جَزیرِھِ_مَجنون
آقای مجتهدِ دکترای فقه خصوصی با شش
کلاس سواد ؛ تمام دلسوختگان شش کلاس
سواد کشورت این روزها نویسنده شده اند
گویا رسالت خون شما بسیار گسترده است.
جَزیرِھِ_مَجنون
. از جنوب مراغه تا استانداری تبریز به وقت ِ #تفحص #نابغه_مدیریت #شهید_خدمت #شهید_مالک_رحمتی
-
مالک اهل مراغه بود. بچه جنوب شهر مراغه. پدرش حاج اسکندر کاسب است. کاسب یکی از بازارهای محلی. مغازهای قدیمی دارد که ظهر به ظهر دیزی میفروشد. یک کسب و کار ۶۰ یا ۷۰ ساله. از آن مومنهای قدیمی که هنوز شبها نماز شب میخواند آن هم نه به عربی یا فارسی که قنوتش را هم با همان لهجه غلیظ آذری زمزمه میکند .
-
اصلا مالک ویدیویی در گوشی همراهش داشت از یکی از همین مناجات های شبانه پدر که وسط دعاهای شبانه اش در فضایی بین گریه و خنده برای مالکش دعا میکرد. او هر وقت پشت میز ریاست دلش می گرفت، سری می زد به این ویدیوی پدرانه و انگار قوت قلبش می شد .
[ ازدانشگاه امام صادق تا وزارت کشور ]
مالک پسر زرنگی بود. مثل خیلی از بچههای آذربایجان چه زود به علم معاش آشنا شده بود. شاید ۱۳ سالش بود که به روایت خودش در کنار تبدیل شدن به مهمترین چهره فرهنگی پایگاه بسیج محله و تبدیلش به یک پایگاه نمونه استانی کار می کرد و کمک خرج آقا اسکندر شده بود. آجیل فله می خرید، بسته بندی می کرد و در بازار می فروخت. نهج البلاغه میخواند و از بچگی مسلط به فن سخنوری بود. اصلا برای همین قدرت بیان بود که شاید برای رفتن به دانشگاه امام صادق«ع» حقوق را انتخاب کرد و فارغ التحصیل شد. این مدرک اما خیلی زود برایش یک خاطره شد و انگار سرنوشت آقا مالک به حساب و کتاب گره خورده بود. او که از میان طرح مشاوران جوان احمدی نژاد سر از وزارت کشور درآورد.
[مالک پس از وزارت کشور سیاست را رها میکند و باز بر میگردد به آن تخصص ذاتی که در وجودش داشته. حوزه مولدسازی و ساخت پول. او به یکی از معادن زیر مجموعه بنیاد کوثر می رود.]
-
یک شرکت زیان ده معدنی. شرکتی با سود سالانه کمتر از ۷ میلیارد که در یکسال مدیریت مالک درآمدش به بیش از ده برابر رسید. به طوری که مالک رحمتی مدیر نمونه دولتی جهادی کشور میشود و از دولت حسن روحانی تقدیر می گیرد. مالک که حقوق خوانده بود، در دوره مدیریت معدنی بیشتر چکمه به پا کف معدن بود.
این قدر که در پایان دوره مدیریتش در این شرکت معدنی، در انتخابات انجمن سنگ ایران کاندیدا شد. او آن روز چنان خطابه ای گفت که مرحوم حاج قاسم شفیعی رییس وقت بگوید اگر این جوان امروز رأی بیاورد من هم در انتخابات باقی می مانم و اینگونه مالک ۳۰ ساله شد نایب رییس انجمن سنگ ایران با تحصیلات تخصصی حقوق .
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روضه خوانی #شهید_مالک_رحمتی در اربعین
.
مسیر بعدی مالک هلدینگ سبحان بود و شرکتی ورشکسته که مدیر پیشینش راهی اوین شده بود. یک شرکت سرمایه گذاری حقوق. مالکی که حقوق خوانده بود حالا روی میزش پر بود از کتابهای فنی و ریاضی و مالی. او برای مدیریت در سبحان باید گرید بورسی می گرفت برای مدیریت بر یک نهاد مالی. مالکی که بیزار بود از ریاضی و بحثهای فنی رفت آزمون داد و با نمره Aگرید مالی از بورس گرفت. شرکت مالی زیان ده تحویل داده شده در دوره مدیریت مالک رحمتی به بهایی ۳۰۰ میلیاردتومانی در بورس به فروش رفت.
.
حالا دیگر در این سالها مالک سری هم بین سرها پیدا کرده بود. یکی از آنهایی بود که در بخش فعالیت های اقتصادی مشغول به کار شده بود. او یکی از پیشنهادها به مخبر در همان سالها برای همکاری در ستاد اجرایی فرمان امام بود اما یک نفر ایستاد و گفت و نباید مالک به ستاد اجرایی برود. سید مصطفی سید هاشمی از مدیران ارشد ستاد اجرایی.
این قدر سختگیرانه که اعضای دفتر مشکوک میشوند. این نماینده پیشین مراغه و عجبشیر راز مخالفتش را میگوید:«مالک دامادم است. او را جایی نیاورید که بگویند با رانت پدر همسرش آمده است.»
مسیر مالک از اواخر دهه ۹۰ با حاج آقای مروی گره می خورد. سعادت خادمی امام رضا «ع». در معاونت بهرهوری اوست که میشود مسئول مولدسازی دارایی های راکد آستان. مسئولیتی که او را خیلی زود تا قائم مقامی آستان قدس می رساند.
