eitaa logo
جبهه تمدّن ساز انقلاب اسلامی
1.8هزار دنبال‌کننده
5.3هزار عکس
1.9هزار ویدیو
101 فایل
⚠️دشمن هر نوع تفکر لیبرالی و نئولیبرالی خادم کانال: @jebhetse_1
مشاهده در ایتا
دانلود
از اینجا ببینید 👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻👇🏻 فارس من @jebhetse
⚠️فسادی بزرگ تر از بانک خصوصی هست؟! 🖋عضو هیئت علمی اقتصاد دانشگاه خوارزمی @jebhetse
❇️ ضرورت کمک به دولت برای گذر از این مرحله سخت ✅ارز ۴۲۰۰ تومانی از ابتدا ناقص متولد شد، دولت پیش نباید می‌گذاشت که نرخ بازار آزاد از این نرخ فاصله بگیرد، که این کار را نکرد و هم اکنون شاهد مشکلاتی مثل قاچاق و مانند آن هستیم. ❇️بهر حال دولت تصمیم خودش را گرفته و می خواهد قیمت اقلامی مثل آرد و روغن و.. را تعدیل کند، حال که چنین است باید کمک کرد که این سیاست با کمترین فشار بر اقشار محروم اجرایی شود. یارانه پرداختی باید هوشمند باشد و از امنیت غذایی محرومان حفاظت کند. ❇️مهمتر از همه این است که دولت سیاست مشخصی برای کنترل قیمت ارز آزاد داشته باشد وگرنه ما سال دیگر دوباره از شکاف قیمتی این بار بین ارز ۲۳ هزار تومانی و ارز آزاد سخن خواهیم گفت که الان فاصله شأن حدود ۵ هزار تومان است. ✳️دولت دکتر رییسی الان باید تاوان سیاست های اشتباهی که در دولت قبل از سال ۱۳۹۷ گرفته شد را بدهد و امید داریم که پس از این دولت موفق به تثبیت وضعیت اقتصادی کشور و مهار تورم شود و مهمتر از همه بتواند چرخ تولید داخلی را با سرعت بیشتری به حرکت درآورد. ✅ باید به سمت اصلاحات ساختاری همچون اصلاح نظام بانکی، مالیاتی، حمایتی و بودجه‌ای رفت که بدون آنها سیاست های قیمتی موفقیتی در پی نخواهد داشت. ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
✅ معجزه تبدیل یارانه واردات به یارانه تولید دانش‌بنیان ✳️یکی از اشتباهات ما در دهه‌های اخیر استمرار دادن یارانه به واردات اقلامی چون دانه های روغنی، نهاده دامی و دارو بود، این کار نه تنها نیاز ما به دلار را تشدید کرد، بلکه مانع از تقویت تولید داخلی و موجب شکنندگی در امنیت غذایی و دارویی شد. ❇️ در شرایط کنونی بهترین گزینه پرداخت یارانه به تولیدکنندگان این اقلام با اولویت به شرکتهای دانش‌بنیان برای افزایش ظرفیت تولید داخلی است. با این کار می توان انقلابی در بخش کشاورزی ایجاد کرد. ✅ ما می توانیم حتی در افق یک ساله راندمان تولید دانه‌های روغنی را با فعال کردن شرکت‌های دانش‌بنیان حوزه کشاورزی بالا ببریم و هم رانت واردات حداقل ۴ میلیارد دلار ی آن را از بین ببریم و هم از تقاضای ارزی کشور بکاهیم و به تقویت ارزش پول ملی کمک کنیم. ✅ این اقدام حرکت در مسیر تحقق شعار سال یعنی تولید اشتغالزایی و دانش‌بنیانی است. ❇️در مقابل، حذف یارانه تولید اقلام مورد اشاره و دادن یارانه به مصرف‌کننده بدون داشتن طرح جدی برای تقویت تولید داخلی، با تشدید تورم و در ادامه بالا بردن نرخ ارز باعث می شود که در ادامه مجبور باشیم ارز بیشتری برای تامین گندم، دانه‌های روغنی و نهاده دارو بدهیم. ✅ ترکیه همین اشتباه را در مورد دارو مرتکب شد و اکنون به شدت در زمینه سلامت با مشکل مواجه شده و هر سال باید مقادیر زیادی دلار برای واردات دارو به شرکتهای چندملیتی خارجی بدهد. ✳️ در این زمینه وظیفه وزارت جهادکشاورزی بسیار خطیر است. به جای دادن سیگنال کمبود روغن و ناتوانی تولید داخلی، بیایید همه امکانات را بسیج کنیم برای تقویت امنیت غذایی و دارویی کشور با افزایش تولید داخل گندم ،نهاده‌های دامی، دانه‌های روغنی و نهاده دارو. ✅ ما می توانیم، اگر بخواهیم! ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
