🔻#پوستر | اطلاع رسانی جلسه سخنرانی استاد جاودان . 🗓 چهارشنبه ٦ تير ١٣٩٧ 🕰 از ساعت ١٩ 📪 آدرس: پایین ترازچهارراه سیروس، کوچه شهید بالاگر 🏠حسینیه شیخ مرتضی زاهد(ره) 📌 ویژه برادران وخواهران ⬇️⬇️⬇️⬇️⬇️

✅ به مناسبت سالروز وفات حضرت #عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام آیت‌الله جاودان (حفظه‌الله): 📌 در مورد حضرت عبدالعظیم گفته‌اند خدمت #امام رسید و ذره‌ذرۀ اعتقاداتش را توضیح داد و گفت من اینگونه فکر می‌کنم؛ آیا درست است؟ فرمودند درست است. کل خودش را به امامش عرضه کرد.؛ گفتند تو درستی! بیهوده نبوده که فرمودند تو ولیّ ما هستی. خوش به حالشان. 📌 آدم وقتی به #انسانیت برسد، در عالم «گوهر یکدانه» می‌شود. نمی‌توانم مثالش را بگویم ولی یک چیز خیلی دم دست عرض می‌کنم. بنده یک روزی دردی داشتم. رفتم خدمت حضرت عبدالعظیم حسني عليه السلام. درد من همانجا به آنی و در لحظۀ ورود معالجه شد. این فرد چقدر می‌تواند بزرگ باشد که یک نفر را از نابودی نجات بدهد؟ یکی از دوستان گفت یک چیز بدی درونم (صفت بد اخلاقی) پیدا شده بود که پیش خودم خجالت می‌کشیدم. یک مرتبه پیدا شده بود. گفت رفتم دستم را درون قفل‌های ضریح کردم؛ برطرف شد. حضرت عبدالعظیم ولیّ بزرگ خداست. از آن وقتی که این بزرگوار اینجا دفن شده چند صدهزار مورد از این مشکلات را حل کرده‌است؟ 📌 در روایت دارد که اگر شما می‌خواهید به زیارت ما بیایید و دستتان نمی‌رسد، به زیارت شیعۀ ما برو. همان حساب می‌شود. دستت نمی‌رسد به زیارت #امام_حسین علیه‌السلام بروی، برو #زیارت حضرت عبدالعظیم علیه‌السلام. حضرت عبدالعظیم چیست آقا؟ ایشان جزء همان «فإنـّهُ مِنّي» است. چند تا بزرگوار دیگر هم در حول ایشان هستند. کسی خدمت حاج آقای #حق‌شناس عرض کرد که کسی رفته‌است زیارت حضرت عبدالعظیم. ایشان فرمودند رفته بود زیارت آقای #شاه‌آبادی؟ ما فهمیدیم که وقتی می‌رویم زیارت حضرت عبدالعظیم باید سر قبر آقای شاه‌آبادی هم برویم.

✅ به مناسبت فرا رسیدن سالروز شهادت حضرت حمزه علیه‌السلام . 📝 حکایت آخرین شب از عمر مبارک حضرت #حمزه (شب شهادت ایشان) . آیت‌الله جاودان: 🗒 آن شبی که فردای آن، روزِ به شهادت رسیدن حضرت حمزه بود، یعنی شب #اُحد پیامبر صّلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم ایشان را صدا کرد. فرمود: «عمو! نزدیک است تو از جمع ما غیبت کنی؛ غیبتي دراز و دور. به یک جای دوری بروی. زمانی که بر خدای تبارک و تعالی وارد شوی چه خواهی گفت؟ از تو شرایع دینت را بپرسند، شروط ایمانت را بپرسد چه خواهی گفت؟» خبر مرگش را دادند. تو فردا کشته می‌شوی. حمزه گریه کرد. به #پیامبر عرضه داشت: «پدر و مادرم فدایت! شما ارشاد کن و بگو من چه کار کنم و چه بگويم؟ به من بفهمان. پیامبر فرمودند: «ای حمزه! خالصانه شهادت بده به وحدانیت الهی و اینکه من رسول حق خدا هستم.» حمزه گفت: «من شهادت دادم.» هم به وحدانیت الهی و هم رسالت شما را. پیامبر فرمود: «[و شهادت بده] بهشت حق است؛ آتش حق است؛ روز #قیامت حق است؛ می‌آید حتماً؛ در آن شک نیست؛ صراط حق است؛ میزان حق است؛ هر کس یک سر سوزن، به اندازۀ وزن یک ذره خیر بکند می‌بیند، شر بکند، می‌بیند. مردم روز قیامت دو دسته می‌شوند؛ گروهی در #بهشت و گروهی در آتش»؛ بستگی دارد به اینکه چطور عمل کرده باشد و چطور حرف زده باشد. چطور نگاه کرده باشد. چطور فکر کرده باشد. چطور اعتقاد داشته باشد. در ادامه فرمودند: «[و شهادت بده] #علی، #امیرالمؤمنین است.» حمزه گفت: «شهادت می‌دهم؛ اقرار کردم؛ ایمان آوردم؛ تصدیق کردم.» پیامبر اضافه فرمود: «[و شهادت بده] #فاطمه سیدۀ زنان جهانیان است» حالا حضرت فاطمه آن وقت مثلاً چند ساله هستند؟ حدوداً دوازده ساله هستند. حمزه گفت: «بله؛ تصدیق کردم». پیامبر فرمودند: «[و شهادت بده] حمزه سید شهدا است. شیر خدا و شیر رسولش و عموی پیامبرش است» این را هم تصدیق کن. حمزه گریه کرد و گریه کرد تا اصلاً به زمین افتاد. خودش را انداخته بود و مدام صورت پیغمبر را می‌بوسید. بعد پیامبر فرمود: «باید اقرار کنی #جعفر، پسر برادرت، در بهشت همراه ملائکه پرواز خواهد کرد.» حالا ایشان چهار سال، سه سال، پنج سال بعد شهید شده و فرمود: «[شهادت بده] محمد و خاندانش بهترین خلق خدایند» این چهارده نفر بهترین خلق خدا هستند، خَیرُ البَریَة؛ یعنی بهترین خلق خدا هستند. فرمود: «تو ای حمزه به سرّشان، (به پنهانشان، به جانشان که پنهان است، به نوری که در جانشان است و پنهان است) و ظاهرشان ایمان بر این اعتقاد زندگی می‌کنی و بر این می‌میری. کسانی را که آنها را دوست دارند، دوست می‌داری. با آنان که با آن‌ها دشمنند، دشمنی می‌کنی.» حمزه گفت: «بله ای رسول خدا. من تو را شاهد می‌گیرم، خدا را شاهد می‌گیرم و خدا برای شهادت کافی است.» پیامبر برایش دعا کرد و فرمود: «خدا کمکت کند. تو را توفیق بدهد.» . 📌 حدیثی که معظم‌له آن را ترجمه و شرح دادند، از قول حضرت #موسی_بن_جعفر علیه‌السلام است که در کتاب #بحارالأنوار ج ۲۲، ص ۲۷۹ نقل شده‌است. . . www.javedan.ir #آيت_الله_جاودان #موسسه_ايمان_ماندگار

