eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ قسمت اول : ( صلی الله علیه وآله ) ( شعر ) ( شعر ازدواج ) ( علیه السلام ) ( علیه السلام ) ( شعر ) ( علیه السلام )
قسمت سوم : ( علیه السلام ) هرچی بغض وکینه داری نسبت به دشمنان اهلبیت (ع) ، کینه ی خودت رو ابراز کن ، از اون اولی که تو مدینه ، هتک حُرمت کرد ، از اونایی که کربلا ، اومدند ... اونی که تیر به گلوی علی اصغر زد ، اونی که دست اباالفضل رو از بدنش جدا کرد ، اون کسی که اولین تیر رو به خیمه های ابی عبدالله انداخت ، کسی که بدن علی اکبر رو قطعه قطعه کرد ... اون نانجیبی که شمشیر به فرق علی اکبر زد ، که وقتی ابی عبدالله اومد کنار بدن علی اکبر ، نفرین کرد ... امام مظهر رحمت الهی است ، امیرالمومنین برای قاتلش ، شیر میفرستد ... ، میفرماید اگر من از دنیا رفتم ، فقط یک ضربت بهش بزنید ، بیشتر نه ... امام مظهر عطوفت الهی است ، اما نمیدونم چه کردند با بدن علی اکبر ... وقتی رسید کنار بدن علی اکبر ، فرمود : « عمرسعد » ، خدا نسلت را قطع کنه ، که پسرم رو کُشتی ، آی ی ی ... بُنَیَّ قَتَلوک ... حسیییین ... دلت کربلاست ، تو حرم ابی عبدالله ، پائین پا ... نمیدونم الان مادرش فاطمه ، اومده کربلا یا نه ؟ شب های جمعه مادر میاد کربلا ، ... بزار چند جمله ای روضه ی علی اکبر بخوانیم ... اکبرم چرا چنین میان خون ، نشسته ای ؟ به خدا ، ز داغ خود دل مرا ، شکسته ای ... نور دیده ی ترم پسرم ، ای پسرم هان ، همین کنار پای ابی عبدالله ، پائین شش گوشه ی قبر امام حسین ، سرت رو روی ضریح مطهرش بگذار ، ببین هنوز صدای بابا میاد ، صدا میزنه : « وَلَدی علی » ... اکبرم ببین چنان کنار تو ، نشسته ام درکنار بدنت چو کشتیِ شکسته ام اکبرم نظر گشا به دیده ی پُرآب من پسرم چرا دگر نمیدهی جواب من ؟ حسیییین ... هر چی صدا زد ، طبق بعضی از نقل ها داره ، حضرت هفت مرتبه ، از سویدای دلش صدا زد : « وَلَدی علی » ... دیگه کار علی اکبر تمام شده بود ، تعبیر ناقص من اینه ، ابی عبدالله التماس میکرد : بابا ، یه کلام با من حرف بزن ... دید علی جواب نمیده ، صورت روی صورت علی گذاشت ... به یاد شهدا و گذشتگان ، اموات ، امام ، همشون فیض ببرند ... یه مرتبه متوجه شد ، خواهرش زینب آمده ... ؟ کنار هیچ بدنی زینب نیامد ، اما کنار بدن علی اکبر آمد ، نقل مقتل داره ، مولا بلند شد ، زینبش رو به خیمه ها برگرداند ، حسییین ... از حرم آمده زینب کُند امداد مرا ... بدنت را بسوی خیمه برم ای پسرم ... 1393 ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
2. گریز اول.mp3
2.07M
( علیه السلام ) مُصیبَةً ما أَعْظَمَهَا وَ اَعْظَمَ رَزِیَّتَها فِی الاِسْلامِ وَ فی جَمیعِ السَّمواتِ وَ الاَرْض ، میگن امام رضا غریب بود ، کسی بالاسرش نبود ، پسرش اومد ، سرش رو روی زانو گذاشت ... پس کسی که بچه هاش بالای سرش باشن ، غریب نیست ، ... اما نه ، اینطوری نیست ، کربلا امام سجاد ، توو خیمه بود ، زینب بالای تل زینبیه بود ، سکینه بود ، رباب بود ، ام کلثوم بود ، ... اما از همه غریب تر بود حسیییین ... وقتی اومدند بالای بلندی ، وای وای وای ... یه بیت شعره ، دیوونه میکنه آدم رو ... میگه : « شمر روی سینه اش بنشسته بود ، استخوان سینه اش بشکسته بود » ... حسییین ... خوبه با چشم گریان اربابت رو زیارت کنی ... دلت رو ببر توو حرم مولا ... ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
