eitaa logo
پژوهشگاه فقه نظام
1.5هزار دنبال‌کننده
2.1هزار عکس
219 ویدیو
25 فایل
ارتباط با ما: @f_nezzam شماره تماس‌: 02537730184
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 تفکر استکباری یهود در مواجهه با اسلام در مدینه ✍️محمد جواد ایزدپناه 🔷 یکی از دو دشمن اصلی پیامبر اسلام که پس از تشکیل حکومت نبوی در مدینه به مقابله ناجوانمردانه و فتنه‌انگیرانه با گسترش اسلام پرداختند، یهود ساکن در یثرب، پیش از ورود حضرت رسول به مدینه بودند. به‌طور طبیعی یهود به جهت این که نسبت به مشرکین حجاز و در فضای جاهلیت آن‌روز از سواد و دانش برخوردار بودند، دارای نفوذ فکری در میان مردمان آن‌جا بودند. حال پرسش ما این است که این قوم چه تفکری داشتند و نسبت آن تفکر با امروز ما چیست؟ 🔹یکی از قبایل یهود در مدینه، قبیله بنی‌قینقاع بود. بنى‌قینقاع هم‌پیمان قبیله خزرج بودند. ریخته‌گرى در میان آنها رواج داشت. یکى از بازارهاى عمده یثرب، بازار بنى‌قینقاع بود. این قبیله بیش از دو قبیله دیگر یهودى به مسلمانان نزدیک بودند و با آنها ارتباط داشتند. در میان بنى‌قینقاع عالمان بسیاری بودند. مفسرین در شأن نزول جمعی از آیات، موضع‌گیری‌های ایشان را در قبال دعوت پیامبر اسلام بیان می‌کند. (دایره المعارف قرآن کریم، مدخل بنی قینقاع) با تدبر در این آیات می‌توان به شاکله تفکر ایشان نزدیک شد و در آن تدبر نمود. مروری بر روایت قرآن کریم از تفکر سران یهود یثرب، هر خواننده‌ای را از این خط فکری در شگفتی و تأسف فروخواهد برد: 🔹شاید نقطه ثقل تفکر این قوم را بتوان ادعای فرزند خدا بودن و دوستی و رفاقت ایشان با خدا دانست! ادعایی که باب هر گونه ادعای مستکبرانه دیگر را برای ایشان باز کرده است. (نَحْنُ أَبْنَاءُ اللَّه) مائده (5) 18 ادعای بنوت الهی برای خود، اگر چه یک ادعای تشریفی و نه حقیقی باشد، ادعایی است که در قرآن کریم تنها به یهود نسبت داده شده است؛ نه مشرکین. قرآن در مقابل این ادعا می‌فرماید: «... بل أنتم بشر ممن خلق» و دعوی ایشان را مبنی بر برتر بودن از مردم و فرا بشربودن را نفی می‌کند. 🔹مصونیت از مجازات الهی لازمه چنین تلقی و شناختی از خود بود. «یهود گفتند که هیچ وقت آتش عذاب به ما نرسد؛ مگر چند روزی معدود» بقره(2) 80 🔹این ادعای نابجا، ایشان را در مقابل پدر خود! (خداوند متعال) نیز شورانده بود تا با این زمینه فکری، جرأت کنند به ساحت قدس پروردگار نسبت ناتوانی دهند: «یهود گفتند: دست (قدرت) خدا بسته است!» مائده (5) 64 معلوم است که چنین خدایی ناتوان از حضور و تدبیر جامعه و جهان خواهد بود و نمی‌تواند حضور مؤثری در معادلات اجتماعی داشته باشد. 