#گزیده_سخنرانی آیت‌الله جاودان در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحِمَهُ الله #جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۴/۶) . ✅ نشانۀ دارا بودن #حیات_انسانی . 📝 هفتۀ گذشته صحبت از زندگی برتر و حیات انسانی شد. اگر ما این حیات را کسب کرده باشیم، از تکبیر تا سلام نماز، #نماز می‌خوانیم. اگر نماز بخوانیم، در حین نماز، صدای دیگران را نمی‌شنویم. آقای #حق‌شناس می‌فرمودند در هجده نوزده سالگی وقتی #نماز_جماعت شرکت می‌کردم، تمام سلول‌های بدنم حمد و سورۀ امام جماعت را می‌شنید! ایشان در وادی حیات انسانی قدم گذاشته بود. حیات انسانی را به ما نمی‌دهند. این حیات را باید خودمان کسب کنیم. به ما همین حیات حیوانی را می‌دهند تا با حیات حیوانی، حیات انسانی را کسب کنیم. . . . www.javedan.ir #آيت_الله_جاودان #موسسه_ايمان_ماندگار

#گزیده_سخنرانی آیت‌الله جاودان در حسینیۀ آیت‌الله شیخ مرتضی زاهد رحِمَهُ الله #جلسه_هفتگی_چهارشنبه (۹۷/۴/۶) . ✅ #شفاعت نمازِ شبِ آیت‌الله #حق‌شناس از ایشان . 📝 #پیامبر صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم در مورد #نماز_شب می‌فرماید: «وَ شفيعٌ بَيْنَ صاحِبِها وَبَيْنَ مَلَكِ الْمَوْتِ»؛ نماز شب بین کسی که نماز می خواند و بین حضرت #ملک_الموت شفیع می شود. داستانش را حاج آقای حق‌شناس نقل می‌فرمودند. گفتند حال من بد بود. دکتر ضرابی را آورده بودند؛ گفته بودند این دیگر خیلی نمی ماند. تمام است. حال من مثلاً نیمه شب بد شد. بدتر شد. حالت احتضار دست داد. حضرت ملک الموت آمد. یک نیزه داشت سرش سه تا چنگک بود. این را انداخت کشید. روح آمد تا پا. خدا به ما رحم کند. یک خیلی خوب و زیبارو شفاعت کرد. رها کرد. دوباره برگشت. دومرتبه انداخت. این بار کشید تا کمر. باز آن جوان شفاعت کرد. التماس کرد. رها کرد. بار سوم کشید. بنظرم تا سینه آمده بود. باز ایشان شفاعت کردرها کرد و رفت. بعد آن جوان گفت من نماز شب تو ام. . . www.javedan.ir #آيت_الله_جاودان #موسسه_ايمان_ماندگار

فايل صوتي سخنراني آيت الله جاودان #جلسه_هفتگی_چهارشنبه_ها 6 تیر ١٣٩٧ حسینیه شیخ مرتضی زاهد(رحمة الله علیه) www.javedan.ir ️️ ⬇⬇⬇️⬇️

فايل صوتي #بیان_احکام_حجت_الاسلام_کریمی #جلسه_هفتگی_چهارشنبه_ها ۶ تیر١۳۹۷ حسینیه شیخ مرتضی زاهد(رحمة الله علیه) www.javedan.ir ️ ⬇⬇⬇️⬇️