت ، حالا طبق دستور دین ، صورت میت رو میخاد رو به قبله قرار بده ، ولی بابا ، سر در بدن نداره ، گلوی بریده رو ، رو به قبله گذاشت ... بنی اسد ، هر چی ایستادند دیدند از قبر بیرون نمیاد ، اومدند جلو دیدند ، صورت روی رگهای بریده گذاشت ...
https://eitaa.com/javdafshani
#رباعی_شهادت
#بانوی_کرامت
مائیم گدای حضرت معصومه
محتاج عطای حضرت معصومه
همراه رضا
ز دیده خون می باریم
در روز عزای حضرت معصومه
#شاعر_محمود_مربوبی
#دهم_ربیع_الثانی
https://t.me/javdafshani
4. روضه.mp3
4.93M
#روضه_حضرت_معصومه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیهما )
#استاد_حیدرزاده
هر کسی جسم عزیزش
روز بر دارد ، ولی
ما که جسم مادر خود را
به شب برداشتیم !
#شاعر_استاد_سازگار
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
5/9/1399
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_حضرت_معصومه
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیهما )
#استاد_حیدرزاده
این یه بیت ، امشب معنا میده ، اونهایی که مشتاق زیارت مادرش فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) هستند :
اگر که صحن و سرایت
نبود ، روی زمین
مزار مادرمان فاطمه
نشانه نداشت ...
شبیه مادرش ، فاطمه زهرا ( سلام الله علیها ) ست ، در سن جوانی از دنیا رفت ، بی بی جان ما ، اما اگه بی بی در قم از دنیا رفت ، قم شهر غربت بود برای بی بی ما ، در قم غریب نبود ... مردم قم از موقعه ای که شنیدند ، بی بی داره میاد ، به استقبالش رفتند ، گل بردند ، با سلام و صلوات ، بی بی رو وارد قم کردند ، 17 روز بی بی در قم بود ، مردم قم مثل پروانه ، دور بی بی میگشتند ، خواهر امام رضاست ، اما بمیرم ، مادرش زهرا توی شهر مدینه غریب بود ، توی محله خودش غریب بود ...
اونقدر غریب و تنها بود ، وصیتش این بود ، یا علی ، منو شبانه غسل بده ، یاعلی ، منو شبانه بردار ، یاعلی ، بدنم رو مخفیانه دفن کن ... توی شهر خودش غریب بود ، تنها بود ، مظلومه بود بی بی ... نیمه ی شب امیرالمومنین طبق وصیت ، بدن بی بی رو برداشت ...
هر کسی جسم عزیزش
روز بر دارد ، ولی
ما که جسم مادر خود را
به شب برداشتیم !
#شاعر_استاد_سازگار
هفت نفر غریبانه ، بدن مادر رو برداشتند ، اما میدونید غربت کجاست ؟ وقتی خواستند بی بی حضرت معصومه رو دفن کنند ، دیدند دو سوار نقاب دار از طرف قبله آمدند ، پیاده شدند ، بعضی ها میگن ، آقا امام رضا بوده با یک نفر دیگر ... بی بی رو با احترام ، به خاک سپردند ، اما مدینه که کسی نبود ، علی غریب و تنها ، دو نفر باید باشند تا کسی رو دفن کنند ، یکی بالای قبر باید بمونه ، یکی پائین قبر ، اما کسی نبود ، امیرالمومنین تنهای تنها ، بدنِ بی بی ، رو دست مولا مونده ، خدایا علی چه کنه ؟ علی که همه جا یار پیغمبر (ص) بوده ، درجنگ احد دور پیغمبر (ص) میگشت ، شب لیلت المبیت ، جای پیغمبر (ص) ، توی بستر مرگ خوابید ... اما شب تنهائیش هم ، پیغمبر (ص) تنهاش نگذاشت ، یه مرتبه دید دو تا دست از میان قبر بیرون آمد ، هی صدا میزنه : « اِلَیَّ ، اِلَیَّ ، اِلَیَّ» ، علی جان گلم رو بده ، امانتم رو بده ... امانت رو داد دست پیغمبر (ص) ، نیمه شب هم بود ، قاطمه اش رو دفن کرد ...
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
5/9/1399
https://eitaa.com/javdafshani