⛔️توصیه های فریدمن که خود غربی ها انجام‌ نمی دادند و نمی دهند ولی عده ای تحصیل کرده مکتب اقتصادی شیکاگو در ایران، کاسه داغ تر از آش بودند و هستند!!! @jebhetse
🔴 ‏سوال؛ آیا حمایت رهبر انقلاب از طرح بنزین روحانی در ‎۹۸ به معنای این بود که این طرح کامل و بی نقص است و جای انتقاد ندارد؟ 🔹معلوم است که به این معنا نیست. حمایت کلی رهبر انقلاب از کلیت برنامه‌های اقتصادی دولت ‎، طبیعی است و به معنای تعطیل کردنِ نقدها به برخی موارد و تصمیمات نیست. نقدها کمک به دولت است. 🔸این حمایت‌ها در زمان دولت سازندگی و سیاست‌های تعدیل وجود داشت، در زمان خاتمی، در زمان احمدی‌نژاد، در زمان روحانی و حالا دوره رئیسی کاملاً طبیعی است. 🔹وظیفه و جایگاه رهبری ایجاب می‌کند که از دولت‌ها حمایت کند چه تیم‌های مذاکره کننده چه تیم‌های اقتصادی. 🔸اما این به معنی تعطیلی عقل و نقد مردم و کارشناسان و نخبگان نیست. 🔹ما از کلیت دولت و کابینه و راهبرد تغییر به نفع مردم حمایت می‌کنیم. از نقاط قوت حمایت می‌کنیم و از نقد نقاط ضعف دریغ نخواهیم کرد. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
💢 دستور آماده باش سید مقاومت به گروه‌های مقاومت 🔴 سید حسن نصرالله: امروز حرف‌های خود را که در روز جهانی قدس گفتم را تکرار می‌کنم. همین الان که با شما صحبت می‌کنم در هماهنگی با گروه‌های مقاومت از آنها درخواست کردیم تا به حالت آماده باش در بیاییند. 🆔@news_fath
🔴 ‏در روزهایی که هنوز دولت سابق سر کار بود یکبار مطلبی نوشتم که واویلا اگر دولت ما مدعیان انقلابی سرکار بیاید؛ اگر نقدی کردیم تکفیر خواهیم شد! 🔹این چند روز که علیه ‎ نوشتیم، برخی از این دوستان حزب‌اللهی، طلبه و غیرطلبه، انواع برچسب را به ما زدند: ضدانقلاب، ضدولایت فقیه، ‎، خارج از عالم دیانت، بی‌دین، خوارج، بی بصیرت، آلبانی‌نشین، منافق، عامل دشمن، تضعیف‌کننده دولت و نظام و ... ! (البته همه را هم حلال کردم.) 🔸الحمدلله همیشه سعی کرده‌ام نه زمانیکه به اصلاح‌طلبان و دولت سابق نقد می‌کردم، به تحسین‌ و تقدیر برخی از این دوستان دل ببندم و نه زمانیکه به اصولگرایان و نهادهای انتصابی نقدی کرده‌ام از تکفیر این عزیزان، دلگیر شوم. 🔹ولی بدانید در جامعه‌ای که جلوی آزاداندیشی و انتقاد به سیاست‌های نظام و دولت و مجلس گرفته شود و عده‌ای برای رضای خدا، افراد را برچسب‌باران کنند، وضع جامعه همین خواهد بود. 🔸رهبر انقلاب می‌گوید طرف امر و نهی شما می‌تواند هر کسی باشد ولو از بنده مهم‌تر باشد! در امر و نهی با خواهش نباید حرف زد، اگر نقدها را نگوئید من ناراحت می‌شوم و ...، ولی این جماعت مدعی حزب‌اللهی، در هر عصر و زمانه‌ای چه دوره هاشمی باشد چه احمدی نژاد چه رئیسی، می‌خواهند دهان هر منتقدی را گل بگیرند و منتقدین را منافق و دشمن پیغمبر و دشمن رهبری و ... بنامند! خوب بخوانید: 🔻"طرف امر به معروف و نهی از منکر فقط طبقه‏ی عامه‏ی مردم نیستند؛ حتی اگر در سطوح بالا هم هستند، شما باید به او امر کنید؛ نه اینکه از او خواهش کنید؛ باید بگویید: آقا! نکن؛ این کار یا این حرف درست نیست. امر و نهی باید با حالت استعلاء باشد. البته این استعلاء معنایش این نیست که آمران حتماً باید بالاتر از مأموران، و ناهیان بالاتر از منهیان باشند؛ نه، روح و مدل امر به معروف، مدل امر و نهی است؛ مدل خواهش و تقاضا و تضرّع نیست. نمی‏شود گفت که خواهش می‏کنم شما این اشتباه را نکنید؛ نه، باید گفت آقا! این اشتباه را نکن؛ چرا اشتباه می‏کنی؟ طرف، هرکسی هست بنده که طلبه‏ی حقیری هستم از بنده مهم‏تر هم باشد، او هم مخاطب امر به معروف و نهی از منکر قرار می‏گیرد." 19/4/1379 ❇️ در موضوع سیاست حرف زیاد دارم. به آینده این سیاست خوشبین نیستم. خود آقایان دولت هنوز نمی‌دانند چه اتفاقی قرار است بیافتد. تصمیم‌شان مبهم است. طرح آماده و مکتوبی ندارند که در اختیار مردم و رسانه‌ها قرار دهند. هنوز نمی‌دانند قرار است تا کی پول دهند، زیرساخت‌ها آماده نیست، نظارتی بر بازار و قیمت‌ها نیست. مبلغی به مردم می‌دهند ولی قیمت‌ها سر به فلک می‌کشد. تا جائیکه آرزو می‌کنند کاش به دوران یارانه ۴۵ تومانی برگردند و ...! گوش‌شان در دست است! ❇️ ولی خب نظام و مجموعه حاکمیت اراده کرده که آن را انجام دهد. ان‌شاءالله پیش‌بینی ماها غلط از آب درآید و به وعده‌ها و نتایج گفته شده برسند. ان‌شاءالله حرف‌های ما غلط باشد، اشتباه باشد. امیدواریم آقایان در این راهی که برگزیدند موفق باشند. ✅ : http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
✳️روزنگاشت اولین جراحی قیمتی قرن جدید ✳️برای ما اقتصادی ها تبیین و پیشبینی واقعیت‌های اقتصادی پس از اجرای یک سیاست بسیار حیاتی است. ❇️ می خواهم روزنگاشت هایی داشته باشم برای ثبت واقعیت های عینی و قضاوت در مورد اینکه ببینیم سیاست اخیر که بسیار شبیه جراحی قیمتی اوئل دهه ۹۰ است چه نتایجی دارد. ✅ فعلآ خط اول روزنوشت ما با نگاهی به تقویم تاریخ ⏳امروز ۲۰ اردیبهشت ۱۴۰۱ سیاست حذف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی به مراحل پایانی خود نزدیک شد. دولت تصمیم گرفت بین ۳۰۰ تا ۴۰۰ هزارتومان یارانه برای دو ماه بدهد و پس از آن کالابرگ الکترونیک بدهد. در مقابل ارز تخصیصی به اقلامی مثل آرد..... را حذف کند. 1⃣ ۴ سال پیش روز ۲۰ فروردین ۱۳۹۷، ارز ۴۲۰۰ تومانی موسوم به ارز جهانگیری در دولت دوازدهم متولد شد، زمانی که ترامپ تصمیم گرفته بود از برجام خارج شود. ابتدا گفتند بدون هیچ محدودیتی آن ارز را برای واردات همه کالاها تخصیص می دهند، نرخ دلار بازار آزاد حدود ۶ هزارتومان بود. 2⃣کمتر از سه ماه بعد پس از آنکه کنترلی روی نرخ ارز آزاد نکردند و شکاف ی بین دلار ۴۲۰۰ تومانی و دلار آزاد افزایش یافت، گفتند نه فقط ارز ترجیحی را به قلم به ۲۵ قلم می دهیم. 3⃣ ۲۵ قلم به تدریج آب رفت و به قول رییس جمهور سابق بدون اینکه کسی بفهمد از لیست حذف شدند از کود و سم گرفته تا گوشت قرمز و....( هرچند که نتایج آن را همه به تدریج حس کردند) 4⃣ چرخ چرخید تا ارثیه دولت قبل شامل ۵ تا ۶ قلم مشمول ارز ترجیحی (گندم، دانه‌های روغنی، نهاده دامی، نهاده دارو ...) به دولت سیزدهم رسید، حالا نرخ دلار آزاد به حدود ۲۵ هزارتومان رسیده بود و فاصله آن با ارز ترجیحی به بیش از ۲۰ هزارتومان رسیده بود. ادامه دارد... ✍️ توکلی https://eitaa.com/eqmoq2
✅خدایا, دولت محترم را در اجرای سیاست اقتصادی اخیر به نحوی موفق بفرما که منافع آن برای مردم و نظام حداکثر شود و هیچ آسیبی به مردم وارد نشود. آمین یا رب العالمین. 🤲🏻 الدعا یرد القضا و لو ابرم ابراما. @jebhetse
