eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
2. قسمت اول.mp3
8.34M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمِ بنِ عَقیل ( علیه السلام ) بهارِ باغِ دل از گریه ی محرّم توست بهشت ، برگِ گلی از شراره ی غم توست آقا جان : مُحرمت به من اِحرامیِ سیه بخشید کسیکه مَحرم این جامه گشت مَحرم توست جحیم را کُند از یک نگاه خود خاموش کسی که گوشه‌نشینِ بهشتِ ماتم توست چرا ملائکة الله سجده‌اش نکنند مگر نه طینت آدم ز خاک مقدم توست اگر شوند همه بحرها به چشمم اشک به خون پاک تو سوگند می‌خورم کمِ توست .. هر آنکه کُشته شود صاحبِ دمی دارد تو کیستی که خداوند ، صاحب دمِ توست عَلم به دستِ علَمدار توست تا صف حشر همیشه عالم اسلام زیر پرچم توست .. آقا جان : که گفته زخمِ تو مَرهم ‌پذیر نیست حسین که خودِ تو کُشته ی اشکی و اشک ، مرهم توست .. شب اول محرم الحرام ۱۳۹۵ قم ، هیئت ثارالله https://eitaa.com/javdafshani
2. قسمت دوم.mp3
12.98M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمِ بنِ عَقیل ( علیه السلام ) شب اول محرم الحرام ۱۳۹۵ قم ، هیئت ثارالله https://eitaa.com/javdafshani
2. دوباره میرسد 96.mp3
6.55M
اَلسَّلامُ عَلَیکَ یا مُسلِمِ بنِ عَقیل دوباره می‌رسد از ره ، صدای پای محرم سلام ما به حسین جان و گریه‌های محرم .. چه نفس‌های شریفی که می‌شوند در این ماه شبیه کعبه ، سیه پوشِ گریه هایِ محرم .. چه سینه‌ها که بسوزند در مصائب ارباب چه اشک‌ها که بریزند در عزای محرم .. به روی پیرهن مشکی‌ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای محرم .. تمام سال صدایِ حسین میشنوم من از آن دلی که شود سخت مبتلای محرم .. پیام فاطمه این است : شیعیانِ حسینم سلوک گریه بگیرید پا به پای محرم .. سلامِ روضه ی غربت ، سلامِ حضرتِ مسلم چه حیف شد نرسیدی به ابتدای محرم .. شاعر: ۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله https://eitaa.com/javdafshani
3. شعر و روشه 96.mp3
15.51M
کوچه گردِ غریبِ این شهرم بی کسی در غروب می دانم سرِ بشکسته ام گواهی شد بارشِ سنگ و چوب می دانم درِ هر خانه ای که می رفتم دیدم آنجا که جان پناهم نیست تازه فهمیده ام که در این شهر غیرِ عشقِ علی گناهی نیست روی دارالاماره ی کوفه مقتلم را به چشم خود دیدم معنیِ میهمان نوازی از لب و ابروی پاره فهمیدم سرِ راهم چه چاله ها کندند که سفیرِ تو را محک بزنند خانه ی طوعه را زدند آتش تا به زخم دلم نمک بزنند ریسمان و طناب آوردند یاد دستان بسته افتادم هر زمانی که من زمین خوردم یاد پهلو شکسته افتادم گریه هایم به عالمی فهماند که فقط فکر ماتمت هستم ناله های غریب من گوید فکر فردای زینبت هستم حرمله با نگاه زخم آلود فکر گُل ها و فضل پاییز است کودک شیر خواره را دیگر تو نیاور که خنجرش تیز است شاعر : قالب شعری : چهارپاره ۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله https://eitaa.com/javdafshani
2. عالم محرم است.mp3
4.34M
(علیه السلام) عالَم مُحرم است ، سلام علی الحسین (ع) شب اول محرم الحرام ۱۳۹۷ هیئت ثارالله https://eitaa.com/javdafshani
1. خوش به حال عاشقی 9.6.98.mp3
13M
شعر و روضه خوش به حال عاشقی که با تو محرم میشود .. ۹ شهریور ۱۳۹۸ ، هیئت ثارالله قم https://eitaa.com/javdafshani
1. شب اول.mp3
8.94M
