1. سلام.mp3
1.76M
قسمت اول :
#شروع_مجلس_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
السلامُ علیکِ
ایتها الصدیقهُ الشهیدَه
فاطمهُ الزهراء ،
سَیِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ
یا قُرَّ ةَ عَینِ الرَّسوُلِ
یا یا سَیِدَتَنا وَ مَولاتَنا
اِنا تَوَجَّهنا وَستَشفَعنا
وَ تَوَسَّلنا بِکِ اِلیَ اللّهِ
وَ قَدَّمناکِ بَینَ یَدَی حاجاتِنا
یا وَجیهَةً عِندَاللّهِ
اِشفَعی لَنا عِندَاللّه
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
2. ای دختری که.mp3
3.91M
قسمت دوم :
#مدح_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
ای دختری که
پیش تو بابا کند سلام
تو کوثر استی و
به تو طوبی کند سلام
زهرایی و به خانه ی تو
همچو آفتاب
هر صبح و شام سید بطحا
کند سلام ...
از موقعی که آیه تطهیر نازل شد ، تا 9 ماه ، هر موقع که وجود مقدس پیغمبر خدا(ص) می اومدند بروند مسجد ،، به خانه ی بی بی که میرسیدند ، می ایستادند مقابل خانه ی بی بی میفرمودند :
السلام علیکم یا اهلَ البیت ،
آیه تطهیر رو میخوندند
إِنَّما يُريدُ اللَّهُ لِيُذهِبَ عَنكُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَيتِ وَيُطَهِّرَكُم تَطهيرًا ( سوره احزاب آیه 33 ) وقت نماز است ، کاری که پیغمبرمیکنه ، به جز با اِذن خدا نیست ، کاری که پیغمبر میکنه ، به جز با رضایت خدا نیست ، تا 9 ماه روزی چند بار پیغمبر مسجد میرفت ، هر بار این کار را انجام میداد ، یعنی چی ؟ یعنی این خانه محترمه ، اهل این خانه عزیزند ، عزیزند ، عزیزند ...
حیف شد ، این خانه را آتش زدند
با کبوتر لانه را آتش زدند ...
فاطمه جان :
زهرایی و به خانه ی تو
همچو آفتاب
هر صبح و شام ، سید بطحا
کند سلام
بر فضه ی تو مائده میآید از بهشت
بر مادرِ تو ، حیِ تعالی کند سلام
#یا_فاطمه
درگاهِ توست قبله ی دلها و با ادب
هر زنده دل
به قبله ی دلها کند سلام
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
3. روضه.mp3
4.39M
قسمت سوم :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
#متن_روضه
امشب این عاشقان شما ، اومدند به شما سلام بدهند ، اما نمیدونند قبرت کجاست ؟ بی بی جانم ، مظلومه عالم فاطمه ، تو مدینه از همه غریب تر مادره مادره مادره ... اگه تو بقیع میری ، ائمه نشانی داره قبرشون ، سنگی هست می ایستی سلام میدی ، زیارت نامه میخونی ، اما تو مدینه کسی نمیدونه قبر مادر کجاست ؟
بی بی جانم (3) :
فرمود مصطفی که جزایش بوَد بهشت
کی جزاش بهشته ؟
( هر کس که تا سه روز
به زهرا کند سلام ... ) 2
میخای سلام بدهی بسم الله ، اما سلامای بی بی با همه فرق میکنه ،
سلام ما سلام ما
به چهره ى خجسته ات
سلام ما سلام ما
به پهلوى شكسته ات
سلام ما سلام ما
به رحمت و به جود تو
سلام ما سلام ما
به چهره ى كبود تو
اِاای ی ی ای ، یه سلامِ دیگه میخام بِدم ، اول از آقا عذرخواهی میکنم ، آقا ببخش ،
سلام ما سلام ما
به صحنه ى مدينه ات
سلام ما سلام ما
به خونِ زخمِ سينه ات
شاعر: #مرتضي_وافي
من مسلمانم ولی وقتی نفس میکشم از سینم خون جاری میشه !
ای مادر (4) ...
(سینه ای کز معرفت
گنجینه ی اسرار بود
کِی سزاوار فشارِ
آن در و دیوار بود ؟
شاعر: آیت الله محمد حسین غروی اصفهانی)
اِاای ی ی ای ، خدا نفس بهت داده از این نالت استفاده کن ، شب شهادت مادر، با امام زمان ناله بزن ، با اون بچه هایی که امشب بی مادر شدند ناله بزن !
اِای اِی اای ای ... اسما میگه بی بی بدنشو شستشو داد ، لباس تمیز تنش کرد ، بچه هارو فرستاده بود مسجد ، فرمود اسما من میخوابم ، پس از ساعتی بیا منو صدا بزن ، بعضی روایات داره ، فرمود اسما وقت نماز بیا منو صدا بزن ، اگه جوابتو ندادم بدون من از دنیا رفته ام !
