[ قرار گذاشته بودیم تو جبهه
هرشب یکی از بچههای چادر
رو توی جشن پتو بزنیم!😁
یهروز گفتیم:
ما چرا خودمون رو میزنیم؟😅
واسه همین قرار شد یکی بره بیرون
و اولین کسی رو که دید
بکشونه توی چادر!
یکی از بچهها رفت بیرون و
بعداز مدتی با یه حاجآقا اومد داخل!🫡
اول جا خوردیم،
اما خب دیگه کاریش نمیشد کرد!
گفتم: حاجآقا بچهها یه سوال دارن!
گفت: بفرمایید و...
ادامهٔ ماجرا و جشن پتوی حاجآقا😂
یهمدت گذشت داشتم از کنارِ
یه چادر رَد میشدم که
یهو یکی صدام زد؛
تا به خودم اومدم،
هفت هشتا حاجآقا ریختن سرم
و یه جشن پتوی حسابی!🤣✨ ]
#زنگتفریح😁
@rahianfahmideh2