خدا می داند که از آغاز این دولت یک لحظه هم از کمک دریغ نکرده ایم. اگر یک انتقاد به یک موضوع مطرح کرده ام به اتفاق دوستان تا به حال چندده گزارش سیاستی برای کمک به دولت تدوین و تقدیم کرده ایم. چندین جلسه با وزرا و معاونان وزرا داشته ایم و همفکری کرده ایم. به شخصه حجم کارم نسبت به قبل از آغاز دولت، چند برابر سنگین‌تر شده است. و همه این‌ها به این معنا نیست که اگر از موضع تخصصی اشکالی به یک تصمیم داریم، باید آن اشکال را سانسور کنیم. اشکالاتی که در موضوعات سیاست تغییر نرخ ارز داشتیم در محافل خصوصی و نیز به فراخور نیاز و برای تغییر ذائقه برخی از سیاست‌گذاران به ناچار در رسانه ها مطرح کردیم. حال هم که دولت تصمیم بر اجرای سیاست گرفته است، کمک به دولت را جهت کاهش نقایص تصمیم در چارچوب تصمیم شروع کرده ایم. هرچند نقد چارچوبی ما به آن پابرجاست. امید داریم که انشاالله دولت بتواند کشور را به اعتلایی که همیشه مد نظر رهبر بزرگوارمان است برساند. بار دیگر عرض می کنم: ما به شدت به این دولت امیدواریم. نقدهای من در این کانال به بخشی از سیاست‌ها اگر دوستی را نسبت به آینده دولت و آینده اقتصاد و آینده نظام ناامید و ناخرسند کرده است، اشکال از من بوده و از خداوند متعال توبه و از دوستان عذرخواهی می‌کنم. انشاالله بتوانم امید را در نوشته‌هایم به جامعه تزریق کنم. امیدی از سر صدق که واقعا هم امیدوارم. ☘کانال تحلیل های اقتصادی دکتر حمیدرضا مقصودی @hamidrezamaghsoodi
⚠️اگر واقعا خیالمان راحت است که نفوذ در کشور وجود ندارد، باید فاتحه برای خودمان بخوانیم!!! ✅بخش اول الان هم شروع کرده‌اند و برنامه‌ریزی کرده‌اند برای نفوذ؛ انواع و اقسام طُرق را -من محاسبه میکردم با خودم، دیدم شاید حدود ده راه مهم را- برای نفوذ در کشور پیدا کرده‌اند و دارند عمل میکنند؛ همین حالا دارند عمل میکنند. یکی‌اش راه علمی است؛ از طریق ارتباط با دانشگاه‌ها، ارتباط با دانشمندان، ارتباط با استاد، ارتباط با دانشجو -کنفرانس‌های به‌ظاهر علمی [ولی] در باطن برای نفوذ- افراد امنیّتی را اینجا میفرستند؛ این یکی از راه‌ها [است]. یکی از راه‌ها، راه‌های فرهنگی و هنری است. مأمور مستقیم دستگاه‌های امنیّتی را به‌عنوان یک فرد صاحب‌هنر برای، فرض کنید، جشنواره‌ی موسیقی معیّن میکنند که بفرستند؛ که البتّه خوشبختانه وزارت اطّلاعات فهمید، زودتر جلویش را گرفت. یعنی به‌عنوان حضور در یک جشنواره‌ی هنری -مثلاً جشنواره‌ی موسیقی- کسی را انتخاب میکنند که این آدم، صددرصد سیاسی و امنیّتی است؛ به‌عنوان [فرد] هنری اینجا میفرستند. خب، برای چه میفرستند؟ نفوذ اقتصادی یکی [از راه‌های] دیگر است. انواع و اقسام گوناگون، راه‌های نفوذ دارند؛ ما بایستی مراقب باشیم، باید مواظب باشیم. (بیانات رهبری در تاریخ 20/ 12/ 1394) آماج نفوذ هم چه کسانی هستند؟ عمدتاً نخبگان، عمدتاً افراد مؤثّر، عمدتاً تصمیم‌گیران یا تصمیم‌سازان، اینها آماج نفوذند؛ اینها هستند که سعی میشود روی اینها نفوذ انجام بگیرد؛ بنابراین نفوذ خطر است؛ نفوذ خطر بزرگی است. اینکه حالا یکی بگوید آن آقای زید از کلمه‌ی نفوذ میخواهد استفاده‌ی جناحی بکند، این مسئله را از اهمّیّت نمی‌اندازد. حالا بکند یا نکند، بیخود میکند استفاده‌ی جناحی میکند؛ واقعیّت قضیّه این است؛ از این واقعیّت که نمیشود صرف‌نظر کرد. (بیانات رهبری در تاریخ 04/ 09/ 1394) منتها از این خطرناک‌تر، نفوذ جریانی است. نفوذ جریانی، یعنی شبکه‌سازی در داخل ملّت؛ به‌وسیله‌ی پول که نقش پول و نقش امور اقتصادی اینجا روشن میشود. عمده‌ترین وسیله دو چیز [است‌]؛ یکی پول، یکی هم جاذبه‌های جنسی. افراد را جذب کنند، دور هم جمع کنند؛ یک هدف جعلی و دروغین مطرح کنند و افراد مؤثّر را، افرادی که میتوانند در جامعه اثرگذار باشند، بکشانند به آن سمت مورد نظر خودشان. آن سمت مورد نظر چیست؟ آن عبارت است از تغییر باورها، تغییر آرمانها، تغییر نگاه‌ها، تغییر سبک زندگی؛ کاری کنند که این شخصی که مورد نفوذ قرار گرفته است، تحت تأثیر نفوذ قرار گرفته، همان چیزی را فکر کند که آن آمریکایی فکر میکند؛ یعنی کاری کنند که شما همان‌جوری نگاه کنی به مسئله که یک آمریکایی نگاه میکند -البتّه یک سیاستمدار آمریکایی، به مردم آمریکا کاری ندارد- همان‌جوری تشخیص بدهی که آن مأمور عالی‌رتبه‌ی سیا تشخیص میدهد؛ در نتیجه همان چیزی را بخواهی که او میخواهد. بنابراین خیال او آسوده است؛ بدون اینکه لازم باشد خودش را به خطر بیندازد و وارد عرصه بشود، شما برای او داری کار میکنی؛ هدف این است، هدف نفوذ این است؛ نفوذ جریانی، نفوذ شبکه‌ای، نفوذ گسترده؛ نه موردی. اگر این نفوذ نسبت به اشخاصی انجام بگیرد که اینها در سرنوشت کشور، سیاست کشور، آینده‌ی کشور تأثیری دارند، شما ببینید چه اتّفاقی می‌افتد؟ آرمانها تغییر پیدا خواهند کرد، ارزشها تغییر پیدا خواهد کرد، خواستها تغییر پیدا خواهد کرد، باورها تغییر پیدا خواهد کرد. (04/ 09/ 1394) حال که قبول داریم نفوذ علمی در کشور وجود دارد، آیا بی تفاوت بودن و چشم را باز نکردن، به بهانه های واهی کار درستی هست؟! چقدر این سخن امام رحمه الله علیه دقیق است که می فرمود: « ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت‌‌یافتگان شرق و غرب به این زودی‌‌ها نجات نخواهیم یافت». 👈🏻در بخش های بعدی، مثال هایی برایتان می زنم. @jebhetse
✅بخش دوم در دوره‌‌‌ استعمار فرانو، استعمار را ازطریق تربیت نخبگان فراملیتی نئولیبرال ادامه می‌دهند. نه اشغال نظامی می‌‌کنند، نه دیکتاتور بومی دست‌نشانده می‌‌گذارند. می‌‌خواهم یکی‌دو تا مثال برایتان بزنم از اینکه این نخبگان فراملیتی نئولیبرال -که عمدتا محصول دانشگاه‌‌های غربی هستند- کارکردشان چگونه است. در کشور شیلی که می‌‌دانید پینوشه دیکتاتور وقت شیلی فریدمن را مشاور خودش کرد و شروع کرد به پیاده‌‌سازی این سیاست‌‌های نئولیبرالی و در این مسیر قتل و جنایت را از حد گذراند. خواهش می‌‌کنم دقت کنید که استعمارگر چگونه قواعد استعمار را توسط نخبگان خود مستعمره به قربانی تحمیل می‌کند. یک گروهی از اقتصاددانان شیلیایی بودند که بعدا به بچه‌‌های شیکاگو معروف شدند. دهه 1950 فریدمن از آنها دعوت کرد رفتند دانشگاه شیکاگو. دیوید هاروی کتابی دارد تحت عنوان تاریخ مختصر نئولیبرالیسم که خواهش می‌‌کنم این را مطالعه بفرمایید. روایتی از این ماجرا دارد که جالب است. می‌گوید ایالات‌متحده بودجه کارآموزی اقتصاددانان شیلیایی در دانشگاه شیکاگو را از دهه 1950 به‌عنوان بخشی از برنامه‌ جنگ سرد برای مقابله با گرایش‌‌های چپ‌‌گرایانه در آمریکای لاتین تأمین کرده بود. اقتصاددانان آموزش‌‌دیده شیکاگو به‌تدریج بر دانشگاه خصوصی کاتولیک در سانتیاگو مسلط شدند. در سال 1975 پینوشه این اقتصاددانان را وارد حکومت کرد. یعنی اقتصاددانانی که رفته‌اند در دانشگاه شیکاگو زیر نظر فریدمن با بودجه دولت آمریکا تربیت شده‌‌اند، حالا پینوشه اینها را وارد حکومت می‌کند. نخستین وظیفه آنان گفت‌وگو با صندوق بین‌‌المللی پول برای گرفتن وام بود. این اقتصاددانان با کار کردن درکنار صندوق بین‌‌المللی پول، اقتصاد شیلی را طبق نظریه‌‌های نئولیبرالیسم از نو سازمان دادند. آنها روند ملی کردن صنایع و موسسات را تغییر دادند. دارایی‌‌های عمومی را خصوصی کردند. دست بخش خصوصی را برای بهره‌‌برداری بی‌‌حساب و کتاب از منابع طبیعی باز گذاشتند. تأمین اجتماعی را خصوصی و سرمایه‌‌گذاری مستقیم خارجی