eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
.
زین ماتمی كه چشم ملایك ز خون ، تَرست گویا عزایِ صادقِ آل پیمبرست یا رب چه روی داده ، كزین سوگ جانگداز خلقی پریش خاطر و ، دلها پُر آذرست ... : https://t.me/javdafshani
1. نماز 1395.mp3
1.09M
( علیه السلام ) إِنَّ شَفَاعَتَنَا لاَ تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاَةِ گويم ز امام صادق اين طرفه حديث تا شيعه ی او به لوح دل بنگارد .. فرمود كه برشفاعت ما نرسد هر كس كه نماز را سبك بشمارد 1395 https://eitaa.com/javdafshani
1. نماز.mp3
1.18M
( علیه السلام ) إِنَّ شَفَاعَتَنَا لاَ تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاَةِ همانا شفاعت ما به كسى كه نماز خود را سبك بشمارد نخواهد رسيد ( منبع : من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۶ ) https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) ابو بصير جفت چشماش نابینا بود ، مدینه نبود ، وقتی امام صادق ( علیه السلام ) از دار دنیا رفتند ، بنده ی خدا مسافرت رفته بود ، وقتی برگشت ، اطلاع پیدا کرد آقا امام صادق (علیه السلام ) از دار دنیا رفته است ، خیلی متاثر شد ، آمد در خانه ی امام صادق (علیه السلام ) در زد ، بی بی « اُمّ حميده » ( همسر امام صادق علیه السلام ) ، آمد پشت در ... گفت : خانم معذرت میخواهم ، وقت امام صادق (علیه السلام ) من نبودم ، اومدم به شما تسلیت بگویم بفرمائید در روزهای آخر عمر امام صادق (علیه السلام ) ، آیا حضرت مطلبی داشتند که من نشنیده باشم ؟ گفت : بله یک مطلب مهمی فرمودند گفت امام چی فرمودند ؟ گفت امام صادق (علیه السلام )وقتی میخواست از دار دنیا برود ، اقوام و خویشان را جمع نمودند و فرمودند ، من که میخواهم از میان شما بروم ولی به شما بگویم : إِنَّ شَفَاعَتَنَا لاَ تَنَالُ مُسْتَخِفّاً بِالصَّلاَةِ همانا شفاعت ما به كسى كه نماز خود را سبك بشمارد نخواهد رسيد ( منبع : من لا یحضره الفقیه شیخ صدوق، ج۱، ص۲۰۶ ) نگفت « مَنْ تَرَکَ‏ الصَّلَاةَ » هر که نماز نخواند ، فرمودند : « مَنِ اسْتَخَفَّ بِالصَّلاَةِ » هر کسی که نماز را سبک بشمارد به شفاعت ما نمیرسد ... https://eitaa.com/javdafshani
شعله ها پشت درِ خانه ی حق برپا شد زنده یکبار دگر داغ غم زهرا شد گویی آتش زدن خانه در اینجا رسم است خانه هایی که در آن نام علی اِحیا شد ... ؟ : https://t.me/javdafshani
1. سلام.mp3
1.55M
قسمت اول : ( علیه السلام ) اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللّه ، يا سَيِّدَنا وَمَوْلينا ، اِنّا تَوَجَّهْنا وَاسْتَشْفَعْنا ، وَ تَوَسَّلْنا بِكَ اِلَى اللّهِ ، وَقَدَّمْناكَ بَيْنَ يَدَىْ حاجاتِنا ، يا وَجيهاً عِنْدَاللّهِ اِشْفَعْ لَنا عِنْدَاللّه ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
2. دل گرفته.mp3
5.81M
قسمت دوم : ( علیه السلام ) دل گرفته یاد ایوان بقیع ... https://eitaa.com/javdafshani
