#اجازه
جوان👱♂ خیلی آرام و متین به مرد نزدیک شد و با لحنی مودبانه گفت:
- ببخشید آقا!
من میتونم یکم به خانم شما 👱♀نگاه کنم و لذت ببرم؟🙂
مرد که اصلاً توقع چنین حرفی رو نداشت و حسابی جا خورده بود، مثل آتشفشان از جا پرید 😡و میان بازار و جمعیت 🛍 ، یقۀ جوان رو گرفت و عصبانی، طوری که رگ گردنش بیرون زده بود، او را به دیوار کوفت و فریاد زد:😡😡😡
- مردیکۀ عوضی، مگه خودت ناموس نداری…؟ خجالت نمیکشی؟؟🤬🤬
اما جوان،خیلی آرام، بدون اینکه از رفتار و فحش های مرد عصبی بشه و واکنشی نشون بده، همان طور مودبانه و متین ادامه داد:
- خیلی عذر میخوام؛ فکر نمیکردم این همه عصبی و غیرتی بشین!
دیدم همۀ بازار دارن بدون اجازه نگاه میکنن و لذت میبرن، من گفتم حداقل از شما اجازه بگیرم، که نامردی نکرده باشم…! 😕😕😕
حالا هم یقه مو ول کنین! از خیرش گذشتم!!
مرد خشکش زد… 😶
همانطور که یقۀ جوان را گرفته بود، آب دهانش را قورت داد😦 و زیر چشمی زنش را برانداز کرد…😒
#بی_حجابی_زن_از_بی_حجابی_مردان_است
#عفاف_و_حجاب
@jihadmughnieh