#ام_الائمه
« یتیمان .. »
جز دو چشم تر ندارند
به غیر از خاکِ غم
بر سر ندارند ...
چو مادر مُرده ها
باید فغان کرد !
که طفلانِ علی ،
« مادر » ندارند ...
#دوبیتی_شهادت
#جواد_حیدری
@javdafshani
14.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
حجه الاسلام والمسلمین :
#استاد_میرزا_محمدی
فِضّه ، اُمّ ِسَلَمِه ، سَلْمی ، اُمِّ اَیْمَنْ ، اَسماء ، با چه احتیاطی ، صورت حوریه رو گرفتند ، جهتش رو برگردوندند ...
این یه صورت بود که برگردونده شد ، ... آخ ، یه صورت هم توو گودال برگردوندند ، « فَرَفَسَهُ شُمرُ بِرِجلِهِ » { مقتل الحسین خوارزمی، ج۲، ص۴۱} ، ... صورتی که از بالای مَرکب به زمین خورده ، دیگه برگردوندن نمیخواد ، ... پایِ نحسشو گذاشت ، « وَ ذُبِحَ مِنَ الْقَفَا » ... زین العابدین فرمود : بابام هنوز داشت حرف میزد ، سر از بدنش جدا کردند ...
https://eitaa.com/javdafshani
1. زنان نقش آفرین.pdf
635.5K
#زندگینامه
#اصحاب
آشنایی مختصری با افرادی که نامشان در روضه ها خیلی شنیده و استفاده میشود ، مانند : فِضّه ، اَسماء ، اُمِّ اَیْمَنْ ، سَلْمی ، اُمّ ِسَلَمِه ...
https://eitaa.com/javdafshani
#ام_الائمه
کُنون افتاده ناله
در دلِ باد
و حتی آسمان هم
ناله سر داد ...
نمیدانی چه شد
درآن سیاهی ؟
خودم دیدم ،
که بینِ کوچه افتاد ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@javdafshani
11. در کودکی.mp3
4.02M
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا ...
#محفل_اشک_حرم_مطهر
30/2/1402
https://eitaa.com/javdafshani
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
در کودکی لرزاند به هم
پیکرِ مارا
در پیشِ چشم ما زدند
مادر مارا
مادر نفَس زنان
به پشتِ در بود
اشکِ خجالت بر رخِ پدر بود
اصلا کسی پرسیده ، چرا امیرالمومنین را صدا نزد ؟ چرا گفت فضَه تو بیا ... معمولا برای زن اگه مشکلی توو خونه پیش بیاد ، اول مردش رو صدا میزنه ، ... بزار رازش رو برات بگم ، آخه به علی قول داده بود ، یاعلی صبر میکنم ، اون روزی که از مسجد برگشت ، دید امیرالمومنین نشسته ، زانو توو بغل گرفته ، گفت « یَا ابْنَ اَبِی طَالِب ، اشْتَمَلْتَ شَمْلَةَ الْجَنِین » چرا مثل طفلی که توی رحم مادره نشستی ؟ زانوتو توی بغلت گرفتی ؟ مگه تو علی یِ خیبر نیستی ؟ علی شمشیرِ بُرانت چی شد ؟ علی از جا بلند شد ، فرمود فاطمه جان ، علی همون علی یِ ، تا شمشیرش رو برداشت و میخواست از درِ خونه بیرون بیاد ، صدای موذن بلند شد ، الله اکبر ، ... حضرت روشو کرد جانب بی بی ، ... فاطمه جان میخواهی این صدا بالای ماذنه باقی بمونه ؟ بله یا علی ... فرمود فاطمه جان باید صبر کنی ، اینجا مادرِسیدا ، سرش رو پائین انداخت ، ... چشم یاعلی صبر میکنم ... قربونِ صبر مظلومانه ات برم مادر ، دیگه سیلیش زدند به علی نگفت ، بین در و دیوار پهلوش رو شکستند ، علی رو صدا نزد ، توو کوچه های می زدنش ، نگفت علی کمکم کن
دلم بهرِ علی میسوخت
چون قُنفذ مرا میزد
نگاهِ دردناکش
بیشتر میداد آزارم
#شاعر_استاد_سازگار
#محفل_اشک_حرم_مطهر
30/2/1401
https://eitaa.com/javdafshani
7.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_حسین_طاهری
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
https://eitaa.com/javdafshani
6.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ_شهادت_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_رضا_عارفی
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
https://eitaa.com/javdafshani
5.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_اتابک_عبدالهی
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سرِ مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
#شاعر_محمد_بنواری
https://eitaa.com/javdafshani
2. مردک پست.mp3
3.8M
صوتی کامل
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#کربلایی_اتابک_عبدالهی
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد ...
https://eitaa.com/javdafshani
#ام_الائمه
مَردکِ پست که عمری
نمک حیدر خورد
نعره زد بر سر مادر
به غرورم برخورد
ایستادم به نوکِ پنجه ی پا
اما حیف
دستش از روی سرم
رد شد و بر مادر خورد
هرچه کردم
سپرِ درد و بلایش گردم
نشد ، ای وای که سیلی
به رخش آخر خورد
آه زینب تو ندیدی !
به خدا من دیدم
مادرم خورد به دیوار
ولی با سر خورد
سیلیِ محکم او
چشم مرا تار نمود
مادر از من دوسه تا
سیلیِ محکمتر خورد
حسن ازغُصّه سرش را
به زمین زد ، غش کرد
باز زینب غمِ یک
مرثیه ی دیگر خورد
قِصّه ی کوچه
عجیب است « مهاجر » اما
وای از آن لحظه
که زهرا لگدی از در خورد
#شعر_شهادت
#محمد_بنواری ( مهاجر )
@javdafshani
#ام_الائمه
به قلب مادرم
زخمِ فدک خورد
دلِ ریشِ پدر جانم
نمک خورد ...
خرابم شد به سر
انگار دنیا
که پیش چشم من
« مادر » کتک خورد ...
#دوبیتی_شهادت
#وحید_محمدی
@javdafshani