eitaa logo
جاویدنشان
66 دنبال‌کننده
336 عکس
73 ویدیو
3 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶️ 🔶️ 🔸️ 🔸️ _تفاوت سنی شما با چقدر بوده؟ من متولد ۱۳۲۹ هستم و ایشان ۱۳۳۲ است، سه سال باهم تفاوت داشتیم. _رفاقت شما با چگونه بود؟ ما اعضای یک خانواده بودیم و همه باهم خوب و صمیمی بودیم، اما خوب به دلیل اینکه من با اختلاف سنی کمی داشتیم بیشتر با هم بودیم. یادم هست ابتدا به یک مدرسه‌ی دولتی میرفتیم که نزدیک منزلمان و شرافت نام داشت، بالاتر از کوچه‌ی گلشن بود. من به کلاس سوم میرفتم که به کلاس اول رفت. بخاطر اینکه ما از خیابان رد می شدیم تا به مدرسه برسیم و یا حتی برای رفتن به مغازه‌ی پدر باید از خیابان رد می‌شدیم، مادرم همیشه نگران بود. لذا به همین دلیل منزل را عوض کردیم و در محله‌ی چهل‌تن، کوچه‌ی علوی نزدیک مسجد امین الدوله که حاج آقا حقشناس در آن دست‌ اندر کار بودند، خانه خریدیم. بابا تصمیم گرفت به دلیل ضعف مدارس دولتی ما را در مدرسه‌ی مصطفوی که مدیرش آقای آقاسیدجوادی بود که بعدا مدرسه‌ی علوی را بنیان گذاشت ثبت‌نام کنند. اینجا دیگه باید به کلاس دوم می‌رفت و من به کلاس چهارم. مدیر مدرسه‌ی مصطفوی با پدرم خیلی صمیمی بود. شهریور ماه بود که برای ثبت‌نام به ایشان مراجعه کردیم. مدیر مدرسه قبل از ثبت‌نام میخواست ما را تست کند. به من گفت: بنویس روباه. من هم 《و》روباه را نگذاشتم. مدیر مدرسه رو به پدر کرد و گفت: ببین حاج آقا مدرسه‌ی دولتی این طوری است. به بچه‌ها زیاد سواد یاد نمی‌دهند. شما میخواهید بچه هایتان فقط مدرک بگیرند یا میخواهید علمشان هم خوب باشد؟ پدرم گفت: دوست دارم این ها با معلومات جلو بروند. گفت: خب من ایشان را که می خواهد به کلاس سوم برود یکسال بر میگردانم عقب و به کلاس دوم می‌برم. را هم به کلاس اول می فرستم. شب به خانه آمدیم، مادرم وقتی جریان را شنید ناراحت شد که چرا این شرایط را قبول کردیم. آن سال با سال بعدش من درس خواندم و از بین ۶۰ دانش آموز کلاس، شاگرد اول شدم. چون مسئولین مدرسه عکس مرا نداشتند عکس را روی دیوار زدند و زیرش نوشتند: 《 شاگرد اول》 ادامه دارد... ┄۞✦۞🔸️۞✦۞┄ 🆔️ @javid_neshan ┄۞✦۞🔸️۞✦۞┄