🔴 سالروز آزادسازی قله سوق الجیشی #تته توسط رزمندگان سپاه #مریوان و غرب کشور به فرماندهی #حاج_احمد_متوسلیان ۱۳۶۰/۱/۴ 🚩
🔰 سخنرانی حاج احمد متوسلیان در سمینار سراسری فرماندهان سپاه در اصفهان ۱۳۶۰/۱/۷ :
«... تمام صحبتهاى من، نتيجه دو سال و سه ماه حضور در مناطق غرب كشور، از فرداى شروع ماجراهاى #كردستان است... به خدا سوگند كه ما در غرب، خودمان را به آب و آتش زديم تا بتوانيم به مرز برسيم. ما در غرب، در دو جبهه میجنگيم. يكى جبهه داخلى كه گروهكهاى ضدانقلابند و جبهه دوم هم قواى صدامى هستند.
وقتى صحبت از جنگيدن در غرب میشود، صحبت از جنگيدن در عمق درههايى است كه بر سطح آنها برفى به ارتفاع ۹ متر نشسته؛ صحبت از جنگيدن بر فراز قلههايى به ارتفاع دو تا سه هزار متر است؛ جايى كه انسان يخ میبندد و امكان تحمل حتى ۱۰ دقيقه نگهبانى هم سخت است؛ اما به شكرانه خدا، با وجود تمام سختیها، برادران ما تا به امروز مقاومت كردهاند.
بعد از پيام اخير حضرت #امام عوامل گروهكها در دستههاى ۲۰ الى ۳۰ نفرى به سپاه تسليم شدند و تفنگهايشان را تحويل دادند؛ كه ما با استفاده از همين تسليحات توانستيم برادرانى را كه مايل بودند در اين جبهه بجنگند، تجهيز كنيم.
درباره حماسه #مقاومت مظلومانه اين عزيزان در غرب، خوب است همين جا به عنوان نمونه عرض كنم كه در جريان تصرف قله مرتفع #تته در شب چهارم عيد ، درست در زمانى كه دشمن فكرش را هم نمیكرد در منطقهاى كوهستانى و سردسير كه قطر #برف روى زمين گاه تا ۱۱ متر هم میرسيد، نيرويى بتواند ارتفاعات را بگيرد و در آن قله يخزده دوام بياورد، ما وارد عمل شديم. برادران ما با توكل به خدا حمله كردند و قله تته آزاد شد.
با توجه به اين كه هواى منطقه مهآلود بود و هلیكوپتر قادر نبود براى رساندن تداركات بالاى قله برود، برادران ما روى قله، فاقد كمترين امكانات بودند. نه چادرى داشتند و نه حتى كيسه
خواب؛ حتى غذايى هم به آنها نمیرسيد. با اين وجود روى آن قله در محاصره نيروهاى مشترك ارتش #عراق و #ضدانقلاب تا پاى جان مقاومت كردند و به يمن همين مقاومت مظلومانه، قله تثبيت شد.
در اين حمله ما ۱۵ #شهيد داديم. از اين پانزده نفر، فقط ۴ نفر با اصابت گلوله دشمن به شهادت رسيدند. ۱۱ نفر ديگر بر اثر شدت سرما و لغزندگى سطح يخزده قله #تته، از بالاى ارتفاع سقوط كردند و بر اثر اصابت به صخرههاى ته درهها، پيكرهاى پاک آنان پاره پاره شد. مقاومت برادران ما در غرب تا به امروز از اين قرار بوده است.
در حال حاضر، #مريوان ، تنها جبههاى است كه رزمندگان آن در داخل خاك دشمن میجنگند و وقتى كه آتش توپخانههاى ما به پايگاههاى ارتش عراق اصابت میكند، ما شاهد شادى و هلهله مردم #كردستان #عراق هستيم.»
🆔 @javid_neshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺فیلم کوتاهی از حضور #حاج_احمد_متوسليان در ارتفاعات تته/ مریوان سال ۶۰
🆔 @javid_neshan
🔰 نقش بی بدیل #حاج_احمد_متوسليان در پیروزی عملیات ها
" #حاج_احمد_متوسليان در مسائل نظامی شخصیت مقتدری داشت. میتوان به جرات گفت که پیروزی عملیات #فتح_المبین و آزادسازی ارتفاعات «علی گره زد» را مدیون شجاعت و دلاوری وی هستیم.