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
4. روضه.mp3
3.47M
قسمت چهارم :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
اسما میگه بی بی خوابیدند من پرده ای روی بی بی انداختم ، ساعتی گذشت رفتم داخل حجره صدا زدم : یا بنتِ رسول الله (ص) ، یا فاطمه ، دیدم بی بی جواب نمیده ! ای وای بی بی هم از دنیا رفت چه کنم ؟
اِای اِی اای ای ... خدایا چه کنم ؟ الان بچه ها میان ، جواب بچه ها رو چی بدهم ؟ یه مرتبه دیدم درِ خونه باز شد ، امام حسن دوید تو ، ابی عبدالله دوید !
حسنِ 9 ساله ، حسینِ 7 ساله ، صدا میزنند اسما مادرِ ما کجاست ؟ گفتم عزیزانم مادرتون استراحت میکنه ! فرمودند الان وقت استراحت مادر ما نیست ! عزیزان مادرتون داخل حجره است ، آخ بمیرم بمیرم ! الهی هیچ طفل خردسالی بدن بی جانِ مادرشو نبینه !
اِای اِی اای ای ... میدونی امشب جگرت میسوزه برای چیه ؟ برای اینه که مادر به فرزندی قبولت کرده ، اگه با دردهای مادر بیگانه باشی ، نمیتونی بسوزی ، دردای مادرو حس میکنی میسوزی
وارد حجره شدند ، امام حسن آمد بالای سرِ مادر ، رو صورت مادرو عقب زد ، هی صدا میزنه مادر ، یا اُما ، مادر جواب نداد ! بگم چه کرد ؟ دیدند امام حسن صورتشو رو سینه مادر گذاشت ، هی صدا میزنه مادر من حسنم ، حسنم حسنم ..
صحنه عجیبی بود ! میدونم نالتو گذاشتی برای اینکه بگم امام حسین چیکار میکرد ؟ کار امام حسین با همه فرق داشت ، امام حسین آمد پائین پای مادر ، پاهای مادرو بوسید ، صورتشو به کف پای مادر میزاره ، هی صدا میزنه مادر من حسینم ، یا اباعبدالله ، یا اباعبدالله ...
از ابی عبدالله یاد بگیر مادر داری رو ، هی صورت به کف پای مادر می ماله ...
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
javdafshani
5. روضه.mp3
3.54M
قسمت پنجم :
#روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدر_زاده
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
#متن_روضه
این یه صحنه بود بچه ها با بدن بیجان مادر روبرو شدند ، یه صحنه هم فردا شب بود وقتی امیرالمومنین بدن رو غسل داد ، اِای اِی اای ای ... نمیدونم این غربت فقط مخصوص اهلبیته ، خدا نکنه مادری که دختر 5 ساله داره از دنیا بره ، اینطوریه : خانوم های همسایه میان این دخترو بغل میگیرن میبرند ، میگن نباشه نبینه ، اما مدینه اینطور نبود ، امیرالمومنین جلو چشم بچه ها بدنِ مادرو غسل میداد ، بندهای کفن رو بست ، یه مرتبه نگاه به بچه ها کرد ، دید دارن مثل ابر بهار گریه میکنند
صدا زد ... بچه ها بیاین ، میگن یه نیگاه بصورت بچه ها کرد ، بچه ها با نگاهشون با بابا حرف میزدند ، بابا بابا بابا ! بابا بزار یه بارِ دیگه مادرو ببینیم ، بچه هارو صدا زد ، تو روایت داره ، اول دخترارو صدا زد ، شاید دید زینب داره بیشتر گریه میکنه ، آی آی آی ...
روایت داره بچه ها دویدند ، بندهای کفن باز شد ، مادر داری ؟ خدامادرتو برات نگهداره ، محبت مادرو هیچ کسی غیر از خدا نداره ، محبت مادرو میخای ببینی بیا بریم مدینه
میگه تا بچه ها دویدند بطرف بدن مادر ، دیدند دستای مادر از کفن بیرون آمد ، یه دست به گردن حسن انداخت ، یه دست به گردن حسین انداخت ، بچه هاشو به سینه چسباند ، امیرالمومنین میفرماید : صدای ناله ای از زهرا بلند شد ، چه صحنه عجیبی بوده ، یه مرتبه منادی ندا داد : یاعلی بچه هارو بردار، یا علی ملائکه آسمان دارند گریه میکنند
نمیدونم امیرالمومنین چطوری بچه هارو از روی بدن مادر برداشت ؟ آیا بچه ها مادر رو رها کردند یا نه ؟ مادر بچه هاشو رها کرد یا نه ، نمیدونم ، اما قطعا با نوازش بوده ...