🔹ثروت تاریخی یهود که آن را از مسیر تداوم ربا در شرایط فقدان قسط در جامعه فراچنگ آورده بودند، باعث شده بود که خداوند را بابت رعایت بینوایان و انفاق به آن‌ها سرزنش کنند: «... خدا شنيد سخن آن كسان را كه مى‌گفتند: خدا بينواست و ما توانگريم.» آل‌عمران (3) 181 🔹اقتضای طبیعی خود برتربینی و توهم بزرگِ فرابشر بودن خود و جایگزینی خود برای توانگری و غنای خداوند این بود که نزول وحی الهی بر بشر دو پا را که از نژاد خدا! نباشد انکار کنند: «و آنگاه كه [يهوديان‌] گفتند: «خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده»، بزرگى خدا را چنانكه بايد نشناختند.» انعام (6)91؛‌ وسعت هستی و ملک خداوند متعال بیش‌تر از آن است که یهود بخواهد دعوی انحصار خداوند را برای خود مطرح کند. 🔹این استکبار و انحصارطلبی بزرگ، باعث اصلی بود برای این که انبیای الهی و کسانی را که به دادخواهی و مساوات‌ و قسط امر می‌کردند را به قتل برساندند. «إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِآيَاتِ اللَّهِ وَيَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيْرِ حَقٍّ وَيَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسْطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ» آل عمران (3) 21 🔹به واسطه همین عقاید بسته و نگرش محدود در خود، برای ایشان منطقی جز منطق زور و حقیقت ثابت‌شده‌ای، جز آن‌چه ایشان را از لحاظ حسی مغلوب‌ و منکوب کند وجود نداشت و بدین دلیل از پیامبر تقاضای معجزات غریب و محسوس داشتند: «همانان كه گفتند: «خدا با ما پيمان بسته كه به هيچ پيامبرى ايمان نياوريم تا براى ما قربانيى بياورد كه آتش [آسمانى‌] آن را [به نشانه قبول‌] بسوزاند.»...» بقره (2) 183 🔹این مبادی فکری، ایشان را در سطحی از آمال، آرزوها و توهمات قرار می‌داد که خود را فراتر از احکام الهی قرار دهند؛ به گونه‌ای که به خود حق می‌دانند برخی از احکام الهی را در راستای مطامع خود کتمان کرده یا به برخی عمل نکنند. مائده (5) 68 👈ادامه متن در پیام بعدی👇🏻
👈ادامه از پیام قبل: 🔹مجموعه این ویژگی‌ها و بروندادهای متناسب با آن باعث شد تا این قوم تفکر اسلامی را دشمن‌ترین دشمن خود به حساب آورند؛ تفکر مردمی که اولا شخص اول و پیامبر اعظم خود را بشری از میان خود می‌داند و برای او عبودیت خدای بی‌همتا و بی‌نقص را افتخار می‌داند و ثانیا آرمان خود را زندگی جمعی عادلانه و همراه با قسط، در پرتو تلبس به صفات حمیده‌ی الهی و التزام به احکام او در سایه حاکمیت رسولش می‌داند. 🔹در سده‌های اخیر تفکر خودخداپندار، در صورت‌های پیچیده انسان‌گرایی بروز کرد تا خدا و احکام الهی را با انسان و قوانین بشری جایگزین کند؛ اما نه بشری که خدا آفریده؛‌ بلکه بشر خود بنیاد؛ که شخصیت تاریخی خویش را از مسیر تبدیل آیات الهی و تحریف کلام او و جایگزینی احکام او به جای احکام دین پدید آورده است و اکنون این بشریت تحریف‌شده در چنگ تفکر فرابشری!، در تداوم این مسیر به جهانی می‌اندیشد که در آن اثری از خدا و انسان و دین و اندیشه نباشد؛ ناکجاآبادی که توهم فراانسان در آن زیست کند. 🔹امروز و در شرایط تحولات جدید منطقه، دوباره یثرب به بازگشت مدینه می‌اندیشد؛ بازگشت بشری که ارتقا به قله‌های کمال انسانی را منوط به سفیدی و سیاهی و نژاد برتر الوهی یا انسانی نداند و تنها معیار برتری را معنویت و انسانیت تحت هدایت و اشراف الهی داند. 🌐پایگاه خبری مفتاح انسانی اسلامی 🌀 میز مسئله‌مندی پژوهشگاه فقه نظام 🆔@jiiss_ir
🔰فراخوان ارسال آثار علمی با موضوع: 🔹نظام پولی تمدن اسلامی ❇️موضوعات مقالات: 🔸تاریخچه و ماهیت پول 🔹مبانی فقهی نظام پولی اسلام 🔸مبانی فلسفی نظام پولی تمدن اسلامی 🔹جایگاه پول در نظام اقتصادی اسلام 🔸حکمرانی پول در حکومت اسلامی 🔹پول حقیقی پول اعتباری 🖌زمان و نحوه ارسال آثار: 📝آثار علمی خود را در قالب مقاله یا بسته سیاستی تا تاریخ ۱۰ /۰۲ /۱۴۰۳ به دبیرخانه همایش به نشانی @ghadirololama در پیام‌رسان ایتا ارسال نمایید. 🎁به آثار برگزیده جوایزی تقدیم می‌گردد. ▫️پژوهشگاه فقه نظام ‌🆔@jiiss_ir
📣 سلسله نشست های تبیین شعار سال 🔸️نشست ششم حجت الاسلام آقای‌ محمد مادرشاهی {پژوهشگر پژوهشگاه فقه نظام} 🔹️با موضوع: اقتصاد مردمی به مثابه یک مکتب، مبانی و الگوهای عملیاتی 🕛 زمان: یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه ساعت ۱۶:۳۰ 💢 لینک وبینار: https://vc.ostanyazd.ir/b/c2m-nrg-bym-xj5 💠 کانال مردمی‌سازی: https://eitaa.com/mardom_yazd 💠 گروه به توان مردم: https://eitaa.com/joinchat/1673855106Cf484a4027c ▫️پژوهشگاه فقه نظام ‌🆔@jiiss_ir
🟠 حجت‌الاسلام محمد مادرشاهی: (دبیر گروه فقه نظام اقتصادی پژوهشگاه فقه‌نظام) ●● از مسائل اساسی و مهم در مقولهٔ مردمی‌سازی اقتصاد و مشارکت مردم در اقتصاد، عدم درک صحیح خود این مقوله است. ●● مردمی‌سازی اقتصاد، نه به معنای واگذاری به بخش خصوصی و نه به این معناست که به صورت تزئینی برخی از کارهای خُرد و جزئی را به مردم بدهیم درحالی‌که روند اصلی اقتصاد در اختیار دولت یا ثروتمندان باشد. ●● معنای صحیح مردمی‌سازی اقتصاد این است که عموم مردم در فعالیت‌های اقتصادی، مالک، مدیر و منتفع از منافع اقتصادی باشند. این مهم با موانعی مواجه است که یکی از مهم‌ترین آن‌ها عبارت است از ساختارها و ریل‌هایی که با نظام سرمایه‌داری بر اقتصاد ایران حاکم شده است. ●● وقتی تسهیلات کلان بانکی به عدّه معدودی می‌رسد، وقتی که پشتیبانی‌های بانکی فقط از هایپرمارکت‌ها و سوپرمارکت‌های زنجیره‌ای است و وقتی که انفال به «دولةً بین الأغنیاء منکم» تبدیل شده است، صحبت از مردمی‌سازی اقتصاد در مقام عمل جز شوخی چیزی نخواهد بود. ●● غیر از رفع موانع باید به الگوهای عملیاتی نیز توجه کرد که توسط مراکزی نظیر گروه فقه نظام اقتصادی پژوهشگاه فقه نظام و با همکاری مجموعه‌های دیگر تهیه شده است. 💠 اهم نکات ارائه شده در نشست رمضانی مسؤولان، صاحب‌نظران و حلقه‌های‌میانی عرصه‌ تولید و اقتصاد مردمی با رئیس‌جمهور ▫️پژوهشگاه فقه نظام ‌🆔@jiiss_ir