3. جملات توضیحی.mp3
770.2K
وَاللَّعْنَةِ عَلَیْهِمْ وَ بِالْمُوالاتِ لِنَبِیِّکَ وَ آلِ نَبِیِّکَ عَلَیْهِ وَ عَلَیْهِمُ اَلسَّلامُ ... هر چی بُغضِ نسبت به دشمنان اهلبیت داری ، آشکار کن ، از اون نامردی که دست به روی اهلبیت بلند کرد ، اولین حُرمت شکنی رو اون انجام داد ، تا امروز و تا قیامت ، اَللّهُمَّ الْعَنْ اَوَّلَ ظالِمٍ ظَلَمَ حَقَّ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ آخِرَ تابِعٍ لَهُ عَلی ذلِک ... ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) اَللّهُمَّ الْعَنْهُمْ جَمیعاً ... برو جلوتر ، توو حرم امام حسینی ، برو خودت رو برسون به ضریح شش گوشه ابی عبدالله ، برو جلو زیر قُبه باشی ، زیر قُبه دعا مستجابه ، روحت پرواز کرده الان کربلا ، کنار ضریح خودت رو بچسبون به ضریح شش گوشه ، حسییین ... آقاجان ، هان اصل کار دله ، دلت الان کربلاست ، توو حرم ابی عبدالله ، به یاد گذشتگان ، شهدا ، پدرمادر ، امام ، همشون رو یاد کن ، اینجایی که الان کنار ضریح ایستادی ، کنار ضریح ابی عبدالله ، اینجا جائیه که آقا ، از رو زین روی زمین افتاده ، قربونت برم آقا ، اما شاید یه سئوال بکنی ، بگی چرا قتلگاه فاصله داره با قبر حضرت ؟ آقاجان ، آقاجان ... آخِی ... بدنش مجروح بود ، ( توجلوترمیگی خودت ،گودال قتلگاهِ ) ، آقا برای اینکه از شمشیر و نیزه دشمن در امان باشه ، خودش رو کِشون کِشون رسوند تا توی گودال ، دیگه نیزه بهش نخوره ، دیگه نتونن تیر بهش بزنند ، اِی ی ی ... اما وقتی اون نامرد اومد ، اومد توو گودال قتلگاه ، ( بازم برم جلو ، اگه برم جلوتر باید داد بزنی ها ) ، چون توو گودال قتلگاه رفتن ناله میخواد ، آی آی ، همش رو نمیگم ، فقط یه جمله میگم ، حسییین ... آی غریب ، بدن پُر از نیزه است ، بدن پُر از زخم شمشیره ، آی ی ی ... نگاه کرد دید لب های آقا داره به هم میخوره ، خوب گوش داد ، دید داره میگه : الهی رضاً به قضائِک ، حسییین ... آی ، بقیة الله بگم یا نه ؟ پاشو گذاشت رو سینه ی ابی عبدالله ، آی ی ی ... همش رو نمیگم ، فقط همین یه جمله ، بقیش مال شب عاشورا و روز عاشورا ، آقا احساس کرد سینه اش سنگین شده ، آخ بمیرم ، چشمش رو باز کرد ، یه نگاه کرد ، دید شمر با خنجر برهنه ، حسییین .. نه ، نه ، نفَست مالِ حسین گفتنه ، ناله بزن یا حسین ، یا غریب ، یا مظلوم ، یا حسین ... حوائجت رو مد نظر بگیر ، مریض داری ، گرفتاری ، حاجتمندی ، الان کنار ضریح دلت ، زیر قُبه ی ابی عبداللهی ، اشک چشمی که برای ابی عبدالله است ، شفاست ، ... خیلی مریضا التماس دعا گفتن ، فرج آقا ، گرفتارا ، جَوونها ... حالا با توجه سلام بده ، توقع جواب داری ، وقتی جابر اومد سلام داد ، سه مرتبه گفت : « امیری یا حسین » ، جوابی نشنید ، گفت آقا چرا جواب سلام جابر رو نمیدی ؟ خودش جواب خودش رو داد ، جابر چگونه جواب میخوای ؟ از بدنی که سر نداره ، آی ی ی ... اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی ... ( سلام الله علیها ) https://eitaa.com/javdafshani