3. قسمت اول روضه.mp3
3.49M
#روضه_عطش_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم
ای که دل ها همه از
داغ غمت غمگین است
وی که از خون تو
صحرای بلا رنگین است
#آقا_جان
نرود یاد لبِ
تشنه ات از خاطره ها
هر که را مینگرم
از غم تو غمگین است
شاعر : #محمد_خسرو_نژاد
زان تشنگان هنوز
به عيوق مى رسد
فریاد العطش
ز بیابان کربلا
شاعر : #محتشم_کاشانی
قم ، هیت حاج آقای فلاح
ماه مبارک رمضان 1396
https://eitaa.com/javdafshani
2. ا ی که دلها همه از.mp3
3.49M
#روضه_کوتاه
#امام_حسین (علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
ای که دل ها همه از
داغ غمت غمگین است
وی که از خون تو
صحرای بلا رنگین است
نرود یاد لبِ
تشنه ات از خاطره ها
هر که را مینگرم
از غم تو غمگین است
شاعر :
#محمد_خسرو_نژاد
#شعر_دوم
زان تشنگان هنوز
به عَيوق مى رسد
فریاد العطش
ز بیابان کربلا
شاعر : #محتشم_کاشانی
شب های جمعه همه کربلان ، مادر کربلاست ، امام زمان ( ارواحنا فداه ) کربلاست ، یه نغمه ای دارد مادر ، شب های جمعه کربلا :
بُنَیَّ قَتَلوک
وَ ما عَرَفوک
جمله ی آخرش جگر رو میسوزاند ...
وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک
مادرآبت ندادند
لب تشنه سر بریدند
سلطانِ کربلا را
در خاک و خون کشیدند
عطشانِ نینوا را ...
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ
1399
https://eitaa.com/javdafshani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#غیرت_علوی
آن در که
جبريل امين بود خادمش
اهل ستم به پهلويِ
خيرالنسا زدند ...
#محتشم_کاشانی
در یکی از صحنه های تاتر که حمله به خانه حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) نمایش داده میشد ، یکی از تماشاچیان غیرتی ، عکس العمل جالبی نشان میدهد
ای کاش این جوانان ، درمدینه هم بودند ...
@javdafshani
قسمت ششم :
#روضه_امام_حسین
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
وقتی زین العابدین میخواست بدنش رو برداره ، هر کاری کرد دید نمیتونه این بدن رو برداره ... چرا ؟ آخه اونقدر زیر سم اسبا کوبیده بودند ...
دلت رفت کربلا ، برو کنار ضریح شش گوشه ، سرت رو روی ضریح ارباب بگذار ... دو جمله بگم : صدا زد بنی اسد ، بروید یک قطعه بوریا بیارید ...
تنِ سالار زینب
به زیر سم مرکب
به خون غلطیده یا رب
حسین کفن ندارد ..
بدن رو داخل بوریا پیچید ، ( اینو یادگاری از من داشته باش ) کربلا که رفتی ، کنار ضریح شش گوشه ی ارباب ، چشمت رو ببند ، چشم دلت رو باز کن ، ببین یه بدن بی سر ، میان بوریا پیچیده شده ... آی ی ی ی...
اما میدونی دل امام سجاد کجا آتیش گرفت ؟ وقتی میخواست خشت لحد رو بگذاره ، وقتی نگاه کرد دید بابا سر نداره ، یه مرتبه دیدند آقا خم شد ، لباش رو گذاشت روی حلقوم بریده ی بابا ، ... بابا بابا بابا ...
خدا اشک چشمت رو زیاد کنه ... این مکان این بیت ، بوی کربلا میده ، این اشک شما این حال شما ... حسییییین ... جانم ...
خدا نفس بهت داده ، باهاش بگی حسین ... آقام آقام آقام ...
روزه دار بهتر متوجه میشه ... خاک رو بدن ریخت ، نشست کنار قبر ، رو قبر با انگشتش نوشت ... چی نوشت ؟
ننوشت این قبر کسی است که سر در بدن نداره ، ننوشت این قبر کسیه که کفن نداره ... بگم ناله میزنی ؟
نوشت : هذا قَبْرُ الْحُسَيْنِ بْنِ عَليِّ بْنِ ابيطالِب ، الّذي قَتَلوُهُ عَطْشاناً ... حالا هر کجا نشستی بگو حسیییین ...
زان تشنگان هنوز
به عيوق ميرسد
فرياد العطش
ز بيابان کربلا ...
#محتشم_کاشانی
4/3/1397
بیت مرحوم آیت الله بروجردی
(رحمه الله علیه)
https://eitaa.com/javdafshani