( علیه السلام ) دل گرفته یاد ایوان بقیع دیده ای داریم گریان بقیع حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... ( الان اگه بری بیرون ، زیر آفتاب طاقت نداری ، می سوزی ، اون هم آفتاب حجاز ، آفتاب مدینه ... یه روز مادرتون رفت تو « بیت الاحزان » گریه کنه ، اون درخت رو بریده بودند ، زیر آفتاب گریه کردند ، وقتی برگشتند ، امیرالمومنین نگاه کرد ، دید رنگ صورت بچه ها تغییر کرده ... ؟ ) حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... سایه ی عرش است بر جان بقیع غربتش چون شمع آبم می کند ؟ ( خدا میدونه هیچ کجا غریب تر از بقیع نیست ، هیچ کجا غریب تر از مدینه نیست ، میگی نه ، الان با پای دلت برو مدینه ، برو پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، یه نگاه کن ، ببین با خاک یکسانه ... ؟ یه نگاه کن ببین ، زائر نداره ، فرش و چراغ نداره ... ؟ ) غربتش چون شمع آبم می کند ؟ صحن ویرانش خرابم می کند ... وقتی زیارت حضرت معصومه میری ، تا نگاهت به گنبد می افته ، دستت رو به سینه میگیری میگی : اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر ... مشهد مشرف میشی ، از هر کجای مشهد تا نگاهت به گنبد امام رضا می افته ، دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا الْحَسَن ... کربلا رفتی ... از همون بیرون کربلا ، گنبد آقا اباالفضل پیداست ، تا نگاهت به گنبد علمدار می افته ، بلند میشی دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی ... اما مردم ، بقیع که گنبد نداره ، کنار قبور ایستادی ، نمیدونی قبر امام حسن کدومه ؟ ضریح حسین است شش گوشه اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ( امروز دلهایتان را گِره زدید به پنجره های بقیع ، امروز امام صادق ، دوستت داشته که دعوتت کرده تا گریه کنی ، اشک بریزی ... ان شاءالله امضا کنه که شیعه ی امام صادقیم ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت سوم : روضه ی امام صادق نیازی به مقدمه نداره ، هر کدوم روضه هاشو بخواهی بخونی ، جگرت میسوزه ، چرا ؟ چون خودش گریه کن بوده ، خودش روضه خون بوده ، وقتی میخواست روضه ی مادر بخونه ... بگم چه جوری روضه میخوند ؟ میفرمود باعث مرگ مادرم اون غلاف شمشیری بود که قنفذ زد ؟ : باز بر بیتِ ولا آتش زدند نیمه شب ، وقت دعا ، آتش زدند باز هم دست ولایت بسته و پشت در صدیقه را آتش زدند ( الهی نیمه شب نریزن تو خونه ، بخواهند جلوی چشم بچه ها ، بابارو ببرند ، دختر میدوه ، میگه نمیزارم بابام رو ببرید ... نمیدونم شبی که ریختند تو خونه ی امام صادق ... لااله الاالله ... خدایا شرمم میاد بگم اما روز شهادت آقاست ... اگه امروز نگیم و گریه نکنیم ، کی بگیم ؟ نیمه ی شب ، شیخ الائمه 65 تا 70 سال ، سن امام صادق را گفته اند ... آقا رو سر برهنه ، پسر فاطمه ی زهرا ، پای برهنه این پیرمرد رو میکشوند ، آقارو از تو خونه بیرون آورد ، خود نامردش سوار بر مرکبه اما حضرت رو دنبال خودش میدواند .. ؟ میگه یه مقدار راه که رفتم برگشتم نگاه کردم ، ببینم آقا چطور حالشون ؟ نگاه کردم دیدم آقا داره نفس نفس میزنه .. ؟ نگاه کردم دیدم رنگش پریده ، عرق به پیشانیش نشسته .. لااله الاالله .. حالا دو بیت بشنو : سالخورده طاقتش کم می شود بی زدن هم قامتش خم می شود بر زمین می افتد و در کوچه ها تا که ضربِ دست محکم می شود ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani