eitaa logo
مسیر نوکری
2.6هزار دنبال‌کننده
880 عکس
660 ویدیو
166 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
( علیه السلام ) دل گرفته یاد ایوان بقیع دیده ای داریم گریان بقیع حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... ( الان اگه بری بیرون ، زیر آفتاب طاقت نداری ، می سوزی ، اون هم آفتاب حجاز ، آفتاب مدینه ... یه روز مادرتون رفت تو « بیت الاحزان » گریه کنه ، اون درخت رو بریده بودند ، زیر آفتاب گریه کردند ، وقتی برگشتند ، امیرالمومنین نگاه کرد ، دید رنگ صورت بچه ها تغییر کرده ... ؟ ) حیف بر خاکش بتابد آفتاب ... سایه ی عرش است بر جان بقیع غربتش چون شمع آبم می کند ؟ ( خدا میدونه هیچ کجا غریب تر از بقیع نیست ، هیچ کجا غریب تر از مدینه نیست ، میگی نه ، الان با پای دلت برو مدینه ، برو پشت دیوار بقیع ، سرت رو روی دیوار بقیع بگذار ، یه نگاه کن ، ببین با خاک یکسانه ... ؟ یه نگاه کن ببین ، زائر نداره ، فرش و چراغ نداره ... ؟ ) غربتش چون شمع آبم می کند ؟ صحن ویرانش خرابم می کند ... وقتی زیارت حضرت معصومه میری ، تا نگاهت به گنبد می افته ، دستت رو به سینه میگیری میگی : اَلسَّلامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ مُوسَى بْنِ جَعْفَر ... مشهد مشرف میشی ، از هر کجای مشهد تا نگاهت به گنبد امام رضا می افته ، دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا اَبَا الْحَسَن ... کربلا رفتی ... از همون بیرون کربلا ، گنبد آقا اباالفضل پیداست ، تا نگاهت به گنبد علمدار می افته ، بلند میشی دستت رو به سینه میگیری سلام میدهی ... اما مردم ، بقیع که گنبد نداره ، کنار قبور ایستادی ، نمیدونی قبر امام حسن کدومه ؟ ضریح حسین است شش گوشه اما فقط دورِ قبر تو دیوار دارد ( امروز دلهایتان را گِره زدید به پنجره های بقیع ، امروز امام صادق ، دوستت داشته که دعوتت کرده تا گریه کنی ، اشک بریزی ... ان شاءالله امضا کنه که شیعه ی امام صادقیم ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت سوم : روضه ی امام صادق نیازی به مقدمه نداره ، هر کدوم روضه هاشو بخواهی بخونی ، جگرت میسوزه ، چرا ؟ چون خودش گریه کن بوده ، خودش روضه خون بوده ، وقتی میخواست روضه ی مادر بخونه ... بگم چه جوری روضه میخوند ؟ میفرمود باعث مرگ مادرم اون غلاف شمشیری بود که قنفذ زد ؟ : باز بر بیتِ ولا آتش زدند نیمه شب ، وقت دعا ، آتش زدند باز هم دست ولایت بسته و پشت در صدیقه را آتش زدند ( الهی نیمه شب نریزن تو خونه ، بخواهند جلوی چشم بچه ها ، بابارو ببرند ، دختر میدوه ، میگه نمیزارم بابام رو ببرید ... نمیدونم شبی که ریختند تو خونه ی امام صادق ... لااله الاالله ... خدایا شرمم میاد بگم اما روز شهادت آقاست ... اگه امروز نگیم و گریه نکنیم ، کی بگیم ؟ نیمه ی شب ، شیخ الائمه 65 تا 70 سال ، سن امام صادق را گفته اند ... آقا رو سر برهنه ، پسر فاطمه ی زهرا ، پای برهنه این پیرمرد رو میکشوند ، آقارو از تو خونه بیرون آورد ، خود نامردش سوار بر مرکبه اما حضرت رو دنبال خودش میدواند .. ؟ میگه یه مقدار راه که رفتم برگشتم نگاه کردم ، ببینم آقا چطور حالشون ؟ نگاه کردم دیدم آقا داره نفس نفس میزنه .. ؟ نگاه کردم دیدم رنگش پریده ، عرق به پیشانیش نشسته .. لااله الاالله .. حالا دو بیت بشنو : سالخورده طاقتش کم می شود بی زدن هم قامتش خم می شود بر زمین می افتد و در کوچه ها تا که ضربِ دست محکم می شود ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت چهارم : ( سلام الله علیها ) امان از ضربِ دست ؟ یه سیلی زدند تو عالَم ، انگار به همه ی عالم سیلی زدند .. وقتی که دستشو رو به مادر بلند کرد ، اونچنان سیلی به مادر زد ، ناله داری بگم یا نه ؟ شکست از ضرب سیلی ، گوشواره .. اون ملعون ، از سفر برگشت بهش گفتند خواهرت اسلام آورده ، اونچنان سیلی به خواهرش زد ، میگن خواهرش بچه اش رو سقط کرد ... ؟ حالا ببین این سیلی با مادر چه کرد ؟ شکست از ضرب سیلی ، گوشواره .. که شد با گوشواره ، گوش پاره ... ؟ وای ی ی مادر مادر مادر ... از اون روزی که سیلی خورد میگن مادرتون دستمال به سرش می بست ؟ گوشه ی دستمال رو آویزون میکرد روی چشمش ، علی نبینه ! علی نبینه چشم فاطمه کبود شده ... سیلی گرفت قدرت بینایی مرا ... ؟ دیوار میکند کمکم راه میروم ... جانم ، از این نفست دریغ نکن ، خدا نفس بهت داده ناله بزنی ، امروز چه خبره تو این مجلس ؟ امروز امام صادق یه نگاه ویژه کرده ، چون همه دلسوخته ی مادرش فاطمه اید ، سینه زن های جدش ابی عبدالله هستید ... سیلی مدینه چه کرد با دل اهلبیت « ع » ؟ اما یه سیلی هم کربلا زدند مردم ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت پنجم : ( سلام الله علیها ) اما یه سیلی هم کربلا زدند مردم ... سیلی کربلا با همه جا فرق میکرد ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ میخواهی بدونی سیلی با صورت رقیه چه کرد ؟ امروز که رفتی خونه اگه دختر ، سه چهارساله داری ، اگه خواهر سه چهارساله داری ، صداش بزن ، آهسته دستت رو روی صورتش بگذار ... دست عَدو ، بزرگ تر از صورت من است .. ؟ یک ضربه زد ، دو گونه ی سرخم ، سیاه شد از شهر کوفه تا به شام سنگم زدند از روی بام اونقدر بهم سیلی زدند دیگه نمیبینه چشام ؟ یکی بگه این دختره نزن نزن نزن .. ضرب لگد ، زجر آوره نزن نزن نزن .. بابایی بابایی .. بابایی پاشو ، بابا بزار برم به دخترای شامی بگم بیان ، ببینند بابای من هم از سفر اومده ، بابا بابا بابا ... نمیدونم چه حاجتی داری اما هر حاجتی داری الان وقتشه ، اما یه حاجت مشترک همه ی ماست ، نمیدونم آقامون امروز کجا عزاداره ؟ اربابمون امام زمان « عج » ، امروز کجا گریه میکنه ؟ آقا مدینه است ، نمیدونم ... کنار بقیع است ، نمیدونم ... اما هر کجا هستی آقا جان ، قدم روی چشم ما بگذار ... دل دختر به پدر خوش باشد مهربانی ز دو سر خوش باشد حسیییین جان ، حسیییین جان ، ...دوست داره امام صادق این نام رو صدا بزنی ... حسیییین جان ... 1395 https://eitaa.com/javdafshani
1. دعای سلامتی.mp3
1.28M
قسمت اول : (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِیِّكَ الحُجَةِ بنِ الحَسَن صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ فِی هَذِهِ السَّاعَةِ وَ فِی كُلِّ سَاعَةٍ وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً حَتَّى تُسْكِنَهُ أَرْضَكَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا 7/4/1398 https://eitaa.com/javdafshani
2. رسانده ام.mp3
6.29M
قسمت دوم : ( علیه السلام ) رسانده‌ام به حضور تو ... 7/4/1398 https://eitaa.com/javdafshani
قسمت دوم : ( علیه السلام ) رِسانده‌ام به حضور تو قلب عاشق را دلِ رها شده از محنتِ علایق را دلی که پر زده تا آستانِ احسانت که غرقِ نورِ اجابت کنی دقایق را بر این کویرِ ترک خورده‌ی دلِ خسته ببار جرعه‌ای از گوهر حقایق را ... مُرید صبحِ نگاهِ تو می برد از یاد مگر ترنم « قالَ الامامُ صادق » را ؟ نگاهِ لطف تو آقا به دل بها داده و با رضایِ تو دارم رضایِ خالق را تویی که ضامنِ صبح سعادتم هستی تویی که روشنیِ هر عبادتم هستی پُر از شمیمِ بهشت است منبرت آقا به برکتِ نفحات معطرت آقا شبیه حضرتِ خاتم مدینتُ العلمی شنیدنیست کراماتِ محضرت آقا آقا جان : و دیده ایم به وقت جهادِ اندیشه هزار مرتبه ، ما فتح خیبرت آقا ... چهار هزار حکیم و فقیه و دانشمند رهینِ مکتب اندیشه گُسترت آقا نگاه روشنت آقا ستاره پرور بود شکوه بی بدل تو زُراره پرور بود ... تو آمدی و جهان غرقِ در خِرَد می شد دلیل ها همه با عشق مستند می شد .. تو آمدی پر و بالی دهی به دل هامان .. به پای درس تو هفت آسمان رصد می شد خوشا به حال دلی که عروج را فهمید .. مسیرِ روشن تو از بهشت رد می شد میان آن همه شاگرد شد سعادتمند .. کسی که مذهب عشق تو را بَلَد می شد نفس زدی و جهان را حیات بخشیدی تجلیات الهی الیَ الابد می شد جهان نشسته سرِ سفره‌یِ روایاتت شهود می چکد از جلوه زارِ میقاتت ... 7/4/1398 https://eitaa.com/javdafshani