بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#اصحاب_فیل»
روز جمعه، ١۴٠٢/٠۵/١٣
مناسبت روز: امروز طبق تقویم قمری سالروز نزول عذاب الهی بر أصحاب فیل است که خداوند به دلیل عظمت و اهمیت آن، یک سوره از قرآن کریم را به آن اختصاص داده است لذا سخن امروز را به این ماجرا اختصاص میدهیم؛
مفسران و مورخان این داستان را به صورتهاى مختلفى نقل کردهاند و در سال وقوع آن نیز اختلاف دارند، اما اصل وقوع آن شکی نیست و در ردیف اخبار متواتر قرار دارد؛ ما نیز این ماجرای درسآموز را طبق روایات معروف که در «سیره ابن هشام»، «بلوغ الارب»، «بحارالانوار» و «مجمع البیان» آمده، نقل مینمائیم:
✍️ در تاریخ قبل از اسلام آمده که «ذونُواس» پادشاه یهودی «یمن»، مسیحیان «نجران» را که در نزدیکى آن سرزمین مى زیستند، تحت شکنجه شدید قرار داد تا از آئین مسیحیت بازگردند و آنها که بر دین خود پایداری کردند را در گودال آتش (اُخدود) انداخته و سوزانید که قرآن این ماجرا را به عنوان «اصحاب الاخدود» در سوره «بروج» آورده است؛
بعد از این جنایت بزرگ، خبر به «قیصر روم» که بر آئین مسیح بود رسید و از آنجا که فاصله میان «روم» و «یمن» زیاد بود، «قیصر» نامهاى به «نجاشى» سلطان «حبشه» نوشت، تا انتقام مسیحیان «نجران» را از «ذونواس» بگیرد؛
«نجاشى» نیز سپاهى عظیم بالغ بر هفتاد هزار نفر را روانه «یمن» کرد که «ابرهه» یکى از فرماندهان این سپاه بود و آنها پس از شکست «ذونواس» حکمرانی «یمن» را به دست گرفتند و بعد از مدتى «ابرهه» پادشاه یمن شد و براى اثبات خوش خدمت به «نجاشی»، کلیساى بسیار زیبا و مهمى بنا کرد که مانند آن در آن زمان در کره زمین وجود نداشت، و به دنبال آن تصمیم گرفت مردم «جزیرةالعرب» را به جاى «کعبه» به سوى آن فرا خواند؛ براى همین منظور، مبلغان بسیارى به میان قبائل عرب و سرزمین «حجاز» فرستاد، اما اعراب که سخت به «مکّه» و «کعبه» علاقه داشتند، احساس خطر کردند و مخفیانه کلیسای او را آتش زدند!
«ابرهه» نیز سخت خشمگین شد و تصمیم گرفت خانه «کعبه» را به کلى ویران سازد و با لشکری عظیم و با تعدادی «فیل سوار» عازم «مکّه» شد؛
هنگامى که به نزدیکی «مکّه» رسیدند، تعدادی از آنها حمله کرده و شتران و اموال اهل «مکّه» را به غارت بردند که در این میان، دویست شتر نیز از حضرت عبدالمطلب (ع) غارت شد؛
«ابرهه» سپس برای ایشان به عنوان بزرگ «مکّه» پیام فرستاد که من براى جنگ نیامدهام و تنها میخواهم خانه کعبه را ویران کنم، لذا اگر شما دست به سلاح نبرید، نیازى به ریختن خونتان نمیبینم!
حضرت عبدالمطلب (ع) پس از دریافت پیام با فرستاده او به دیدار «ابرهه» رفتند و او که سخت تحت تأثیر چهره نورانی و ابهت فوقالعاده ایشان قرار گرفت بود، از حاجتشان سؤال کرد؟
حضرت عبدالمطلب (ع) نیز در جواب او فرمودند: حاجتم این است که دویست شتر را که از من به غارت بردهاید، بازگردانید؛
«ابرهه» سخت از این تقاضا در عجب شد، و گفت من گمان میکردم درباره «کعبه» که متعلق به دین تو و اجداد تو است و من میخواهم ویرانش کنم، درخواستی داری؟!
و حضرت بلافاصله گفتند: «أَنَا رَبُّ الإِبِلِ، وَ إِنَّ لِلْبَیْتِ رَبّاً سَیَمْنَعُهُ»؛ (من صاحب شترانم، و این خانه نیز صاحبى دارد که از آن دفاع مىکند)، این سخن حضرت، «ابرهه» را تکان داد و در فکر فرو برد اما مانع از حمله او نشد!
روز بعد ابرهه سوار بر «فیل» معروفش که «محمود» نام داشت با لشکر انبوهش براى درهم کوبیدن کعبه به طرف «مکّه» حملهور شد، ولى هر چه کرد، «فیل» او به طرف کعبه پیش نرفت! او از این ماجرا سخت متعجب شد و در حیرت فرو رفت که در این هنگام، پرندگانى همانند پرستو (ابابیل) که هر یک از آنها سه عدد سنگریزه با خود حمل میکردند بالای سر آنها رسیده و سنگها را بر سر لشگریان «ابرهه» فرو ریختند، و تمامی آنها و فیلهایشان را هلاک نمودند و خداوند بدین وسیله قدرت لایزال خویش را به بشریت نشان داد که در قرآن کریم چنین آمده:
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ
به نام خداوند بخشنده و بخشایشگر
أَلَمْ تَرَ كَيْفَ فَعَلَ رَبُّكَ بِأَصْحَابِ الْفِيلِ ﴿۱﴾
مگر نديدى پروردگارت با فیلسواران چه كرد؛
أَلَمْ يَجْعَلْ كَيْدَهُمْ فِي تَضْلِيلٍ ﴿۲﴾
آيا نیرنگشان را بی اثر نساخت؟
وَأَرْسَلَ عَلَيْهِمْ طَيْرًا أَبَابِيلَ ﴿۳﴾
خداوند بر سر آنها پرندگانی را فوج فوج فرستاد؛
تَرْمِيهِمْ بِحِجَارَةٍ مِنْ سِجِّيلٍ ﴿۴﴾
كه بر آنان سنگهايى سخت افكندند؛
فَجَعَلَهُمْ كَعَصْفٍ مَأْكُولٍ ﴿۵﴾
پس آنان را مانند كاه جویده شده گردانيد!
🔰 منابع: «سيره ابن هشام، ج١، ص٣٨ تا ۶٢»؛ «بلوغ الارب، ج١، ص٢۵٠ تا ٢۶٣»؛ «بحارالانوار، ج١۵، ص١٣٠ به بعد» و «مجمعالبيان، ج١٠، ص۵۴٢ به بعد
@javedalaeme