3. قسمت دوم.mp3
9.31M
#روضه_حر (علیه الرحمه)
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم
گریز کوتاهی به روضه
حضرت علی اکبر(علیه السلام)
نصیب هر کس و ناکس
نمی شود این بخت
قرار بود بمیری
خدا شهیدت کرد ..
نه پیشوند و نه پسوند ،
حر حری تو
حسین آمد و
آزاد از یزیدت کرد ..
شاعر:
#مرتضی_امیری_اسفندقه
#شعر_دوم
چنان به سینه فشردی مرا
که جز تو اگر بود ،حسین فاطمه !
میگفتم اشتباه گرفتی ..
من آمدم که تو را
با سپاه و تیغ بگیرم
مرا به تیر نگاهی
تو بی سپاه گرفتی ..
چنان تبسم گرمی
نشاندهای به لبانت
که از دل نگرانم
مجال آه گرفتی ..
رسید زخم سرم
تا به دستمال سفیدت
تو شرم را هم از این
صورت سیاه گرفتی ..
شاعر : #قاسم_صرافان
#گریزروضه :
بگم یا اباعبدالله : سرِ حر را با دستمال بستی ، اما من امشب یک سنوال دارم ، چرا سر علی اکبر را با دسنمال نبستی ؟
چرا سر جیگرگوشه ات را با دستمال نبستی ؟
خودم جواب خودم رو میدم : میخام بگم آخه این بدن یک زخم نداشت ، بدن ارباً اربا بود ... بدن پاره پاره بود ... فقط آقا یک خواهش ازش داشت ، هی صدا میزد : ولدی علی ، ولدی علی ..
یک کلام حرف بزن بابا ..
دشمن به هر عضوش
تیر از جفا میزد
من میزدم فریاد
او دست و پا میزد ..
1394
#روضه_شب_چهارم_محرم
https://eitaa.com/javdafshani