و تجارت آزاد را تسهیل کردند. به‌علاوه حق بیرون بردن سود توسط شرکت‌‌های خارجی که در شیلی فعالیت داشتند را تضمین کردند (این هم با آزادسازی مالی میسر شد که کنترل را از روی ورود و خروج سرمایه برداشت) و سیاست رشد متکی بر صادرات را جایگزین سیاست‌‌های جایگزینی واردات کردند. این بلا را بر سر عراق هم آوردند. من معتقدم با اشغال نظامی عراق، آمریکا سیاست درهای باز و مرزهای بسته را برای استعمار را کنار گذاشت. چون دیکتاتور بومی عراق (صدام) دست‌نشانده‌اش نبود و استعمار نو ممکن نبود، به‌نحوی به دوره استعمار کهن بازگشت! آمد مستقیم کشور هدف را اشغال و منابع عراق را غارت کرد. به دست پل برمر حاکم نظامی دست‌‌نشانده خودش قواعد استعمار را به اقتصاد عراق تحمیل کرد. کتاب «دکترین شوک» نائومی کلاین را بخوانید تا ببینید اقتصاد عراق را چطور ویران کرده‌اند. @jebhetse
✅بخش سوم پرسش اینجاست که در ایران چه کار کرده‌‌اند؟ دهه ۱۳۴۰ یک گروهی از دانشگاه هاروارد می‌‌آیند برای کمک به نگارش برنامه عمرانی سوم و در سازمان برنامه‌وبودجه ایران مستقر می‌‌شوند. فارغ از اینکه اینها از دریچه برنامه‌نویسی رویکرد استعماری آمریکا را دنبال می‌‌کردند. یک روایت جالبی از مدیران این سازمان برنامه آن موقع دارند که خیلی روایت جالبی است و نشان می‌دهد نخبگان فراملیتی نئولیبرال -که درواقع همکاران ایرانی آنها بودند- چه مختصاتی دارند. روایت می‌کنند که نزدیک به تمام سمت‌‌های عالی سازمان برنامه ایران را فارغ‌‌التحصیلان خارج از کشور پر کرده‌‌اند. همکاران ایرانی ما کم‌‌هوش و فاقد قابلیت‌‌های برجسته‌اند، اما اینها با خود نشانه‌ حضور طولانی در خارج از کشور را دارند (کم‌‌هوش است منتها تحصیلکرده خارج است! آقا پرینستون درس خوانده، ساسکس درس خوانده، هاروارد‌ درس خوانده، شیگاگو درس خوانده.. نگاهش می‌‌کنید هرّ را از برّ تشخیص نمی‌‌دهد، ولی باید برنامه بنویسد برای کشور، سند بنویسد برای کشور چون در دانشگاه شیگاگو و خارج درس خوانده و خود این نشانه هوش سرشار است و ملاک دیگری لازم نیست!). می‌گویند این عده اکثرا به‌معنای واقعی در ایران غریب بودند، زیرا چندسال زندگی خارج از کشور -که برخی از آنان مدتی بسیار طولانی اقامت داشتند- باعث شده بود رنگ‌وبوی فرهنگ بیگانه را به خود بگیرند. این رنگ‌وبو نیز معمولا از جنبه‌‌های آرمانی یا حتی اسطوره‌‌ای این فرهنگ‌‌ها اخذ شده بود تا واقعیت‌‌های آن. می‌‌گویند واقعیت غرب را هم نفهمیده‌اند؛ می‌‌بینید؟ طرف رفته آمریکا پست‌‌دکتری گرفته است. می‌‌آید انگلیسی حرف بزند، اصلا بلد نیست بنده خدا کلمات عادی را تلفظ کند و فاجعه می‌آفریند و آبروریزی می‌کند. حال با این مختصات تحصیلکرده فرنگ است. راست می‌گویند که فردی با این مختصات قطعا به درک صحیح و دقیقی از غرب هم نمی‌رسد و آنچه سوغات می‌آورد، توهمات ذهنی خودش است. پل فایرابند که فیلسوف علم است، تعبیر جالبی در این‌باره دارد. من این را در مقدمه کتاب علم و عقلانیت نزد پل فایرابند که آقای دکتر مقدم حیدری -استاد ما در دوره دکتری- نوشته‌اند، خواندم. فایرابند می‌‌گوید این دانشجویان که از کشورهای آسیایی و آفریقایی می‌‌آیند در آمریکا تحصیل می‌‌کنند، محو زرق و برق خیابان‌‌های آمریکا می‌‌شوند و از آنجاکه زبان هم درست بلد نیستند و دچار یک حقارت طبیعی می‌شوند، اساتید مثل پیامبرانی اینها را به هر مسیری که دوست دارند، هدایت می‌‌کنند. گروه هاروارد در ادامه روایت خود از مدیران سازمان برنامه‌وبودجه ایران می‌گوید آنان تحت شرایط ایجادشده یا به‌دلیل ویژگی‌‌های شخصیتی خود، نقش نمایندگان الگوهای فرهنگ غرب را گرفته‌ بودند که البته خود هم به‌طور کامل آنها را نفهمیده بودند و خود را با این الگوها به‌صورت ناقص هماهنگ کرده بودند. آنها اغلب هیچ نشانی از همدردی ملموس با واقعیت‌‌های زندگی در ایران نداشتند و بیشتر بر مقیاس ارزشی نادرستی مبتنی بودند. @jebhetse
