نیازمند به یک نا مادری سفید برفی هستم تا قلبمو در بیاره از جاش بعد فشارش بده تا پودر بشه.
اینکه از دیده یک انسانی ، بی عاطفه و به کتف چپ گیر و بی احساس به نظر بیام ولی اون نمیدونه که من دارم خودمو جرواجر میکنم واقعا عذابم میده/:
چی میشه که یه پسر با خودش فک میکنه که وقتی داره توی خیابون راه میره بزنه زیر آواز اونم با صدای خیلیییی بلندی که از پنجرهای خونه ی ما هم رد میشه :_
جِنابِ او +:
ولی ابرا امروز >>>>😭☁️✨ #Photo_by_me
میبینیددددددد ایناروووو و هنوزرر نفسسس میکشیددددددددددد.
بابامو فرستادم رنگ اکلرولیک بخره بعد میگه اینجا سه تا آبی هستتت میگم هر کدوم به آبی کاربنی نزدیک تره اونو بخرررر و اینجوریه که برای من اینا همشون یکیهههه ولی به خاطر تو در تلاش هستم که فرقش رو بفهمم😂😭
فک کنم از خود صاحب مغازه ، مغازشو بیشتر بلدم، بابام از یارو جای رنگ اکلرولیک ها رو پرسیده بود یه جای دیگه بهش گفته بود بعد اینجوری بودم که بابا برو کنار وسایل اونجا هم کوچکترش هستتت 😂🤌.
وایییی خیلی بد بود یه پسر بزرگ یعنی پسر جوون اومد توی آسانسور بعد یهو به ما برگشت گفت سلاممم ، داشتم از خنده پاره میشدم بعد رفیقم که داشت پیاده میشد اینجوری بود میخوای پیاده بشی با ما😂😞.