♦️داستان دهقان فداکار تکرار شد!
🔹«#اعظم_ولیپور» از اهالی روستای «دیزج قربان»، وقتی برای سرکشی به باغش رفته بود، صدای مهیبی شنید. پلی که روی جادهای در حوالی باغ آنها وجود داشت، ریزش کرده بود و چند خودرو بیخبر از اوضاع پل، با سرعت زیاد در این جاده در حرکت بودند.
🔹این زن فداکار مرندی میگوید: «به وسط جاده دویدم؛ اما میدانستم اگر برای راننده دست تکان دهم، شاید توجه نکند. این بود که وسط جاده ایستادم و با دست به سر و صورت میزدم، تا اینکه یک راننده پیکان با دیدن من، ترمز کرد. داخل ماشین، اعضای یک خانواده بودند و راننده پیاده شد».
🪶مطالب جذاب بیشتر ⬇️
@jazabtarin جذابترینها 🇮🇷
.