به عنوان مثال در عملیات فتح المبین با نفوذ در بیست کیلومتری مواضع دشمن توانستیم ۱۸۰ قبضه توپ دشمن را منهدم و تجهیزات نظامیشان را به غنیمت بگیریم که این گوشهای از نتایج فرماندهی متوسلیان در دوران #دفاع_مقدس است. اگر شجاعت و دلیری رزمندگان و فرماندهی #حاج_احمد نبود این عملیات با این درخشش به پیروزی نمیرسید."
سردار مجتبی عسگری
📸 ارتفاعات علی گره زد ، پس از عقب نشینی دشمن و به غنیمت گرفتنِ ۱۸۰ قبضه توپ دشمن/ حضور حاج احمد متوسلیان در بین نیروها
🆔 @javid_neshan
🔷 سید حسن نصرالله:
لبنانی های مستقر در ایران برای مقابله با ویروس کرونا به میدان بیایند
🔻جمهوری اسلامی ایران قلب جبهه مقاومت و قلب جهان اسلام است.
هرکس با هر توانی وظیفه دارد از این قلب حفاظت کند.
🔶حزب الله لبنان برای نابودی ویروس کرونا در کشور لبنان تمام تلاش خود را کرده و خواهد کرد اما جوانان حزب الله لبنان مستقر در ایران به میدان بیایند و در کنار نیروهای جهادی این کشور از تمام توان و امکانات خود برای مقابله و نابودی این ویروس بهره بگیرند و از هیچ تلاشی فرو گذار نباشد.
#حزب_الله
🆔 @javid_neshan
🌹بسم الله الرحمن الرحیم🌹
📚وقتی که کوه گم شد
* #قسمت_86 *
□سنگر اورژانس
دكتر به كمك پرستارها، ران #احمد را باندپيچی و بر روی آن گچ گرفته اند. دكتر آخرين گچها را به روی پای #احمد می مالد. #نيكوگفتار و راننده ساكت و آرام به دكتر و #حاج_احمد نگاه می كنند، صورت بی حركت #حاج_احمد را می بينيم. ناگاه پلك های #حاج_احمد تكان می خورد؛ سپس چشم هايش باز می شود، لحظاتی #حاج_احمد گيج و منگ به سقف سنگر می نگرد، سپس سر خود را بلند می كند و به اطراف نگاه می كند. با ديدن دكتر و پای گچ گرفته اش و #نيكوگفتار و راننده، حوادث قبل را به ياد می آورد.
چند لحظه مكث می كند. سپس به نرمی نيم خيز می شود و رو به دكتر با صدايی خفه می گويد: دست شما درد نكنه، حالا... من بايد برم، من بايد هر چه سريع تر برم.
دكتر با دست های گچی، سعی می كند جلوی #حاج_احمد را بگيرد، اما #حاج_احمد با مهربانی دست او را كنار می زند و پی در پی می گويد: يه عصايی چيزی به من بديد، من بايد برم، دير شد، عجله كنيد.
#حاج_احمد لنگان لنگان از تخت پياده می شود، تمامی اعضاء اتاق عمل از حالت #حاج_احمد يكه خورده اند و دستپاچه به او می نگرند.
دكتر: جای زخم خونريزی می كنه، بايد حداقل چند ساعت استراحت كنيد.
#حاج_احمد بی توجه به حرفهای دكتر به عصايی كه در گوشه اتاق است اشاره می كند و می گويد: برادر #نيكوگفتار، اون عصا رو بديد من، عجله كنيد.
#علی_نيكوگفتار سريع می رود و عصا را می آورد و به #حاج_احمد می گويد: صلاح نيست حركت كنيد. ممكنه زخم خونريزی كنه.
#حاج_احمد در حالی كه عصا را سريع زيربغل می گذارد، با صدايی ملتهب و خفه، زير گوشی به او می گويد: دشمن داره خون بچه ها رو می ريزه، اون وقت، تو می گی ممكنه زخمم خونريزی كنه؟!
