eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
: الهی هیچ خونه ای بی مادر نباشه ، شبایِ بی مادریه خونه ی امیرالمومنینِ ، نیمه شب میاد ، کنارِ قبر فاطمه ، صورت رو قبرِ زهراش میگذاره .. فاطمه یِ جوان من جوانِ قد کمانِ من تو جنتی ، تو کوثری تو قلب و جانِ حیدری تو دخترِ پیمبری زِ جای خیز، فاطمه بیا بسویِ خانه ات نشسته جایِ خالیت زینبِ ناز دانه ات فاطمه نمیدونی ، زینب دلِ بابا رو آب میکنه ، موقه نماز که میشه ، جانمازت رو می اندازه ! چادرت رو سر میکنه ، عینِ خودت رکوع میره فاطمه ، زِ جای خیز، فاطمه بیا بسویِ خانه ات ( برو مدینه ، اینجا نباش ! ) نشسته جایِ خالیت زینبِ ناز دانه ات فاطمه صبر میکند طواف قبر میکند خون شده قلبِ زینبت گریه چو ابر میکند باریکلا ، شب آخره ، امشب یه جوره دیگه داری گریه میکنی ، امشب میگی فرداشب دیگه کجا برم ؟ گم کرده دارم ، این چند شب با روضه های مادر مأنوس بودم ، می اومدم کنار مادرم مینشستم ، گریه میکردم ، رزق یکسالم رو از فاطمیه کرفتم ، بی بی جانم ، روزهای آخره ساله ، داری سال رو با گریه برا مادر تمام میکنی اِای ای .. مادر مادر .. مادری که مظلوم بود ، مادری که غریب بود ، مادری که تو شهرِ خودش اگه میخاست گریه کُنه ، می اومدند به امیرالمومنین میگفتند ، یاعلی صدای گریه ی فاطمه مارو آزار میده ! به فاطمه بگو یا شب گریه کنه یا روز ! فاطمه جان : همسایه ها گلایه دارند ، عرضه میداشت علی جان ، مگه این مردم نمیدونن من داغ بابا دیدم ؟ مگه دختری که داغ بابا ببینه حق نداره برا باباش گریه کنه ؟ یا علی به این مردم بگو من چند روزِ دیگه بیشتر بینِ شما نیستم ! همسایگان ، زِگریه ی من شِکوه میکنند گویند ، گریه ات برده از ما رفاه را ( باشه یاعلی ) دیگر برای گریه بُرون میروم ز چشم دیگه جایی میرم که صدا گریه ام رو نشنوند ، دستِ بچه هاشو میگرفت می اومد بیرون مدینه ، صبح می اومد ، تاغروب امیرالمومنین میرفت ،فاطمه و بچه هارو برمیگردوند ، کاروان ها می اومدند بروند ، میدیدند یه خانومی نشسته ، اونقدر گریه میکنه ، سئوال میکردند این خانوم کیه اینقدر جانسوز گریه میکنه ؟ میگفتند دختره پیغمبره ، از سوز گریه زهرا ، دل ها آتیش میگرفت ... 1393 @javdafshani