💠مشکل اقتصاد کشور زمانی حل می‌شود که پول را حقیقی کنیم ✳️ در همایش ملی اقتصاد اسلامی: مبنای ارزش پول اعتباری، قدرت سیاسی‌ست نه ارزش اقتصادی حقیقی و چون مبنای چنین پولی قدرت است همان قدرت هر زمان که بخواهد ارزش این کاغذ را تغییر می‌دهد؛ پس این پول اقتصادی نیست، پول سیاسی است و این در اسلام ممنوع است و پول حقیقی که در اسلام برای معاملات پذیرفته‌شده یا طلاست یا نقره. مشکل اقتصاد کشور زمانی حل می‌شود که پول را حقیقی کنیم. ▪️در نظام اقتصادی اسلامی یک چرخه اقتصادی داریم که اقتصاد جامعه به وسیله آن شکل می‌گیرد، که از توزیع نخستین به تولید و سپس به توزیع ثانوی و پس‌از آن به مبادله و مصرف می‌رسد. این چهار حلقه، نظام اقتصادی اسلام را شکل می‌دهد. ▪️یکی از مهم‌ترین مباحث مبادله پول است که اساس مبادله را در بازار شکل می‌دهد. وقتی دانستیم که پول یعنی واسطه مبادله، می‌توانیم پی ببریم که کارکرد این واسطه عمدتاً دو چیز است؛ یک تعیین ارزش کالای دو طرف مبادله یا معیار ارزش بودن و دوم تسهیل مبادله. ▪️پول اعتباری در اقتصاد اسلام نامشروع است، مگر در شرایط اضطراری که توسط دولت اعتباری برای پول قائل شود. واسطه بین دو کالا باید خود هم ارزش حقیقی و مصرفی داشته باشد. در فقه اسلامی مبنای ارزش مبادله‌ای باید وجود ارزش حقیقی باشد و چیزی که هیچ ارزش حقیقی ندارد قابل استفاده در معاملات نیست. https://qom.ac.ir/Notifications/Pages/807.aspx ▫️پژوهشگاه فقه نظام ‌🆔@jiiss_ir
💠هفتاد و پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های فقه نظام با موضوع «آسیب‌ها و محدودیت‌های آموزش دین و تربیت اعتقادی در نظام مدرسه‌ای» در تاریخ 17 و 24 آبان 1402 با ارائه حجت الاسلام دکتر فیض در پژوهشگاه فقه نظام برگزار شد. متن پیش‌ رو، گزارشی تفصیلی از محتوای ارائه شده در بخش اول این نشست است. موضوع این نشست «موانع تربیت دینی در نظام مدرسه‌ای» است. 🎙حجت الاسلام دکتر مصطفی فیض: این پرسش کلی همواره مطرح است که آیا اساسا در مدارس امکان آموزش و تربیت دینی وجود دارد؟ 🔹امر تربیت در دوره‌ای در نهادهایی مانند خانواده، عشیره و مکتب‌خانه محقق می‌شده است، ولی تعلیم و تربیت رسمی و عمومی در دوره مدرن در پاسخ به دو نیاز ایجاد شد: یک: تربیت اجتماعی ...، دو: تربیت تخصصی... بدین جهت‌ها سازه‌ای طراحی گردید که ظاهراً به صورت مساوی برای همه در اختیار است و دارای یک نظم متناسب است. این نظام تعلیم و تربیت رسمی اعتبارات را توزیع می‌کند و فواید دیگری هم دارد: کمک به ایجاد نظم اجتماعی، عمومی‌سازی ارزش‌ها، تسهیل کسب مهارت‌های مورد نیاز جامعه،‌ گسترش روابط اجتماعی و توسعه فرهنگی جامعه. 🔹اشکالات و انتقاداتی به نظام تربیت رسمی وارد شده است که برخی از آن‌ها از این قرار است:‌ 1️⃣این نظام دچار عقب‌ماندگی اجتماعی است و در دوره انفجار اطلاعات نمی‌تواند پاسخ‌گوی نیازها باشد و با توجه به فربگی، لختی و ناکارامدی‌اش نمی‌تواند همراه با تحولات اجتماعی و فرهنگی حرکت کند. بازتولید نابرابری‌های آموزشی و بازتولید نابرابری‌های اجتماعی، 2️⃣ابزار سلطه و نفوذ و اعمال فرهنگ غربی بودن و نهادینه‌بودن سکولاریزم و نظام ارزشی آن در عمق این ساختار، 3️⃣مدرک‌گرایی، 4️⃣نگاه ابزاری به علم،‌ 5️⃣عدم توجه به خصوصیات محلی و یکسان‌نگری و حذف وجوه تمایز خرده فرهنگ‌ها و استانداردسازی و یکسان‌نگری در تمامی فرایندها شامل اهداف، روش‌های تربیت، تولید محتوا، تربیت نیروی