🔰 #روایت | آن سمت ماجرا؛ سردار زاهدی!
🔸همسرش حالا روبروی دوربین ایستاده. در تمام سالهایی که #زاهدی در کوه و بیابانهای منطقه بالا و پایین میرفته، تا آب توی دل میلیونها ایرانی تکان نخوره، این زن همراهیاش کرده و همگام و همقدمش بوده. حالا ایستاده روبروی دوربینِ من و باید واقعیت عظیم شخصیت و وجود او را روایت کنم و چه کار سختی!
🔹سخت نبود؟!
اولین سؤالم همین است. مکثی میکند، نرملبخندی روی چهرهی مادرانهاش مینشیند و با لهجهی نهچنان غلیظ اصفهانی میگوید:
«سخت که بود. سالها زندگی در غربت و دور از فامیل و حتی دور از کشور، اما ما راهمان یکی بود! شهادت گوارایش باشد!» همین!
🔸تمام حرف کسی که ۴۵ سال در سایهی یک مردِ در سایه بوده، همین است.
زنان این قبیلهی کفرستیز هم، به مانند مردان جوانمردشان، بیتکلفند و بیادعا؛ صبور اما ایستاده پای #بیرق_حقیقت که در کوچهپسکوچههای تاریخ گم نشود! اینها امانتداران خدایند و هر کسی را ظرفیت کشیدن بار امانت خداوند نیست.(منبع)
@jazabtarin جذابترینها 🇮🇷
.