( علیه السلام ) شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است ( سلام الله علیها ) ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) شمیم عاطفه در کوچه ها رها شده است دوباره هر شب من رنگ کربلا شده است وزیده در همه جا عطر سیب حضرت عشق قسم به ساحت گریه قسم به ساحت عشق دوباره شوق حرم تا خدا دلم را بُرد به عرش روشن کرب و بلا دلم را بُرد دوباره ماه مُحرم ، رسیده ماه عزا غروب غربتِ جان کاه « سیدالشهدا » برات گریه دوباره به چشممان دادند به ما حسینیه‌ی‌ گریه را نشان دادند مُحرم آمده آقا صدایمان کردی (گریه کنای من بیان ، سینه زنای من بیان ، عزدارای من بیان ، عزدارای حسینم بیان ، حسینم غریبه غریبه غریبه ، این شبا ، صداش با گوش دل شنیده میشه ، غریب مادر حسین ، غریب مادر حسین ، غریب مادر حسین ...) مُحرم آمده آقا صدایمان کردی برای عرض ارادت جدایمان کردی از شب اول گفت بیا ، گفتی چشم ، خیلی ها شب عاشورا میان ، شب تاسوعا میان ، اما تو هنوز خیمه بر پانشده بود ، سراغ میگرفتی ، کی میرسه ؟ ) لیاقتی بده تا روضه خوان تو باشیم عنایتی که فقط در امان تو باشیم ( آماده ای برای روضه ؟ آماده ای برای گریه ؟ ) صدای مرثیه‌ی آب آب می آید صدای گریه‌ی ‌ طفل رباب می آید ( این صدا همه رو بیقرار کرده ) هنوز علقمه لب تشنه‌ی لب سقاست هنوز چشمِ حرم در مصیبتش دریاست ( خط آخر شعر من ... شب اولی ها خوش به حالتون ، شب اول با شبای دیگه فرق میکنه ، آدم بعد یک سال به محبوبش رسیده ، به اربابش رسیده ) خمیده خواهری انگار می رود از حال گمان کنم که رسیده حوالیِ گودال حسییین ... از امشب دیگه باید نفست روخرج کنی ، ... اگر بدن بی سر مسلم رو از بالای دارالماره به زمین پرتاب کردند ، خواهرش نبود ، دخترش نبود ، اما بمیرم برا اون آقای غریبی که ... راوی میگه دیدم خانم از توو خیمه بیرون دوید ، عین عبارت است ، جگرم سوخت ، وقتی به این عبارت برخوردم ، سیدها ... عمه جانه تون تا دید حسینش روی زمین افتاد ، پا برهنه بیرون دوید ، « وَ خَرَجَتْ زَیْنَبُ بِنْتِ فاطمه » ... هی زمین میخورد ، هی بلند می شد ، هی صدا میزد وا حسینا ... حالا هر کجا نشستی با عمه سادات هم ناله شو ، بگو یاحسین ... از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین دست و پا میزد حسین دید نمیتونه حسینش بلند بشه ، مقتل اینطوری آورده ، اومد بالاسر حسین ، زیر کِتفاشو گرفت بلندش کرد ، تکیه داد به خودش ، داداش بلند شو ، زینبت اومده ، حسین ... سوی خیمه برگرد خواهر حزینم تا به زیر خنجر ننگری چنینم ... برگرد زینب ، تو طاقت نداری ببینی ، سرِ حسین رو می برند ، حسیییین ... ( سلام الله علیها ) ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) دوباره میرسد از ره صدایِ پای مُحرم سلامِ ما به حسین جان و گریه های محرم چه نفْس های شریفی که می شوند در این ماه شبیه کعبه ، سیه پوشِ گریه های محرم چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب اگه از شب اول می بینی سینه ات میسوزه ، برا غمهای ابی عبدالله ، خدارو شکر کن ، بگو خدایا ممنونم ، غم ابی عبدالله را توو سینه ام گذاشتی ، هر کسی خدا دوستش داره ، غم امام حسین رو توو سینه اش میزاره ، بگو خدا ممنونم ... چه سینه ها که بسوزند در مصائب ارباب چه اشک ها که بریزند در عزای محرم به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای مُحرم ( حسین جان ... ) تکرار به روی پیرهن مشکی ام نوشته ام امسال منم گدای حسین و منم گدای مُحرم به یاد اون شهدایی که رو لباسشون می نوشتند : « یاحسین » ، به یاد اون شهدایی که سربندشون « یاحسین » بود ، سربندشون « یا ابالفضل » بود ، سربندشون « یازهرا » بود ... تمام سال صدای حسین حسین می آید از آن دلی که شود سخت مبتلای مُحرم پیام فاطمه این است : شیعیان حسینم سلوک روضه بگیرید پا به پای مُحرم .. توو مجلس پسر ، مادر صاحب عزاست ، توو مجلس پسر ، مادر خوش آمد میگه ، توو مجلس پسر ، مادر میگه « بُنَیَّ » ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... مادر روضه میخونه ... هر کسی امشب صدای مادرش رو میشنوه ، خوشا به حالش ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... « وَ ما عَرَفوک » این جمله ی آخرش جگر رو میسوزونه ... « وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک »مادرآبت ندادند ، حسییین ... این ناله های شما واشک های شما تسلای دل داغدار مادره ... ( سلام الله علیها ) ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/javdafshani
