( قبل از دعای کمیل و در ماه رجب خوانده شده است ، با حذف بعضی توضیحات ، می توانیم در طول سال استفاده کنیم )
#مناجات_با_خداوند
#استاد_حیدرزاده
حال و احوال گرفتار
« تماشا دارد »
گریه ی عبدِ گُنه کار
« تماشا دارد »
آمدم گریه کنم
تا که نگاهم بکنی
چون ستاره به شب تار
« تماشا دارد »
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
( سعی کن با خدای خودت ، امشب حرف بزنی ، پل ارتباطی بنده با خدا ، همین اشکه، همین گریه است )
#خدای_من_خالق_من
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
( آبرمو نبردی ، گناهامو نگذاشتی کسی بفهمه ، بدیهامو رو نکردی )
هر چه شد بینِ من و تو
ز همه پوشاندی
آبروداریِ ستّار تماشا دارد
#خدای_من_خالق_من
بارها زیر همه
قول و قرارم زده ام
( اصلا یک لحظه فکر کن ، چقدر توبه کردی ، چقدر گفتی خدایا دیگه بدی نمیکنم ، خدا دیگه گناه نمیکنم ، اما باز هم گناه کردم ، باز هم بدی کردم )
بارها زیر همه
قول و قرارم زده ام
دست گیریِ تو هر بار
« تماشا دارد »
( اما وقتی برگشتم ، دست رد به سینه ام نزدی ، بگی برو تو بدقولی ، برو تو حرفت حرف نیست ، زیر قول و قرارت میزنی ، هر دفعه برگشتم ، گفتی بیا ، دستمو گرفتی ، امشب هم دعوتم کردی ، بیام خونه دلمو خونه تکونی کنم ، گناهانمو ببخشی خدا )
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( بَه بَه ، می بینم بعضی ها خوب ارتباط برقرار کردند ، همین ارتباط قلبی مهمه ، همین که با خدا وصل میشی ، با خدای خودت حرف میزنی ، میخوای ببینی بهت نگاه کرده ، به دلت نگاه کن ، ببین امشب میتونی ، وصل بشی باهاش حرف بزنی یا نه ؟ )
#خدای_من
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( حالا که حالی پیدا کردی ، خودت باهاش بگو ، خودت باهاش حرف بزن ، بگو خدا ، بارم سنگینه ، خدا پرونده ام سیاهه ، خدا به این زودی ها ، حال دعا پیدا نمیکنم ، خدایا دیگه اشکم کم شده ، اومدم بگم گناهای منو ندید بگیر ، اومدم بگم دیگه بدیهامو کنار میزارم )
#ای_خدای_کریم
مهربانی به گنهکار
بوَد عادت تو
کَرمِ سفره ی غفّار
« تماشا دارد »
( اما حرف دلم چیه ؟ این حرف دل همه ماست ، میخوام حرف دلت رو با ناله بزنی ، بگی خدا : )
همه آرزویم
یک سحرِ کرب و بلاست
( اون سحری که امام زمان «عج » اونجاست ، مادرش فاطمه زهرا «س» اونجاست ، باباش امیرالمومنین «ع» اونجاست ، همین امشب امضاشو بگیر )
همه آرزویم
یک سحرِ کرب و بلاست
شب جمعه حرمِ یار
« تماشا دارد »
( حسیییین ، تا میگن کربلا ، خودت بی اختیار ، ناله میزنی میگی حسین ، خودت رو توو حرم ارباب می بینی میگی حسین ، کربلا چه خبره ؟ بگم برات ، توو یک بیت میگم : )
مادری دست به پهلو
پسری در گودال
گریه ها ، لحظه ی دیدار
« تماشا دارد »
( هی میگه غریب مادر حسین ، حسین ... اینطوری اهل ذکر نقل میکنند ، میگن اون نانجیب که سر ابی عبدالله را از بدن جدا کرد ، دیدند داره می لرزه ، گفتند چرا داری میلرزی ؟ گفت آخه وقتی داشتم سر از بدنش جدا میکردم ، یه صدایی می شنیدم ، هی میگفت غریب مادر حسین ، ... به یاد اون شهدایی که سر از بدنشون غریبانه جدا کردند ، به یاد سر بریده کربلا بگو حسیییین .... نه ، خدا نفس بهت داده ، حیف نیست نفست رو برای ابی عبدالله خرج نکنی ؟ هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ، یاحسین ...
مادری دست به پهلو
پسری در گودال
گریه ها ، لحظه ی دیدار
« تماشا دارد »
روضه قحطی آب و
لبِ عطشان حسین
گوشه صحن علمدار
« تماشا دارد »
کاش امسال شود
سال ظهور دلبر
پرچم خیمه دلدار
« تماشا دارد »
#شاعر_قاسم_نعمتی
#حرم_مطهر_حضرت_معصومه
( سلام الله علیها )
https://eitaa.com/javdafshani