🔹کوه به کوه نمیرسه؛ ولی آدم به آدم میرسه!😉
در دامنه کوهی بلند، دو آبادی بود که یکی #بالاکوه و دیگری #پایینکوه نام داشتند. چشمهای پر آب از دل کوه میجوشید و از آبادی بالاکوه میگذشت و به آبادی پایینکوه میرسید.
این چشمه، زمینهای هر دو آبادی را سیراب میکرد. روزی #ارباب بالاکوه به فکر افتاد که زمینهای پایینکوه را صاحب شود.
پس به اهالی بالاکوه رو کرد و گفت: «چشمه آب در آبادی ماست، چرا باید آب را مجانی به پایینکوهیها بدهیم؟ از امروز آب چشمه را بر ده پایینکوه میبندیم.»
یکی دو روز گذشت و مردم پایینکوه از فکر ارباب مطّلع شدند و همراه کدخدایشان به طرف بالاکوه به راه افتادند و التماس کردند که آب را برایشان باز کند.
اما ارباب پیشنهاد کرد که یا رعیت او شوند، یا بیآب خواهند ماند و گفت: «بالاکوه مثل ارباب است و پایینکوه مثل رعیت. این دو هرگز به هم نمیرسند. من ارباب هستم و شما رعیت!»
این پیشنهاد برای مردم پایینکوه سخت بود و قبول نکردند. چند روز گذشت تا اینکه کدخدای پایینکوه فکری به ذهنش رسید و به مردم گفت: بیل و کلنگتان را بردارید تا چندین چاه حفر کنیم و قنات درست کنیم.
بعد از مدتی، #قنات آماده شد و آب را به سمت کشتزارهایشان روانه ساختند. زدن قنات باعث شد که چشمه بالاکوه، خشک شود.!
این خبر به گوش ارباب بالاکوه رسید و ناراحت شد؛ اما چارهای جز تسلیم شدن نداشت؛ به همین خاطر به سوی پایینکوه رفت و با التماس به آنها گفت: «شما با این کارتان، چشمه ما را خشکاندید، اگر ممکن است سر قنات را به طرف ده ما برگردانید.»
کدخدا گفت: «اولاً آب از پایین به بالا نمیره! ثانیاً گفتی کوه به کوه نمیرسه. تو درست گفتی! کوه به کوه نمیرسه، اما آدم به آدم میرسه.!»😁
#ضرب_المثل
🇮🇷 کانال جذابترینها 🇮🇷
@jazabtarin👈مطالب بیشتر
.