2. روضه.mp3
8.66M
#وفات_حضرت_ام_البنین
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
#بخش_دوم
گریز به روضه حضرت اباالفضل
( علیه السلام )
#شعر_اول
ببین بشکسته پهلویش
سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش
ولی آهسته ، ولی آهسته
#شعر_دوم
ای زور و بازویِ حسین
سرت به زانوی حسین
حرفی بزن علمدار ...
کمتر بزن بازوی خود را بر زمین
شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین
برخیزو با چشمانِ خون آلود خود
#رخت_اسیری بر تنِ زینب ببین
#شعر_سوم
تو مثل جون عزیزی
اگه که برنخیزی
رقیه رو می برند
عدو برا کنیزی ...
بعد تو میزنند
دستاشونو طناب
زینب رو می برند
تو مجلس شراب ...
#شعر_چهارم
طناب و دست بچه ها ای وای
خنده ی شمر بی حیا ای وای
سرِ منو تشت طلا ، ای وای
#شعر_پنجم
شنیدم دست هایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این خبرها را شنیدند
همه از هم خجالت میکشیدند
#شعر_ششم
دیگر به خیمه عمو نداریم
از تشنه کامی ، جان میسپاریم
السَّلامُ عَلَیکِ یا زَوجَةَ وَلیِّ الله
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ العباس
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البنین ...
۱۸ بهمن ۱۳۹۸
قم ، آستان مقدس امامزاده
شاه سید علی (علیه السلام)
https://eitaa.com/javdafshani
متن شعری که جناب
#استاد_حیدرزاده اجرا کردند :
غمت از قلب ما بزرگتر است
از غم انبیا بزرگتر است
بیشتر از ما ، برای زینبتان
داغ این ماجرا بزرگتر است
چه بلایی سرِ تنت آمد ؟
که از آن بوریا بزرگتر است
صورتِ دختر تو کوچک بود
دست آن بی حیا بزرگتر است
داغِ سیلی اگر چه سنگین بود
داغ بازارها بزرگتر است
وای از جسم مانده در گودال
غارت خیمه ، غارت خلخال
#شعر_دوم
جامه ات را که که این و آن می برد
خاتمت را که ساربان می برد
دخترت را ز روی پیکر تو
دشمن تو ، کِشان کِشان می برد
داشت از قتلگه سرت را هم
بر سرِ نیزه ها ، سَنان می برد
خواهرت را طناب بسته به دست
سوی بزم حرامیان می برد
سر تو بینِ تشت زر بود و
طرفش چوب خیزران می برد
وای از ماجرای کوفه و شام
آتش و دود ، سنگ از سرِ بام
#شعر_سوم
مادری قد خمیده می بینم
حنجری را بُریده می بینم
قاتلی را که بینِ آن گودال
پای جسمت رسیده می بینم
حنجرش را گرفته در دست و
روی سینه نشسته می بینم
خواهری را که پای گودال است
به لبش جان رسیده می بینم
گفت زینب به جای مادرتان
هر چه را که ندیده می بینم
دختری که دشمن از سرِ او
مَعجرش را کِشیده می بینم
لشکری را که همره مَرکب
روی جسمت دویده می بینم
بینِ مقتل جدا جدا شده ای
پخش در بینِ کربلا شده ای
#شعر_چهارم_پایان_مجلس
هوا گرفته ، نفس بُریده
تو قتلگاهت ، مادر رسیده
داره میگه بد زدنت
مادر مادر مادر
چیزی نموند از بدنت
مادر مادر مادر
کجاست حسین پیراهنت
مادر مادر مادر
چرا لبات این همه خشکیده
صدای غربتت را می شنیدند
ولی چرا به تو می خندیدند
#شعر_پنجم
ای عزیز فاطمه ، دادی بزن
آخر ای مظلوم ، فریادی بزن
یا زِ دست شمر ، خنجر را بگیر
یا رهِ گودال بر مادر بگیر
#شعر_ششم
سر حسین به نیزه ها
شمر اومده تو خیمه ها
آتیش زندند به خیمه ها
واویلتا ، واویلتا ...
۸ شهریورماه ۱۳۹۹
هیئت ثارالله قم
https://eitaa.com/javdafshani
3. حضرت اباالفضل ع.mp3
4.69M
قسمت سوم :
#روضه_حضرت_اباالفضل
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
ببین بشکسته پهلویش
سیه گردیده بازویش
بریز آب روان رویش
ولی آهسته ، ولی آهسته
#شعر_دوم
ای زور و بازویِ حسین
سرت به زانوی حسین
حرفی بزن علمدار ...
کمتر بزن بازوی خود را بر زمین
شرمنده ام کردی گُلِ اُمُ البنین
برخیزو با چشمانِ خون آلود خود
#رخت_اسیری بر تنِ زینب ببین
#شعر_سوم
تو مثل جون عزیزی
اگه که برنخیزی
رقیه رو می برند
عدو برا کنیزی ...
بعد تو میزنند
دستاشونو طناب
زینب رو می برند
تو مجلس شراب ...
#شعر_چهارم
طناب و دست بچه ها ای وای
خنده ی شمر بی حیا ای وای
سرِ منو تشت طلا ، ای وای
#شعر_پنجم
شنیدم دست هایت را بریدند
شنیدم چشم نازت را دریدند
چو طفلان این خبرها را شنیدند
همه از هم خجالت میکشیدند
#شعر_ششم
دیگر به خیمه عمو نداریم
از تشنه کامی ، جان میسپاریم
السَّلامُ عَلَیکِ یا زَوجَةَ وَلیِّ الله
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ العباس
السَّلامُ عَلَیکِ یَا أُمَّ البنین ...
۱۸ بهمن ۱۳۹۸
قم ، آستان مقدس امامزاده
شاه سید علی ( علیه السلام )
https://eitaa.com/javdafshani