✅بخش چهارم این یک روایت آمریکایی از غرب‌‌زدگی مدیران سازمان برنامه ایران در دوران پهلوی است؛ اما سوال این است که آیا ما از این غرب‌‌زدگی در نظام برنامه‌‌‌ریزی خودمان خلاصی پیدا کرده‌ایم؟ متاسفانه پاسخ من منفی است. چقدر این تعبیر حضرت امام(قدس‌سره) دقیق بود که فرمودند ما از شر رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم، لکن از شر تربیت‌‌یافتگان شرق و غرب به این زودی‌‌ها نجات نخواهیم یافت؛ و جهت اطلاع‌تان نجات نیافته‌‌ایم! هنوز بر من مشخص نیست و واقعا من نمی‌‌فهمم و اگر کسی می‌فهمد بیاید به من توضیح بدهد که وقتی علوم انسانی غربی در تضاد آشکار با علوم انسانی اسلامی است، وقتی آنچه در آنجا دارند تدریس می‌‌کنند، در تضاد آشکار با منافع ما و مبانی ما قرار دارد، کارکردش برای حل مسائل یک جامعه و فرهنگ و اقتصاد دیگری است، چرا ما جوانان‌مان را بورس ‌می‌کنیم می‌فرستیم بروند آنجا علوم انسانی یاد می‌‌گیرند و برمی‌‌گردند اینجا و به آنها مسئولیت می‌‌دهیم، کرسی استادی می‌‌دهیم؟ حالا در حوزه فنی اشکال ندارد، ما می‌‌گوییم بروید یک فنی یاد بگیرید بیایید. یا با خودمان شوخی داریم، یا حرف‌‌هایی که می‌‌زنیم واقعیت ندارد، یا خودمان را مسخره کرده‌‌ایم. معنی این کار را من نمی‌‌فهمم. یا علوم انسانی غرب را ما قبول داریم؛ مبانی‌اش را، کارکردش را، سوار شدن این نرم‌‌افزار روی ماشین ایران را قبول داریم، بسیار خب. بفرستیم دانشجویان‌مان در غرب علوم انسانی بخوانند و هرکس هم از خارج آمد، یک احترام ویژه‌ای به او قائل بشویم و بگوییم شما که در غرب اقتصاد خوانده‌‌اید و ایده‌آل و آرمان ما رسیدن به همین اقتصادی است که در شیکاگو تدریس می‌شود، شما تشریف بیاورید اقتصادمان را بدهیم شما برایش برنامه‌‌ریزی کنید، شما که در ادینبرو سیاست خوانده‌اید، سیاست‌مان را شما بفرمایید تدریس کنید. یک موسسه‌‌ای است به نام حامی علوم انسانی که توسط جمعی از ایرانیان تحصیلکرده در آمریکا و اروپا ایجاد شده است. بروید ببینید در کدام حوزه‌‌ها دارند بورس می‌‌کنند و دانشجوی ایرانی را به آمریکا و اروپا اعزام می‌کنند؟ ببینید در چه حوزه‌‌هایی دانشجو می‌‌فرستند به غرب که تحصیل کند و برگردد؟ اینجا هم که الحمدلله نفوذ دارند و در نظام تصمیم‌‌گیری کشور، نظام برنامه‌‌ریزی کشور، نظام علمی کشور این افراد را نفوذ می‌‌دهند. پرسش مهم‌تر این‌که چرا ادبیات تولیدشده توسط دانشمندان علوم انسانی غرب، کتب درسی و مرجع فکری دانشجویان ما در معتبرترین دانشگاه‌‌های ما باید باشد؟ چرا ما باید دانشجویان‌مان را عادت بدهیم به حفظ و یادگیری این کتاب‌‌ها و اجازه ندهیم که واقعیات مسائل کشورمان را بدانند؟ پل ساموئلسون جمله‌‌ای دارد که به نظر من خیلی دقیق است. می‌‌گوید اگر بتوانم کتب درسی اقتصاد یک کشور را بنویسم، دیگر برایم مهم نیست که قوانین و پیمان‌‌های آن کشور را چه کسی بنویسد. حالا شما ببینید کتب اقتصادی که دانشگاه ما تدریس می‌‌شود، نوشته چه کسانی هستند. اینها مسلط هستند بر ما؛ شوخی است که ما بگوییم جریان انقلابی رفت دولت و مجلس را گرفت، دیگر ما انقلاب می‌‌کنیم. نه آقا! جناب ساموئلسون کاملا درست می‌‌فرمایند! مهم نیست که شما در مجلس باشید، در دولت باشید؛ آنچه تعیین می‌کند سیستم شما در کدام جهت حرکت کند، نرم‌‌افزاری است که در ذهن نخبگان شما نصب می‌‌شود. نئولیبرال‌‌ها در این کشور چنان قدرتمندند، چنان شبکه‌ای دارند، چنان نفوذی دارند در تمام ارکان کشور که باورتان نمی‌‌شود. اگر انقلاب اسلامی می‌‌خواهد تداوم پیدا کند، اگر می‌‌خواهیم با استعمار مبارزه کنیم، با استعمار فرانو مبارزه کنیم، مبارزه در همین دانشگاه است. @jebhetse
