🔴جوخههاي ترور همچنان مشغول به کارند
🔸هيچيک از عالمان دين در دهههاي اخير به اندازه آيتالله مصباح آماج ترور شخصيتي نبوده است. بدون ترديد او در اين زمينه رکورددار است! خود ايشان ميفرمود آنقدر فحش و ناسزا و افترا و دروغ شنيدهام که به شنيدن آنها عادت کردهاند و به تعبير طنزآمیز خودشان نوعي «فحشدرماني» ميکردند!
🔸بعد از رحلت ايشان نيز تروريستهاي بيمروت حتي به خود اجازه ندادند جنازه ايشان دفن شود؛ بلافاصله با شنيدن خبر رحلت ايشان از آن سر دنيا (آمريکا و اروپا) تيرهاي زهرآگين خود را روانه جنازه مطهرش کردند و از ترس اينکه مبادا فريبخوردگان محافل آنها به هر دليلي بعد از رحلت ايشان تمايلي به خواندن کتابي از کتابهاي ايشان پيدا کنند، ناجوانمردانهترين افتراها و دروغها را به ايشان نسبت دادند؛ تا شايد بدين وسيله عدهاي را از نزديک شدن به اين چراغ روشنی بخش علم و انديشه دور نگه دارند.
🔸اذناب داخلي آنها نيز بهانه خوبي به دست آورند، نقل ناشيانه و البته از روي صفا و صداقت کراماتي از ايشان توسط حاج آقاي صديقي، بهترين مستمسک حمله به علامه مصباح و تحت الشعاع قرار دادن عظمت و بزرگي او شد. خيلي روشن است که اين فقط يک بهانه جديد براي مصباحستيزي بود، و الا خود آنها که غرق در خرافاتاند، بسياري از آنها شيفتة افسانهها و خرافات صوفيان و عارفنماياناند، و با چه آب و تابي هم خزعبلات صوفيان دروغين را نقل ميکنند.
🔸به يقين حتي اگر اين مسأله نبود، بهانهاي ديگر دست و پا ميکردند؛ همچنان که پارهاي از سکولارهاي عمامه به سر، همان روز اول و دوم رحلت ايشان، به گونهاي ديگر به ترور اين شخصيت پرداختند؛ عدهاي حتي تشييع جنازه باشکوه ايشان را هم تحمل نکردند و حقد و کينه خود را نسبت به اسلام و ارزشهاي اسلامي و انقلابي به گونههاي مختلف نشان دادند.
🔸اما چرا؟ به اعتقاد اين بنده، نفرت از آيتالله مصباح و تلاش شبانهروزي غربزدگان و اسلامستيزان و ولايتگريزان براي دور نگه داشتن نسل جوان از ايشان دلايل متعدد دارد. آيتالله مصباح يزدي
1️⃣منطقي قوي و نفوذناپذير داشت، تجسم حکمت اسلامي و قرآني بود؛ مقلدان فکر و فرهنگ غرب را ياراي مواجهه با منطق مستحکم او نبود؛ و آنان که دل و دين به جايي ديگر باخته بودند، چارهاي جز ترور شخصيت او را نداشتند؛
2️⃣شجاعتي کمنظير در بيان حقايق با بياني شفاف و رسا و منطقي مستحکم داشت؛ افراد زبون در مواجهه با شجاعان و دليران، براي سرپوش نهادن بر ضعف و زبوني خود چارهاي جز ترور شخصیت ندارند؛
3️⃣او با بصيرتي کمنظير پنهانيترين اهداف نفوذيهاي غرب در جريان فکر و فرهنگ انقلابي را ميديد و ميشناخت و به دليل شجاعت کمنظيري که داشت، آنها را آشکار ميکرد؛ او ثمرة سالها نيروسازي غربيان براي زدودن فکر و فرهنگ اسلامي را خنثي کرد؛ اين يکي از رازهاي عصبانيت نامعقول رهبران روشنفکري غربزده از ايشان است.
4️⃣مصباح فقط يک عالم ديني نبود؛ او يک عالم انديشهپرور بود؛ او در کار نيروسازي و کادرسازي فکري براي انقلاب اسلامي بود؛ براي جلوگيري از نفوذ انديشه و حکمت او که همان انديشه و حکمت انقلاب و اسلام است، سادهترين راه را ترور شخصيت او ميدانستند؛ غافل از اينکه علم نور است، حکمت همچون رودي روان است، کسي نميتواند براي هميشه جلوي آن را سد کند.
5️⃣آیت الله مصباح صرفاً يک فيلسوف ولايتپذير نبود؛ بلکه حکيمي ولايتگستر هم بود؛ و دشمنان همواره در طول تاريخ اسلام، با ولايتگستراني مثل سلمان و ابوذر و عمار و مالک و مقداد و مثيم تمار و حجر بن عدي و ... سختترين و بيرحمانهترين مواجهه را داشتهاند. با ترور آنها خواستهاند بازوان ولايت را قطع کنند.
6️⃣آيتالله مصباح يک فرد نبود؛ بلکه "#عقبه_تئوريک_نظام"بود؛ با ترور شخصيت و دانش و انديشه او، ميخواستند و ميخواهند شخصيت و علم و انديشه انقلاب را ترور کنند. به تعبير ديگر ميتوان گفت آيتالله مصباح خودش هدف اصلي نبود؛ او سپر دفاع از اسلام و قرآن و ولايت و انقلاب اسلامي بود؛
🔸اما دشمنان و بدخواهان اسلام و انقلاب بدانند که اگر اسلافشان توانستند نور سلمان و ابوذر و مقداد و عمار و مالک و حجر بن عدي را خاموش کنند و از تأثيرگذاري آنها در گسترة تاريخ بکاهند، اينان هم ميتوانند چراغ روشنيبخش علم و انديشه مصباحيزدي را خاموش کنند. مصباح يزدي برکهاي نبود که به مرور زمان رنگ و طعم خود را از دست دهد؛ او همچون رودي جاري در گسترة زمان است که تازه حرکت و جريان خود را آغاز کرده است؛ غربباوران و ولايتستيزان خوب ميدانند که اين جريان تازه به راه افتاده است؛ اين جريان با قوت دانش و خرد و انديشه، به دنبال #اقامه_دين در همه ابعاد زيست انساني است. دنبال تحقق منويات حضرت ولايت است و تا تحقق تمدن اسلامي از حرکت نخواهد ايستاد.
#علامه_مصباح
✍ #احمدحسين_شريفي
http://eitaa.com/joinchat/3596025858C9e8c93742d