1. تمام ملک خداوند 1394.mp3
15.66M
#روضه_شب_اول_محرم
#روضه_حضرت_مسلم
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
تمام مُلکِ خداوند
غرق ماتم توست ...
1394
https://eitaa.com/javdafshani
2. قسمت اول.mp3
8.34M
#روضه_شب_اول_محرم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمِ بنِ عَقیل
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
بهارِ باغِ دل از
گریه ی محرّم توست
بهشت ، برگِ گلی
از شراره ی غم توست
آقا جان :
مُحرمت به من
اِحرامیِ سیه بخشید
کسیکه مَحرم این جامه گشت
مَحرم توست
جحیم را کُند از
یک نگاه خود خاموش
کسی که گوشهنشینِ
بهشتِ ماتم توست
چرا ملائکة الله سجدهاش نکنند
مگر نه طینت آدم
ز خاک مقدم توست
اگر شوند همه بحرها
به چشمم اشک
به خون پاک تو سوگند میخورم
کمِ توست ..
هر آنکه کُشته شود
صاحبِ دمی دارد
تو کیستی که خداوند ،
صاحب دمِ توست
عَلم به دستِ علَمدار توست
تا صف حشر
همیشه عالم اسلام
زیر پرچم توست ..
آقا جان :
که گفته زخمِ تو
مَرهم پذیر نیست حسین
که خودِ تو کُشته ی اشکی و
اشک ، مرهم توست ..
#استاد_حاج_غلامرضا_سازگار
شب اول محرم الحرام ۱۳۹۵
قم ، هیئت ثارالله
https://eitaa.com/javdafshani
2. قسمت دوم.mp3
12.98M
#روضه_شب_اول_محرم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمِ بنِ عَقیل
#حضرت_مسلم_ابن_عقیل
( علیه السلام )
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
شب اول محرم الحرام ۱۳۹۵
قم ، هیئت ثارالله
https://eitaa.com/javdafshani
2. دوباره میرسد 96.mp3
6.55M
#روضه_شب_اول_محرم
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا
مُسلِمِ بنِ عَقیل
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_اول
دوباره میرسد از ره ،
صدای پای محرم
سلام ما به حسین جان و
گریههای محرم ..
چه نفسهای شریفی
که میشوند در این ماه
شبیه کعبه ، سیه پوشِ
گریه هایِ محرم ..
چه سینهها که بسوزند
در مصائب ارباب
چه اشکها که بریزند
در عزای محرم ..
به روی پیرهن مشکیام
نوشته ام امسال
منم گدای حسین و
منم گدای محرم ..
تمام سال صدایِ
حسین میشنوم من
از آن دلی که شود
سخت مبتلای محرم ..
پیام فاطمه این است :
شیعیانِ حسینم
سلوک گریه بگیرید
پا به پای محرم ..
سلامِ روضه ی غربت ،
سلامِ حضرتِ مسلم
چه حیف شد نرسیدی
به ابتدای محرم ..
شاعر: #امیر_عظیمی
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله
https://eitaa.com/javdafshani
3. شعر و روشه 96.mp3
15.51M
#روضه_شب_اول_محرم
#استاد_حیدرزاده
#قسمت_دوم_روضه
کوچه گردِ غریبِ این شهرم
بی کسی در غروب می دانم
سرِ بشکسته ام گواهی شد
بارشِ سنگ و چوب می دانم
درِ هر خانه ای که می رفتم
دیدم آنجا که جان پناهم نیست
تازه فهمیده ام که در این شهر
غیرِ عشقِ علی گناهی نیست
روی دارالاماره ی کوفه
مقتلم را به چشم خود دیدم
معنیِ میهمان نوازی از
لب و ابروی پاره فهمیدم
سرِ راهم چه چاله ها کندند
که سفیرِ تو را محک بزنند
خانه ی طوعه را زدند آتش
تا به زخم دلم نمک بزنند
ریسمان و طناب آوردند
یاد دستان بسته افتادم
هر زمانی که من زمین خوردم
یاد پهلو شکسته افتادم
گریه هایم به عالمی فهماند
که فقط فکر ماتمت هستم
ناله های غریب من گوید
فکر فردای زینبت هستم
حرمله با نگاه زخم آلود
فکر گُل ها و فضل پاییز است
کودک شیر خواره را دیگر
تو نیاور که خنجرش تیز است
شاعر : #محمد_رضا_ناصری
قالب شعری : چهارپاره
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله
https://eitaa.com/javdafshani