#نيكوگفتار گيج و منگ، به #حاج_احمد نگاه می كند. #حاج_احمد به كمك عصا، لنگان لنگان به سمت در سنگر می رود. راننده نيز ناخودآگاه در پی حاجی می دود، پرستارها، هاج و واج به #حاج_احمد می نگرند. دكتر، با چشمانی حيرت زده به رفتن حاجی می نگرد، سپس از او چشم می گيرد و به تركش بزرگی كه در داخل ظرف استيل قرار دارد نگاه می كند. بر روی اين تصوير، صدای زنگ در خانه مرتضی می آيد.
□منزل مرتضی رضاييان
مرتضی در حالی که با نرمه انگشتِ شست، خيسی زير پلك های خود را پاك می كند، از جا برمی خيزد و به سمت در بازكن برقی رفته، گوشی آن را برمی دارد.
مرتضی: بله؟
صدا از گوشی: سلام، می شه چند لحظه مزاحم تون بشيم؟
مرتضی با تعجب می گويد: شما؟
صدا از گوشی: حضوراً معرفی می کنیم.
مرتضی لحظاتی سكوت می كند. سپس با ترديد تكمه در بازكن را فشار می دهد.
□پشت در حياط
مرتضی به پشت در حياط می رسد، با قيافه ای متعجب، آهسته در خانه را باز می كند. در كادر در، حميده و فريبا هويدا می شوند كه به محض ديدن مرتضی به او سلام می دهند. حميده: سلام عرض می كنم.
فريبا: سلام.
مرتضی: بفرماييد.
حميده به فريبا می نگرد و فريبا به مرتضی. چند لحظه سكوت حكمفرما می شود. سپس فريبا با لحنی مؤدبانه می گويد: اجازه می ديد چند لحظه مزاحم تون بشيم؟
مرتضی كه با تعجب به فريبا و حميده می نگرد. می ماند كه چه بگويد. ناچاراً از جلوی در كنار می رود و با شك و ترديد می گويد: بفرماييد.
حميده و فريبا آهسته وارد خانه می شوند، مرتضی با شك و كنجكاوی به آنها می نگرد. در خانه به روی كادر بسته می شود.
□اتاق مرتضی
حميده و فريبا در حالی كه اتاق را ورانداز می كنند، بر روی دو صندلی كه در كنار هم قرار دارد، می نشينند.
مرتضی با سه ليوان شربت وارد اتاق می شود و با كمال خونسردی سینی شربت را بر روی ميز می گذارد. فريبا و حميده زير چشمی به مرتضی می نگرند.
حميده: راضی به زحمت شما نبوديم.
مرتضی در حالی كه بر روی صندلی می نشيند، می گويد: خواهش می كنم.
لحظاتی سكوت بر اتاق حاكم می شود، سپس مرتضی با صدايی آرام می گويد: من در خدمت شمام.
فريبا به حميده می نگرد و حميده به فريبا، سپس فريبا می گويد: ممكنه اين ماجرایی رو كه برای شما تعريف می كنيم يه قدری عجيب و خنده دار باشه، اما بايد بگم كه اين ماجرا، با تمام جنبه های ظاهراً غيرواقعی اش، برای ما اتفاق افتاده. راستش موضوع از علاقمند شدن يه آقا پسری به اسم سعيد، كه تو مغازه كتابفروشی پدرش كار می كنه شروع شد. علاقه مند شدن آقا سعيد به اين دوستم. اين عشق و علاقه باعث شده بود كه سعيد برای اين دوستم پشت سر هم نامه بنويسه و به عناوين مختلف به اون ابراز محبت و علاقه كنه.
ادامه دارد...
#وقتی_که_کوه_گم_شد
#بهزاد_بهزادپور
🆔️ @javid_neshan
وزیر خارجه اسرائیل :
آمریکا بعد از کشته شدن نیروهایش در #عین_الاسد این ویروس را بوجود آورد تا به ایران ضربه بزند .
اما کنترلش از دست آنها خارج شده و به تمام جهان سرایت کرد .
جلوگیری از آن غیر ممکن است لذا #ترامپ را بابت این کار باید اعدام کرد
#کرونا
#ترور_بیولوژیک
🆔 @javid_neshan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #موشن_گرافیک
رهبر انقلاب: امروز خبیثترین دشمن ما آمریکاست
🆔 @javid_neshan