✅بخش پنجم البته نباید از این مهم غافل بود که بدون اراده و فهم و بصیرت سیاسیون، از دانشگاه نیز کاری ساخته نیست. ما سیاستمدارانی می‌‌خواهیم که وقتی نسخه اقتصادی نئولیبرال را جلویشان بگذارند، بتوانند این نسخه را از اقتصاد مقاومتی باز بشناسند و تشخیص بدهند. حضرت امام فرمود مجتهد جامع‌الشرایط کسی است که با حیله‌‌ها و تزویرهای حاکم بر فرهنگ جهان آشنا باشد، باید بصیرت و دید اقتصادی داشته باشد، از کیفیت برخورد با اقتصاد حاکم بر جهان مطلع باشد، سیاست‌ها و سیاسیون و فرمول‌‌های دیکته‌شده آنان را بشناسد و از استراتژی جریان سرمایه‌‌داری برای حکومت بر جهان مطلع باشد؛ که به نظر من درباره‌ مدیران ارشد جمهوری اسلامی همین فرمایش امام صادق است. مدیران ارشد ما، وزرای ما، روسای قوای ما، اینها باید این ویژگی را داشته باشند. سیاستمدار است که تصمیم می‌‌گیرد چه اتفاقی در کشور بیفتد. شما باید بفهمید که این نسخه‌‌ای که می‌‌گذارند جلویتان، نسخه‌‌ نئولیبرال است یا اقتصاد مقاومتی است. اگر این فهم را ندارید، کرسی مسئولیت در جمهوری اسلامی را رها کنید و بروید، خسارت به کشور نزنید. سیاستمداری که بصیرت و بینش صحیح تشخیص مکاتب اقتصادی، ریشه‌‌ها و تبعات اجرای دستور‌العمل‌‌ها و آموزه‌‌های این مکاتب را نداشته باشد، اسیر و برده سیاست‌های جهانی می‌‌شود که یک مکتب متعارف را تجویز کردند و برای منافع استعمار ترویج و تحکیم و تثبیت کردند. تردید نکنید که اگر اراده سیاست برای تولید و بهره‌‌‌‌برداری از علم غایب باشد، از عالم هیچ کاری ساخته نیست. اختلاف ما با جریان لیبرال، یک رقابت انتخاباتی نیست که پس از پیروزی در انتخابات این اختلاف را کنار بگذاریم و همدلی را جایگزین آن کنیم. شهیدبهشتی نامه‌‌ای به حضرت امام نوشتند که خواهش می‌کنم حتما آن را بخوانید. ایشان به محضر حضرت امام می‌نویسد: «دوگانگی موجود میان مدیران کشور بیش از آنکه جنبه شخصی داشته باشد، به اختلاف دو بینش مربوط می‏شود. یک بینش معتقد و ملتزم به فقاهت و اجتهاد، اجتهادی که درعین زنده بودن و پویا بودن، باید سخت ملتزم به وحی و تعهد در برابر کتاب و سنت باشد، بینش دیگر در پی اندیشه‏ها و برداشت‏های بینابین، که نه به‌کلی از وحی بریده است و نه آن‏چنان‌که باید و شاید در برابر آن متعهد و پای‏بند، و گفته‏ها و نوشته‏ها و کرده‏ها بر این موضوع بینابین گواه.» مرحوم آقای هاشمی مثال بزرگ یک شخصیت انقلابی است که خواست لیبرال‌‌ها را جذب کند و هضم شد. هرگاه سیاستمداران اصولگرا به طمع جذب بدنه اجتماعی جریان لیبرال، به طمع استفاده از ظرفیت علم و دانش جریان لیبرال یا به هر طمع دیگری خواستند با جریان انقلابی فاصله‌‌گذاری کنند که لیبرال‌ها یک‌موقع ناراحت نشوند، هم چوب را خوردند هم پیاز را. نمونه فراوان داریم. مطالعه تاریخ مانع خبط و خطا نیست، اما حتما باید آقایان پیش از انتخاب هر مسیری راه‌‌های رفته گذشتگان و سرنوشت گذشتگان را مرور کنند. 👈🏻برگرفته از سخنرانی سید یاسر جبرائیلی @jebhetse