[مسیر مالک به دولت رئیسی افتاد]
مالک ادامه مسیر مسئولیت را در دولت سپری می کند. درحالی که او گزینه یک وزارتخانه اقتصادی شده بود اما در سازمان خصوصی سازی مسئولیت می گیرد. البته نه برای خصوصی سازی. سید ابراهیم رییسی دنبال درآمدساز کردن دارایی های راکد طرح مولدسازی بود.
شرایط اما در مولدسازی آن طور که مالک رحمتی در افکارش برایشان برنامه ریخته بود پیش نمیرود و او به رغم موفقیت در پروسه مولدسازی با پیشنهاد استانداری آذربایجان شرقی راهی تبریز میشود. استانی که خود یک ایران کوچک است.
.
🌱
سکوی پرتابش به ابدیت رسید. در شب میلاد
امام رضا این خادم الرضا آخرین ماموریتش را
دوشادوش رییس جمهور و هیات همراه پشت
سر گذاشت و شهادت نصیبش شد .
یک پرواز افسانه ای .
#شهید_مالک_رحمتی
#شهید_خدمت
هدایت شده از 「حُب」
پیکرِسیدابراهیمرئیسی
دریهکنجازحرمبهمجابده
ترینحالتممکنقرارداره:))
https://eitaa.com/khamenei_ir/25248
فقدان آقای رئیسی ؛ خسارتی جبران ناپذیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج آقای رفیعی:
در آیۀ ۲۶ سوره یونس خداوند میفرمایند، اگر
کسی به مردم خدمت کند پنج جایزه به او میدهم.
#مراسم_حسینیه_امام_ره
هر شهید، کربلایی دارد و خاک آن کربلا تشنه خون اوست و زمان، انتظار میکشد تا پای آن شهید بدان کربلا برسد. آنگاه خون شهید جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روحش را به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی به جز شهادت وجود ندارد.
آری!
در عالم رازی است که جز به بهای خون فاش نمیشود..
#شهید_آوینی
جَزیرِھِ_مَجنون
انتشار تصاویر دیده نشده از محافظ رئیس جمهور برای نخستین بار +شغلت چیه؟ - محافظم
🔰آقای بادیگارد
《شغل؟! نه، حفاظت شخصیت که شغل نیست،
معامله است؛ جان که سهل است، دنیا، آبرو، آرزو
و حتی خانواده خود را برای شخصیتی که امید
رهبری، نظام و مردم است فدا میکنی و در ازای
آن گمنامی میخری! چه معامله پایاپایی!》
این جمله را پسر شهید همت گفت . ما مردم خیلی
محافظان را نمیشناسیم . حاج حیدرِ بادیگارد را
که دیدیم تازه دوقَرانی مان افتاد محافظ بودن چقدر مقدس و سخت است .برای آرمانی که داری هماهنگی ِ
نیت وفعل لازم است. گاهی شخصیت اصلا نمیخواهد محافظ داشته باشد اما محافظ بنابر قداست هدفی
که دارد نامحسوس هم که شده او را حافظ است.
آقای بادیگاردِ رئیس جمهور ؛ ما خیلی از شما
نمیدانیم چون سبک کار شما گمنامی و دور بودن
از فضای رسانه است. همان رسانه ای که امروز
تبدیل شده به نان شب . که میتواند جای جلاد
وشهید را عوض کند و مسخ شدگانش ؛ به هر
سو که بخواهد میکشاند . خیلی ها بر سید شما
ایراد می گرفتند رسانه ات ضعیف است .کارهایت
را چرا در بوق و کَرنا نمیکنی تا صبح به صبح
جارچی سر کوی وبرزن آن ها را جار بزند . ولی
یادمان رفته بود سید ؛ طلبه ی بسیجی هست و
مرامش ؛ کار برای خدا و دوری از شهرت طلبی
و گمنامی ست. برای همین هم خدا خود رسانه
اش شد . آقای سرتیم حفاظت ؛ ما کم دیده ایم
یک بادیگارد فدای شخصیت شود . اوجش را
حاج حیدر بازی کرد . اما شما در معنا به همه
نشان دادید تا آخرین قطره خون در راه هدفِ
مقدس میشود ایستاد . وظیفه شناسی را در
شما دیدیم . فهمیدیم میشود نخوابید وجنگید ؛
میشود گمنام بود و زندگی کرد . میشود درخانه ای
که حتی یک مبل هم ندارد و از مالیخولیای ِ
تجملات عصرِ چشم و هم چشمی ها؛ به دور
است طعم عشق را همسر ودخترانت فراموش
نکنند وقتی همسرت میگوید :
[ شهادت برازنده ی ایشان بود من برای خودم
ناراحت هستم ]
در زمانه ای که لطیفه ساختن وتمسخر کردن
پدر ومادر و بی احترامی به ساحت مقدسشان
باب شده میشود سردار سیدمهدی موسوی شد
و پاهای پدر ومادر را بوسید وتوتیای چشم
کرد . میشود خودت کربلا نروی اما هرساله
خانواده و اقوام ودوستان را راهی زیارت کنی .
میشود ستونی برای فامیلباشی و در مراسمت
همه از گره گشایی های گمنام شما بگویند .
اعتقادت این بود که
《هر کسی هر جایی و هر موقعیت و پستی که
هست باید صدش را بگذارد و خودش هم در
محافظت از رییس جمهور صدش را گذاشت.》
همین مردم داری واخلاصت بود که خود سید
ابراهیم شما را برای سرتیم حفاظتش انتخاب کرد.
آقای بادیگارد میشود شهید شد به شرطی
که مثل شما شهیدانه زندگی کرد .
#شهید_خدمت
#دلنوشته