#شب_جمعه #سیدالشهدا_جانم 💔

دروغم را باورکن که دوستت دارم 💔:)

؛ باید یک کاری کنیم که حاصلخیزبشیم .

. . . عشق یعنی گداختن ؛ این سخنِ حسین (ع) است از زبان ِ حسن (ع) . و عشق مرکب ِ حرکت است نه مقصد ِ حرکت .

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل با کاروان کربلا دارد حسین @jazirei_majnoon

تاریخ تکرار میشود . . انسان هر راهی را بدون تقید و پایبندی به قرآن وسنت برود ، روز به روز تنزل میکند و تاریخ ، ازجمله قضایای سقیفه و پیامدهای آن ، مانند واقعه ی کربلا ؛ هر روز تکرار میشود وهمیشه حق و باطل مثل حسین علیه السلام و یزید وجود دارد و کار مردم هم جنگ در کنار یزید یا در رکاب حسین علیه السلام است . بنابراین انسان باید هر روز موضع خود را مشخص کند که آیا اهل حق است یا باطل و پیرو آن . [کتابِ شمیمی‌ از‌ رحمت‌ واسعه] #آیت_الله_بهجت_ره

برای ورود به خیمه ی سیدالشهدا جان باید آماده شویم و چه رَختی نیکو تر از رَخت ِ شهادت . . ؛ که فرمودند : جآن باید شهید شود @jazirei_majnoon

حسين عليه السلام خواستنی است . استاد صفایی حائری | #عین‌_صاد @jazirei_majnoon

در رکاب حسین(ع)جنگیدن ؛ اعتقاد عمیق میخواهد

. مردی نزد حسین بن علی علیه السلام آمد و گفت: از فضلتان که خدا برای شما قرار داده است ؛ برایم بگو . امام فرمود : تو نمیتوانی تحمل کنی! گفت : میتوانم . برایم بگو ای پسر رسول الله آن را تحمل میکنم . پس امام سخنی با او گفت ؛هنوز کلام امام پایان نیافته بود که سر و ریش مرد سفید شد! وسخن امام را فراموش کرد .پس امام حسین علیه السلام فرمود : [مشمول رحمت خدا شد ؛ چرا که سخن را فراموش کرد .] کتاب شمیمی از رحمت واسعه نقل از بحارالانوار ج ۲۵ @jazirei_majnoon

. تا وقتی پای در گِل داری نمیتوانی در رکاب حسین علیه السلام سربازی کنی . @jazirei_majnoon

. نقل شده است ؛ عابس در روز عاشورا در میدان جنگ در برابر دشمن لُخت شد و زره را از تن درآورد . این یک کار عادی وآسان نبود! خواست به دشمت بفهماند که ما از روی عقیده و مرام راه شهادت را انتخاب و اختیار کرده ایم . نه از روی ناچاری و اجبار وتهدید و اکراه یا شرم و حیا ؛ بلکه این مرام ماست و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه میجنگیم و کشته میشویم و باکی از شهادت نداریم و طرف مقابل عمر سعد بیچاره و در بند و اسیر مُلک ری است [ کتاب شمیمی از رحمت واسعه ] #آیت_الله_بهجت_ره

الهی حُرّ درونمان قیام کند علیه شمر درونمان

شهید ِ بسیجی امیر حسین پور دیروز به آغوش سیدالشهدا پَر کشید شنیده اید که : هر که بسیجی تر ؛ پَر ..؛ #شهید_راه_حسین_علیه‌السلام

. از آن جوان‌‌های تُرکِ باغیرت ؛ متولد ۷۵ خوش تیپ و باسواد والبته بچه بسیجی . پدرش میگوید : [‌ این پسر آنقدری خاص بود که هر چقدر هم بگویم باز هم ناگفته‌های زیادی می‌ماند! هی می‌گفت می‌خواهم مدافع حرم شوم! آن موقع‌ها کم سن و سال بود و اجازه ندادم؛ مدام می‌گفت کاش در کربلا شهید شوم.] .. وقتی از پایگاه به امیر زنگ زدند که انگار چند نفر می‌خواهند بنرهای امام حسین(ع) را که به مناسبت محرم در میدان ساعت نصب شده است را آتش بزنند، طاقت نیاورد، لباس رزم پوشید و رفت. می‌گفت نابرادرها به امام حسین(ع) زورتان نمی‌رسد به جان بنرهایش افتاده‌اید؟ پسرم دست خالی بود! آن نابرادر چند ضربه به او زد و چاقو به یکی از چشم‌هایش زده بود که شدت جراحت به قدری زیاد بود که بعد از 4 روز به شهادت رسید همان آرزویی که داشت. #شهید_راه_حسین_علیه‌السلام

اکنون که مرگ حتمی است، بگذار مرگی را انتخاب کنیم که آبستن زندگی باشد و سازندگی‌ هایی بیاورد و آگاهی‌ هایی متولد کند و روح‌ هایی را حرکت دهد. کتابِ عاشورا استاد علی صفایی حائری| #عین_صاد

. شرط عشق جنون است . . ؛