انسانی، تجویز روش‌ها و ارزشیابی 6️⃣کمیت‌گرایی 7️⃣نمره محوری 8️⃣این نظام نسبت به نظامات سیاسی منفعل است و خروجی‌های خود را در برابر نظام مسلط، محافظه‌کار تربیت می‌کند؛ در همین راستا برخی از منتقدین برنامه درسی را به مثابه یک اعلامیه سیاسی تلقی می‌کنند. 9️⃣نهاد تربیت رسمی،‌ نهادی است که ذی‌نفعان در سیاست‌گذاری، مدیریت و اجرا و ارزشیابی آن هیچ مشارکتی ندارند و تکلیف و حق آن‌ها در شیوه آموزش و محتوا و سرفصل‌های آموزش اساسا در نظر گرفته نمی‌شود. 🔟غلبه ساختار بر عاملیت و این که یک ستاد به شدت فربه وجود دارد و یک مدرسه‌ای که صرفا مجری و معلمی که صرفا کارپرداز است و جای دیگر برنامه‌ریزی و حکم داده می‌شود؛ حتی در تقویم آموزشی و بارم‌بندی هم محصور و محدود است و همه این موارد باعث می‌شود که اراده‌ها در این نهاد مقهور سیستم غالب شود و مدیران به مجریان بی‌اراده تبدیل ‌شوند و مدرسه شبیه به یک مرکزی است که از راه دور کنترل و اداره شده و خرد میدانی معلم و مدیر نادیده گرفته شود. 🔹از ابتدای تبدیل این نظام به یک نظام آموزش دینی، تغییراتی صورت گرفته و طی آن «واحد درس دینی» اضافه شد و «صلاحیت‌های اعتقادی و شخصیتی» برای معلم تعیین شد و بعد فعالیت‌های دینی در «امور تربیتی» اضافه شد. امور تربیتی ابتدا برای مباحث سیاسی و اجتماعی و در مقابل فعالیت‌های گروهک‌ها بود و بعد به اسم پرورش تغییر یافت. 🔹در همایش «آسیب‌شناسی تربیت دینی» که در دهه 80 برگزار شد و کتاب آن هم چاپ شده است،‌ دو پیشنهاد برای این موانع مطرح شد: 1️⃣تربیت دینی از تربیت رسمی خارج شود و به پایگاه‌های سنتی واگذار شود. در سنت ما هم آموزش دینی در نهادهای غیررسمی انجام می‌شده؛ یعنی در مساجد و منابر و پایگاه‌های سنتی حوزه. 2️⃣معاونت پرورشی باید حذف شود؛ چرا که پرورش، روح ساری در همه بخش‌های آموزش است و اگر واگذار به یک معاونت خاص شود و تفکیک ساختاری شود، سایر بخش‌ها به وظیفه‌ی پرورشی خود عمل نخواهند کرد. این پیشنهاد انجام شد؛ ولی با حذف متصدی امر پرورش، دیگر اجزا هیچ تغییر ساختاری را در توجه به امر پرورش تجربه نکردند. 🔹مدرسه محوری پیش‌نهاد دیگری است که مطرح شده است:‌ عاملیت از ساختار متصدی‌گرای متمرکز و تحکمی گرفته شود و به مدرسه سپرده شود. مدرسه به لحاظ تعیین اهداف آموزشی و محتوا با ملاحظه تفاوت‌های زیستی، بومی، جنسیتی و ... توسط معلم انتخاب شود؛ مدرسه محوری یک قرائت حداکثری و حداقلی دارد و اجرای حداکثری این پیشنهاد در شرایط تاریخی فعلی آموزش ممکن است باعث فروپاشی نظام آموزشی شود؛ ولی به صورت تعدیل شده در موارد خاص قابل اجرا است؛ ‌به این صورت که بدون خارج شدن از دایره انسجام و حاکمیت، بسیاری از شئون را می‌توان به مدرسه واگذار کرد. مسائل و مشکلات این پیش‌نهادها در جلسه بعد بیان خواهد شد. 🌐مشاهده متن کامل در سایت پژوهشگاه فقه نظام ◻️پژوهشگاه فقه نظام 🆔@jiiss_ir