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
6. حضرت زقیه س.mp3
3.68M
قسمت ششم :
#روضه_حضرت_رقیه
( سلام الله علیها )
#استاد_حیدرزاده
بگم یا علی با نوازش بچه هارو برداشتی ، اما یا علی نبودی کربلا ، کجای کربلا ؟ وقتی نازدانه ابی عبدالله اومد کنار بدنِ بی سرِ بابا !
اِای اِی اای ای ... خودشو رو بدن بی سرِبابا انداخت ، اون نانجیب صدا زد بروید این دختر رو از رو بدن باباش جدا کنید ، عینِ عبارت مقتلِ : یه نفر نه ، یه عده ای اومدند این دختر رو از رو بدن بابا میکشیدنش ... حسیییین ، هر کجا نشستی ناله بزن یا حسین ...
سیلی مزن بصورتم ای شمرِ بی حیا
من از کنارِ کُشته ی بابا نمی روم
من با علی اکبر و عباس آمده ام
از این دیار بیکس و تنها نمی روم
آی آی ی .. حوائجتو در نظر بگیر ، الان وقتشه ، چشمت اشک آلوده ، الان پناه اوردی به مجلس مادر امشب ، ماه ها منتظر بودی کی شهادت بی بی میاد ، بیای برا مادر گریه کنی ، خدا مادرتو برات نگهداره ، اگر هم از دنیا رفته ، امشب یادش کن ...
برای حضرت زهرا ( سلام الله علیها ) معنا دارد که به سینه بزنی ، به یاد اون سینه ای که بین درو دیوار شکست ! دستت را هم که میاری بالا ، به یاد اون دستی که با غلاف شمشیر شکستند! و بی بی دردشو به هیچ کسی نگفت ، حتی به امیرالمومنین هم نمیگفت که با من چه کردند؟ فقط اون شبی که امیرالمومنین بدن رو غسل میداد ، دستش که رسید به قلمِ بازو فهمید چه خبره ! لذا بی بی دردشو به کسی نگفت ، شما هم به یاد اون دست و سینه شکسته ، امشب به سینت بزن ، امیدوارم بدنت رو بیمه کنی ، تا ان شاالله امام زمان ارواحنا فداه ظهور کنند ...
1394
#اتریش_مرکز_اسلامی_وین
https://eitaa.com/javdafshani
دل جانب آن
رویِ نکو باید داشت
صد قافله دل ،
همره او باید داشت
یا فاطمه ، تو تمامیِ قرآنی
هنگام تلاوتت
وضو باید داشت ...
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani
9.76M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شعر_روضه_حضرت_زهرا
( سلام الله علیها )
#سید_حمید_رضا_برقعی
گفت : در می زنند مهمان است
گفت : آیا صدای سلمان است ؟
این صدا نه ، صدای طوفان است
مزن این خانه ی مسلمان است
مادرم رفت پشت در ، اما …
گفت : آرام ، ما خدا داریم
ما کجا کار با شما داریم
و اگر روضه ای به پا داریم
پدرم رفته ، ما عزا داریم
پشت در سوخت بال و پر اما …
آسمان را به ریسمان بردند
آسمان را کِشان کِشان بردند
پیش چشمان دیگران بردند
مادرم داد زد بمان ، بردند
بازوی مادرم سپر ، اما …
بین آن کوچه چند بار افتاد
اشک از چشم روزگار افتاد
پدرم در دلش شرار افتاد
تا نگاهش به ذوالفقار افتاد
گفت : یک روز … یک نفر اما …
شعر مسمط مخمس از :
#سید_حمید_رضا_برقعی
#لینک_کانال_تلگرم :
https://t.me/javdafshani
1. یا رب العالمین.mp3
177.3K
#تمرین_بسم_الله
#استاد_حیدرزاده
قطعه جدا شده برای
تمرین و تکرار ...
1394
https://eitaa.com/javdafshani
2. دعای سلامتی.mp3
1.86M
قسمت دوم :
#دعای_سلامتی_امام_زمان
( عجل الله تعالی فرجه الشریف )
#استاد_حیدرزاده
بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ
اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ
الحُجَةِ بنِ الحَسَن
صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ
فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ
وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً
وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً
حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً
وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا
#یادآوری
توجه به جزئیاتی مانند استفاده از #جملات_تشویقی برای گرم کردن مجلس اهمیت زیادی دارد که نباید یه سادگی از کنار آن رد شد
جملاتی مانند : با توجه آقارو صدا بزن ، آقا صداتو میشنوه و ...
1394
https://eitaa.com/javdafshani