#روضه_امام_حسن_مجتبی
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
امشب شام غریبان یه آقائیه که خیلی غریبه غریبه ، توو خونه اش غریبه ، توو مسجد غریبه ، توو کوچه غریبه ، شام غریبان اون آقائیه که ، حضرت زهرا سلام الله علیها به وصال فرمود : وصال این همه شعر برای حسینم گفتی ، مگه حسن پسر من نیست ، وقتی نام این آقا برده میشه دیگه نیازی به روضه نیست ، یه نگاه به درو دیوار حرم امام رضا کن ، یه نگاه مدینه کن ، ببین یه چراغ روشن نیست ، ببین با خاک یکسانه بقیع ...
مرغ شب می رود و
انجمن آماده کنید
خانه را بهر عزای حسن
آماده کنید
برنیاید دگر از
دست طبیبان کاری
کارم از کار گذشته
کفن آماده کنید
مخفی از زینب و
طفلان حرم، تابوتی
بهر تشییع غریب وطن
آماده کنید
تا تنم جای بگیرد
به جوار زهرا
بروید و به بقیع
قبر من آماده کنید
چشم پوشید ز من
مادرِ من منتظر است
تیرباران شدن این بدن
آماده کنید
#شاعر_حیدر_توکل
همینطوری که امروز بدن رو تشییع میکردند ، یا امام رضا ، مقابل قبر پیغمبر (ص) ، جلوچشم ابی عبدالله ، الهی اگه جسارت هم به برادر میکنند ، جلو برادر نباشه ، جلو چشم بی هاشم دستور دادند ، بدن امام حسن رو تیرباران کردند ... فکر کنم توقع کوچیک حضرت زهرا این باشه ، حسین میگی ، امشب نمیخوای حسن بگی ؟ بگی آی غریب حسن ، غریب ، غریب ، غریب ...
سینه ها از شرَر
افروخته شد
تن و تابوت
به هم دوخته شد
#شاعر_استاد_سازگار
بدن رو روی زمین گذاشتند ، مرحوم اِبنِ شهر آشوب نوشته ، هفتاد چوبه تیر به بدن و تابوت حضرت ... اگر خواستی ناله بزنی برای غربت ابی عبدالله ناله بزن ، امام زمان «عج» منو ببخش ، یکی یکی تیرهارو بیرون میکشید گریه میکرد ، برادر غریبم ، حسن جانم ، عزیز دل مادرم ، چه روزهایی رو با هم توو این مدینه دیدیم ، مادرمون رو زدند ، جلو منو شما به بابامون علی « سَبّ » کردند ، دشنام دادند ، این هم آخر کاره بدنت رو تیرباران کردند ... اما بنی هاشم ، اباالفضل ، محمد حنفیه ، دیگران بودند ، دورِ ابی عبدالله رو گرفتند ، به ابی عبدالله دلداری دادند ، اما مردم کربلا ...
13/7/1400
https://eitaa.com/javdafshani