💠هفتاد و پنجمین نشست از سلسله‌نشست‌های فقه نظام با موضوع «آسیب‌های و محدودیت‌های آموزش دین و تربیت اعتقادی در نظام مدرسه‌ای» در تاریخ 17 و 24 آبان 1402 با ارائه حجت الاسلام دکتر فیض در پژوهشگاه فقه نظام برگزار شد. در جلسه دوم از این نشست، موضوع «امکان و چگونگی تربیت دینی در نظام مدرسه‌ای» بررسی شد. 🎙حجت الاسلام دکتر مصطفی فیض:‌ 🔹با تعریفی که از نظام مدرسه‌ای داشتیم برخی با اشاره به بسترهای نظام مدرسه‌ای این نتیجه را گرفته‌اند که تربیت دینی در این ساختار غیرقابل تحقق است. 🔹از این نظر‌گاه‌ها که بگذریم، کسانی قائل هستند که این ساختار را باید در همین شکل و شمایل نگاه‌داری کرد. برخی از این گروه معتقدند این ساختار برای تربیت دانشمند اجتماعی و برخی می‌گویند برای تربیت شهروند دموکراتیک، مسالمت‌جو و هم‌زیست‌جو و ... تأسیس شده است و باید از این ساختار برای اجتماع‌پذیری، فرهنگ‌پذیری و آموختن مهارت‌های عمومی زندگی و برخی زیرساخت‌های علمی و مهارتی استفاده کرد و تعلیم و تربیت دینی را برای موطن خودش که تعلیم و تربیت غیررسمی است و در کانون‌های تعلیم و تربیت سنتی انجام داد. 🔹رویکرد دیگر تصرف در این ساختار و بهسازی، غنی‌سازی و تغییر کاربری و اضافه‌کردن کاربری تربیت امر دینی به این ساختار را کاملا ممکن می‌داند. این مسئله منافاتی با اندراس، وارداتی و تقلیدی بودن این ساختار ندارد؛ و با حفظ این چارچوب می‌توان در عناصر، اهداف، غایات، محتوا و ارکان این ساختار اصلاحاتی انجام داد و به ساختاری سازگار با تربیت دینی یا حتی مبتنی بر مبانی دینی دست یافت. 🌐گزارش کامل ◻️پژوهشگاه فقه نظام 🆔@jiiss_ir
💠 آیت الله اراکی روز سه‌شنبه 11 اردیبهشت ماه 1403 در دیدار گروه فقه نظام اقتصادی پژوهشگاه فقه نظام، بیان کرد «ارزش مبادله‌ای» تنها در کالایی وجود دارد که دارای «ارزش استعمالی و مصرفی» باشد. هم در سیره عقلا و هم در ادله شرعی، کالای مبادلاتی، منحصر در طلا و نقره است. ✅در جای جای کتاب مکاسب شیخ انصاری، این نکته تأکید شده است که ملاک مالیت وجود «منفعت محلله مقصوده» هست و این همان چیزی است که اقتصاددانان از آن تعبیر به «ارزش استعمالی» یا «ارزش مصرفی» می‌کنند. اگر چیزی ارزش مصرفی نداشت، اکل مال، در مقابل آن اکل مال بالباطل است. ✳️پول اعتباری، به جز با پشتوانه سیاسی و با اعمال قدرت از این راه، منفعت استعمالی ندارد. «پول سیاسی» منفعت محلله مقصوده را حاصل نمی‌کند؛ شاهد آن سقوط آزادی است که ارزش پول در اقتصاد خودمان پیدا می‌کند. دلار ظرف چند ماه از 25 هزار تومان به 50 هزار تومان می‌رسد؛ این تنزل ارزش پول چه توجیه اقتصادی دارد؟ معلوم است که این سقوط ارزش تابع قاعده عرضه و تقاضا نیست. ❇️به هر ترتیب این یک قاعده کلی است که تنها شیئی می‌تواند واسطه مبادله شود و «ارزش مبادله‌ای» پیدا کند که خودش دارای «ارزش استعمالی» باشد. ✳️ ادله شرعی دلالت دارند بر این که واسطه مبادله‌ای، تنها طلا و نقره هستند ... ❇️سیره عقلا هم تنها وساطت طلا و نقره و صِرف داشتن ارزش مبادله‌ای آن دو نیست؛ بلکه سیره، جاری بر «حصر واسطه تبادل، به ذهب و فضه» است. 🌐گزارش در وبگاه ◻️پژوهشگاه فقه نظام 🆔@jiiss_ir