3. امام حسین ع.mp3
4.26M
( علیه السلام ) توو مجلس پسر ، مادر صاحب عزاست ، توو مجلس پسر ، مادر خوش آمد میگه ، توو مجلس پسر ، مادر میگه « بُنَیَّ » ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... مادر روضه میخونه ... هر کسی امشب صدای مادرش رو میشنوه ، خوشا به حالش ، « بُنَیَّ قَتَلوک » ... « وَ ما عَرَفوک » این جمله ی آخرش جگر رو میسوزونه ... « وَ مِنَ الماءِ مَنَعوک » مادرآبت ندادند ، حسییین ... این ناله های شما واشک های شما تسلای دل داغدار مادره ... چون وقتی پیغمبر خدا (ص) ، خبر شهادت ابی عبدالله رو به بی بی داد ، بی بی شروع کرد به گریه کردن ، خوب که گریه هاشو کرد ، سرش رو بلند کرد گفت بابا یه سئوال ازتون دارم ، باباجان اون روزی که حسینم رو میکُشند ، شما هستین ؟ پیغمبر (ص) فرمود : نه دخترم ، نه من هستم ، نه باباش علی هست ، نه تو هستی ، نه برادش حسن هست ، صدای گریه ی بی بی بلند شد ، باباجان یه سئوال دیگه دارم ، بابا پس کی برا حسینم گریه میکنه ؟ ... صدات رو نشون بده به بی بی ، بگو من براش گریه میکنم ، بی بی من حسینت رو غریب می بینم ... پیغمبر(ص) دلداریش داد ، فرمود آرام باش دخترم ، مادر حسین ، عزیز دل بابا ، ... مردان امت من دور هم جمع میشن ، برا حسین گریه میکنن ... زنهای امت من ، مثل مادران جوان مرده ، دور هم می نشینند ، به سینه می زنند میگن حسین ... لب تشنه سر بریدند سلطان کربلا را در خاک و خون کِشیدند عطشان نینوا را ... ( سلام الله علیها ) ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) نه تنها خودش رو لب تشنه سر بریدند ، نماینده و سفیرش حضرت مسلم ابن عقیل رو ، با دستای بسته می آوردند ، وقتی بهش امان دادند ، حیله زدند ، نیرنگ به کار بردند ، گفتند تو در امانی ، حضرت پذیرفت ، شمشیرش رو گرفتند ، سپرش رو گرفتند ، اما تا شمشیرش رو گرفتند ، دستاشو بستند ... ریسمان و طناب آوردند ... کجایی گریه کنه اباعبدالله ؟ ریسمان و طناب آوردند یاد دستان بسته افتادم هر زمانی که من زمین خوردم یاد پهلو شکسته افتادم دیدند داره گریه میکنه ، گفتند مسلم چرا گریه میکنی ، گریه برا مرد جنگجو معنا نداره ، میدونید چی جواب داد ؟ گفت گریه ام برا خودم نیست ، گریه برا اون آقائیه که نامه نوشتم بهش بیا ، الان دست زینبش رو گرفته داره میاد ... نامه نوشتم ، بیایی آقا کاشکی نیایی مسلم رو تنها بزاری من التماست میکنم ارباب اگر میایی ، زن و بچه رو نیاری یکی داره تیر سه شعبه برای حرمله میسازه یه عده هم میگردند اینجا به دنبال نعل های تازه خونه به خونه کوچه به کوچه گشتم ولی یه سرپناه پیدا نکردم از این محله به اون محله دنبال یه قطره آب دارم میگردم عهدشون رو با من شکستند دستم رو بینِ کوچه بستند برای کُشتن تو آقا اینجا همه کمین نشستند آوردنش بالای دارالاماره با دستای بسته ، مردم پائین دارالاماره ایستادند ، ببینند با مسلم چه میکنند ؟ دلای آماده ... یه مرتبه دیدند بدن بی سرِ مسلم ، از بالای دارالاماره ، ... جانم ، یه لحظه دلت رو بفرست کوفه ، توو حرم باصفای حضرت مسلم ... بدن بی سرِ مسلم ابن عقیل از بالای دارالاماره روی زمین افتاد ، بدنش رو توو کوچه های کوفه میگردوندند ، میکشیدند ، اما بمیرم برا اون بدنی که کربلا ، ده نفر آمدند ... اگه اشک هم نداری ، نفس داری ناله بزنی ، ... این حرفِ خودشونو ، گفتند امیر « نَحْنُ رَضَضْنا الصَّدْرَ بَعْدَ الظَّهْرِی ... » اول پشت حضرت رو زیر سم اسب ها کوبیدند ، بعد بدن رو برگرداندند ... حالا هر کجا نشستی به قصد فرج فریاد بزن یا حسیییین ... ( سلام الله علیها ) ۱۸ مردادماه ۱۴۰۰ https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) شب اول رو معمولا میرن کوفه ، از اون آقایی میخونن که خیلی غریب بود ، از اون آقایی میخونن که توو کوچه های کوفه میگشت ، تشنه بود ، گرسنه بود ، زیر لب زمزمه ای داشت ، هی میگفت : آقا کوفه میا ... وفای امت کوفی نماز مغرب بود عشا نیامده این قوم سدِ راهم شد فریب مردم پیمان شکن نباید خورد میا ، که بیعت نامردمان سپاهم شد تمام شهر مرا از امان خود راندند همه اونایی که بیعت کردند ، درهای خونه شون رو بستند ، مسلم غریب بود ، وقتی غریب بود ، فقط یه پیرزن پناهش داد ، اونقدر غریب بود ، تا پیرزن رو دید گفت : مادر ، آب داری به من آب بدی ؟ حسییین ، حسییین ... کاری کردند با حضرت مسلم ، وقتی می بردنش طرف دارالاماره ، دیدند داره گریه میکنه ، گفتن مسلم ، چرا گریه میکنی ؟ گریه برا مرد جنگجو معنا نداره ... یه جمله گفت : سرش رو پائین انداخت گفت گریه ام برا خودم نیست ، آخه نامه نوشتم بیاد ، روی نامه من حساب کرده ، دست زن و بچه اش رو گرفته داره میاد ، اگه رقیه رو سیلی بزنند چه کنم ؟ ( علیه السلام ) شنیدم از تمومشون که با تو دشمنند به فکر قتل و غارتت به فکر کُشتنت به فکر جایزه برا سر بریدنت دارن یکی یکی ، سرنیزه میخرن از گوش بچه های تو گوشواره می برن باحال خسته ام هی میزنم صدا آقا نیا ، مُغیره بارونه توو کوچه ها همه دارن برای جنگ با شما میان برای غارت حرم ، به کربلا میان برای بردن سرت رو نیزه ها میان این شهر بی حیا لبریز هلهله ست چندتا سه شعبه توی دستِ نحسِ حرمله است ... حسین نیا ، اینا اگه سپیدی گلوی علی رو ببینند می زنند ... حسییین ... قربون اشک شب اولی ها ، قربون ناله ی شب اولی ها ، خیلی ها شب تاسوعا میان ، خیلی ها شب عاشورا میان ، اما تو لحظه شماری کردی ، کی شب اول میشه ؟ قربون قدمای همتون برم ، روضه ی شب اول و گریه شب اول و جمعیت شب اول ، با شبای دیگه فرق میکنه ... (مسلم را ) آوردنش مقابل اِبن زیادِ ملعون ، وقتی حضرت مطمئن شد میخواهند به شهادت برسوننش ، رو کرد به عمر سعد ملعون ، فرمود سه تا وصیت دارم : وصیت اولم اینه ، من هفتصد دِرهم توو کوفه قرض دارم ، بعد از من شمشیرم رو بفروش ، زِرهم رو بفروش ، قرض هام رو ادا کن ... وصیت دومم اینه ، وقتی من به شهادت رسیدم ، خودت بدنم رو بگیر دفن کن ... وصیت سومم اینه ، یه نامه بنویس برا ابی عبدالله ، بگو حسین نیا ... یااباعبدالله ، بااباعبدالله ... میخوام بگم یا مسلم ابن عقیل وصیت کردی ، این وصیت سنت بود توو اهلبیت ع ، پیغمبر خدا (ص) وصیت کرد : یاعلی بدن منو خودت غسل بده ، کفن کن ، با پارچه ای از سُندس بدن من رو کفن کن ، امیرالمومنین وصیت کرد ، به امام حسن ، بابا ، بدنم رو غسل بده ، کفن کن ... حضرت زهرا وصیت کرد : یاعلی ، منو شبانه غسل بده ، بدنم رو شبانه بردار ، بدنم رو مخفیانه دفن کن ، امام حسن وصبت کرد ، برادر بدنم رو ببر کنارقبر پیغمبر (ص) ، اگه نگذاشتند ، راضی نیستم یه قطره خونی ، در تشییع جنازه ام جاری بشه ... اما مردم ، تنها کسی که وصیت نداشت ابی عبدالله بود ، قربون بدن غریبت حسین ، سه روز بدنش روی زمین ماند ، اصلا بدنش رو نمیشد کفن کنند ، زین العابدین فرمود : بوریا بیارین ... چقدر ردّ پاست روی تنت چقَدَر وحشیانه می زدنت قاری من چرا نمی خوانی نکند نیزه خورده بر دهنت اینقَدَر تیر و نیزه خوردی که تکِه تکِه شُدَه است پیرهنت با سُمّ ِ اسب شد تنت تشییع خاک کرببلا شده کَفنت هر کجا نشستی به عشق کربلا و اربعین بگو : « حسییین ... » 7/5/1401 https://eitaa.com/javdafshani